صفحه 13 از 65 نخستنخست ... 3910111213141516172363 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 , از مجموع 648

موضوع: دانشنامه امام جواد علیه السلام

  1. Top | #121

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    پنج درس ارزشمند و آموزنده


    1- در یکی از روزها که حضرت جوادالأئمه علیه‌السلام وارد شهر مدینه‌ی منوره گردید، هنگام غذا در حضور جمعی از دوستان سفره‌ی طعام پهن کردند.
    حضرت پس از آن که غذا را تناول نمود، دست‌های خود را شست و سپس دست‌های خود را پیش از آن که با حوله خشک نماید، بر سر و صورت خویش کشید و این دعا را خواند:
    «اللهم اجعلنی ممن لا یرهق وجهه قتر و لا ذلة». [1] .
    2- یکی از دوستان و اصحاب حضرت جواد الأئمه علیه‌السلام به نام ابوالحسن، معمر بن خلاد حکایت کند:
    روزی در خدمت آن حضرت بودم، به من فرمود: ای معمر! بر اشتر خود سوار شو.
    عرض کردم: کجا برویم؟
    فرمود: پیشنهادی که داده شد انجام بده و سؤال نکن، پس من سوار شدم؛ و چون مقداری از راه را پیمودیم به بیابانی رسیدیم که کنار آن یک دره و تپه‌ای وجود داشت.
    حضرت فرمود: همین جا بایست و حرکت نکن تا من بازگردم و سپس حضرت رفت و پس از لحظاتی بازگشت.
    عرض کردم: فدایت شوم، کجا بودی؟
    امام علیه‌السلام فرمود: هم اینک به خراسان رفتم و پدرم، حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام را که مسموم و شهید شده بود، دفن کردم و اکنون بازگشتم. [2] .
    3- محمد بن حماد مروزی حکایت کند:
    روزی حضرت جوادالأئمه علیه‌السلام در ضمن نامه‌ای به پدرم، احمد چنین مرقوم فرمود:
    ژهر موجود مخلوقی در این جهان، یک روزی وفات خواهد یافت ولی در این باره ظلمی بر کسی نخواهد شد و ما - اهل بیت رسالت - در این دنیا پراکنده خواهیم شد؛ و در شهرهای مختلف هجرت خواهیم نمود.
    و سپس در ادامه‌ی فرمایش خود افزود: هر کس عاشق و دلباخته‌ی هر که باشد، چنانچه در مسیر او قدم بردارد و با او همگام باشد، همانا در روز محشر با او محشور می‌گردد.
    و به راستی که قیامت منزل‌گاه ابدی و همیشگی تمامی افراد خواهد بود. [3] .
    4- عمران بن محمد اشعری قمی حکایت کند:
    روزی نزد حضرت جوادالائمه، امام محمد تقی علیه‌السلام شرفیاب شدم؛ و پس از آن که مسائل خود را مطرح کردم و جواب گرفتم، عرضه داشتم:
    ای مولا و سرورم! ام‌الحسن به شما سلام رساند و نیز درخواست یکی از پیراهن‌های تبرک شده‌ی شما را نموده است تا به جای کفن از آن استفاده نماید؟
    امام جواد علیه‌السلام فرمود: او از پیراهن من، بی نیاز شده است.
    چون از نزد حضرت خارج شدم، متحیر بودم که معنای کلام امام علیه‌السلام چیست؟
    تا آن که پس از چند روزی متوجه شدم، ام الحسن سیزده یا چهارده روز قول از سخن امام علیه‌السلام فوت کرده است. [4] .
    5- یکی از اصحاب امام محمد تقی علیه‌السلام گوید:
    روزی در خدمت آن حضرت بودم، که سفره‌ی غذا پهن کردند؛ و غذا خوردیم.
    پس از آن که سفره را جمع کردند، یکی از افراد مشغول جمع کردن غذاهای ریخته شده در اطراف سفره، گردید.
    امام جواد علیه‌السلام فرمود: چنانچه در بیابان سفره انداختید، آنچه غذا در اطراف سفره ریخته شود - به هر اندازه‌ای که باشد - رها کنید - تا مورد استفاده‌ی جانوران قرار گیرد -.
    ولی اگر در منزل، در اطراف ظرف غذا و یا در اطراف سفره، طعامی ریخته شود، تمام آنچه را که ریخته شده است، به هر مقداری که باشد، جمع نمائید - که مبادا زیر دست و پا، نسبت به آن‌ها بی‌احترامی شود -. [5] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] محاسن برقی: ص 426، ح 234.
    [2] الخرایج الجرایح ج 2، ص 666، ح 6.
    [3] اختیار معرفة الرجال: ص 559، ح 257.
    [4] الخرایج و الجرایح: ج 2، ص 667، ح 9.
    [5] مکارم الاخلاق: ص 132.
    منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام محمد جواد؛ مؤلف: عبدالله صالحی؛ نشر مهدی یار.






    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #122

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    پرداخت بدهی پدر


    با خود حرف می‌زد. می‌گفت :
    - عجب اشتباهی کردم ! هیچ آدم عاقلی چنین اشتباهی مرتکب نمی‌شود که من شده‌ام. یکی نبود بگوید: مرد ناحسابی ! رسیدی، نوشته‌ای ، چیزی می‌گرفتی ... ای داد و بیداد ، پول‌هایم بر باد رفت ! حال چگونه ادعا کنم که طلبکار بودم ؟
    خود را لعن و نفرین می‌کرد که به او گفتم:
    - مطرفی ! دیوانه شده‌ای ؟ چرا با خودت حرف می‌زنی ؟
    - دست به دلم نگذار که از دیوانه هم بدترم. بیچاره و بدبخت شده‌ام!
    - چرا ؟
    - رهایم کن. بگذار با درد خود بسوزم و بسازم.
    - بگو ببینم چه شده ؟ شاید کاری از دستم بربیاید.
    - نه. کاری از دست کسی ساخته نیست.
    - دست کم درد دل کن تا سبک شوی !
    - چهار هزار درهم از امام رضا علیه‌السلام طلبکار بودم. امروز صبح شنیدم که چند روز است او را به شهادت رسانده‌اند. نه کاغذی ، نه نوشته‌ای ، هیچ مدرکی در دستم نیست. چهار هزار درهم ، از دست رفت. خودم کردم که لعنت بر خودم باد !
    - مطرفی ! هرگز این گونه نگو. اولاً که او امام بود. تو با خدا معامله کرده‌ای ، پس پول‌هایت به هدر نرفته است. ثانیاً این که ناراحتی ندارد. با هم نزد پسرش می‌رویم و مطلبت را می‌گویی. شاید از بدهی پدرش خبر داشت و پول‌هایت را پرداخت.
    - نه ! فکر نمی‌کنم. فقط من و او از این جریان خبر داشتیم. گمان نمی‌کنم به همسر و فرزندانش گفته باشد.
    - حال به پیشنهاد من عمل کن. شاید مشکلت حل شد !
    در همین لحظه شخصی از جانب امام جواد علیه‌السلام پیغام آورد و گفت که حضرت ، مطرفی را احضار کرده و گفته است برای پس گرفتن امانتش نزد امام برود. من و مطرفی با تعجب به هم نگاه کردیم. به او گفتم :
    - دیدی ! گفتم خدا چاره‌ساز است !
    ساعتی بعد نزدیک ظهر به حضور امام رسیدند. امام با دیدن مطرفی فرمود :
    - همان طور که می‌دانی پدرم شهید شده است. مبلغی از او طلب داشتی. درست است ؟
    - آری ! ولی کسی جز من و او از ماجرا خبر نداشت. شما از کجا می‌دانید ؟!
    حضرت لبخندی زد و از زیر سجاده‌ی نمازش مقداری سکه‌ی طلا بیرون آورد و گفت :
    - این سکه‌ها بدهی پدرم به تو است. بگیر.
    « مطرفی » مات و مبهوت مانده بود که چه بگوید. سکه‌ها را گرفت. تشکر کرده ، بیرون آمدیم. سکه‌ها را شمرد. الله‌اکبر ! چهار هزار درهم بود که از امام می‌خواست [1] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] شیخ مفید ، ارشاد ، ص 325.
    منبع: حیات پاکان (داستانهایی از زندگی امام جواد)؛ مؤلف: مهدی محدثی؛ بوستان کتاب چاپ دوم 1385.







    امضاء


  4. Top | #123

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    پیراستگی از آلودگی


    - کجا می‌روید ؟
    - به عیادت.
    - عیادت چه کسی ؟
    - عبدالله ! شنیده‌ایم چند روزی است که به شدت بیمار است . اگر تو هم دوست داری ، بیا ، خوشحال می‌شود .
    سه نفری به سمت خانه‌ی مریض به راه افتادیم . در طول مسیر بازار تا خانه‌ی او ، دوستم گفت :
    - می‌گویند روحیه‌اش را باخته . امیدی هم به زنده ماندنش نیست !
    وقتی بر بالین مریض حاضر شدیم ، ابتدا به دیدن من ، هاشم و امام جواد علیه‌السلام خوشحال شد ، اما بعد گریه کرد . با همان حالت گفت :
    - دوستان ! دارم می‌میرم . حلالم کنید . به قدری از مردن می‌ترسم که حد و حسابی ندارد . چه کنم ؟ ! گفتم :
    - خدا نکند ، دشمنانت بمیرند ! این چه حرفی است ؟ !
    هاشم گفت :
    - زبانت را گاز بگیر مرد ! چرا مثل بچه‌ها حرف می‌زنی ؟ مطمئنم که خوب می‌شوی !
    امام جواد که تا آن لحظه ساکت بود ، او را دلداری داد و گفت :
    - بنده‌ی خدا ! ترس تو به خاطر این است که نمی‌دانی مرگ چیست !
    - وقتی فکرش را می‌کنم دیوانه می‌شوم . خیلی می‌ترسم .
    - ببین برادر ! اگر به خاطر چرک و کثافت بدنت ، در معرض بیماری قرار بگیری و بدانی که حمام و شست‌وشو ، آلودگی‌ها را از بین می‌برد ، به حمام می‌روی یا از آن فرار می‌کنی ؟
    - البته که دوست دارم کثیفی‌های بدنم را بشویم .
    - مردن هم برای مؤمن ، درست مثل حمام است . مردن آخرین ایستگاه پیراستگی و مرحله‌ی نهایی شست‌وشو ، از آلودگی گناهان است . اگر به سمت مرگ می‌روی ، بدان که غم‌ها و اندوه‌هایت پایان می‌یابد . پس نترس و خود را ناراحت نکن !
    با حرف‌های آرام‌بخش امام ، چهره‌اش تغییر کرد . دیگر از اضطراب چند دقیقه پیش خبری نبود و حالت چشم‌هایش خبر از آرامش می‌داد .
    به خاطر این که مزاحم او و خانواده‌اش نشویم ، برخاستیم و خداحافظی کردیم . فردای آن روز باخبر شدیم که عبدالله از دنیا رفته است . [1] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] معانی الاخبار ، ص 290.
    منبع: حیات پاکان (داستانهایی از زندگی امام جواد)؛ مؤلف: مهدی محدثی؛ بوستان کتاب چاپ دوم 1385.







    امضاء


  5. Top | #124

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    پسندیدن، در حکم پذیرفتن


    من شهد أمرا فکرهه کان کمن غاب عنه، و من غاب عن أمر فرضیه کان کمن شهده. [1] .
    کسی که در کاری حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، مانند کسی است که غایب بوده، و هر که در کاری حاضر نباشد، ولی بدان رضایت دهد، مانند کسی است که خود در آن بوده است.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت:
    [1] تحف العقول ، ص 456.
    منبع: سیره و سخن پیشوایان؛ محمد علی کوشا؛ حلم چاپ اول 1384.





    امضاء


  6. Top | #125

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    پاسخ به یک سؤال فقهی


    قال المأمون لیحیی بن أکثم: اطرح علی أبی‌جعفر محمد بن الرضا علیهماالسلام مسألة تقطعه فیها. فقال یا أباجعفر ما تقول فی رجل نکح امرأة علی زنا أیحل أن یتزوجها؟ فقال علیه‌السلام: یدعها حتی یستبرئها من نطفته و نطفة غیره، اذ لا یؤمن منها أن تکون قد أحدثت مع غیره حدثا کما أحدثت معه. ثم یتزوج بها ان أراد، فانما مثلها مثل نخلة أکل رجل منها حراما ثم اشتریها فأکل منها حلالا فانقطع یحیی. [1] .
    مأمون به یحیی بن اکثم گفت:
    مسأله‌ای برای ابی‌جعفر (امام محمد تقی) عنوان کن که در آن بماند و پاسخی نتواند! آنگاه یحیی گفت: ای اباجعفر! چه گویی درباره‌ی مردی که با زنی زنا کرده، آیا رواست که او را به زنی گیرد؟
    امام علیه‌السلام در پاسخ فرمود: او را وانهد تا از نطفه‌ی وی و نطفه‌ی دیگری پاک گردد، زیرا بعید نیست که با دیگری هم آمیزش کرده باشد. پس از آن، اگر خواست او را به زنی گیرد، زیرا که مثل او مانند مثل درخت خرمایی است که مردی به حرام از آن خورده، سپس آن را خریده و به حلال از آن خورده است. یحیی درمانده شد!
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت:
    [1] تحف العقول، ص 454.
    منبع: سیره و سخن پیشوایان؛ محمد علی کوشا؛ حلم چاپ اول 1384.







    امضاء


  7. Top | #126

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    پاسخ مبسوط امام جواد به یک سؤال فقهی حج


    قال المأمون: یا یحیی سل أباجعفر عن مسألة فی الفقه لتنظر کیف فقهه؟ فقال یحیی: یا أباجعفر أصلحک الله ما تقول فی محرم قتل صیدا؟ فقال أبوجعفر علیه‌السلام:
    قتله فی حل أو حرم، عالما أو جاهلا، عمدا أو خطأ، عبدا أو حرا صغیرا أو کبیرا، مبدئا أو معیدا، من ذوات الطیر أو غیره؟
    من صغار الطیر أو کباره. مصرا أو نادما، باللیل أو فی أو کارها أو بالنهار و عیانا، محرما للحج أو للعمرة؟
    قال: فانقطع یحیی انقطاعا لم یخف علی أحد من أهل المجلس انقطاعه و تحیر الناس عجبا من جواب أبی‌جعفر علیه‌السلام.
    ... فقال المأمون: یا أباجعفر ان رأیت أن تعرفنا ما یجب علی کل صنف من هذه الأصناف فی قتل الصید؟
    فقال علیه‌السلام ان المحرم اذا قتل صیدا فی الحل و کان الصید من ذوات الطیر من کبارها فعلیه الجزاء مضاعفا.
    و ان قتل فرخا فی الحل فعلیه حمل قد فطم فلیست علیه القیمة لأنه لیس فی الحرم.
    و اذا قتله فی الحرم فعلیه الحمل و قیمة الفرخ. و ان کان من الوحش فعلیه فی حمار الوحش بقرة و ان کان نعامة فعلیه بدنة. فان لم یقدر فاطعام ستین مسکینا. فان لم یقدر فلیصم ثمانیة عشر یوما.
    و ان کان بقرة فعلیه بقرة. فان لم یقدر فلیطعم ثلاثین مسکینا، فان لم یقدر فلیصم تسعة أیام.
    و ان کان ضبیا فعلیه شاة، فان لم یقدر فلیطعم عشرة مساکین، فان لم یجد فلیصم ثلاثة أیام. و ان أصابه فی الحرم فعلیه الجزاء مضاعفا «هدیا بالغ الکعبة» حقا واجبا أن ینحره ان کان فی حج بمنی حیث ینحر الناس. و ان کان فی عمرة ینحره بمکة فی فناء الکعبة و یتصدق بمثل ثمنه حتی یکون مضاعفا، و کذلک اذا أصاب أرنبا أو ثعلبا فعلیه شاة و یتصدق بمثل ثمن شاة. و ان قتل حماما من حمام الحرم فعلیه درهم یتصدق به. و درهم یشتری به علفا لحمام الحرم. و فی الفرخ نصف درهم. و فی البیضة ربع درهم و کل ما أتی به المحرم بجهالة أو خطا فلا شی‌ء علیه الا الصید. فان علیه فیه الفداء بجهالة کان أم بعلم، بخطا کان أم بعمد. و کل ما أتی به العبد فکفارته علی صاحبه مثل ما یلزم صاحبه. و کل ما أتی به الصغیر الذی لیس ببالغ فلا شی‌ء علیه. فان عاد فهو ممن ینتقم الله منه. و ان دل علی الصید و هو محرم و قتل الصید فعلیه فیه الفداء. و المصر علیه یلزمه بعد الفداء العقوبة فی الآخرة.
    و النادم لا شی‌ء علیه بعد الفداء فی الآخرة. و ان أصابه لیلا أو کارها خطأ فلا شی‌ء علیه الا أن یتصید بلیل أو نهار فعلیه فیه الفداء، و المحرم للحج ینحر الفداء بمکة. [1] .
    مأمون به یحیی بن اکثم گفت: از ابوجعفر (امام محمد تقی) مسأله‌ای فقهی بپرس تا بنگری در فقه چگونه است.
    یحیی گفت: ای اباجعفر! خدا کارت را رو به راه کند، چه می‌گویی درباره‌ی محرمی که شکاری را کشته است؟
    امام جواد علیه‌السلام گفت: آن صید را در حل کشته یا در حرم؟ عالم بوده یا جاهل؟ به عمد بوده یا به خطا؟ آن محرم بنده بوده یا آزاد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ نخستین صید او بوده یا صید دوباره‌ی او؟ آن صید پرنده بوده یا غیر آن؟ پرنده‌ی کوچک بوده یا بزرگ؟ محرم باز قصد صید پرنده داشته و مصر بوده یا توبه کرده؟ آن صید در شب بوده و در آشیانه‌اش بوده یا در روز و آشکارا؟ محرم برای حج بوده یا عمره؟
    راوی گوید: یحیی بن اکثم طوری واماند که واماندگی‌اش بر احدی از اهل مجلس پوشیده نماند و همه‌ی مردم از جواب امام جواد علیه‌السلام در شگفت ماندند. بعد از آن که مردم پراکنده شدند، مأمون گفت: ای اباجعفر! اگر صلاح بدانی، آنچه را که بر هر صنف از این اصناف در قتل صید، واجب است به ما بشناسان! امام جواد علیه‌السلام در پاسخ فرمود:
    چون محرم، صیدی از پرنده‌های بزرگ را در حل بکشد، یک گوسفند کفاره بر او باشد. و اگر در حرم باشد کفاره دو چندان است. و اگر جوجه‌ای را در حل بکشد بره‌ی از شیر گرفته‌ای بر اوست و بها بر او نیست چون در حرم نبوده است. و اگر در حرم باشد بره و بهای جوجه هر دو به عهده‌ی اوست. و اگر آن صید حیوان وحشی باشد، در گور خر وحشی، گاوی باید. و اگر شتر مرغ است یک شتر باید. و اگر نتواند شصت مسکین را اطعام کند. و اگر آن را هم نتواند هجده روز روزه بدارد. و اگر شکار، گاو باشد بر او گاوی است. و اگر نتواند سی مسکین را طعام بدهد. و اگر آن را هم نتواند نه روز روزه بگیرد.
    و اگر آهو باشد یک گوسفند بر اوست، و اگر نتواند ده مسکین را طعام دهد و اگر نتواند سه روز را روزه بدارد. و اگر در حرم شکارش کرده کفاره دوچندان است و باید آن را به کعبه رساند و قربانی کند و حق واجب است که اگر در احرام حج باشد، کفاره را در منی بکشد آنجا که قربانگاه مردم است. و اگر در عمره باشد در مکه و در پناه کعبه بکشد. و به اندازه‌ی بهایش هم صدقه بدهد تا دو چندان باشد.
    و همچنین اگر خرگوشی یا روباهی صید کند یک گوسفند بر اوست و به اندازه‌ی بهایش هم باید صدقه بدهد. و اگر یکی از کبوتران حرم را بکشد یک درهم صدقه دهد و درهم دیگری هم دانه بخرد برای کبوتران حرم. و اگر جوجه باشد نیم درهم. و اگر تخم باشد یک چهارم درهم. و هر خلافی که محرم از راه نادانی و یا خطا مرتکب شود کفاره ندارد، جز همان صید که کفاره دارد، جاهل باشد یا عالم، خطا باشد یا عمد.
    و هر خلافی بنده کند تمام کفاره‌اش بر مولای اوست. و هر خلافی کودک نابالغ کند چیزی بر او نیست. و اگر بار دوم صید او باشد خدا از او انتقام کشد [و کفاره ندارد].
    اگر محرم شکار را به دیگری نشان بدهد و او آن را بکشد کفاره بر اوست. و آن که اصرار دارد و توبه نکرده پس از دادن کفاره، عذاب آخرت هم دارد. و اگر پشیمان است پس از کفاره، عذاب آخرت ندارد. اگر شبانه از آشیانه به خطا شکار کرده چیزی بر او نیست، مگر قصد شکار داشته باشد. و اگر عمدا شکار کند، در شب باشد یا روز، کفاره بر اوست. و آن که محرم به حج است باید کفاره را در مکه قربانی کند.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت:
    [1] تحف العقول، ص 452 و ص 453.
    منبع: سیره و سخن پیشوایان؛ محمد علی کوشا؛ حلم چاپ اول 1384.
    پرهیز از آدم شرور
    ایاک و مصاحبة الشریر فانه کالسیف المسلول یحسن منظره و یقبح أثره. [1] .
    از همراهی و رفاقت با آدم شرور و بدجنس بپرهیز، زیرا که او مانند شمشیر برهنه است که ظاهرش نیکو و اثرش زشت است.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت:
    [1] مسند الامام الجواد ، ص 243.
    منبع: سیره و سخن پیشوایان؛ محمد علی کوشا؛ حلم چاپ اول 1384.







    امضاء


  8. Top | #127

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    پرهیز از آدم شرور


    ایاک و مصاحبة الشریر فانه کالسیف المسلول یحسن منظره و یقبح أثره. [1] .
    از همراهی و رفاقت با آدم شرور و بدجنس بپرهیز، زیرا که او مانند شمشیر برهنه است که ظاهرش نیکو و اثرش زشت است.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت:
    [1] مسند الامام الجواد ، ص 243.
    منبع: سیره و سخن پیشوایان؛ محمد علی کوشا؛ حلم چاپ اول 1384.
    پرستش خدا نه نامهای او
    عبدالرحمان بن ابی‌نجران گوید : به آن حضرت نامه نوشته و از ایشان پرسیدم : خداوند مرا فدای تو گرداند، آیا ما لفظ مهربان بخشنده یگانه و یکتا و بی‌نیاز را می‌پرستیم؟ فرمود :
    هر که نام را بپرستد و نه کسی که بدان نامیده شده نسبت به خدا شرک ورزیده و کافر شده و انکار او را نموده و در حقیقت چیزی را نپرستیده، بلکه خدای یگانه یکتا و بی‌نیاز که به این نامها نامیده شده را عبادت کن نه این نامها را، این نامها اوصاف و ویژگیهایی هستند که خود را به آنها نامیده است.
    کلامه فی عبادة المسمی دون الاسم
    عن عبدالرحمان بن ابی‌نجران قال : کتبت الی أبی‌جعفر علیه‌السلام و قلت له : جعلنی الله فداک، نعبد الرحمان الرحیم الواحد الاحد الصمد؟ فقال :
    ان من عبدالاسم دون المسمی أشرک و کفر و جحد و لم یعبد شیئا، بل اعبد الله الواحد الاحد الصمد المسمی بهذه الاسماء دون الاسماء، ان الاسماء صفات وصف بها نفسه.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    منبع: صحیفه امام جواد؛ جواد قیومی اصفهانی؛ دفتر انتشارات اسلامی چاپ اول 1381.






    امضاء


  9. Top | #128

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    پرستش خدا نه نامهای او


    عبدالرحمان بن ابی‌نجران گوید : به آن حضرت نامه نوشته و از ایشان پرسیدم : خداوند مرا فدای تو گرداند، آیا ما لفظ مهربان بخشنده یگانه و یکتا و بی‌نیاز را می‌پرستیم؟ فرمود :
    هر که نام را بپرستد و نه کسی که بدان نامیده شده نسبت به خدا شرک ورزیده و کافر شده و انکار او را نموده و در حقیقت چیزی را نپرستیده، بلکه خدای یگانه یکتا و بی‌نیاز که به این نامها نامیده شده را عبادت کن نه این نامها را، این نامها اوصاف و ویژگیهایی هستند که خود را به آنها نامیده است.
    کلامه فی عبادة المسمی دون الاسم
    عن عبدالرحمان بن ابی‌نجران قال : کتبت الی أبی‌جعفر علیه‌السلام و قلت له : جعلنی الله فداک، نعبد الرحمان الرحیم الواحد الاحد الصمد؟ فقال :
    ان من عبدالاسم دون المسمی أشرک و کفر و جحد و لم یعبد شیئا، بل اعبد الله الواحد الاحد الصمد المسمی بهذه الاسماء دون الاسماء، ان الاسماء صفات وصف بها نفسه.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    منبع: صحیفه امام جواد؛ جواد قیومی اصفهانی؛ دفتر انتشارات اسلامی چاپ اول 1381.







    امضاء


  10. Top | #129

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    پاسخ ندادن حضرت به نامه ی واقفی

    راوندی آورده است:
    نقل شده که گروهی از شیعیان گفته اند: نامه هایی راجع به نیازمندیهای خود، برای امام جواد علیه السلام نوشتیم؛ مردی از واقفیها نیز نامه ای نوشت و در میان نامه ها گذاشت؛ پس حضرت جواب هر نامه را با خط خود بر روی آن نگاشته بود؛ جز نامه ی واقفی که بدون جواب مانده بود. [1]
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] الخرائج و الجرائح 2: 670 ح 17.
    منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.
    پیراهنی از حضرت رضا
    حضرت امام محمد تقی علیه‌السلام فرمود: امروز و فردا کردن‌ها سرگردانی است.
    از وشا نقل شده که گفت: با خود گفتم: یکی از پیراهن‌های حضرت رضا علیه‌السلام را از حضرت جواد علیه‌السلام طلب می‌کنم. حضرت جواد علیه‌السلام بدون درخواست من، پیراهنی برای من فرستاد و به قاصد فرمودند: بگو این از لباس‌هایی است که حضرت رضا علیه‌السلام در آنها نماز می‌خواند.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    منبع: معجزات امام جواد؛ الله اکبرپور؛ نشر الف چاپ دوم 1384.
    پاسخ به دو سؤال قبل از طرح آنها
    از حضرت امام جواد علیه‌السلام پرسیدند: در محصول گندم و جو و یا در نقدینه‌ی طلا، می‌توانیم حق زکات را قیمت بگذاریم و در برابر آن دراهم نقره بپردازیم؟ یا این که باید سهم زکات را از خود آن محصول و عین طلا خارج کنیم؟ حضرت فرمود: هر نوع که آسان‌تر باشد، حق زکات را خارج کنید.
    ابوالصلت هروی روایت می‌کند که روزی در مجلس امام محمد تقی علیه‌السلام بودم. جمعی از شیعه و غیر شیعه در آن مجلس حاضر بودند که مردی از میان آنها برخاست و گفت: یا سیدی فدای تو شوم، حضرت فرمود: بنشین که تقصیر نکند. شخصی دیگر برخاست و گفت: یا مولای جعلت فداک، حضرت فرمود: اگر کسی را نیابد به دریا اندازد که آخر به او خواهد رسید. پس آن مرد نشست. چون مجلس تمام شد و مردم متفرق شدند، به خدمت آن حضرت عرض کردم یا سیدی! امروز چیزی عجیب مشاهده نمودم. حضرت فرمود: می‌خواهی از آن دو مرد سؤال کنی؟ گفتم: آری. حضرت فرمود: مردم اول که برخاست می‌خواست که از ملاح سؤال کند که آیا در کشتی تقصیر خواهد کرد یا نه؟ من گفتم: تقصیر نمی‌کند، زیرا که کشتی به منزله خانه و مسکن اوست. مرد دوم خواست از زکات بپرسد که اگر شیعه پیدا نکند که به او زکات دهد، چه کند؟ گفتم: به دریا بیندازد که آخر به شیعه می‌رسد.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    منبع: معجزات امام جواد؛ الله اکبرپور؛ نشر الف چاپ دوم 1384.
    پاسخ سؤال در خواب‌
    حضرت امام محمد تقی علیه‌السلام فرمود: برای اهل بهشت چهار علامت است: روی گشاده که سائل مایل شود حاجتش را بگوید و زبان همراه با لطف و دل پر از مهر و دست بخشنده.
    و از موسی بن قاسم در حدیثی نقل می‌کند که: مردی مسئله‌ای از او پرسید که جوابش را نمی‌دانست. حضرت جواد علیه‌السلام را در خواب دید. حضرت جواب مسأله را به او فرمود. سال آینده که به حج رفت و آن حضرت را ملاقات کرد، بدون مقدمه فرمود: فلانی به تو چه گفت؟ سؤال او را به عرض حضرت رساند. فرمود: خوابت چه بود؟ خوابش را تعریف کرد. حضرت فرمود: من در خواب پاسخ را به تو گفتم و اکنون هم من تکرار کردم.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    منبع: معجزات امام جواد؛ الله اکبرپور؛ نشر الف چاپ دوم 1384.
    پناه بردن به خدا
    اللهم انی اعوذبک من ملمات نوازل البلاء و اهوال عظائم الضراء، فاعذنی رب من صرعة البأساء و احجبنی من سطوات البلاء، و نجنی من مفاجاة النقم و اجرنی من زوال النم و من زلل القدم.
    و اجعلنی اللهم فی حیاطة عزک و حفاظ حززک من مباغتة الدوائر و معاجلة البوادر.
    ترجمه: بارالها از تلخی‌ها و ناکامی‌های مصائب شدیده‌ی بلاها و از هول و هراس سختی‌های بزرگ روزگار به تو پناه می‌برم، پروردگارا از فقر و سختی که مرا بر زمین زند پناهم ده و از حملات بلاء و گرفتاری محجوبم کن، و از کیفرهای ناگهانی نجاتم ده و از زوال نعمتها و لغزش قدمها در پناه خود گیر.
    و مرا خدایا از مصائب و نوائب ناگهانی و حوادث شتابنده در حیطه‌ی عزت و حفاظ حرز خود قرار بده.
    اللهم رب و ارض البلاء فاخسفها و عرصة المحن فارجفها و شمس النوائب فاکسفها و جبال السوء فانسفها و کرب الدهر فاکشفها و عوائق الامور فاصرفها، و اوردنی حیاض السلامة و احملنی علی مطایا الکرامة، و اصحبنی باقالة العثرة و اشملنی بستر العورة. و جد علی یا رب بالائک و کشف بلائک و دفع ضرائک، و ادفع عنی کلاکل عذابک و اصرف عنی الیم عقابک و اعذنی من بوائق الدهور و انقذنی من سوء عواقب الامور و احرسنی من جمیع المحذور، و اصدع صفاء البلاء عن امری و اشلل یده عنی مدی عمری انک الرب المجید المبدی المعید الفعال لما ترید.
    خدایا پروردگارا زمین بلاء را فرو بر و عرصه‌ی محنت‌ها و رنجها را متزلزل کن و آفتاب و مصائب را در پرده‌ی کسوف درآر و کوههای شر و بدی را از بیخ و بن بر کن و مشقات روزگار را بر طرف کن و موانع کارها را برگردان، و مرا به حوضهای سلامت وارد نموده و بر مرکبهای کرامت سوارم کن و با نادیده گرفتن لغزشهای من همراهیم نما، و بپوشیده شدن بدیها مشمولم گردان.
    پروردگارا به عطای نعمتها و برطرف کردن گرفتاری و دفع پریشانی و سختی بر من جود و بخشش فرما، و انواع عذابهایت را از من دفع کن و عقوبت دردناکت را از من برگردان و از غائله‌های روزگار پناهم ده و از سوء عاقبت امور نجاتم بخش و از تمام محذورات حراستم فرما، صخره و سنگ بلاء را از کار من درهم شکن و دست آن را از من در تمام زندگانیم شل گردان که توئی پروردگار مجید و مبدی و معید و فعال لما ترید.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت:
    [1] مهج الدعوات صفحه‌ی 265-259.
    منبع: حضرت جواد الائمه؛ فضل الله کمپانی ؛ مفید 1362ش.







    امضاء


  11. Top | #130

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    پیراهنی از حضرت رضا

    حضرت امام محمد تقی علیه‌السلام فرمود: امروز و فردا کردن‌ها سرگردانی است.
    از وشا نقل شده که گفت: با خود گفتم: یکی از پیراهن‌های حضرت رضا علیه‌السلام را از حضرت جواد علیه‌السلام طلب می‌کنم. حضرت جواد علیه‌السلام بدون درخواست من، پیراهنی برای من فرستاد و به قاصد فرمودند: بگو این از لباس‌هایی است که حضرت رضا علیه‌السلام در آنها نماز می‌خواند.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    منبع: معجزات امام جواد؛ الله اکبرپور؛ نشر الف چاپ دوم 1384.






    امضاء


صفحه 13 از 65 نخستنخست ... 3910111213141516172363 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi