صفحه 3 از 16 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 160

موضوع: باده گلگون «چهار صد و چهل کلمه در سلوک الی الله از آیة الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    17 - ادب مصلی

    [ای عزیز!] سید بن طاووس(55) قدس سره العزیز در [کتاب ] فلاح السائل می فرماید: روایت شده که مولای ما جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) در نمازی قرآن تلوت می کرد؛ پس حالت غش به آن حضرت دست داد؛ چون به خود آمد، از ایشان سؤال شد: چه شد که حالت شما این چنین شد؟! فرمود بدنی مضمون: آیات قرآن را آن قدر تکرار کردم تا به حالتی رسیدم که گویی آن آیات را از آن که نازل کرده است، بدون واسطه در کمال روشنی و بالعیان می شنوم، پس نیروی بشری تاب این مکاشفه جلال الهی را نیاورد.(56)(57)




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    18 - عارف کیست؟


    [ای عزیز!] در مصباح الشریعه(58) در تعریف عارف [می ]فرماید: العارف شخصه مع الخلق و قلبه مع الله، و لوسهی قلبه عن الله طرفه عین لمات شوقاً الیه، و العارف امین ودایع الله و کنز اسراره و معدن نوره و دلیل رحمته علی خلقه و مطیه علومه و میزان فضله و عدله و قد غنی عن الخلق و المراد و الدنیا و لامونش له سوی الله و لا نطق [و لا منطق ] و لا اشاره و لا نفس الا بالله و لله و من الله و مع الله فهو فی ریاض قدسه متردد و من لطائف فضله الیه متزود و المعرفه اصل و فرعه الایمان(59)، (آن کس که معرفت خدای تعالی نصیبش شده باشد، تنش با خلق است ولی دلش با خداست، آن چنان که اگر یک چشم به هم زدن، دلش خدای را از یاد ببرد، از شوق خدا می میرد و عارف، امین امانت های الهی است و گنجینه اسرار اوست. کان نور او ود دلیل رحمت اوست بر خلقش، و حامل علوم خداوندی و میزان فضل و عدل الهی است. عارف از خلق و مراد [و مقاصد و مطلوب های دنیوی ] و دنیا بی نیاز است و جز خدای تعالی همدمی ندارد و هیچ گفتار و اشاره و نفسی ندارد، مگر آن که به وسیله خدا و برای خدا و از جانب خدا و با خدا می باشد. پس عارف در چمن زارها و گلزارهای قدس خداوندی در رفت و آمد و از لطائف فضل او خوشه چین است؛ و برای وصول به مقام شامخ انسانیت، اصل و پایه، معرفت است و ایمان فرع اوست).(60)




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    19 - خطر دنیا دوستی


    ای برادر من! برای خودت توشه ای برای روز فقر و بیچارگی ات برگیر، بلکه برای حال گرفتاری و بلایت، و اگر حالت برای گریه مساعد نیست، پس لامحاله تباکی کن و اگر قساوت نگذاشت که حتی تباکی کنی، پس بدان که گناهان، تو را بیمار کرده و کدورت عیب ها، قلبت را فاسد نموده؛ مخصوصاً به زینت این دنیای پست و زیور و ظاهر فریبنده اش مغرور شدن و با این عادت های پست از قبیل: خوش گذرانی با لذت ها و حظهای دنیا انس گرفتن، که در اخبار آمده است که: دوستی دنیا سرآمد هر گناه خطرناکی است(61) [که ] دیگر در قلب تو جایی برای ذکر خدا و فکر آخرت باقی نگذاشته است.(62)




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    20 - مانع نزول عذاب الهی


    [بدان ای عزیز که ] در معانی الاخبار با سندش از امام صادق (علیه السلام) روایت نموده که فرمود: پدرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرمود که ان الله جل جلاله اذا رأی اهل قریه قد اسرفوا فی المعاصی و فیها ثلاثه نفر من المؤمنین ناداهم جل جلاله یا اهل معصیتی لولا ما [من ]فیکم من المؤمنین المتحابین بجلالی العامرین بصلوتهم ارضی و مساجدی و المستغفرین بالاسحار خوفاً منی، لانزلت بکم عذابی ثم لا ابالی(63)؛ (خدای تعالی هنگامی که دید مردم شهری در گناهان زیاده روی و سه نفر از مؤمنین در میان آنان است، خدای جل جلاله به آنان آواز می دهد: ای کسانی که نافرمانی مرا می کنید، اگر نبودند در میان شما کسانی از مؤمنین که به خاطر جلال من همدیگر را دوست می دارند و با نمازشان زمین و مسجدهای مرا آباد می کنند و در سحرها از ترس من استغفار می کنند، هر آینه عذاب خودم را بر شما فرو می فرستادم و پروایی نداشتم)(64).




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    21 - معرفت نفس


    برادر من! اگر همت(65) داری که از اهل معرفت شوی و انسان بشوی؛ بشر روحانی باشی؛ سهیم و شریک ملائکه باشی و رفیق انبیاء و اولیاء (علیه السلام) بوده باشی(66) کمر همت به میان زده و از راه شریعت(67)؛ بیا و مقداری از صفات حیوانات را از خود دور کن و متخلق به اخلاق روحانیین باش، راضی به مقام حیوانات(68) و قانع به مرتبه جمادات(69) نشو؛ حرکتی از این آب و گل به سوی وطن اصلی خود که از عوالم علیین و محل مقربین است بکن، بلکه نفس خود را بشناسی و بالکشف(70) و العیان(71) به حقیقت این امر بزرگ نایل باشی که شناختن آن، راه شناختن خداوند جل جلاله است؛ چنانچه در روایت است که: من عرف نفسه فقد عرف ربه(72)؛ (هر کس که نفس خودش را بشناسد به تحقیق که پروردگارش را شناخته است). اگر چه بعضی ها معنای این روایت [را] حمل بر تعلیق به محال کرده اند، بدان معنی که همان طور که معرفت نفس محال است، معرفت پروردگار نیز محال است؛ غافل از آن که همین معنا در اخبار دیگر به طور صراحت در معنی اول رسیده است و بر معنای دوم یعنی: تعلیق بر محال، قابل حمل نیست، چنانچه در مصباح الشریعه وارد است که سؤال کردند: مقصود از علمی که فرموده اند آن را طلب کنید، اگر چه در چین باشد، کدام علم است؟. فرمودند: مرداد معرفت نفس است که در او معرفت رب است(73) و همچنین در خبر است که سؤال کردند از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم): کیف الطریق الی معرفه الرب؟؛ (چه راهی برای شناخت پروردگار هست؟) فرمودند: معرفه النفس(74)؛ (راهش شناختن نفس است).(75)



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    22 - انسان، حامل امانت الهی


    [ای سالک عزیز!] این انسان کذائی، طرفه(76) معجونی است که در او از همه عوالم امکان نمونه ای هست، بلکه از تمام صفات و اسماء الهی جل جلاله تأثیری در او موجود است؛ کتابی است که احسن الخالقین(77) او را با دست خود نوشته است؛ و او است مختصر از لوح محفوظ؛(78) و اوست اکبر حجه الله؛ و اوست حامل امانتی که آسمان ها و زمین ها نتوانستند آن را حمل نمایند؛(79) و به عبارت دیگر، از [هر سه عالم ] محسوسات و عالم مثال و عالم معقول(80)، در انسان حظ و افری گذاشته اند. و اگر انسان دو عالم (حس و مثال) خود را تابع عقلش نماید، یعنی توجهش را به آن عالمش کند و همتش را به آن عالم قرار دهد و قوه آن را به فعلیت بیاورد، سلطنت دو عالم (شهادت و مثال) بر او موهبت می شود و خلاصه به مقامی می رسد که بر قلب احدی خطور نکرده از: شرافت و لذت و بهجت و بهاء و معرفت حضرت حق تعالی(81). بلی! آن چه اندر وهم ناید، آن شود.(82) و اگر عقلش را تابع عالم حس و شهادتش که عالم طبیعت و عالم سجین(83) است نماید و منغمر(84) در عالم طبیعت شود و مصداق اخلد الی الارض(85) باشد، خدا می داند که بعد از مفارقت روحش از ابن بدن، چه ابتلایی و چه شقاوتی و چه ظلمتی و چه شدتی به او خواهد رسید؟! لاسیما در قیامت کبری که یوم تبلی السرائر(86) است و روزی است که نهادها آشکار خواهد شد!(87)




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    23 - انکار مجهولات و خروج از ایمان


    [ای عزیز!] اگر کسی بنایش را بر آن گذارد که هر مطلبی را که در بادی نظرش نفهمد نفی نماید، از ایمان خارج می شود؛ بلکه به مقتضای دستورالعمل امام صادق - صلوات الله و سلامه علیه - حتی اگر پس از تأمل و تحقیق هم نفهمد و آنگاه رد و انکار بنماید و این رد را برای خودش مذهب اخذ کند و به آن تدین(88) نماید، از ایمان خارج می شود. چه خوب است که انسان در این قبیل از مطالب که در کلمات انبیاء و اولیاء و علماء حقه است، اگر مشکلی داشته باشد و به کنه معنایش نرسد، به خداوند واهب العلم و العقل(89) تضرع نموده و قصدش را خالص نماید و در کلمات ایشان مکرراً فکر نماید و اگر دستش به اتقیای علماء برسد، از آنان سؤال نماید که اگر چنین کند، حتماً خداوند عالم یا همان مطلب را بر او می فهماند و یا راه فهمیدنش را به او می آموزد، چنانچه در آیه مبارکه می فرماید: و الذین جاهدوا فینا لندینهم سبلنا؛(90) (کسانی که در راه ما جهاد می کنند، ما به طور مسلم آنان را به راه های خودمان هدایت خواهیم کرد).
    و از حضرت رسالت پناه (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت است که فرمود: هر کسی را دو چشم (سر) و باطن هست که با آن ها غیب را می بیند و چون خداوند عالم به بنده ای اراده خیر فرماید، چشم های باطن (سر) او را باز می کند.(91)




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    24 - ضرورت هشیاری سالک و مأیوس نشدن از رحمت الهی


    [ای عزیز!] باید سالک بداند که شیطان همش این است که انسان را در هر حال که هست از راه خدا منع نماید و اگر از راه های معمولی هوای نفس نتوانست برگرداند، آن وقت از طرق مموهه (و سر پوشیده شرع و عقل که آدمی را به اشتباه اندازد) می آید و اگر از این ها هم نتوانست غلبه نماید، می گوید: امر تو گذشته است! تو نمی توانی توبه حقیقی بکنی! توبه حقیقی شرایط دارد! تو کجا و عمل به شرایط توبه حقیقی کجا؟! و اگر به شرایطش عمل نکنی، توبه نکردن بهتر از توبه دروغی است! علاوه بر این می گوید که، تو آن قدر گناه کرده ای که از قابلیت و سعادت قبولی توبه و توفیق توبه افتاده ای!
    اگر سالک این حرف های او را قبول بکند، مادامی که قبول کرده است، مغلوب شده و آن ملعون، مقصودش را به دست آورده و اگر این حرف های او را جواب داد و رد کرد و گفت که اولاً: رحمت الهی را، که می تواند تخیل بکند؟! رحمت او رحمتی است که تو را مأیوس نکرد و دعایت را مستجاب نمود.(92) ثانیاً: من اگر توبه حقیقی کامل نتوانم بکنم آن مقداری که توانستم بکنم، می کنم؛ لعل و شاید خداوند مهربان به جهت همین توبه که کردم، توفیق بالاتر از آن را بدهد [که ] یک مقدار کامل تر بکنم و آن را که کردم باز توفیق بالاتر را می دهد تا [اینکه ] مرا به توبه کامل می رساند، چنان که عاده الله به همین جاری شده و اگر قول تو را قبول بکنم که هلاک قطعی است و ابداً نجات نیست و همین مأیوسی، خودش از گناهان کبیره موبقه (و هلاک کننده) است که شاید سبب بشود به تعجیل عذاب، و سبب عذاب و خسران دنیا و آخرت بشود.
    باری، العیاذ بالله اگر هفتاد پیغمبر هم کشته باشد، نباید مأیوس بشود و ترک توبه نماید که یأس و ترک توبه، هلاک قطعی و سبب زیادتی عقوبت است ولیکن در توبه، احتمال نجات کلی و نسبت به همین عقاب [یأس و ترک توبه ]، خلاص قطعی موجود است وانگهی، جواب دیگر محکم شافی برای این وسوسه خبیث این است که تو به من می گوئی که تو توبه صحیح نمی توانی بجا بیاوری! بلی من، اگر عنایه الله دست گیری ننماید، توبه صحیح که سهل است، توبه ناقص هم نمی توانم ولیکن عنایت او - جل جلاله - اگر برسد، به هر درجه و مقام عالی که به خیال نگنجد، ممکن است که برسم.
    اگر بگوید: از کجا که عنایت او به تو خواهد رسید؟! بگو: از کجا که نخواهد رسید؟! اگر بگوید: عنایت او هم اهلیت می خواهد. بگو اهلیت را بزرگان از کجا آورده اند؟! نه این است که او داده؟! من هم از او می گیرم. اگر بگوید: آخر تو چه قابلیت کرم او را داری؟! در قبال چه عملت، این تمنا را می کنی؟! نمی بینی به هر کس نمی دهند؟! جوابش بگو: به گدایی می خواهم؛ گدا، مجانی طلب است. اگر بگوید: به گدایان هم همه چیز را نمی دهند. بگو: شاید جدیت را گدایی ندارند. و اگر بگوید: تو نافرمانی کرده ای؛ حکم سلطنت خداوند جلیل، رد تو است. بگو در حکم سلطنت و قهاریت، واجب نیست که هر فرمانی را غضب کند و ردش نماید. اگر بگوید که قهاریت خدا پس کجا ظاهر خواهد شد؟! بگو به امثال تو که معانده با خداوند جلیل نموده و بر ضد دعوت او بندگانش را از درگاه او منع و مأیوس می نماید! و اگر بگوید که استحقاق عقاب تو که قطعی است و وعده عذاب معاصی، قطعی است، اما اجابت و عطای گدایی تو، محتمل است. بگو: تو اشتباه داری و غفلت از وعده اجابت و قبول او داری، بلکه اگر سلطان، خلاف وعید خود را نماید قبیح نیست، ولی خلاف وعده را کسی بر خداوند احتمال نمی دهد. و اگر بگوید: آخر روی تو از گناه، سیاه و حال تو تباه است؛ به چه روی به آستان قدس او می روی؟! بگو اگر روی من سیاه است به وسیله انوار وجوه مشرقات(93) اولیای او می روم.
    اگر بگوید: تو قابلیت توسل به آن ها را هم نداری. بگو به ایشان هم به توسط دوستان ایشان توسل می نمایم. خلاصه: الحذر، الحذر که گول او را بخوری و از رحمت واسعه خداوند، مأیوس بشوی. در جواب او بگو: اگر هزار مرتبه از این در برانندم، باز بر نمی گردم و حال آن که این در، دری است که تا به حال شنیده نشده که کسی به امید رحمت و نوال(94) آن در، به روش اهل مسئلت و ضراعت(95)، گدایی نموده و مأیوس شود؟! چنان که فرعون کذایی، یک شب گدایی نمود، مأیوس نگردیده؛ توی خبیث را اجابت نمود.
    خلاصه برانی ام گر از این در، در آیم از در دیگر، [در] حدیث نبوی نقل شده است که: اگر کسی هفتاد پیغمبر [را] کشته باشد و توبه کند، توبه او قبول است.(96) توبه وحشی، قاتل حضرت حمزه سیدالشهداء (علیه السلام) را با این که صدمه به قلب مبارک حضرت قلب الله الواعلی (صلی الله علیه و آله و سلم)(97) وارد آورد، قبول کردند. آیا نشنیده ای به کلیم خود چه فرمود؟: از همه کس می گذرم، مگر قاتل حسین (علیه السلام).(98) خلاصه: نه تنها وسوسه در توبه صحیح و نه وسوسه در توبه ناقص، بلکه یک ذره ای از خیر، یک کلمه خیر، یک تسبیح و یک حمد و یک تهلیل(99) هم البته فعلش مفید و ترکش ضرر دارد، پس هر خاطری که انسان را دلالت نماید بر ترک این خبر جزئی، قطعاً از شیطان است و قطعاً شیطان خیر انسان را نمی گوید. گاه است که این یک کلمه خیر، سبب بشود به نجات کلی انسان به این میزان که در این خیر جزئی قعطاً اثری و نوری هست. گاه است همین نور، سبب می شود در یک موردی به توفیق چیز دیگر و آن هم نوری دارد و آن هم سبب توفیق دیگری می شود و همین طور توفیقات دنبال یکدیگر می رسد، تا انسان را به عالم نور می رساند.
    این کلی ابداً جای انکار نیست؛ و غالباً مؤمنین به تدریج به مقام عالی توبه نایل شده اند؛ این است که توبه هم مثل مقامات دین، مراتب دارد. باری بنده طالب و سالک راه خدا را در اول قدم، توبه لازم است(100).



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    25 دستور العمل توبه به سالکان کوی حضرت حق


    [ای طالب عروج روحانی!] خوب است [سالک راه خدا] در مقام اقدام به توبه، عملی را که سید بزرگوار در [کتاب ] اقبال، در اعمال ماه ذی القعده روایت کرده به جا بیاورد و تفصیل آن این است که حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) روز یکشنبه، دوم ذی العقده، بیرون تشریف آورده، همه ما می خواهیم که توبه نماییم. فرمودند: غسل بکنید و وضو بگیرید و چهار رکعت نماز و در هر رکعت یک مرتبه سوره الحمد و سه مرتبه سوره توحید و یک مرتبه معوذتین قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس بخوانید و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار استغفر الله ربی و اتوب الیه و ختم به لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم بکنید(101) و بعد از آن بگویید: یا عزیز یا غفار، اغفرلی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات، فانه لا یغفر الذنوب الا انت و فرمود: هیچ بنده ای نیست از امت من، که این عمل را بکند، مگر این که منادی از آسمان ندا کند: ای بنده خدا! عملت را از سر بگیر که توبه تو، مقبول است و گناه تو آمرزیده [است.] و فرشته دیگر صدا کند از زیر عرش: ای بنده! مبارک باد بر تو اهل و ذریه تو. و دیگری صدا کند: دشمنان تو از تو راضی خواهند شد در روز قیامت. و دیگری صدا می کند ای بنده! با ایمان می میری و دین از تو گرفته نخواهد شد و قبر تو گشاده و منور خواهد شد، و دیگری صدا می کند ای بنده! پدر و مادر تو از تو خشنود خواهند شد و خودت در دنیا و آخرت در وسعت روزی خواهی بود. و حضرت جبرئیل (علیه السلام) ندا می کند: من وقت مرگت با ملک الموت می آیم و مهربانی می کنم به تو، صدمه نمی زند به تو اثر مرگ و خارج می شود روح تو از بدنت به آسانی.
    ما عرض کردیم یا رسوله الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اگر کسی این عمل را در غیر ذی القعده بجا آورد، چطور می شود؟ فرمودند: همان طور است که وصف کردم و فرمودند: این کلمات را جبرئیل در معراج به من یاد داد(102).




    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 25-01-2021 در ساعت 16:55
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    و خوب است مرید توبه، دو سه روز قبل از این عمل، یک دفتری قرار بدهد و در عرض این روزها ایام گذشته اش را فکر بکند (از حال صغر و کودکی تا این روزش) هر ضمانی و حقی که از غیر بر ذمه اش وارد آمده، در آن دفتر بنویسد؛ چون ضمان مالی برای صغیر هم هست و بعد از آن در زمان کبیرش (پس از مکلف شدن که در صورت عدم ظهور علائم بلوغ، پسر با تمام کردن پانزده سالگی قمری و دختر با تمام کردن نه سالگی قمری بالغ و مکلف می شود) هر حقی از حقوق الله و عبادات هم که تضییع کرده، همه آن ها را ثبت نماید، بکله خوب است برای مداقه (و دقت بیشتر) برای هر عضوی از اعضایش جدولی بکشد و تمام حقوق واجبه آن عضو را که متصور است، جدول هایی در زیر آن جدول قرار بدهد، در هر یک، فکر مفصلی بکند که از آن راه، تقصیری در اداء واجبی و یا در ارتکاب حرامی و یا اثبات حقی بر ذمه اش نکرده است. آن که به یادش نیاید، آن جدول را خالی بگذارد، آن ها که چیزی واقع ساخته ثبت نماید، مثلاً چشم را جدولی بکشد و برای معاصی که برای چشم هست، هر یک جدولی قرار بدهد. مثلاً نگاه کردن به زن اجنبیه و نگاه کردن به جوان خوشگل و نگاه کردن به عورت مؤمن و نگاه کردن به غضب به روی پدر و مادر و یا به روی ارحام و یا به روی علماء و یا روی مطلق مؤمن، بی رجحان شرعی و یا نگاه کردن به طریق استهزاء یا به طریق تعییر(103) و یا به طریق اهانت و یا تکبر و یا نگاه کردنی که به آن اراده نشان دادن عیب مؤمن را بکند و یا کشف چیز مستور مؤمن را بکند به ظالم، که می خواهد مال او را ببرد یا خود او را بگیرد، مثلاً گاه است یک نگاه کردن، علت تامه قتل نفس یا قتل نفوس و یا غصب اموال بشود و ضمان بیاورد؛ یعلم خائنه الاعین و ما تخفی الصدور(104) را در نظر داشته باشد و هکذا حقوق نگاه نکردن و چشم پوشیدن را و هکذا حقوق اعضاء دیگر را لاسیما لسان(105) که حقوقش حد و حصر ندارد.


    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 26-01-2021 در ساعت 15:40
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 3 از 16 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi