صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 48

موضوع: اشعار شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,100
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    من ندیدم که شبی پلک بهم بگذاری
    هرشب از شدت درد کمرت بیداری

    استراحت کن عزیزم ، بخدا میدانم
    خسته ای ، بی رمقی ، سوخته ای ، بیماری

    جان من سعی نکن با کمر تا شده ات
    محض آرامش من بستر خود برداری

    سرفه هایت بخدا قاتل جانم شده است
    بس که خونابه در این سینه ی زخمی داری

    سعی کن خوب شوی ، ای همه دارایی من
    زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری

    مونس خستگی حیدر خیبر شکنی
    تو نباشی چه کسی میدهدم دلداری




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    من ندیدم که شبی پلک بهم بگذاری
    هرشب از شدت درد کمرت بیداری

    استراحت کن عزیزم ، بخدا میدانم
    خسته ای ، بی رمقی ، سوخته ای ، بیماری

    جان من سعی نکن با کمر تا شده ات
    محض آرامش من بستر خود برداری

    سرفه هایت بخدا قاتل جانم شده است
    بس که خونابه در این سینه ی زخمی داری

    سعی کن خوب شوی ، ای همه دارایی من
    زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری

    مونس خستگی حیدر خیبر شکنی
    تو نباشی چه کسی میدهدم دلداری





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    مدير ارشد انجمن چند رسانه ای
    تاریخ عضویت
    August 2014
    شماره عضویت
    7103
    نوشته
    7,710
    صلوات
    5000
    دلنوشته
    24
    طـاقتم طاق شـــــد و از تو نیامــــــد خبری...
    تشکر
    26,141
    مورد تشکر
    15,181 در 6,458
    وبلاگ
    5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فاطمیه؛فصلِ اندوه و غم است
    هرچه قدر گوییم از آن باز هم کم است

    فاطمیه؛اَشکِ غم جاری چو رود
    در عزایِ ماتمِ یاسِ کبود

    فاطمیه؛گریه و سوز و اَلَم
    ضجّه ی وای مادرم وای مادرم

    فاطمیه؛سینه ی بیتُ الحَزن
    دیده ی بارانی یابنَ الحَسَن

    فاطمیه؛زخمِ کاری گلی
    قِصّه ی شوریدگی بلبلی

    فاطمیه؛غم به دل ها می دهد
    شرحِ مظلومی مولا می دهد

    فاطمیه؛عالمی غمخانه است
    فاطمه شمع و علی پروانه است

    فاطمیه؛هیزمِ سوزان و دود
    دستِ صبر دستِ علی را بسته بود

    فاطمیه؛روضه ی دیوار و در
    خامسِ آلِ عبا می زد به سر

    فاطمیه؛حُرمتِ مُثلِه شده
    غنچه ای که در دلِ گل لِه شده

    فاطمیه؛کینه و بغض و حَسَد
    خنجر و سیلی و شلّاق و لگد

    فاطمیه؛هجمه های قومِ پست
    سینه و پهلو و بازو را شکست

    فاطمیه؛آتش و مویی که سوخت
    یا علی را میخِ در بر سینه دوخت

    فاطمیه؛محنتی بی انتها
    ناله ی فضّه بیا مهدی بیا

    فاطمیه؛مادرِ مُضطر شده
    غنچه ی نشکفته ی پرپر شده

    فاطمیه؛دیده ای غرقِ گُهَر
    خونِ جاری از نوکِ مسمارِ در

    فاطمیه؛،مسجد و شرحِ فدک
    کوهِ صبر و زخمِ بر قلب و نمک

    فاطمیه؛کوچه ی تنگ و کتک
    مجتبی می گفت بیا بابا کمک

    فاطمیه؛قطره های اَشکِ ماه
    برقِ سیلیِ عدوی روسیاه

    فاطمیه؛هِق هِقِ طفلی حزین
    مادری اُفتاده بر روی زمین

    فاطمیه؛چادرِ خاکی شده
    پنجه ای بر چهره حکاکی شده

    فاطمیه؛مُصحفِ رازِ مگو
    دستی بر پهلو و دستی روی رو

    فاطمیه؛غسلِ زیرِ نورِ ماه
    اَشک و آهِ شاه و بازوی سیاه

    فاطمیه؛غربتِ مردی غریب
    خلوتِ نیمه شب و اَمَّن یُجیب

    فاطمیه؛دیده ی دریا شده
    بغضی که در چاهِ صحرا وا شده

    فاطمیه؛زینبین و شور و شین
    تشنگی نیمه شب های حسین

    فاطمیه؛ضجّه و اَشک و مَحَن
    ناله و فریاد و کابوسِ حسن

    فاطمیه؛زینب و دلواپسی
    بعدِ زهرا مرتضی و بی کسی

    فاطمیه؛یک سلامِ بی جواب
    استخوانی در گلوی بوتراب

    فاطمیه؛سوزد از غم تار و پود
    بهرِ قبرِ مخفی یاسِ کبود


    امضاء
    .
    .



    اللهمّ عجّل لولیّک الفرج


    .


  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    هم برای من به انصار و مهاجر رو زدی
    هم صبوری کردی و در خانه ام سوسو زدی

    چند ماهی درد پهلو را تحمل کرده‌ای
    خواستی برخیزی از جا تکیه بر زانو زدی

    رو به بهبودی ست حالت یا برای دلخوشی
    بسترت را جمع کردی خانه را جارو زدی

    اینقدر زحمت به خود دادی برای مرتضی
    کودکان را با چه حالی شانه بر گیسو زدی

    یک کلام از درد خود با من نگفتی هیچ وقت
    مخفی از چشمان حیدر دست بر پهلو زدی

    گر چه این همسایه‌ها از پشت خنجر میزنند
    با دعایت زخم آن‌ها را سحر دارو زدی

    از تمام غصه‌ها این غم علی را میکشد
    تو برای من به انصار و مهاجر رو زدی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,187
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    دوباره فاصله افتاده بین فاصله ها
    نسیم یاس رسیده میان سلسله ها

    دوباره بر سر سجاده قبله گم کردم
    تویى بهانه ى عالم براى نافله ها…

    به هرکجا بروى بوى عشق مى پیچد
    تو ماه و اختر و شمسى براى قافله ها

    تویى که مریم عذرى شده ثنا گویت
    تویى که راز خدایى…جواب مسئله ها

    مرا براى غلامىِ خود حسابم کن
    گناه هستم و حالا خودت ثوابم کن

    به معجزات تو بانو نگاه باید کرد
    و چشم هاى مرا فرش راه باید کرد

    من از تو غیر تو بانو مگر چه میخواهم؟
    بدون عشق تو عمرم تباه باید کرد

    اگر پرستش تو اشتباه باشد هم
    خوشم به این نظرم اشتباه باید کرد

    اگر که سجده به پاى تو کفر هم باشد
    بر این عقیده ام اصلاً گناه باید کرد

    مرا غلامِ غلامانِ خود خطابم کن
    گناه هستم و حالا خودت ثوابم کن

    فرشته ها همه مدهوش ربناى تو
    ملائکه همه محتاج یک دعاى تو

    زمان خلقت آدم خدا سفارش کرد
    شفاعت همه باشد به دست هاى تو

    خدا کند که مرا از قلم نیندازى
    منم اسیر شهیدانِ کربلاى تو

    براى حضرت حق عین و شین و قافى تو
    به روى عرش معلاست رد پاى تو

    مریض عشق تو هستم ولى جوابم کن
    گناه هستم و حالا خودت ثوابم کن

    تو مرد بودى همیشه به پاى شیر خدا
    تو وقف کردى خودت را براى شیر خدا

    نبود غیر تو محرم به راز هاى على
    ندید غیر تو کس گریه هاى شیر خدا

    تو یاد دادى به ما پشت حق بمانیم و
    فداى حق بشویم..اى فداى شیرِ خدا

    چه آمده به سر مرتضى؟فقط نه سال؟
    هرآنچه خاک شما شد…بقاى شیرخدا

    شبیه شمع مرا ذره ذره آبم کن
    گناه هستم و حالا خودت ثوابم کن

    آرمان صائمى




    امضاء





  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم
    خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم

    در خیالم صحن و گنبد ساختم, زائر شدم
    نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم

    رشته‌ای بر گردن ابیات من افکنده دوست
    می‌برد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست

    ناگهان دیدم میان خانه‌ی پیغمبرم
    چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم

    چرخ می‌زد یک نفس روح القدس دور و برم
    تا نوشتم فاطمه, بوسید برگ دفترم

    از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک
    آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک

    ای محمد! دشمنت را دوست ابتر می‌کند
    خانه‌ات را بوی ریحانه‌‌ معطر می‌کند

    دیدنش بار رسالت را سبکتر می‌کند
    دختر است اما برایت کار مادر می‌کند

    دختران آیات رحمت, مادران مهر آفرین
    می‌شود ام ابیها, هر دو باهم, بعد از این

    یک زره خرج جهازت, حُسن‌هایت بی‌شمار
    با تو حیدر روز خیبر حرز می‌خواهد چکار؟

    تا تو از تیغ دودم با عشق می‌گیری غبار
    بعد از این مستانه‌تر صف می‌شکافد ذوالفقار

    قوت بازوی مولایی به مولا, فاطمه!
    قصه‌ی پیوند دریایی به دریا, فاطمه!

    در هوای عاشقی با هم کبوتر می‌شوید
    هر دو کوثر می‌شوید و هر دو حیدر می‌شوید

    هست شیرین نامتان, قند مکرر می‌شوید
    هر دو در کفواً احد با هم برابر می‌شود

    بیت‌هایم بر درِ بیت تو زانو می‌زنند
    شاعران تنها برای یک نظر, رو می‌زنند

    در کسا, بی پرده با الله صحبت می‌کنی
    هل اتی را سفره‌ی نور و کرامت می‌کنی

    فکر خلقی, نیمه شب با حق که خلوت می‌کنی
    در غم همسایه, ترک خواب راحت می‌کنی

    مادری الحق چه می‌آید به نامت, فاطمه!
    می‌دهد از سوی ما مهدی سلامت, فاطمه!

    امتحان پس داده‌‌ای در آسمانها پیش از این
    سالها بر عرش می‌تابید نورت چون نگین

    حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین
    واقعاً “الحمد للهِ , رب العالمین”

    جلوه‌ی نور تو را تنها خدایت دید و بس
    فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس

    عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت
    با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت

    در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت
    پیش نابینا میان حِصن چادر ماندنت

    حجب میراثت, حیا سایه نشین چادرت
    داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت

    سفره‌‌ی نان خالی اما سفره‌ی انعام پُر
    خانه‌ات میخانه, ساقی با سخاوت, جام پر

    از تو راضی و دلش از گردش ایام پر
    کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پر

    ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بی‌ذوالفقار!
    بت شکن! برخیز, بسته دست او را روزگار

    قاسم صرافان








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
    تـمــام غـصــه عـالم نشسته در محراب

    نگـــاه کــن کــه بـبـیـنـی چگـــونه مــی‌بارد
    مـصـیـبــت از در و دیــوار خـــانــه اربــاب

    بــرای غسل شــب قـــدر آمــده امـــشب
    فـقـط خــدا و رسولـش به منـزل مهتاب

    بــنــای زنــدگـی اش را بــه آب مــی‌شــوید
    الهی صبــر علـــی را بـه فاطمـه دریاب

    بـه قـطره قـطره سرشکش دخیل می‌بندد
    بر آن ضریح کبود و شکسته و بــی‌تاب

    چـه آبــها کــه سراسیمه غسل می‌کردند
    بـرای آن کـه نـمانـد در آن بـدن خـوناب

    چــه مــی‌رسد بــه علی از مرور خاطره‌ها
    که ناله‌های صبورش ندارد امشب تاب

    رحمان نوازنی




    امضاء



  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    سلام ای غروب غریبانه دل


    سلام ای طلوع سحرگاه رفتن

    سلام ای غم لحظه‌های جدایی
    خداحافظ ای شعر شب‌های روشن

    خداحافظ ای شعر شب‌های روشن
    خداحافظ ای قصه عاشقانه
    خداحافظ ای آبی روشن عشق

    خداحافظ ای عطر شعر شبانه
    خداحافظ ای همنشین همیشه

    خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
    تو تنها نمی‌مانی ای مانده بی من
    تو را می‌سپارم به د‌ل‌های خسته

    تو را می‌سپارم به مینای مهتاب
    تو را می‌سپارم به دامان دریا
    اگر شب نشینم اگر شب شکسته

    تو را می‌سپارم به رویای فردا
    به شب می‌سپارم تو را تا نسوزد

    به دل می‌سپارم تو را تا نمیرد
    اگر چشمه واژه از غم نخشکد

    اگر روزگار این صدا را نگیرد
    خداحافظ ای برگ و بار دل من
    خداحافظ ای سایه‌سار همیشه

    اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
    خداحافظ ای نوبهار همیشه




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,301
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,073
    مورد تشکر
    4,337 در 2,037
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    در فاطمیه بود که ما سینـه زن شدیم
    با پیرهن سیاه عزا سینـه زن شدیم

    گفتی جواز کرببلا روضه ی من است
    اصلاً به عشق کرببلا سینـه زن شدیم

    در روضـه هایتان همگی پر زدیم و بعد
    همراه ساکنان سماء سینـه زن شدیم

    بر سینـه های سینه زنان مهر می زنی
    ما هم به شوق مهر شما سینـه زن شدیم

    ما نذر کرده ایم که قـربانی ات شویم
    در راه رفتن به منا سینـه زن شدیم

    در صحن شـاه سینه زدن چیز دیگریست
    در کنج صحن عشق رضا سینـه زن شدیم


    امضاء




  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    آیه آیه کوثرت آتش گرفت
    سوره ی چشم ترت آتش گرفت

    لخته لخته بغض های بی کسی
    در نگاه پرپرت آتش گرفت


    همنفس با شعله ها ققنوس وار
    ناگهان بال و پرت آتش گرفت

    گوشوارت در هجوم غم شکست
    گوشه های معجرت آتش گرفت


    لاله لاله پر شد اقلیم تنت
    یاس های بسترت آتش گرفت

    گریه کردی غربت لب تشنه را
    لحظه های آخرت آتش گرفت


    شعله از بغض نگاهت می چکید
    سوره ی چشم ترت آتش گرفت

    ***یوسف رحیمی***







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi