صفحه 4 از 16 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 158

موضوع: چگونه فرزندان متعادلی در دوران بلوغ داشته باشیم؟

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    18- چند دستور مهم و سفارش مفيد


    18- چند دستور مهم و سفارش مفيد 1- ابي هريره دو مرد را ديد از يكي پرسيد اين چه كس تو است؟! گفت: أبي فقال لا تُسمّه و في لفظ لا تدعه بإسمه و لا تمش أمامه و لا تجلس قبله حتي يجلس و لا تستسب له پدرم است، گفت: او را با نام صدا نكن و جلوتر از او راه مرو و پيش از او ننشين تا او بنشيند و كاري نكن كه او را سب نمايند (و مردم به او فحش دهند). «2»
    2- أم أيمن گويد: پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به بعضي از اهل بيتش وصيت نمود و فرمود: لا تشرك بالله و ان عُذّبت و ان حُرّقت و أطع ربّك و والديك و ان أمراك ان تخرج من كل شئ فاخرج و لا تترك الصلاة متعمدا فان من ترك الصلاة متعمدا فقد برئت منه ذمة الله اياك و الخمر فانّها مفتاح كل شر و ايّاك والمعصية فانّها تُسخط الله لا تُنازعن الأمر أهله وان رأيت انّه لك لا تَفِرّ من الزحف و ان أصاب الناس موت وأنت فيهم فاثبت انفق علي أهلك من
    والدين دو فرشته جهان آفرينش، ص: 72
    طولك و لا ترفع عصاك عنهم و أخفهم في الله عزوجل.
    1- به خدا شرك قرار نده اگرچه شكنجه شده و در آتش سوزانده شوي،
    2- از خدا و والدينت فرمان بر (حتّي) اگر امر نمودند از هرچه داري بيرون روي، پس بيرون رو،
    3- نماز را عمداً ترك نكن، من از تارك الصلوة ذمه خدا را بري‌ء نمودم،
    4- مبادا شراب بخوري زيرا شراب كليد همه بديها است،
    5- مبادا نافرماني خدا كني چون غضب خدا در آن است،
    6- (در هيچ كاري) با صاحب امر ستيز نكن اگرچه خود را شايسته آن داني،
    7- از (ميدان) جنگ فرار مكن؛
    8- اگر مردم را (به وسيله طاعون يا امراض مسري ديگر) مرگ فرا گرفت و تو در ميان آنهاباشي، ثابت بمان (وبيرون نرو) «1»
    9- به اهل و عيالات خود از امكانات خود انفاق نما و ياري رسان و عصاي خود را از روي آنها بر ندار (هميشه از تو حساب ببرند) و آنها را از خداي عزّوجلّ بترسان (كه در برابر او گردن فرازي نكنند، يا كمك‌هاي خود را از آنها مضايقه نكن). «2»



    19- معناي عاق والديني‌
    19- معناي عاق والديني در معناي عاق والدين بودن و حدود آن، نظريه‌هاي گوناگون داده شده و گفتارهاي مختلف بيان گرديده است كه از نقل آنها صرف نظر كرده و براي به دست آوردن معناي صحيح آن، به روايات ذيل، ارجاع مي دهيم.
    1- عبد الرزاق و بيهقي از كعب (الأحبار) از معناي عاق والديني سؤال نمودند گفت: إذا أقسم عليه لم يبره وإذا سأله لم يعطه وإذا ائتمنه خان فذلك العقوق اگر به او
    والدين دو فرشته جهان آفرينش، ص: 73
    قسم خورد (و براي چيزي تعهد نمود) آن را انجام ندهد، و اگر چيزي از او خواست، به او ندهد، و اگر چيزي را به او به امانت سپارد، خيانت نمايد، اين است معناي عقوق. «1»
    2- رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: من أحزن والديه فقد عقّهما هركس (با رفتار و كردار و گفتار خود) پدر و مادرش را غمگين نمايد محققاًبه آنها عاق شده است. «2»
    3- پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به علي عليه السلام فرمود: يا علي من أحزن والديه فقد عقهما. اي علي هركس والدين خود را غمگين نمايد بتحقيق بر آنها عاق شده است. «3»
    4- يحيي بن ابراهيم بن ابي البلاد از پدرش از جدش از ابي عبداللّه عليه السلام فرمود:
    لويعلم اللّه شيئاً أدني من أفّ لنهي عنه و هو من أدني العقوق و من العقوق أن ينظر الرجل الي والديه فيحدّالنظر اليهما اگر خداوند چيزي پست‌تر از أفّ مي دانست البته از آن (نيز) نهي مي نمود و آن كمترين عاق شدن است، و از عاق والديني است كه مرد به والدينش تيز (و غضب آلود) نگاه كند. «4»
    5- امام رضاء عليه السلام در جواب مسائل محمد بن سنان نوشت: و حرّم اللّه عقوق الوالدين لما فيه من الخروج من التوقير للّه عز و جل، و التّوقير للوالدين، (و تجنّب كفر (كفران) النعمة)، و ابطال الشكر و ما يدعوا ذلك الي قلّة النّسل و انقطاعه لما في العقوق من قلّة توقير الوالدين، والعرفان بحقّهما، و قطع الأرحام، والزهد من الوالدين في الولد، و ترك التربية لعلّة ترك الولد برّهما و خداوند عاق والديني را حرام نموده چون در آن بيرون شدن از بزرگداشت خداي عز وجل و بزرگ شمردن والدين: و اجتناب كردن از كفران نعمت و باطل شدن شكر است و پيامد آن كمي نسل و نابود شدن آن است و چون در عاق والدين بودن احترام نكردن و عدم شناخت حقوق آنها است و (همچنين) قطع ارحام و دوري جستن والدين از داشتن اولاد است و ترك تربيت آنان!، و علت (همه اين پيامدهاي ناگوار) ترك نمودن فرزند، نيكي (و احترام) به والدين است. «1»
    6- جابراز أبي جعفر عليه السلام: در تفسير فرمايش خداوند" إما يبلغن عندك الكبر أحدهما أو كلاهما فلا تقل لهما أفّ و لا تنهرهما" قال: هو أدني الأذي حرّم الله فما فوقه. «اگر هردو يا يكي از والدين، نزد تو پير شدند، به آنها أفّ نگو و از خود نران» فرمود: «أفّ» پائين ترين اذيت است كه از آن و بالاتر از آن را حرام كرده (و نهي نموده) است. «2»
    7- حريز گويد: شنيدم أبا عبد الله عليه السلام مي فرمود: أدني العقوق أفّ ولو علم الله أنّ شيئا أهون منه لنهي عنه كمترين عاق شدن أفّ گفتن است اگر خداوند مي دانست چيزي كمترين خوار كننده از آن هست، آن را نيز نهي مي كرد. «3»
    8- عمرو بن ميمون گفت: أي رب ومن يعق والديه قال يستسب لهما حتي يسبا اي خدا كهِ عاق والدين مي شود؟! فرمود: كسي باكارهاي خود سبب سب كردن مردم به والدينش شود. «4





    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    19- معناي عاق والديني‌


    19- معناي عاق والديني در معناي عاق والدين بودن و حدود آن، نظريه‌هاي گوناگون داده شده و گفتارهاي مختلف بيان گرديده است كه از نقل آنها صرف نظر كرده و براي به دست آوردن معناي صحيح آن، به روايات ذيل، ارجاع مي دهيم.
    1- عبد الرزاق و بيهقي از كعب (الأحبار) از معناي عاق والديني سؤال نمودند گفت: إذا أقسم عليه لم يبره وإذا سأله لم يعطه وإذا ائتمنه خان فذلك العقوق اگر به او
    والدين دو فرشته جهان آفرينش، ص: 73
    قسم خورد (و براي چيزي تعهد نمود) آن را انجام ندهد، و اگر چيزي از او خواست، به او ندهد، و اگر چيزي را به او به امانت سپارد، خيانت نمايد، اين است معناي عقوق. «1»
    2- رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: من أحزن والديه فقد عقّهما هركس (با رفتار و كردار و گفتار خود) پدر و مادرش را غمگين نمايد محققاًبه آنها عاق شده است. «2»
    3- پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به علي عليه السلام فرمود: يا علي من أحزن والديه فقد عقهما. اي علي هركس والدين خود را غمگين نمايد بتحقيق بر آنها عاق شده است. «3»
    4- يحيي بن ابراهيم بن ابي البلاد از پدرش از جدش از ابي عبداللّه عليه السلام فرمود:
    لويعلم اللّه شيئاً أدني من أفّ لنهي عنه و هو من أدني العقوق و من العقوق أن ينظر الرجل الي والديه فيحدّالنظر اليهما اگر خداوند چيزي پست‌تر از أفّ مي دانست البته از آن (نيز) نهي مي نمود و آن كمترين عاق شدن است، و از عاق والديني است كه مرد به والدينش تيز (و غضب آلود) نگاه كند. «4»
    5- امام رضاء عليه السلام در جواب مسائل محمد بن سنان نوشت: و حرّم اللّه عقوق الوالدين لما فيه من الخروج من التوقير للّه عز و جل، و التّوقير للوالدين، (و تجنّب كفر (كفران) النعمة)، و ابطال الشكر و ما يدعوا ذلك الي قلّة النّسل و انقطاعه لما في العقوق من قلّة توقير الوالدين، والعرفان بحقّهما، و قطع الأرحام، والزهد من الوالدين في الولد، و ترك التربية لعلّة ترك الولد برّهما و خداوند عاق والديني را حرام نموده چون در آن بيرون شدن از بزرگداشت خداي عز وجل و بزرگ شمردن والدين: و اجتناب كردن از كفران نعمت و باطل شدن شكر است و پيامد آن كمي نسل و نابود شدن آن است و چون در عاق والدين بودن احترام نكردن و عدم شناخت حقوق آنها است و (همچنين) قطع ارحام و دوري جستن والدين از داشتن اولاد است و ترك تربيت آنان!، و علت (همه اين پيامدهاي ناگوار) ترك نمودن فرزند، نيكي (و احترام) به والدين است. «1»
    6- جابراز أبي جعفر عليه السلام: در تفسير فرمايش خداوند" إما يبلغن عندك الكبر أحدهما أو كلاهما فلا تقل لهما أفّ و لا تنهرهما" قال: هو أدني الأذي حرّم الله فما فوقه. «اگر هردو يا يكي از والدين، نزد تو پير شدند، به آنها أفّ نگو و از خود نران» فرمود: «أفّ» پائين ترين اذيت است كه از آن و بالاتر از آن را حرام كرده (و نهي نموده) است. «2»
    7- حريز گويد: شنيدم أبا عبد الله عليه السلام مي فرمود: أدني العقوق أفّ ولو علم الله أنّ شيئا أهون منه لنهي عنه كمترين عاق شدن أفّ گفتن است اگر خداوند مي دانست چيزي كمترين خوار كننده از آن هست، آن را نيز نهي مي كرد. «3»
    8- عمرو بن ميمون گفت: أي رب ومن يعق والديه قال يستسب لهما حتي يسبا اي خدا كهِ عاق والدين مي شود؟! فرمود: كسي باكارهاي خود سبب سب كردن مردم به والدينش شود. «4





    امضاء


  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    جسمی


    (ممکن است از وضع موجود ناراضی باشد.)
    فرزند ما در دوران کودکی خصوصیاتی دارد که همراه با خود به دوران بزرگسالی میآورد. ولی برخی خصوصیات را نیز نداشته و تازه به آنها رسیده است. از جمله خصوصیاتی که از دوران کودکی در فرزند ما وجود دارد و با خود به این دوران میآورد، مسأله جسمی است؛ یعنی همین بدنی که دارد را به دوران بزرگسالی میآورد، اما همین بدن دچار تغییراتی میشود.
    مثال:
    پسر جلوی آینه میایستد؛ میبیند بینی او بزرگ شده، گوش او در حال بزرگ شدن است، صورت او جوش میزند. دختر نیز همینطور؛ تغییراتی کرده است، از جسم و وضعیت فیزیکی خود راضی نیست. مانند این است که از خانهای وارد خانه دیگری شده است و از این تغییرات رضایت ندارد. فردی که از جسم خود راضی نباشد، زمینه بههم ریختن اعصاب او فراهم میشود. بنابراین پله اول، نارضایتی از جسم خود است.
    این موضوع خصوصاً در مورد دختر خانمها، با بروز ناراحتی زیادی همراه است. حتی تلاش میکند کمتر در میهمانیها شرکت کند و مردم کمتر او را ببینند. به والدین توصیه میکنیم در این مرحله حتی به عنوان شوخی، بدن و تغییرات روحی او را مسخره نکرده و همیشه او را تحسین کنند.





    امضاء


  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ذهنی

    (چون در خصوص دوران بلوغ تجربهای ندارد، دچار سردرگمی میشود.)
    موضوع دوم، مسائل زندگی او است. اگر در دوران کودکی به فرزند خود بگوییم چه چیزی ذهن تو را مشغول کرده؟ جواب آن مشخص است: اسباببازی، پدر، مادر و برخی موارد عادی و جزئی. اما وقتی فرزند ما بالغ میشود، مسائل دیگری ذهن او را مشغول میکند. مانند:
    - آینده من چطور میشود؟!
    - در آینده چه شغلی خواهم داشت؟!
    - دختر فکر میکند که اگر بخواهم زندگی تشکیل دهم، زندگی من چگونه خواهد بود؟!
    - آیا زندگی من شبیه مادرم میشود یا نه؟!
    - والدینم را از دست میدهم یا نمیدهم؟!
    حتی بعضی از نوجوانان در این سن و سال، به این فکر میکنند که اگر والدین خود را از دست دهند، چهکار میکنند؟!
    مثال:
    بچه از مادر خود سؤال میکند: مادر اگر تو بمیری من باید چهکار کنم؟ مادر نیز درباره دوران بلوغ چیزی نمیداند، بنابراین پاسخ درستی به فرزند خود نمیدهد!
    اما باید مطلع باشیم که وقتی او به آینده فکر میکند، سؤال برایش پیش میآید. قبل از این اصلاً به این چیزها فکر نمیکرده، اما حالا فکر میکند چون دچار تغییراتی شده است. ذهنی که قبلاً به پنج موضوع فکر میکرد، حال به پانصد موضوع فکر میکند! آیا از وضعیت خود راضی است؟ نه؛ از وضعیت فعلی راضی نیست! خود او هم نمیداند چطور شده که این اتفاق افتاده است؛ بنابراین نارضایتی اول به نارضایتی دوم اضافه می شود.





    امضاء


  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    عواطف


    (دلیل بسیاری از دوست داشتنها را نمیداند، بیدلیل گریه میکند.)
    موضوع بعدی عواطف است. پدر، مادر، خواهر، برادر، خاله و ... خود را دوست داشت. اگر فردی به او خوراکی میداد و یا محبت میکرد، به او علاقهمند میشد. حال تمام این دوست داشتن ها وجود دارد، اما احساس میکند افراد دیگری را نیز دوست دارد و میتواند دوست داشته باشد، ولی دلیل آن را متوجه نمیشود. نمیداند که چرا اکنون جنس مخالف خود را نیز دوست دارد! نمیفهمد که چرا دوست دارد کنار جنس مخالف خود باشد! به بیان دیگر حس آن را دارد، اما فهم آن را ندارد؛ پس اذیت میشود. تا اینجا با سه نکته آشنا شدیم که برای فرزند ما عذابآور است. همان مواردی که وجود داشته اما اکنون دچار تغییر شده است.
     دنیای شخصی کودک (قلمرو شخصی؛ معمولاً شروع مشخص کردن قلمرو شخصی، موهای سر او است.)
    تغییر بعدی در دنیای شخصی فرزند ما است. چندین عروسک، کتابخانه و تخت داشت. اما اکنون دنیای شخصی فرزند بزرگتر شده است؛ دنیای او اتاقم، وسایلم و ... میشود. مادر وسایل او را نگاه کند، به او بر میخورد. مادر با خود میگوید: ماه قبل اینطور نبود. نمیدانم اکنون چرا ناراحت میشود؟! نوجوان میگوید:
    - بدون اجازه حق ندارید سراغ کیف من بروید.
    - چرا در نزده به اتاق آمدی؟!
    - چرا به وسایل من دست زدی؟!
    در صورتی که قبلاً این حرفها را نمی زد. دلیل آن این است که قبلاً دنیای شخصی او بسیار کوچک بود. اما اکنون دنیای شخصی او بزرگ شده است. این چند موضوعی که گفته شد، برای یک پسر 14-13 ساله، یا برای دختر در شرف
    ص: 54
    بلوغ، وقتی کنار هم قرار میگیرند، فشار زیادی ایجاد میکنند. در دوره کودکی، همه حمایت و قدرت او از والدین خود بود، اما حال شرایط تغییر کرده است.
    چیزی که تا سال پیش برایش ارزش بود، از امسال برای او ارزش محسوب نمیشود. قبل از این اگر میخواست بگوید من قوی هستم، مادر یا پدر خود را صدا میکرد و به آنها میبالید؛ اما حال اگر بگوید مادر، دوستانش مسخرهاش میکنند و به او حرفهای مناسبی نمیزنند؛ پس خود باید از عهده کارهایش بر بیاید.
    بنابراین اتفاقی که میافتد این است: در دوران بلوغ، فرزند ما نزدیکترین حالت را به جنون (دیوانگی) پیدا میکند. وضعیت روحی او بسیار آشفته است، هورمونهایی که در بدن ترشح میشود، اتفاقاتی که از لحاظ عصبی و روانی برای او میافتد، او را به سمت جنون میبرد.
    لذا والدینی که نمیدانند دوره بلوغ چه دورانی است، وقتی با این مسائل روبهرو میشوند، اولین کاری که میکنند این است که با فرزند خود میجنگند؛ با فرزندی که حداقل چهار موضوع ناراحت کننده برای او وجود دارد.





    امضاء


  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









     در دوران بلوغ، فرزند ما نزدیکترین حالت را به جنون (دیوانگی) پیدا میکند. وضعیت روحی او بسیار آشفته است، هورمونهایی که در بدن ترشح میشود، اتفاقاتی که از لحاظ عصبی و روانی برای او میافتد، او را به سمت جنون میبرد.
    نکته!!!
    به بزرگسالان توصیه میکنیم اگر با شخصی روبه رو شدید که حال خوبی ندارد، حالش را نپرسید، در عوض دست او را بگیرید. فرزند ما در دوران بلوغ، حالش بد است. نباید با او دعوا کنیم و یا بجنگیم، بلکه باید دستش را بگیریم و
    ص: 55
    به فرزندمان کمک کنیم. البته بهترین کمک این است که بدانیم در دوره بلوغ، چه اقداماتی را انجام دهیم.



    امضاء


  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    رشد ذهنی و عقلی
    رشد ذهنی و عقلی بستگی به آن دارد که ما این دو واژه را چگونه تعریف کنیم. معمولاً ذهن را مغز تعریف میکنند؛ اما منظور از عقل، تفکر است و این دو با هم تفاوت دارند. بعضیها میگویند: چرا تعقل نمیکنی؟ منظور این است که چرا فکر نمیکنی؟! در ابتدا باید کلید واژهها را توضیح دهیم و بدانیم منظور ما از عقل چیست.
    منظور از عقل و تعقل، فکر کردن، استفاده از تجربیات دیگران و مشورت کردن است. در این صورت به این فرد میگوییم معقول؛ یعنی انسانی که عاقل است.
    با توجه به مقدمه ای که بیان شد، در ادامه رشد ذهنی و عقلی دختران و پسران را با یکدیگر مقایسه میکنیم.
     در دوره بلوغ، رشد ذهنی دختران افزایش مییابد.
    بررسی های به عمل آمده نشان میدهند که در دوره بلوغ، رشد ذهنی دختران افزایش مییابد. دختران در این دوران، از لحاظ ابزار ذهنی به حداکثر تحول عقلی خود میرسند و میتوانند عملیات ذهنی را انجام دهند. نوجوان از اینکه صاحب فکر، رأی و نظر است و میتواند ادراک کند و تشخیص دهد، بسیار لذت می برد. او به خوبی میتواند فضاهای منطقی را دریابد و خوب و بد را از هم تشخیص دهد و از آنجایی که نوعی هماهنگی بین تواناییهای ذهنی و عملی او به وجود
    ص: 56
    آمده است، میتواند به سادگی در مورد کارهای خود استدلال کند.
    البته دختر در سنین 11 تا 15 سالگی، به طور متوسط تقریباً معادل دو سال از پسر همسن خود به لحاظ رشد فکری جلوتر است. استعدادهای دختران در این سن، براساس رغبتها و ذوق هایشان جهت گیری خاصی پیدا می کند و در نتیجه فرد به یکی از فعالیتهای فنی، هنری و ... علاقه مند میشود.
    او از لحاظ رشد فکری، دارای قدرت تفکر شده و می خواهد خود را از واقعیت های محسوس و ملموس دوران کودکی رها کند. او می خواهد اعتقادات خود را دوباره بازسازی کرده و آنها را از روی استدلال قبول کند.
     دختر در سنین 11 تا 15 سالگی، به طور متوسط تقریباً معادل دو سال از پسر همسن خود به لحاظ رشد فکری جلوتر است. 
    بنابراین ممکن است در بعضی مسائل شک کند. در برخی موارد نیز افراط در عواطف، تجسم و تخیل قوی، وجود استدلالات نسنجیده و عدم تجربه کافی، کیفیت ذهنی ویژهای به نوجوانان میبخشد که موجبات قالبی اندیشیدن او را فراهم میآورد.(1)




    امضاء


  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    رشد هیجانی


    هیجانات به طور عام، اغلب مجموعه ای از فرآیندهای متعامل است که احساسات هیجانی، ارزیابی های شناختی، فرآیندهای غیربیولوژیک، نمودهای رفتاری و تمایلات انگیزشی را در بر می گیرد.
    به بیان ساده تر هیجان را می توان بروز احساسات تعبیر کرد که با شدت و
    ص: 57
    ________________________________________
    1- خلیلی. شیوا. نگرشی روان شناختی به بلوغ دختران
    حدت متفاوت ایجاد میگردد. قبل از بلوغ، هیجانات بچهها عمدتاً در خصوص بازی کردن است. اما هیجانات فردی در دوران بلوغ، مربوط به جنس مخالف است؛ یعنی در صورت روبه رو شدن با جنس مخالف هیجانزده میشود و این دو فرق بسیار عمدهای با یکدیگر دارند.
    اگر نوجوان در دوران بلوغ بخواهد با بازی هیجانزده شود، نسبت به کنترل هیجان خود آگاهی دارد؛ چرا که قبلاً با بازی هیجانزده میشده، اما اکنون در رویارویی با جنس مخالف است که هیجان زده میشود.
    لذا چون قبلاً تجربهای در این خصوص نداشته است، شدت این هیجان چند برابر میشود؛ بنابراین هیجان ایجاد شده نسبت به جنس مخالف معمولاً غیرقابل کنترل شده و نمیداند با هیجان خود چه کند. برای همین سردرگم میشود و ممکن است فریب بخورد یا هر خسارت دیگری نیز به بار آورد. حتی ممکن است به خود یا طرف مقابل آسیب روحی وارد کند.
     والدین عزیز آگاه باشند؛ اگر بتوانند هیجانات نوجوان را با ورزش، بازی و یا ... تخلیه کنند، بر مقدار هیجانات جنسی و کنترل نوجوان مؤثر خواهد بود. 
    منظور ما از خسارت یا آسیب یعنی اینکه ممکن است باعث وابستگی، ندانم کاری یا علاقه مندیهای بیپایه و اساس شود. تا به اینجا دانستیم که هیجانات در دوران بلوغ، عمدتاً هیجانات جنسی است. اما قبل از بلوغ این هیجانات مربوط به بازی است. والدین عزیز آگاه باشند؛ اگر بتوانند هیجانات نوجوان را با ورزش، بازی و یا ... تخلیه کنند، بر مقدار هیجانات جنسی و کنترل نوجوان مؤثر خواهد بود.
    البته نه اینکه از بین رود، ولی بسیار مؤثر است. نوجوانی که در دوران
    ص: 58
    بلوغ ورزش یا بازی میکند، وقتی با جنس مخالف خود روبه رو شود، کمتر هیجانزده میشود؛ یعنی شدت و حدت هیجان او کمتر از نوجوانان دیگر است.




    امضاء


  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    رشد اجتماعی


    در دوران قبل از بلوغ، فرزند ما اجتماع را خانواده، اقوام و دوستان خود تعریف میکند و برای افراد بیرون از خانواده جایگاهی قائل نیست؛ یعنی بچه نابالغ وقتی با غریبهها روبهرو میشود، احساس ناامنی میکند. اما وقتی فرزند ما بالغ میشود، در برخورد با غریبهها، اولین احساس، حس ناامنی نیست، بلکه این احساسات را دارد:
    - آیا آنها من را می بینند؟!
    - آیا آنها برای من ارزش قائل میشوند؟!
    - آیا من هم برای خودم شخصیت مستقلی دارم؟!
    بنابراین رشد اجتماعی را با بلوغ تعریف میکنیم. فرزند ما تازه متوجه میشود اجتماع یعنی چه؟! آدمها یعنی چه؟! به همین دلیل دوره بلوغ دورهای است که فرزند ما دوست دارد درباره شغل، کار و آینده خود صحبت کند. این یعنی من میخواهم با اجتماع اطراف خود هماهنگ شوم؛ اما در دوره قبل از بلوغ، فرزند ما تصور خود را میگوید، نه انتظارات خود را.
    مقایسه دختران و پسران در این زمینه نشان میدهد که دختران زودتر میتوانند با دیگران روابط صمیمی و عاطفی برقرار کنند؛ در حالی که پسران، دیرتر به این قابلیت دست مییابند. بنابراین مرحله بلوغ اجتماعی دختران از سنین 14 - 13 سالگی آغاز میشود و آنان عملاً وارد دنیای روابط و معاشرتها میشوند و حساسیت آنها در رابطه با داشتن دوستان، باعث میشود خود را با ذوق و سلیقه گروه هماهنگ کنند و به تقلید از آنان بپردازند.
    ص: 59
    نوجوان در این مرحله، دوست دارد زندگی گروهی داشته باشد؛ اما در کنار آن سعی دارد افراد همرنگ و همتراز را بیابد تا بتواند بهطور کامل با آنها روابط دوستی و محبت برقرار کند. به این ترتیب، زندگی اجتماعی او گسترش مییابد. او در شرایطی است که میتواند موضع اجتماعی خود را تغییر دهد و اگر اعتراض و انتقادی نسبت به جمع و شرایط آن داشته باشد، آن را بهصورت فاصله گرفتن نشان دهد یا در مواردی، از بیاعتنایی به دیگران استفاده میکنند.





    امضاء


  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    رشد اخلاقی


    رشد اخلاقی با رشد اجتماعی ارتباط نزدیکی دارد. خانواده و جامعه در کسب صفات اخلاقیِ مطلوب مؤثر هستند؛ در واقع اصلیترین و اساسیترین نهادی که در پرورش و رشد اخلاقی، تربیتی و شخصیتی فرد نقش دارد، خانواده است که توجه خاص والدین به این موضوع از ضروریات است.
    رشد اخلاقی بهمعنای درونی کردن قواعد، قوانین، هنجارها و ارزشهای مرتبط با چگونگی رفتار و تعامل فرد بین خود و دیگران است و برای اینکه فرد، خوب و بد و باید و نباید را بیاموزد، ضروری است که نوجوان اخلاقی فکر کند، اخلاقی حس کند و اخلاقی عمل کند، که در این میان خانواده نقشی اساسی دارد.
    علاوهبر این، روانشناسان معتقدند وجدان اخلاقی و رشد اخلاقی نهتنها متأثر از دیگران است، بلکه ناشی از پویایی درونی شخص، خصوصیات خُلقی و تعامل ویژگیهای درونی با تأثیرات بیرونی است.
    همچنین توجه به انگیزه و نیت اعمال در دوره بلوغ به تدریج افزایش مییابد و نوجوان به وجدان، عدالت و رفتار منصفانه بها میدهد و نسبت به عدم رعایت اصول اخلاقی از جانب بزرگترها واکنش نشان میدهد و به تدریج با تأثیرات اکتسابی از محیط، صفات اخلاقی پسندیده مانند راستگویی، امانتداری، درستکاری، حق طلبی، عزت نفس، رعایت حقوق دیگران، پذیرش مسئولیت و
    ص: 60
    ... در نوجوان شکل می گیرد و یا برعکس صفات نامطلوب در او رشد میکنند.
    لذا با این تفسیر میتوان گفت در هیچ دورهای به اندازه دوره نوجوانی، ارزشها و استانداردهای اخلاقی برای انسان مطرح نمیشود. تواناییهای ف_زاینده نوجوانان، آنها را بیشتر متوجه مسائل و ارزشهای اخلاقی میکند و راههای پیچیدهتری را برای کنار آمدن با آن مییابند. در عین حال، آن_چه جامعه از نوجوانان میخواهد، بهسرعت در حال تغییر است و همین مستلزم ارزیابی مجدد و مداوم ارزشها و اعتقادات اخلاقی است.
     در هیچ دورهای به اندازه دوره نوجوانی، ارزشها و استانداردهای اخلاقی ب_رای انسان مطرح نمیشود.




    امضاء


صفحه 4 از 16 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi