صفحه 3 از 8 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 78

موضوع: یاس هایاداور پروانه اند...{اشعارشهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا(س)}

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    میان دود وآتش زند ناله زنی زار
    بیا فضه مدد کن شده زهرا گرفتار

    در بیت پیمبر به ضرب کین شکستند
    شدم آزرده پهلو میان درب ودیوار


    خدایا کودک من در این غوغا فدا شد
    گل نشکفته من شده پرپر به گلزار

    علی را دست بسته به مسجد می کشانند
    نگاه شرمگینش بمانده بر من زار

    مگر رفته پیمبر زیاد اهل یثرب
    که تنها یادگارش دهند اینگونه آزار

    چه رسمی باشد اینجا، که بعد مرگ بابا
    اسیر ظلم دونان شود دخت عزادار


    بود مرگم دعایم خدایا کن اجابت
    که هستم بعد بابا زدنیا سیر وبیزار

    شاعر : اسماعیل تقوایی








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,290
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,070
    مورد تشکر
    4,331 در 2,034
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    خدا مادرم را کجا می برند
    گمانم برای شفا می برند

    چه سان زیر تابوت ُگیرد
    خدایا کمک کن نمیرد پدر


    علی هر چه شد اندر این کوچه شد
    بپرس از حسن گوشواره چه شد

    خدا گل من که نیلی نبود
    جواب پیمبر که سیلی نبود


    خدا یا توان مرا می برند
    کجا میبرندش کجا میبرند



    امضاء




  5. Top | #23

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    بر زانوی تنهایی ام دارم سرت را
    با گریه می بینم غروب آخرت را


    من التماس لحظه ای درد هستم
    آیا نگاهی می کنی دور و برت را؟


    دست مرا بستند و پشتم را شکستند
    می بینی آیا حال و روز حیدرت را؟


    حالا که روی پای من از حال رفتی
    فهمیده ام اوضاع و احوال سرت را!


    پروانه حرف عشق را هرگز نمی زد
    می دید اگر یک مشت از خاکسترت را


    افتاده ام پشت درِ قفل نگاهت
    واکن دوباره چشمهای نوبرت را


    بر زانوی تنهایی خود سر گذارم
    وقتی ندارم بر سر زانو سرت را





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #24

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    ای ز دست و سینه و بازوی تو حیدر، خجل!
    هم غلاف تیغ، هم مسمار در، هم در، خجل


    با غروب آفتاب طلعت نورانی ات
    گشته ام سر تا قدم از روی پیغمبر، خجل


    هم صدف بشکست، هم دردانه ات از دست رفت
    سوختم بهر صدف، گردیدم از گوهر، خجل


    همسرم را پیش چشم دخترم زینب زدند
    مُردم از بس گشتم از آن نازنین دختر، خجل


    گاه گاهی مَرد خجلت می کشد از همسرش
    مثل من، هرگز نگردد مردی از همسر، خجل


    همسرم با چادر خاکی به خانه باز گشت
    از حسن گردیده ام تا دامن محشر، خجل


    خواست زینب را بغل گیرد ولی ممکن نشد
    مادر از دختر خجل شد، دختر از مادر، خجل


    باغ را آتش زدند و مثل من هرگز نشد
    باغبان از غنچه و از لالۀ پرپر، خجل


    بانگ « یا فضّه خذینی » تا به گوش خود شنید
    از کنیز خویش هم، شد فاتح خیبر، خجل


    نظم « میثم » شعله زد، بر جان اولاد علی
    تا لب کوثر بود از ساقی کوثر، خجل



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  7. Top | #25

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
    تـمــام غـصــه عـالم نشسته در محراب

    نگـــاه کــن کــه بـبـیـنـی چگـــونه مــی‌بارد
    مـصـیـبــت از در و دیــوار خـــانــه اربــاب


    بــرای غسل شــب قـــدر آمــده امـــشب
    فـقـط خــدا و رسولـش به منـزل مهتاب

    بــنــای زنــدگـی اش را بــه آب مــی‌شــوید
    الهی صبــر علـــی را بـه فاطمـه دریاب

    بـه قـطره قـطره سرشکش دخیل می‌بندد
    بر آن ضریح کبود و شکسته و بــی‌تاب

    چـه آبــها کــه سراسیمه غسل می‌کردند
    بـرای آن کـه نـمانـد در آن بـدن خـوناب


    چــه مــی‌رسد بــه علی از مرور خاطره‌ها
    که ناله‌های صبورش ندارد امشب تاب

    رحمان نوازنی






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  8. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,290
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,070
    مورد تشکر
    4,331 در 2,034
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    در فاطمیه بود که ما سینـه زن شدیم
    با پیرهن سیاه عزا سینـه زن شدیم

    گفتی جواز کرببلا روضه ی من است
    اصلاً به عشق کرببلا سینـه زن شدیم


    در روضـه هایتان همگی پر زدیم و بعد
    همراه ساکنان سماء سینـه زن شدیم

    بر سینـه های سینه زنان مهر می زنی
    ما هم به شوق مهر شما سینـه زن شدیم

    ما نذر کرده ایم که قـربانی ات شویم
    در راه رفتن به منا سینـه زن شدیم

    در صحن شـاه سینه زدن چیز دیگریست
    در کنج صحن عشق رضا سینـه زن شدیم




    امضاء




  9. Top | #27

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,697
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,853
    مورد تشکر
    7,587 در 2,105
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    من ندیدم که شبی پلک بهم بگذاری
    هرشب از شدت درد کمرت بیداری

    استراحت کن عزیزم ، بخدا میدانم
    خسته ای ، بی رمقی ، سوخته ای ، بیماری

    جان من سعی نکن با کمر تا شده ات
    محض آرامش من بستر خود برداری

    سرفه هایت بخدا قاتل جانم شده است
    بس که خونابه در این سینه ی زخمی داری

    سعی کن خوب شوی ، ای همه دارایی من
    زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری

    مونس خستگی حیدر خیبر شکنی
    تو نباشی چه کسی میدهدم دلداری




    امضاء


  10. Top | #28

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    من ندیدم که شبی پلک بهم بگذاری
    هرشب از شدت درد کمرت بیداری

    استراحت کن عزیزم ، بخدا میدانم
    خسته ای ، بی رمقی ، سوخته ای ، بیماری

    جان من سعی نکن با کمر تا شده ات
    محض آرامش من بستر خود برداری

    سرفه هایت بخدا قاتل جانم شده است
    بس که خونابه در این سینه ی زخمی داری

    سعی کن خوب شوی ، ای همه دارایی من
    زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری

    مونس خستگی حیدر خیبر شکنی
    تو نباشی چه کسی میدهدم دلداری





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  11. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,078
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,245
    مورد تشکر
    3,471 در 1,532
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
    تـمــام غـصــه عـالم نشسته در محراب

    نگـــاه کــن کــه بـبـیـنـی چگـــونه مــی‌بارد
    مـصـیـبــت از در و دیــوار خـــانــه اربــاب

    بــرای غسل شــب قـــدر آمــده امـــشب
    فـقـط خــدا و رسولـش به منـزل مهتاب

    بــنــای زنــدگـی اش را بــه آب مــی‌شــوید
    الهی صبــر علـــی را بـه فاطمـه دریاب

    بـه قـطره قـطره سرشکش دخیل می‌بندد
    بر آن ضریح کبود و شکسته و بــی‌تاب

    چـه آبــها کــه سراسیمه غسل می‌کردند
    بـرای آن کـه نـمانـد در آن بـدن خـوناب

    چــه مــی‌رسد بــه علی از مرور خاطره‌ها
    که ناله‌های صبورش ندارد امشب تاب

    رحمان نوازنی





    امضاء


  12. Top | #30

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    فاطمیه؛فصلِ اندوه و غم است
    هرچه قدر گوییم از آن باز هم کم است

    فاطمیه؛اَشکِ غم جاری چو رود
    در عزایِ ماتمِ یاسِ کبود

    فاطمیه؛گریه و سوز و اَلَم
    ضجّه ی وای مادرم وای مادرم

    فاطمیه؛سینه ی بیتُ الحَزن
    دیده ی بارانی یابنَ الحَسَن

    فاطمیه؛زخمِ کاری گلی
    قِصّه ی شوریدگی بلبلی

    فاطمیه؛غم به دل ها می دهد
    شرحِ مظلومی مولا می دهد

    فاطمیه؛عالمی غمخانه است
    فاطمه شمع و علی پروانه است

    فاطمیه؛هیزمِ سوزان و دود
    دستِ صبر دستِ علی را بسته بود

    فاطمیه؛روضه ی دیوار و در
    خامسِ آلِ عبا می زد به سر

    فاطمیه؛حُرمتِ مُثلِه شده
    غنچه ای که در دلِ گل لِه شده

    فاطمیه؛کینه و بغض و حَسَد
    خنجر و سیلی و شلّاق و لگد

    فاطمیه؛هجمه های قومِ پست
    سینه و پهلو و بازو را شکست

    فاطمیه؛آتش و مویی که سوخت
    یا علی را میخِ در بر سینه دوخت

    فاطمیه؛محنتی بی انتها
    ناله ی فضّه بیا مهدی بیا

    فاطمیه؛مادرِ مُضطر شده
    غنچه ی نشکفته ی پرپر شده

    فاطمیه؛دیده ای غرقِ گُهَر
    خونِ جاری از نوکِ مسمارِ در

    فاطمیه؛،مسجد و شرحِ فدک
    کوهِ صبر و زخمِ بر قلب و نمک

    فاطمیه؛کوچه ی تنگ و کتک
    مجتبی می گفت بیا بابا کمک

    فاطمیه؛قطره های اَشکِ ماه
    برقِ سیلیِ عدوی روسیاه

    فاطمیه؛هِق هِقِ طفلی حزین
    مادری اُفتاده بر روی زمین

    فاطمیه؛چادرِ خاکی شده
    پنجه ای بر چهره حکاکی شده

    فاطمیه؛مُصحفِ رازِ مگو
    دستی بر پهلو و دستی روی رو

    فاطمیه؛غسلِ زیرِ نورِ ماه
    اَشک و آهِ شاه و بازوی سیاه

    فاطمیه؛غربتِ مردی غریب
    خلوتِ نیمه شب و اَمَّن یُجیب

    فاطمیه؛دیده ی دریا شده
    بغضی که در چاهِ صحرا وا شده

    فاطمیه؛زینبین و شور و شین
    تشنگی نیمه شب های حسین

    فاطمیه؛ضجّه و اَشک و مَحَن
    ناله و فریاد و کابوسِ حسن

    فاطمیه؛زینب و دلواپسی
    بعدِ زهرا مرتضی و بی کسی

    فاطمیه؛یک سلامِ بی جواب
    استخوانی در گلوی بوتراب

    فاطمیه؛سوزد از غم تار و پود
    بهرِ قبرِ مخفی یاسِ کبود


    .
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





صفحه 3 از 8 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi