آیا این کلام جز این است که لازم است با قدرتی نشأت گرفته از حکومت، در مقابل ظالمین ایستادگی کرد و سرتاسر خطبه شقشقیه ضرت اشاره به این مهم دارد و تشکیل خلافت را یک اصل دانسته و تمامی همت خود را برای در دست گرفتن حکومت به کار برد؛ در حالی که همه - حتی دشمنان علی (علیه السلام) - اعتراف داشتند که او نسبت به دنیا و قدرت دنیوی بی اعتنا بود و در انتهای همین خطبه شقشقیه هم اشاره دارد که دنیای شما نزد من از آب بینی بزغاله بی ارزش تر است. با این وجود، شبهات و فتنه ها کاری کرد که امیرالمؤمنین را به حریص بودن به خلافت و حکومت متهم نمودند و این نکته ای است که نهج البلاغه به آن اشاره دارد:
و قد قال قائل انک علی هذا الامر یا ابن ابی طالب لحریص(52)
ای فرزند ابو طالب! تو نسبت به خلافت حریص می باشی.
و طبق نقلی، این فرد، سعد بن ابی وقاص بود که بسیاری از فضایل علی (علیه السلام) را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند.(53) سپس پاسخ حضرت را در این خطبه مورد اشاره قرار می دهد که:
فقلت بل انتم و الله لاحرص و ابعد و انا اخص و اقرب - و انما طلبت حقالی و انتم تحولون بینی و بینه - و تضربون وجهی دونه(54)
به خدا سوگند! شما با این که از پیامبر اسلام دورترید، حریص تر می باشید، اما من شایسته تر و نزدیک تر به پیامبر اسلامم. همانا من تنها حق خود را مطالبه می کنم که شما بین من و آن حایل گشتید و دست رد بر سینه ام زدید.