صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 45

موضوع: آوازی برای پروانه ها: مجموعه شعر دفاع مقدس

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    رنگ خدا

    اکرم روحی


    دستان سبز مرد و قنداقه تفنگ
    یک شیرمرد خسته و یک بیشه پلنگ
    نزدیک صبح، زمزمه¬ «یا علی مدد»
    «أَمَّن یُجیب» و سنگر و خمپاره و فشنگ...
    مردی که شکل زندگی اش را کشیده بود
    بر بومِ جبهه، رنگِ خدا، غرق نور و رنگ
    آماده شد که هستی خود را فدا کند
    آنگاه تا خدا بدود با دو پای لنگ
    «یا فاطمه (س)»... (صدای مهیبی شنیده شد)
    گرد و غبار ماند و شهیدی که بی درنگ...




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    سرنوشتِ سبز

    فخرالدین زارعی نژاد


    خدا نخواست در این گوشه ناامید بمانی
    و پشت این همه درهای بی¬کلید بمانی
    خدا نخواست تو را بال و پر شکسته ببیند
    و سرنوشت تو این بود روسپید بمانی
    و سرنوشت تو یک قاب سبز بود که هر سال
    جوان و شاد سر سفره¬های عید بمانی
    جوان و شاد نگاهت کنار آینه باشد
    کنار پیر شدن¬های ما رشید بمانی
    من و تو کودک یک خانه... سرنوشت چنین شد
    که من جنازه بمیرم و تو شهید بمانی




    امضاء


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در سوگ گل

    جواد زهتاب

    نی در این صحرا نمی نالد شبان رفته را
    میزبان حسرت ندارد میهمان رفته را
    منّت کج سیرتان از زخم، جان فرساتر است
    بر نمی¬گیرم ز دست تیغ، جان رفته را
    عشق تاوانش اگرچه خون سهراب من است
    چون تهمتن بر نمی گردیم خوان رفته را
    باغبان در سوگ گل خون می خورد عمری ولی
    پس نمی گیرد ز پاییز ارغوان رفته را
    پیر عاشق ای عزیز از یوسفش دل می کند
    من نه یعقوبم که می¬گرید جوان رفته را




    امضاء


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    شناسنامه درد

    محمدسعید میرزایی


    زمانه خواست تو را ماضی بعید کند
    ضمیر غایب خود کند، شهید کند
    شناسنامه درد تو را کند تمدید
    تو را اسیر زمین، مدتی مدید کند
    درون بقچه عطرش نشد که دختر باد
    سپیده¬دم، گل زخم تو را خرید کند
    زده¬ست خیمه بر این باغ، ابری از اندوه
    که رد پای تو را نیز ناپدید کند
    زمانه بافت لباس عزا به قامت تو
    که خود تهیه اسباب روز عید کند
    زمانه خواست که در خانقاه تاول¬ها
    تو را مراد کند، درد را مرید کند
    کنون زمانه شاعر چه از تو بنویسد
    خدا نصیب غزل مصرعی جدید کند
    حدیث توست اگر قصّه گوید از «منصور»
    مقام توست اگر وصف «بایزید» کند
    خدا نخواست فقط از تو، سر بگیرد، خواست
    که ذرّه ذرّه تمام تو را شهید کند





    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    پیش فصل بهار

    ابوالفضل نظری


    اگرچه شمعی و از سوختن نپرهیزی
    نبینم ات که غریبانه اشک می ریزی!
    هنوز غصه خود را به خنده پنهان کن
    بخند، گرچه تو با خنده هم، غم انگیزی
    خزان کجا تو کجا؟! تک درخت من! باید
    که برگ ریخته بر شاخه ها بیاویزی
    درخت فصل خزان هم درخت می ماند
    تو پیش فصل بهاری، که گفته پاییزی؟
    تو را خدا به زمین هدیه داده چون باران
    که آسمان و زمین را به هم، بیامیزی
    خدا دلش نمی آمد که از تو جان گیرد
    وگرنه از دگران کم نداشتی چیزی




    امضاء


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    بی نشان ها

    ( محمدجواد آسمان)


    چشمانِ من به یادِ تو باریده بارها
    با چشم های منتظرِ هم قطارها
    ...کافی ست یادی از تو، ... که بغضی بهانه¬جو،...
    کافی ست قابِ عکسی از لاله زارها
    ... تو، در بهار بود که رفتی و اشک ها،
    هر سال، خون تَرَند و خصوصاً بهارها
    رازَت مَگوست حتی با سینه سُرخ ها
    حتی سُراغی از تو ندارند سارها
    جایی نشانی از تو پیدا نکرده¬اند
    نَه بَر صلیبها و نه بالای دارها
    ...پنهان شدند در شیونها، امیدها
    باز آمدند از صحراها سوارها

    امّا کَسی نشانیِ جایِ تو را نداشت
    ...جای تو را و چون تو هزاران هزارها
    جایِ تو هیچ جای جهان نیست... خانه ای ست
    بالاتر از تصوّرها... انتظارها
    مانده پلاکِ پاکِ تو بر گردنِ زمین
    امّا دلِ تو پَر زده پشتِ حصارها
    نامت شده ترانه گهواره بهار
    خونت گلابِ پیرهنِ لاله زارها





    امضاء


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    خجل از روی لاله

    ( عباس احمدی

    یک بار نشد سرخ و مصیبت زده باشیم
    از دامنِ آلوده به غربت، زده باشیم
    یک بار نشد آه که در وصف شهیدان
    حرف دل خود را به صراحت زده باشیم،
    یا حداقل، توی لغتنامه ماندن
    زیر لغت عشق، علامت زده باشیم
    از خویش بپرسیم که رسوایی، خود را
    تا کی همه جا رنگ جماعت زده باشیم
    «مفقودالاثر» زنده تر از ماست، مبادا
    بر خاطره گم شده، تهمت زده باشیم
    نزدیک بهار است، بترسیم از اینکه
    در پیش گل لاله، خجالت زده باشیم






    امضاء


  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    نیلوفران آتش

    ( مهدی اشرفی


    پرده ها را ببند شب شده است،
    روز را در اتاق پنهان کن
    گریه ات را بخند، دردت را،
    در پسِ اشتیاق پنهان کن
    سرفه های مکرّرت بدجور،
    روی اعصابِ شهر می خندد
    یعنی اینکه نفس نکش، خود را،
    پشتِ این اختناق پنهان کن
    شب نشسته است روی این معبر،
    رمز تنهایی تو لو رفته
    پُر شده از ستون پنجم، شهر،
    ماه را در مُحاق پنهان کن
    حق این مردم است، این مردم،
    که تو باشی و آرزو بکنند
    کربلا را نیار و مثل قبل،
    توی خاک عراق پنهان کن
    باز هم روزنامه های شهر،
    عکس های تو را بزرگ زدند
    تو به رویت نیار و دنیا را،
    پشتِ این اتفاق پنهان کن
    روشنی را به روی تاولها،
    دکمه دکمه ببند تا آخر
    باز نیلوفرانِ آتش را،
    در میان اجاق پنهان کن
    زخم¬ها _ این شناسنامه تو
    چند وقتی ست از مُد افتاده
    پرده ها را ببند! شب شده است،
    روز را در اتاق پنهان کن



    امضاء


  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    لیله القدر

    ( سارا جلوداریان


    ای رسولانِ تلاوت شده بر قرآنها!
    نام تان حک شده بر کالبد دورانها!
    نفَس سبز شما، بوی اجابت دارد
    واژه هاتان، همه مضمون شهادت دارد
    ماه، از منفذ چشمان شما می تابد
    جام خورشید، به فرمان شما می تابد
    رود، بر بستر موّاج شما خیمه زده
    موج، بر ساحل معراج شما خیمه زده
    ابرها، ملتمس لحظه بارانی تان
    مُهرها، وارث سجّاده پیشانی تان
    لیله القدر، شبِ روشنِ اعجاز شماست
    شب پروانگیِ محفل مردان خداست




    امضاء


  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    13829
    نوشته
    554
    تشکر
    513
    مورد تشکر
    558 در 203
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    شمیم و دریا

    ( محمّدرضا احمدی فر


    دنبال رد پای تومی گردم
    اینجا در این سکوت ملال انگیز
    در سایه¬های سرد فراموشی
    در دفتر ورق ورق پاییز
    در کوچهای که نام تو بر آن نیست
    می گردم و به یاد تو
    می گریم و به یاد تو میخوانم
    آوازهای ابری باران خیز
    پیشانی بلند تو را خواندم
    آواز عاشقان شهادت بود
    بعد از تو در حصار زمان گم شد
    این نغمه غریب غرورآمیز
    آن شب که شوق رفتن تو گل کرد
    آغوشم از شمیم تو دریا شد
    آن شب جنون به بدرقه ات آمد
    با نغمه های شرقی شورانگیز
    روی دلم ز داغ تو یک کوه است
    کوهی که سنگ آن، همه اندوه است
    برخیز و کوه را ز دلم بردار،
    برخیز، ای شکوه دلم، برخیز!






    امضاء


صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi