صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 48

موضوع: اشعار شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض اشعار شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها




    اسیر اندوه تو هستم ، رفتی و از داغت شکستم
    قد خمیده ام شاهده که ، از پا نشستم

    مونده علی تنهاي تنها ، رنج تمامه بی تو دنیا
    دیگه سلامم بی جوابه ، بعد از تو زهرا

    بی تو چه دلگیره ، این شبهاي ابري
    چیکار کنم من با ، این همه بی صبري

    زینب تو بی تاب ، حسین پریشونه
    حسن براي تو ، باز روضه میخونه

    بعد از تو قلبم بی قراره ، درد و غم من بی شماره
    آخه تموم خونۀ من ، بوي تو داره

    سجاده تو وقتی می بینم ، بدجوري دلتنگ تو می شم
    این در سوخته هر شب و روز ، زده آتیشم

    با خاطرات تو ، دیگه دلم خونه
    چشاي بارونیم ، روضه ها م یخونه

    مگه یادم میره ، اون روزاي نیلی
    چشماي خونبار و ، کبودي سیلی

    شاعر : یوسف رحیمی








    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 25-12-2020 در ساعت 23:43
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    بسترت را جمع کن از خانه ، بیماری بس است
    زیر چشمت گود افتاده است ، پس زاری بس است



    از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام
    خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است


    تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام
    این تبسم کردن از روی ناچاری بس است



    لاله ، لاله ،لاله، لاله، لاله، لاله ، ...تا به کی ؟
    جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است


    من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط
    لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است



    ای شکسته بال پس کی استراحت میکنی
    هر زمان که پا شدم دیدم تو بیداری ، بس است



    این طرفداری از من کار دستت داده است
    بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است



    وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف
    زندگی کردن برای من بس است ، آری بس است


    باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم
    بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است









    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 25-12-2020 در ساعت 23:45
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    بر زانوی تنهایی ام دارم سرت را
    با گریه می بینم غروب آخرت را


    من التماس لحظه ای درد هستم
    آیا نگاهی می کنی دور و برت را؟


    دست مرا بستند و پشتم را شکستند
    می بینی آیا حال و روز حیدرت را؟


    حالا که روی پای من از حال رفتی
    فهمیده ام اوضاع و احوال سرت را!


    پروانه حرف عشق را هرگز نمی زد
    می دید اگر یک مشت از خاکسترت را


    افتاده ام پشت درِ قفل نگاهت
    واکن دوباره چشمهای نوبرت را


    بر زانوی تنهایی خود سر گذارم
    وقتی ندارم بر سر زانو سرت را


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,078
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,245
    مورد تشکر
    3,471 در 1,532
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض








    صدف چشم من از داغ تو گوهر بارست
    چه کنم؟! کار علی بی تو به عالم، زارست!


    اشتیاق تو مرا می‏کشد از خانه برون
    ور نه از خانه برون آمدنم، دشوارست!


    موقع آمد و شد، فاطمه جان! می‏بینم
    دیده‏ی زینب تو مات در و دیوارست!


    به گواهی شب و، زمزمه‏ی مرغ سحر
    اهل یثرب همه خوابند و، علی بیدارست


    روز در خانه، پرستار حسین و حسنم
    کمکم کن! که نگهداری شان دشوارست!


    یاد آن روز که با زینب تو می‏گفتم:
    دخترم! گریه مکن! مادرتان بیمارست!


    چاه داند که به من، عمر چه ِسان می‏گذرد
    قصه، کوتاه کنم ور نه سخن بسیارست


    بشنو از شاعر (ژولیده)، تو راز دل من
    صدف چشم من از داغ تو، گوهر بارست


    ژوليده نيشابوري






    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 25-12-2020 در ساعت 23:47
    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,078
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,245
    مورد تشکر
    3,471 در 1,532
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    آیه آیه کوثرت آتش گرفت
    سوره ی چشم ترت آتش گرفت

    لخته لخته بغض های بی کسی
    در نگاه پرپرت آتش گرفت


    همنفس با شعله ها ققنوس وار
    ناگهان بال و پرت آتش گرفت

    گوشوارت در هجوم غم شکست
    گوشه های معجرت آتش گرفت


    لاله لاله پر شد اقلیم تنت
    یاس های بسترت آتش گرفت

    گریه کردی غربت لب تشنه را
    لحظه های آخرت آتش گرفت


    شعله از بغض نگاهت می چکید
    سوره ی چشم ترت آتش گرفت

    ***یوسف رحیمی***








    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 25-12-2020 در ساعت 23:48
    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,078
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,245
    مورد تشکر
    3,471 در 1,532
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    آیه آیه کوثرت آتش گرفت
    سوره ی چشم ترت آتش گرفت

    لخته لخته بغض های بی کسی
    در نگاه پرپرت آتش گرفت

    همنفس با شعله ها ققنوس وار
    ناگهان بال و پرت آتش گرفت

    گوشوارت در هجوم غم شکست
    گوشه های معجرت آتش گرفت


    لاله لاله پر شد اقلیم تنت
    یاس های بسترت آتش گرفت
    گریه کردی غربت لب تشنه را
    لحظه های آخرت آتش گرفت

    شعله از بغض نگاهت می چکید
    سوره ی چشم ترت آتش گرفت

    ***یوسف رحیمی***






    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 25-12-2020 در ساعت 23:50
    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بار الها چه کنم گوهرم از دستم رفت
    همدم و مونس و غم پرورم از دستم رفت

    ماه من در شب تاریک نهان شد در خاک
    آخر آن مرغ شکسته پرم از دستم رفت


    ناگزیرم دگر از شهر مدینه بروم
    چه کنم گر نروم همسرم از دستم رفت

    فاتح خیبرم و خانه نشینم کردند
    کشته شد فاطمه و یاورم از دستم رفت


    درگهم مقتل محبوب جوانمرگ من است
    هیجده ساله حمایتگرم از دستم رفت

    غسل میدادم و دیدم بدنش مجروح است
    وا مصیبت گل نیلوفرم از دستم رفت


    فاطمه یک تنه بر من عوض لشگر بود
    موج زد فوج بلا ، لشگرم از دستم رفت

    صِهر پیغمبرم و خسته ز جور امّت
    ساقی کوثرم و کوثرم از دستم رفت


    دگر از ناله اش اهل وطن آسوده شدند
    راحتی بخش دل مضطرم از دستم رفت

    آبِ رفته که شنیدست به جو برگردد
    عاقبت نور دو چشم ترم از دستم رفت

    کاش میبود خدیجه سر قبرش میگفت
    وای بر حال علی دخترم از دستم رفت

    نفسی میکشم و همنفسی میجویم
    درد دل با که کنم دلبرم از دستم رفت


    ترسم از آن که بُوَد زندگیم طولانی
    سیرم از جان که ز جان بهترم از دستم رفت

    گردد از ناله ی زینب جگرم خون شبها
    گوید ای وای خدا مادرم از دستم رفت





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
    تـمــام غـصــه عـالم نشسته در محراب

    نگـــاه کــن کــه بـبـیـنـی چگـــونه مــی‌بارد
    مـصـیـبــت از در و دیــوار خـــانــه اربــاب

    بــرای غسل شــب قـــدر آمــده امـــشب
    فـقـط خــدا و رسولـش به منـزل مهتاب

    بــنــای زنــدگـی اش را بــه آب مــی‌شــوید
    الهی صبــر علـــی را بـه فاطمـه دریاب

    بـه قـطره قـطره سرشکش دخیل می‌بندد
    بر آن ضریح کبود و شکسته و بــی‌تاب

    چـه آبــها کــه سراسیمه غسل می‌کردند
    بـرای آن کـه نـمانـد در آن بـدن خـوناب

    چــه مــی‌رسد بــه علی از مرور خاطره‌ها
    که ناله‌های صبورش ندارد امشب تاب

    رحمان نوازنی






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    دنبال من مي گشتي و اما نديدي
    با درد پهلو ناگهان از جا بريدي


    گرد و غبار كوچه ديدت را گرفته
    اما صداي هق هق ام را مي شنيدي


    چشمان سيلي خورده ات ديگر نمي ديد
    شكر خدا چشمان خيسم را نديدي


    دستان پاكت را به روي خاك كوچه
    دنبال من يا گوشواره ؟ مي كشيدي


    آن گوشواره يادگار مادرت بود
    از آن براي حفظ جان من بريدي


    دشمن لگد مي زد ولي اي مادر من
    تو با حجاب خود حماسه آفريدي


    جز من كه ديدم هيچكس، مادر نفهميد
    اينكه چرا تو در جواني مو سپيدي


    شب بود، مانند پرستو، پر شكسته
    سوي سبك بالان عاشق پر كشيدي









    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 25-12-2020 در ساعت 23:53
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,078
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,245
    مورد تشکر
    3,471 در 1,532
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    گل در میان آتش غمها نشست و بعد
    گلبرگهای نازکش از هم گسست و بعد


    یک تازیانه پیکر گل را هدف گرفت
    شلاق،شد طناب شقایق پرست و بعد

    شد طوق و دور گردن یک باغبان تنید
    ظرف بلور غیرت مردی شکست و بعد


    با داس تشنه بر شکم یاسمن زدند
    طوری که غنچه از وسط ساقه جست و بعد

    طوفان ضربه های لگد ناگهان زد و
    راه نفس به یاس کمر بسته، بست و بعد


    عمر بهارگونه آن گل تمام شد
    بگرفت باغبان ثمرش روی دست و بعد

    بردش که در میان زمین مخفی اش کند
    اما به زیر هجمه غمها شکست و بعد

    گفت ای عزیز گل کفنم، یاسمن بمان
    بنگر مرا که در محنم، یاسمن بمان

    شاعر:سید حمید برقعی




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 25-12-2020 در ساعت 23:55
    امضاء


صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi