❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 25-10-2021 در ساعت 22:35
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ماه رجب ، طليعه انس{ ویژه نامه ماه رجب }
- ◄*♥*► ويژه نامه گراميداشت هفته بسيج ◄*♥*►
- ویژه نامه سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه سلام...
- ╫♥ ✿♥╫ عرفات میعادگاه عاشقان { ویژه نامه روز...
- "رايحه ي بهشتي" _ ويژه نامه ي سالگرد فاجعه ي...
- آخرین منجیllı.✿.ıllویژه نامه سالروزآغازولایت...
- ۞*•*♥*•*۞ ويژه نامه روز جهاني قدس ۞*•*♥*•*۞
- ▲♠♫♥▲آسمانی ترین پیوند، ویژه نامه ازدواج...
- گمنامان آشنا * ویژه نامه گرامیداشت مقام معلم...
- ▐✿▐دوران سرخ عاشقي{ ويژه نامه گراميداشت هفته...
❤ |
السلام عليك يا بنت موسى بن جعفر(ع)
معصومه اى را در پاكى و معنويت يافتم،
معصومه اى را در غريبى و غربت
همچون زينب درپى برادر يافتم.
«يا اخت ولى الله»
معصومه اى را كه نشانه قبر مادرش بود يافتم.
«يا بنت فاطمه (س)»معصومه اى را كه بوى مدينه و غريبى
تنهايى بقيع را به همراه داشت يافتم.
«يا بنت الحسن (ع)»
معصومه اى را كه پيام آور
مظلوميت و غربت كربلا بود يافتم
«يا بنت الحسين (ع)».
حال به خود مى بالم واحساس آرامش مى كنم كه تو را يافتم،
باز به خود مى بالم كه در سرزمينى متولد شدم
كه خاكش بوى بهشتى را مى دهد
كه وعده خدا بخاطر قدومت به مردمان اين سرزمين
وارد شده است كه «من زارها عارفا بحقها فله الجنة» .
يا« عمة ولى الله »
پى بردن به اسرار وجودت بسيار سخت است
و هيچ قلمى و مغز شاعرى نمى تواند
آن طور كه شايسته توست بگويد و بنويسد
و هيچ اشكى نمى تواند زخم غريبى
و دورى برادرت را تسكين دهد
واين تويى تسكين دهنده دردهاى غريب.
اگر تو نبودى كبوتران، پرواز عشق سر نمى دادند
و اين چنين دلربايى گنبد نيلگونت نمى شوند .
چه زيباست آن لحظه اى كه عاشقانت
مسحور جمال كبريائيت مى شوند
ودر پى نسيم رحمت و شفاعتت سرمست، كه
«عرف الله بيننا و بينكم فى الجنة» .
وجود، هميشه سرشار كرامت توست و از وجود شماست
كه درهاى بهشت به رويمان گشوده است .
«يا فاطمه اشفعى لنا فى الجنة»
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
قم را همیشه بوی شما لاله زار کرد
عالَم به شهر پاک شما افتخار کرد
زینب نداشتیم و خدا از سرم کَرَم
معصومه را به شهر شما رهسپار کرد
تنها برای تو دری از خانه بهشت
آری، خدا به مردم آن جا نثار کرد
ای خواهر امام رضا، اشعنی لنا
می شد ز عطر و بوی تو دل را بهار کرد
هر کس که بر زیارت قبر تو آماده
روز جزا به آمدنش افتخار کرد
رزیتا نعمتی
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 03-11-2020 در ساعت 22:45
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
کجاوه، پستی و بلندی جاده را می پیماید
و شما مسافت غربت را.
چه چیز، راه طولانی را کوتاه می کند،
جز نهالستان های امید که آبادی به آبادی
در نگاه دلتان سبز می روید؟
دروازه های شهر گشوده،
چشم های میهمان نواز به جاده،
آغوش ها باز و دست ها به اشتیاقِ آب و جارو،
آستین ها را زده بالا.
امروز از چهار سو،
نسیم نرگس و مریم وزیدن گرفته ست،
تا در برابر عطر قدم های بانوی کریمه
علیهاالسلام سر فرودآورد.
«این بوی ناب وصال است
یا عطر گل های سیب است؟
این نفحه آشنائی بوی کدامین غریب است؟»
آوای زنگوله ها، موسیقی کویر است؛
جاری در قافله که زیر و بم آن
آویخته به گردن اشتران است
و دل های گوش به زنگ را می گوید
که فاصله ای نیست
تا مسافری محبوب، قدم رنجه کند.
و پر می شود مشام هوا
از شمیم جان فشانی و عطر اسپند.
... وَ اِن یَکادُ الَّذینَ کفروا لَیُزْلِقونَکَ بِاَبْصارِهِمْ...
دور باد از حضور شما شمّه ای از نگاه تنگ نظران
و خاکستر باد اندیشه ای
که آتش گردن کشی را خواهد رقصاند.
«تو می رسی غریبه از دیار دور دست
و من هزار پاره می کنم به پیش پات پیرهن»
حالا این سرزمین،
بوی آب و خاک اهل بیت را گرفته است
و می خواهد بخشی از میراث نبوی را
ناباورانه تحویل بگیرد.
بانوی کریمه، گلاب ناب حضور،
شیرینی کلام خاندان، حریر سپید نوازش
و نان برشته برکت، سوغات آورده است.
و چشم ها نمی توانند ببینند
ظرفیت صندوقچه او را
که به اندازه دنیایی از کرامت جا دارد.
«حالیا دست کریم تو برای دل ما سر پناهی است
در این بی سر و سامانی ها»
السلام علیکِ یا بنتَ فاطمةَ و خدیجة!
هر آن که دست بر سینه،
شما را درود می فرستد،
تمام حق عشق را به جای آورده است.
زنان، بر پشت بام ها، هلهله کنان
و کودکان در کوچه های شادی روان،
شهر را به شور و شعف آذین بسته
و نفس های گرم خویش را
به خوش آمد گویی، رها کرده اند.
«ببین از چشمه می جوشد ترانه
زِ گل ها می کشد آتش زبانه
بیاور عاشقان را سهمی از نور
بپاش از پنجره در قلب خانه»
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-11-2020 در ساعت 12:30
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 28-10-2021 در ساعت 15:10
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 03-11-2020 در ساعت 22:37
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
پا از رکاب نور بر زمین نهادی، در حالی که فرشتگان،
همراهی ات می کردند و بانوان پرده نشین،
گرداگردت حلقه زده بودند.
خاک تفتیده قم، زیر قدم های مبارکت، جان می گرفت
و از برکت غبار نشسته بر دامانت، هر چه
بیابان و کویر به شکوفه می نشست.
ای دختر آفتاب! تو آمدی؛ در سرسبزترین بهاری
که اهالی قم به چشم دیده بودند و در روزی که
جدّ بزرگوارت، وعده آمدنش را داده بود.
آسمان آن روز، میزبان فرشتگانی بود که برای
پابوسی ات بر هم پیشی می گرفتند و مشتاقانه
اذن دخول می طلبیدند.
تو در امواج خروشان مردمی که فرسنگ ها به
پیشوازت آمده بودند، چون خورشید می درخشیدی
و با تبسمی شیرین به صدای تکبیر و تهلیل مردم گوش می سپردی؛
مردمی که شبنم اشک بر غنچه لبخندشان نشسته بود
و با دست های گل و ریحان، به استقبالت آمده بودند.
تو آمدی، معصومه جان و بعد از تو،
همه چیز رنگ و بویی دیگر یافت.
قم قطعه ای از بهشت شد و صدای بال فرشتگان
، هر صبح و شام از آسمانش به گوش رسید.
انگار همه خوبی ها، همه شادی ها به سوی
این نقطه از زمین سرازیر شده بود.
ای پرده نشین حرم عصمت و عفاف، خدا را شکر
که آفتاب وجودت بر آسمان بی ستاره قم درخشید.
خدا را شکر که بیت النور عبادتت،
بیت الله دلخستگان این وادی شد.
خدا را شکر که طوبای عشق و معرفتت، چونان درختی
سبز و ستبر بر سر مردمان شیفته این دیار، سایه گستر شد.
بانوی عشق! قم، خانه اهل بیت است و صاحب این خانه تویی!
قم، پناهگاه همه دلسوختگان عالم است و
سرسلسله این عاشقانِ دلسوخته تویی!
قم، باغی از جنات بهشت است و باغبان
مهربان شکوفه هایش تویی!
خوش آمدی به خاک کویری این دیار، ای طلایه دار بهار!
صفای قدم های خسته ات، ای نادره روزگار!
چشم هامان را تا ابد به جمال فاطمی ات روشن کردی
و دل ها مان را تا همیشه، سرشار از پروانگی ات کردی!
اینک، تو را قسم به کرامت دستانت، قبولمان کن!
تو را قسم به زلال چشمانت، آب کوثرمان بخش!
تو را قسم به عطوفت و مهرت، از خانه خویش مرانمان!
ای تجسم مهربانی زهرا علیهاالسلام و
رأفت برادرت امام رضا علیه السلام !
دریاب ما را که ساحل نشین دریای تو ایم؛
رهامان مکن در این روزگار وانفسا!
نسرین رامادان
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
بوی غروب، تمام خاک را فرا گرفته است.
چراغ یادت، آرام آرام در من پر نورتر می شود،
فوج فوج کبوتر، آهنگ خاک کرده اند،
کویر به وجد آمده است و خاک به هیجان. کاروان نزدیک تر
می شود، بوی بهشت می تراود از همه سو.
خورشید، در شب هنگام این خاک، به طلوع ایستاده است.
می آید؛ بانوی اختران فروزان و روشنایِ بی غروب.
می آید و ردّ گام هایش، کویر را بیدار می کند تا
این تکه از خاک، خواب بهشت ببیند، تا سایه مهربانی اش،
هوای این شهر فراموش شده را معطّر کند.
از ردّ گام هایش خورشید می تپد مرا باکی از فرو ریختن
در پیشگاهت نیست، بانو!
کجای غربتِ جهان ایستاده ام با تو؟
ملائک به پیشوازت آمده اند. کبوتران،
بال می گسترند زیر گام هایت.
چتر محبّت تو، تنها پناه این خاک شتابان است
و این کویر سرگردان.
در مقابل شکوهت سر خم کرده ام بانو!
صاف در چشمانت خیره می شوم تا در این
ظلمت عمیق، دنبال مصادر خورشید بگردم.
جان سوخته ام را لهیب عشقت گدازان تر می کند.
قدم هایت تقدس این خاکند.
چه مهربان این خاک را به رویش وا داشتی!
چه زیبا خورشید را به میهمانی شب های طولانی این خاک
سپردی و کبوتران حرمت که بال می گشایند در یکدست
ی هوایی که نفس کشیدی و شاخه های خشک از دمِ مسیحایت
به شکوفه نشستند، نعمت را بر این خاک تمام کردی!
بانو تو آمدی تا بر این شهر، تمام
ستاره های دنیا بدرخشند.
حمیده رضایی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 03-11-2020 در ساعت 22:30
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)