صفحه 2 از 65 نخستنخست 1234561252 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 648

موضوع: دانشنامه امام جواد علیه السلام

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    آگاهی آن حضرت به زبان حیواناتپ


    ابن حمزه روایت کرده است:
    از علی بن اسباط نقل شده که گفت: همراه امام جواد علیه السلام، در حالی که بر الاغی سوار بود، از کوفه بیرون رفتیم، به رمه ی گوسفندی برخورد کردیم که ناگهان، گوسفندی از رمه جدا شد و در حالی که بانک و فریاد (ناله) می زد، نزد امام جواد علیه السلام آمد، حضرت به من دستور داد که شبان را فرا بخوانم و من، چنین کردم.
    امام جواد علیه السلام فرمود: ای شبان! این گوسفند که صاحب دو فرزند شیر خوار است، از تو شکایت دارد، چه اینکه در دوشیدن شیرش، بر او ستم می کنی و چون شب هنگام به خانه صاحبش باز می گردد، هیچ شیری در پستانش نمی یابد، اکنون دست از ظلم و ستم بر او بردار، یا از خدای متعال می خواهم که عمرت را کوتاه سازد.
    شبان عرض کرد: البته گواهی می دهم که خدایی، جز خدای یکتا نیست و گواهی می دهم که محمد، فرستاده اوست و تو، جانشین او هستی، خواهش می کنم بفرمائید که چگونه از این راز آگاه شدید؟
    امام جواد علیه السلام فرمود: ما گنجینه داران دانش و نهان و حکمت خدای متعال و جانشینان پیامبران او هستیم و بندگان محترم و گرامیش می باشیم.[1] .
    طبری گفته است:
    از عبدالله بن سعید نقل شده که گفت: محمد بن علی بن عمر تنوخی اظهار داشت: امام جواد علیه السلام را دیدم، در حالی که با گاو نری سخن می گفت و گاو، سر خود را حرکت می داد، ناباورانه عرض کردم: چنین نیست، بلکه شما به گاو دستور می دهید (دستور دهید!) که با شما سخن بگوید؟
    حضرت فرمود: (علمنا منطق الطیر و أوتینا من کل شی ء) [2] «زبان پرندگان به ما، تعلیم داده شده و از هر چیزی، به ما عطا گردیده است.».
    سپس به گاو فرمود: بگو: خدایی جز خدای یکتا نیست و شریکی ندارد، پس گاو گفت:
    (خدایی جز خدای یکتا نیست و شریکی ندارد.) آنگاه حضرت، دست مبارک خود را بر سر گاو کشید. [3] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] الثاقب فی المناقب: 522 ح 455.
    [2] نمل: 27 16.
    [3] دلائل الامامة: 400 ح 356.
    منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    آب ایستاد تا حضرت عبور کند


    حضرت امام محمد تقی علیه‌السلام فرمود: هر کس به فهم و رأی خود اعتماد کند و با کسی مشورت نکند، خود را در خطر افکنده است.
    از محمد بن یحیی روایت شده که گفت: حضرت جواد علیه‌السلام را در شط دجله ملاقات کردم که می‌خواست عبور کند، من دیدم که آب ایستاد تا حضرت عبور کند و هم چنین در انبار بر شط فرات آن حضرت را دیدم که چنین کرد.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    منبع: معجزات امام جواد؛ الله اکبرپور؛ نشر الف چاپ دوم 1384.
    آثار خواندن سوره های مبارکه «نوح» و «قدر».
    کلینی روایت کرده است:
    از ابو عمرو حذاء که گفت: حال و روز بدی پیدا کردم، لذا نامه ای به امام جواد علیه السلام نوشتم (و از حضرت چاره خواستم) حضرت در جوابم نوشتند: مداومت کن بر خواندن سوره نوح سپس این سوره مبارکه راکسال خواندم و نتیجه ای نگرفتم. دوباره به حضرت نامه نوشتم و حال بدم را گوشزد نمودم و اینکه به دستور شما،کسال تمام سوره مبارکه نوح را خواندم و گشایشی ندیدم. ابو عمرو گفت: در جوابم نوشتند: البتهکسال خود را کامل کردی، بنابراین به جای سوره نوح، سوره مبارکه «قدر» را بخوان او گفت: به خواندن سوره قدر، پرداختم و چیزی نگذشت که ابن ابی داود، قاصدی نزدم فرستاد و قرضم را ادا کرد و برای من و خانواده ام، مقرری تعیین نمود و مرا رهسپار بصره ساخت و در محله «باب کلا» نمایندگی داد و پانصد درهم به من بخشید و من از بصره، توسط علی بن مهزیار نامه ای با این مضمون خدمت امام هادی علیه السلام فرستادم که: من از پدر بزرگوارتان چنین و چنان پرسیدم و از چنان و چنین شکایت نمودم و همانا من به خواسته خود رسیده ام، اکنون ای آقا و مولای من! دوست دارم مرا در مورد خواندن سوره قدر و اینکه در نمازهای واجب و مستحب خود به خواندن آن اکتفا کنم،ا سوره های دیگر را نیز بخوانم،ا دستور خاصی وجود دارد که باید بدان عمل نمایم، راهنمایی ام فرمائید، حضرت «توقیعی» صادر فرمود، در آن توقیع شریف خواندم که: سوره های کوتاه و بلند قرآن را رها مساز و خواندنکصد مرتبه سوره قدر در هر شبانه روز، تو را کافی است. [1] .
    کلینی آورده است:
    از اسماعیل بن سهل روایت شده که گفت: نامه ای به امام جواد علیه السلام نوشتم که گرفتار قرض سنگین و کمر شکنی شده ام، حضرت در جوابم نوشتند، زیاد «استغفار» کن و زبان خود را به خواندن سوره قدر، مرطوب ساز (آنرا فراوان بخوان).[2] .
    سید بن طاووس گفته است:
    حسن به عباس می گوید: امام جواد علیه السلام فرمود: هر کس بعد از عصر، ده مرتبه سوره مبارکه قدر را بخواند همانند پاداش اعمال همه خلایق به او عطا می شود. [3] .
    و نیز گفته است:
    حسن بن عباس بن حریش رازی، از امام جواد علیه السلام روایت کرده که فرمود: هر کس سوره مبارکه قدر را، قبل از عشاء آخر، هفت مرتبه بخواند تا صبح بیمه خداست.[4] .
    مجلسی آورده است:
    کفعمی درکی از کتاب دعاهای خود، نوشته است: شیخ عزالدین حسن بن ناصر بن ابراهیم حداد عاملی در کتاب «طریق النجاه» خود از امام جواد علیه السلام، نقل کرده است که: هر کس سوره قدر را در هر شبانه روز، هفتاد و شش مرتبه بخواند، خدای متعال برایش هزار فرشته می آفریند تا ثواب آن را به مدت سی و شش هزار سال بنویسند و خدای متعال طلب آمرزش آنان را هم به مدت دو هزار سال و تعداد هزار مرتبه (در هر روز) بر آن می افزاید.
    تقسیم هفتاد و شش مرتبه سوره قدر به قرار زیر است:
    1 - بعد از طلوع فجر و قبل از نماز صبح، هفت مرتبه تا فرشتگان به مدت شش روز بر وی، درود فرستند.
    2 - ده مرتبه بعد از نماز صبح، به این منظور که تا شب در پناه خدای متعال قرار گیرد.
    3 - ده مرتبه بعد از زوال خورشید و پیش از نافله ظهر تا خدای متعال بر وی بنگرد و درهای آسمان را به رویش بگشاید.
    4 - بیست وک مرتبه، بعد از نافله های ظهر تا اینکه خدای متعال از آن، خانه ای هشتاد در هشتاد ذراع [5] با ارتفاع شصت ذراع بیافریند و فرشتگان در آن، ساکن شوند و تا روز قیامت برای وی، طلب آمرزش نمایند و خدای متعال به مدت دو هزار سال، روزانه به تعداد هزار مرتبه بر استغفار آنان بیفزاید.
    5 - ده مرتبه بعد از نماز عصر تا معادل اعمال خلایق در آن روز، نصیبش گردد.
    6 - هفت مرتبه بعد از نماز عشاء، به این جهت که تا صبح در پناه خدای متعال باشد.
    7 -ازده مرتبه، وقتی به رختخواب خود رفت تا خدای متعال فرشته ای از آن بیافریند که بال و پرش، بزرگتر از هفت آسمان و هفت زمین است و بر هر سلول او، مویی است که به نیروی جن و انس سخن می گوید و همگی تا روز قیامت، برای خواننده آن، طلب آمرزش می کنند. [6] .
    مجلسی روایت کرده است:
    صاحب کتاب «بلدالامین» از کتاب «طریق النجاه» نوشته ابن حداد عاملی، با سند آن از امام جواد علیه السلام نقل کرده است که فرمود: هر کس سوره مبارکه قدر را در نماز خود بخواند،
    نماز او معادل چند برابر پذیرفته می شود و تا علیین، بالای رود، هر کس آنرا بخواند و بعد از آن دعا کند، دعای او تا «لوح محفوظ» بالا می رود و مستجاب می گردد.[7] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] کافی، 5: 316 ح 5.
    [2] کافی، 5: 316، ح 51.
    [3] فلاح السائل: 199.
    [4] فلاح السائل: 257.
    [5] ذراع: تقریبا نیم متر است و از انگشت دست تا آرنج را گویند.
    [6] بحار 92: 329 و 87: 62 ح 16.
    [7] بحار 85: 66 ح 58.
    منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.




    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    سید بن طاووس گفته است:
    حسن به عباس می گوید: امام جواد علیه السلام فرمود: هر کس بعد از عصر، ده مرتبه سوره مبارکه قدر را بخواند همانند پاداش اعمال همه خلایق به او عطا می شود. [3] .
    و نیز گفته است:
    حسن بن عباس بن حریش رازی، از امام جواد علیه السلام روایت کرده که فرمود: هر کس سوره مبارکه قدر را، قبل از عشاء آخر، هفت مرتبه بخواند تا صبح بیمه خداست.[4] .
    مجلسی آورده است:
    کفعمی درکی از کتاب دعاهای خود، نوشته است: شیخ عزالدین حسن بن ناصر بن ابراهیم حداد عاملی در کتاب «طریق النجاه» خود از امام جواد علیه السلام، نقل کرده است که: هر کس سوره قدر را در هر شبانه روز، هفتاد و شش مرتبه بخواند، خدای متعال برایش هزار فرشته می آفریند تا ثواب آن را به مدت سی و شش هزار سال بنویسند و خدای متعال طلب آمرزش آنان را هم به مدت دو هزار سال و تعداد هزار مرتبه (در هر روز) بر آن می افزاید.
    تقسیم هفتاد و شش مرتبه سوره قدر به قرار زیر است:
    1 - بعد از طلوع فجر و قبل از نماز صبح، هفت مرتبه تا فرشتگان به مدت شش روز بر وی، درود فرستند.
    2 - ده مرتبه بعد از نماز صبح، به این منظور که تا شب در پناه خدای متعال قرار گیرد.
    3 - ده مرتبه بعد از زوال خورشید و پیش از نافله ظهر تا خدای متعال بر وی بنگرد و درهای آسمان را به رویش بگشاید.





    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    4 - بیست وک مرتبه، بعد از نافله های ظهر تا اینکه خدای متعال از آن، خانه ای هشتاد در هشتاد ذراع [5] با ارتفاع شصت ذراع بیافریند و فرشتگان در آن، ساکن شوند و تا روز قیامت برای وی، طلب آمرزش نمایند و خدای متعال به مدت دو هزار سال، روزانه به تعداد هزار مرتبه بر استغفار آنان بیفزاید.
    5 - ده مرتبه بعد از نماز عصر تا معادل اعمال خلایق در آن روز، نصیبش گردد.
    6 - هفت مرتبه بعد از نماز عشاء، به این جهت که تا صبح در پناه خدای متعال باشد.
    7 -ازده مرتبه، وقتی به رختخواب خود رفت تا خدای متعال فرشته ای از آن بیافریند که بال و پرش، بزرگتر از هفت آسمان و هفت زمین است و بر هر سلول او، مویی است که به نیروی جن و انس سخن می گوید و همگی تا روز قیامت، برای خواننده آن، طلب آمرزش می کنند. [6] .
    مجلسی روایت کرده است:
    صاحب کتاب «بلدالامین» از کتاب «طریق النجاه» نوشته ابن حداد عاملی، با سند آن از امام جواد علیه السلام نقل کرده است که فرمود: هر کس سوره مبارکه قدر را در نماز خود بخواند،
    نماز او معادل چند برابر پذیرفته می شود و تا علیین، بالای رود، هر کس آنرا بخواند و بعد از آن دعا کند، دعای او تا «لوح محفوظ» بالا می رود و مستجاب می گردد.[7] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] کافی، 5: 316 ح 5.
    [2] کافی، 5: 316، ح 51.
    [3] فلاح السائل: 199.
    [4] فلاح السائل: 257.
    [5] ذراع: تقریبا نیم متر است و از انگشت دست تا آرنج را گویند.
    [6] بحار 92: 329 و 87: 62 ح 16.
    [7] بحار 85: 66 ح 58.
    منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.




    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    آثار بر گزیدن خاندان پیامبر


    در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام آمده است:
    امام جواد علیه السلام فرمود: هر کس پیوندهای دینی با محمد صلی الله علیه و اله و علی علیه السلام را بر پیوندهای فامیلی خود برگزیند، خدای متعال او را در روز قیامت با خلعتهای کرامت خویش، از دیگران ممتاز می سازد و بر بندگان خود، شرافتش می بخشد، مگر کسی که در این فضیلت،ا بطور کلی همه فضیلتها، هم سنگ او باشد.[1] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] تفسیر امام عسکری علیه السلام: 336 ح 210.
    منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.
    آگاهی حضرت از باطن اشخاص
    کلینی روایت کرده است:
    از محمد بن ابی العلاء نقل شده که گفت: ازحیی بن اکثم، قاضی سامراء بعد از تلاش فراوان جهت دسترسی به او و مناظره و گفتگو و تماس مداوم با وی و سؤال از علوم آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم شنیدم که گفتک روز که داخل مسجد پیامبر شده، دور قبر حضرت می چرخیدم، محمد بن علی الرضا علیهما السلام را دیدم که پیرامون قبر رسول خدا می گشت، پس به گفتگو و مناظره با او راجع، به سؤالاتی که داشتم، پرداختم و او به همه آنها پاسخ گفت، عرض کردم به خدا سوگند! سؤال دیگری دارم که از پرسیدنش حیا می کنم! به من فرمود: پیش از آنکه بپرسی، آگاهت می نمایم، تو می خواهی راجع به امام سؤال کنی، عرض کردم به خدا سوگند! سؤالم همین است، فرمود: من امامم، عرض کردم: نشانه امامتتان؟ پس عصایی که در دست داشت، به زبان در آمد و گفت: همانا آقا و مولای من (امام جواد علیه السلام)، امام این زمان و حجت خدای سبحان است.[1] .
    کلینی آورده است: محمد بن حمزه هاشمی از علی بن محمد،ا محمد بن علی هاشمی نقل کرده که گفت: صبح روزی که شبش عروسی امام جواد علیه السلام با دختر مأمون بود، بر حضرت داخل شدم و آن شب، دارو خورده بودم و نخستین کسی بودم که در آن بامداد، بر حضرت در آمدم و دچار تشنگی شدیدی گردیدم، اما خوش نداشتم که در خواست آب کنم، وقتی امام جواد علیه السلام در صورتم نگریست، فرمود: گمان می کنم عطش داری! عرض کردم: آری، لذا فرمود: ای غلام! ما را آبی بنوشان، من با خود گفتم: الان آبی مسموم به او می دهند و اندوهگین شدم، در همین حال، ساقی آمد و آب آورد، حضرت در صورتم تبسم کرد، سپس فرمود: ای غلام! آب را به من بده، پس آب را گرفت و نوشید، آنگاه به من داد و من نیز نوشیدم، طولی نکشید که بار دیگر، عطش به سراغم آمد و خوش نداشتم که تقاضای آب کنم، و حضرت کار نخست را تکرار فرمود: چون غلام آمد و آب آورد، اندیشه نخست را در ذهنم تکرار کردم، پس حضرت ظرف آب را گرفت، کمی نوشید و به من داد و تبسم فرمود:
    محمد بن حمزه گفت: این فرد هاشمی به من اظهار کرد که، من نیز او را چنانکه گویند می پندارم (گمان می کردم که امام جواد علیه السلام همانگونه است که شیعیان می گویند و از باطن اشخاص خبر دارد) [2] .
    طبرسی آورده است:
    از علی بن اسباط روایت شده که گفت: به شهر مدینه رفتم، در حالی که آهنگ مصر داشتم و خدمت امام جواد علیه السلام رسیدم که در آن هنگام، پنج سال داشت، پس با دقت حضرت را برانداز می کردم که بتوانم او را برای شیعیان مصر، توصیف نمایم که حضرت در سیمای من نگریست و فرمود: ای علی! همانا خدای متعال، امامت را چونان نبوت و پیامبری قرار داده است و آن ذات پاک و منزه، راجع بهوسف پیامبر فرمود: (و لما بلغ اشده آتیناه علما و حکما) [3] «و هنگامی که به بلوغ و قوت رسید، ما حکم (نبوت) و علم به او دادیم.» و راجع بهحیای پیامبر علیه السلام فرمود: (و آتیناه الحکم صبیا) [4] «و ما فرمان نبوت (و عقل کافی)، در کودکی به او دادیم.»
    صفار نقل کرده است:
    از علی بن اسباط روایت شده که گفت: امام جواد علیه السلام را مشاهده کردم، در حالی که بسوی من خارج شد و من به دقت در او، از سر تا قدمش می نگریستم تا بتوانم در مصر، قامت حضرت را برای شیعیان توصیف نمایم، پس حضرت به سجده افتاد و فرمود: همانا خدای متعال درباره امامت، استدلال فرموده، به همانگونه که در مورد نبوت و پیامبری، اقامه دلیل و برهان کرده است، خدای متعال فرمود: (و آتیناه الحکم صبیا) [5] «وما فرمان نبوت (و عقل کافی)، در کودکی به او دادیم.» خدای متعال فرمود: (و لما بلغ أشده) [6] «و هنگامی به بلوغ و قوت رسید.»، (و بلغ اربعین سنه) [7] «و به چهل سالگی بالغ گردد.»، بنابراین، رواست که گاهی پیامبر در کودکی به پیامبری رسد و زمانی، در چهل سالگی. [8] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] کافی 1: 353 ح 9.
    [2] الکافی 1: 495 ح 6.
    [3]وسف: 12 22.
    [4] مریم: 12 19.
    [5] مجمع البیان 5: 781.
    [6]وسف: 22 12.
    [7] احقاف: 46 15.
    [8] بصائر الدرجات: 258 ح 10.
    منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.





    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    آگاهی امام جواد از غیب و نهان


    راوندی نقل کرده است:
    از قاسم بن محسن روایت شده که گفت: بین راه مکه و مدینه بودم، عرب بیابانگرد، مستمندی بر من گذشت و چیزی از من خواست، دلم به حالش سوخت وک قرص نان بیرون آورده، به او دادم: چون از من گذشت، گردبادی برخاست که عمامه از سرم برد و آن را ندیدم که چگونه و به کجا رفت، هنگامی که داخل مدینه شدم، نزد امام جواد علیه السلام مشرف گردیدم و حضرت به من فرمود: ای قاسم! عمامه خود را در راه از دست دادی؟ عرض کردم: بلی
    فرمود: ای غلام! عمامه اش را به او برگردان، غلام همان عمامه خودم را به من داد.
    عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! چگونه به دست شما رسید؟
    فرمود: به اعرابی صدقه دادی، خدای متعال به شکرانه آن، عمامه ات را به تو باز گرداند و (ان الله لاضیع أجر المحسنین) [1] «البته خدا، پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند.» [2] .
    ابن حمزه آورده است:
    از محمد بن ابی القاسم روایت شده که گفت: عموم اهل مدینه روایت کرده اند که امام رضا علیه السلام در نامه ای خواسته بود که وسایل گوناگون حضرت را برایش بفرستند؛ وسایل را فرستادند، (و هنوز در راه بود) کهک روز امام جواد علیه السلام، کسانی را فرستاد تا آنها را باز گردانند و معلوم نبود چرا حضرت چنین کرد؛ اما وقتی آن روز، در همان ماه محاسبه شد، معلوم گردید که امام رضا علیه السلام در همان روز، به شهادت رسیده است. [3]





    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    و نیز روایت کرده است:
    محمد بن قاسم از پدرش نقل کرده که گفت: بعضی از مردم شهر منصور برایم گفتند که بر امام جواد علیه السلام داخل شدند در حالی که حضرت در قصر احمد بنوسف بود و اظهار داشتند: ای ابا جعفر! فدایتان گردیم! ما مجهز و مهیای حرکت هستیم؛ اما می بینیم که شما اهمیتی
    نمی دهید. حضرت به آنها فرمود: شما از این جا بیرون نخواهید رفت تا اینکه با دستان خود، از این درهایی که مشاهده می کنید، آب بنوشید، آنها از این که آب از آن درهای متعدد در آید، دچار شگفتی شدند؛ اما بیرون نرفتند تا زمانی که با دست خود، از آب آنها نوشیدند. [4] .
    بحرانی روایت کرده است:
    ابو هاشم، داود بن قاسم جعفری گفت: در بغداد در خانه امام جواد علیه اسلام، خدمت حضرت نشسته بودم کهاسر خادم، داخل شد، حضرت به او خوش آمد گفت و او را نزد خود نشانید، سپساسر خادم عرض کرد: ای سرورم! ام جعفر اجازه می خواهد، نزد ام الفضل برود و احوال شما و ایشان را بپرسد، پیش از این، از مأمون اجازه گرفته و او، تأکید کرده است که بدون اجازه شما، نزد ام الفضل نرود، حضرت به او فرمود: به ام جعفر بگو: با خوشی و صفا، پیش من بیاید، پس خادم رفت و من نیز در حالیکه با خودم گفتم: اکنون که ام جعفر به سوی امام جواد علیه السلام و ام الفضل می آید وقت مناسبی برای نشستن من نیست، بر خاستم، ولی حضرت به من فرمود: ای ابو هاشم! بنشین، چه اینکه ام جعفر خواهد آمد و تو هر آنچه را دوست داری مشاهده خواهی کرد.




    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    من هم نشستم و ام جعفر آمد و قبل از اینکه برای رفتن نزد ام الفضل اجازه بگیرد برای رفتن نزد امام جواد علیه السلام اجازه گرفت، آن حضرت به خادم فرمود: به ام جعفر بگو: جز پسر عمویت ابو هاشم جعفری که نسبت به ما شرم و حیا می ورزد، کسی پیش من نیست، من نیز حیا کردم و خود را به کناری کشیدم، به گونه ای که آنها را نمی دیدم، اما سخنانشان را می شنیدم، پس ام جعفر داخل شد و سلام داد و اجازه خواست که نزد ام الفضل، دختر مأمون و همسر حضرت برود، امام جواد علیه السلام نیز به او اجازه داد، طولی نکشید که ام جعفر نزد حضرت بازگشت و گفت: سرور من! دوست دارم تو و دخترم ام الفضل (ام الخیر) را با هم، درکجا ببینم تا دیدگانم روشن شود و شادمان گردم و برای امیر مؤمنان، تعریف کنم و او نیز خرسند و شادمان شود. امام جواد علیه السلام فرمود: به نزد او برو و من نیز دنبال شما می آیم، پس او عازم منزل ام الخیر گشت سپس امام علیه السلام امر کرد، استرش را آوردند و ایشان نیز در حالی که کنیزان رو گرفته ام الفضل در مقابل حضرت ایستاده بودند داخل گردید، اما چیزی نگذشت که با شتاب، مراجعت فرمود در حالی که این آیهرا تلاوت می کرد: (فلما رأینه أکبرنه) [5] «هنگامی که چشمشان به او افتاد، او را بسیار بزرگ (و زیبا) شمردند». حضرت نشست و ام جعفر در حالیکه دامنش روی زمین می لغزید بیرون آمد و عرض کرد: سرورم! بر من احسانی فرمودید ولی با نشستن، آن را تمام نکردید؛ حضرت فرمودند: چیزی رخ داد که با آن نشستن خوب نبود. أم جعفر گفت: سرورم! قسم به خدا هر چه روی داد، خیر است! چه چیز مشاهده فرمودید؟ و چرا ننشستید؟ آخر چه اتفاقی افتاد؟
    حضرت فرمود: ای ام جعفر! اتفاقی افتاد که باز گفتنش برای تو، روا نیست، به نزد ام الفضل باز گرد و فی ما بین خودتان، از او سؤال کن، چه اینکه او به تو خواهد گفت که در لحظه ورود من بر وی، چه اتفاقی افتاد و البته آن،ک راز زنانه است.




    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ام جعفر، سخن امام را به ام الفضل رساند، ام الفضل به او گفت: ای عمه! از کجا نسبت به آن قضیه من، علم پیدا کرد؟ ام جعفر گفت: دخترکم! آن قضیه چیست؟ من از آن بی خبرم و سوگنداد کردم که چیزی جز خیر و نیکی نیست و گمان بردم که حضرت، کراهتی در سیمایت دیده است، ام الفضل گفت: به خدا سوگند! کراهتی نداشتم، ای عمه! البته فهمیدم چه اتفاقی افتاد، نزد وی برو و از او بپرس تا به تو بگوید، ام جعفر گفت: دخترکم! حضرت فرمود: آنک راز زنانه است.
    اینجا بود که ام الفضل گفت: چگونه زبان به نفرین پدرم نگشایم که مرا به ساحری، شوهر داده است، ام جعفر به او گفت: دخترکم! این حرف را بر زبان مران که رأی و نظر پدرت، راجع به شوهرت و قبل از او، راجع به پدرش (امام رضا علیه السلام)، رأی و نظر تو نیست، به من بگو: چه اتفاقی افتاده است؟ ام الفضل گفت: ای عمه! به خدا سوگند! همین که آفتاب رویش در آستانه در پدیدار شد، از نماز فرو مانده و عادت زنانه شدم و دست بر پیراهنم زده، آن را جمع و جور کردم، پس ام جعفر به نزد حضرت بازگشت و عرض کرد: سرورم! شما علم غیب می دانید؟ حضرت فرمود: نه، ام جعفر پرسید: حال ام الخیر را که جز خدا و او، در آن لحظه هیچ کس نمی دانست، چه کسی به تو خبر داد؟ فرمود: آگاهی ما، از جانب خدای متعال است و از او دریافت خبر می کنیم. ام جعفر پرسید: وحی بر شما فرود می آید؟ فرمود: خیر، بار دیگر پرسید: پس چگونه دریافت خبر می کنید؟ فرمود: به گونه ای که تو بر آن واقف نیستی و به زودی، این ماجرا را برای کسی نقل خواهی کرد و او به تو خواهد گفت: تعجب مکن که مراتب فضل و دانش حضرت جواد علیه السلام فراتر از حد ظن و گمان توست. ام جعفر از نزد امام جواد علیه السلام، بیرون آمد و من به او (امام علیه السلام) نزدیک شده و گفتم: شنیدم که می فرمائید: «هنگامی که چشمشان به او افتاد، او را بسیار بزرگ و (زیبا) شمردند»، مراد از «اکبار» و بزرگ شمردن زنانی که حضرتوسف را دیدند چه بود؟ حضرت فرمودند: «اکبار»، چیزی است که عارض بر ام الفضل شده بود (راوی می گوید:) پس من دانستم که آن حیض است. [6] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] توبه: 9 199.
    [2] الخرائج و الحرائج 1: 377 ح 6.
    [3] الثاقب فی المناقب: 517 ح 445.
    [4] الثاقب فی المناقب: 518 ح 447.
    [5]وسف 12 31.
    [6] حلیه الأبرار 2: 415.
    منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.





    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    آگاهی آن حضرت به زبان حیوانات

    ابن حمزه روایت کرده است:
    از علی بن اسباط نقل شده که گفت: همراه امام جواد علیه السلام، در حالی که بر الاغی سوار بود، از کوفه بیرون رفتیم، به رمه گوسفندی برخورد کردیم که ناگهان، گوسفندی از رمه جدا شد و در حالی که بانک و فریاد (ناله) می زد، نزد امام جواد علیه السلام آمد، حضرت به من دستور داد که شبان را فرا بخوانم و من، چنین کردم.
    امام جواد علیه السلام فرمود: ای شبان! این گوسفند که صاحب دو فرزند شیر خوار است، از تو شکایت دارد، چه اینکه در دوشیدن شیرش، بر او ستم می کنی و چون شب هنگام به خانه صاحبش باز می گردد، هیچ شیری در پستانش نمیابد، اکنون دست از ظلم و ستم بر او بردار،ا از خدای متعال می خواهم که عمرت را کوتاه سازد.
    شبان عرض کرد: البته گواهی می دهم که خدایی، جز خدایکتا نیست و گواهی می دهم که محمد، فرستاده اوست و تو، جانشین او هستی، خواهش می کنم بفرمائید که چگونه از این راز آگاه شدید؟ امام جواد علیه السلام فرمود: ما گنجینه داران دانش و نهان و حکمت خدای متعال و جانشینان پیامبران او هستیم و بندگان محترم و گرامیش می باشیم.[1] .
    طبری گفته است:
    از عبدالله بن سعید نقل شده که گفت: محمد بن علی بن عمر تنوخی اظهار داشت: امام جواد علیه السلام را دیدم، در حالی که با گاو نری سخن می گفت و گاو، سر خود را حرکت می داد، ناباورانه عرض کردم: چنین نیست، بلکه شما به گاو دستور می دهید (دستور دهید!) که با شما سخن بگوید؟ حضرت فرمود: (علمنا منطق الطیر و أوتینا من کل شی ء) [2] «زبان پرندگان به ما، تعلیم داده شده و از هر چیزی، به ما عطا گردیده است.».
    سپس به گاو فرمود: بگو: خدایی جز خدایکتا نیست و شریکی ندارد، پس گاو گفت: (خدایی جز خدایکتا نیست و شریکی ندارد.) آنگاه حضرت، دست مبارک خود را بر سر گاو کشید. [3] .
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پی نوشت ها:
    [1] الثاقب فی المناقب: 522 ح 455.
    [2] نمل: 27 16.
    [3] دلائل الامامه: 400 ح 356.
    منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.





    امضاء


صفحه 2 از 65 نخستنخست 1234561252 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi