وداع جانسوز با پدر
در همان سالی که حضرت رضا علیهالسلام با اکراه و به دستور مأمون عازم خراسان بود همراه پسرش امام جواد علیهالسلام برای انجام حج عمره به مکه رفتند.
«موفق» خدمتکار امام رضا علیهالسلام میگوید:
حضرت جواد علیهالسلام را کنار حجر اسماعیل دیدم که به راز و نیاز مشغول است. امام رضا علیهالسلام پس از طواف وداع، نزد فرزندش آمد و فرمود: «ای محبوب دلم، برخیز!»
حضرت جواد علیهالسلام فرمود: «نمیخواهم از این مکان جدا شوم.»
فرمود: «چرا ای حبیب من!»
امام جواد علیهالسلام پاسخ داد: «چگونه برخیزم با این که شما خانهی کعبه را طوری وداع گفتی که گویا دیگر بازنخواهی گشت؟!»
امام رضا علیهالسلام مجددا تقاضای خود را تکرار کرد. پس او همراه پدر برخاست و روانه شد، با آن که در آن هنگام کمتر از پنج سال داشت. [1] .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
[1] کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج 3، ص 215.
منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام محمد جواد؛ سید علی حسینی قمی ؛ نبوغ چاپ اول 1381.