روزها میگذرد و ما در سفر هستیم...
دروازه شهر قم به چشم میخورد، اینجا قم، پایتخت فکری شیعیان جهان است.
وارد شهر میشویم و ابتدا به زیارت حضرت معصومه(س) میرویم.
آری، اینجا بوی مدینه را میدهد زیرا گلی از بوستان پیامبر در اینجاست.
بعد از زیارت به جستجوی گمشده خود میروم.
آیا میدانی گمشده من کیست؟
من به دنبال ابن ولید میگردم، همان کسی که شیخ صدوق از او حدیث خود را شنیده است.
من این همه راه آمدهام تا ابن ولید را ببینم، ما به نیمه اوّل از قرن چهارم هجری آمدهایم.10
پیرمردی را میبینم که در آن طرف ایستاده است، خوب است از او سراغ بگیرم.
ــ خانه ابن ولید کجاست؟
ــ چگونه است که خانه او را نمیشناسی؟ ابن ولید، شیخ قم و بزرگترین دانشمند این شهر است.11
ــ من به تازگی، وارد این شهر شدهام.
ــ همراه من بیا تا تو را به خانه او ببرم.
ما با هم در کوچههای شهر به راه میافتیم و به سوی خانه ابن ولید میرویم.
وارد خانه میشویم و به حضور ابن ولید میرسیم، سلام کرده و مینشینیم.
گروهی از شاگردان، دور او را گرفتهاند و هر کدام از او سؤل علمی میکنند و او جواب میدهد.
یکی از شاگردان او، کتابی را در دست دارد و از ابن ولید در مورد این کتاب سؤل میکند.
ابن ولید در جواب میگوید که نمیتوان به این کتاب اعتماد کرد.12
این نکته برای من بسیار جالب است که ابن ولید از شاگردان خود میخواهد تا به هر کتابی اعتماد نکنند.
یکی دیگر از شاگردان، حدیثی را برای ابن ولید میخواند، او مقداری فکر میکند و میگوید که نمیتوان به آن اعتماد کرد زیرا این حدیث را فقط ابن اُورَمَه نقل کرده است و او مورد اعتماد نیست.13
من از این که ابن ولید با چنین دقّتی، حدیثها را مورد بررسی قرار میدهد، متعجّب میشوم.
من نمیدانستم به خانه کسی آمدهام که نظرات او در نقد حدیث، مورد قبول همه بزرگان است.
ما در حضور دانشمندی هستیم که عمر خود را در راه بررسی حدیث صرف کرده است.
بی جهت نیست که دانشمندان، این گونه به حدیثی که او نقل کند، اعتماد میکنند.
من منتظر هستم تا در فرصت مناسبی با ابن ولید سخن بگویم.
ساعتی میگذرد.
اکنون من رو به استاد میکنم و میگویم:
ــ جناب ابن ولید، یکی از نویسندگان ادّعا کرده که همه احادیثی که در فضیلت زیارت امام رضا(ع) نقل شده دروغ است!
ــ این ادّعا، اشتباه است، ما احادیث صحیح در این زمینه داریم.
ــ من در حال نوشتن کتابی برای نقد این سخن هستم.
ــ فکر بسیار خوبی است.
ــ من نزد شیخ صدوق بودم و او به من گفت که از شما حدیثی شنیده است که در آن، ثواب زیارت امام رضا(ع) بیان شده است.
ــ آری، من آن حدیث را نقل کردهام.
ــ وقتی شخصیّتی مثل شما که در علم رجال، صاحب نظر است، این حدیث را نقل کند نشانه این است که به این حدیث میشود اعتماد کرد.
ــ من عمر خود را در راه بررسی احادیث صرف کردهام و همواره با نقل احادیث ضعیف مخالفت کردهام، آرمان من این بوده است که فقط احادیث صحیح برای آیندگان نقل شود.
ــ جناب ابن ولید! آیا میشود برای ما بگویید که شما این حدیث را از چه کسی شنیدهاید؟