صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 33

موضوع: اشعار ولادت حضرت زهرا(س) و مقام مادر

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,096
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,322
    مورد تشکر
    3,502 در 1,540
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    دعای نیمه شب عرشیان به کار آمد
    جواب حسرت ِ شب های انتظار آمد

    برای دیدن خورشید در مدینه شبی
    زمین دو مرتبه با آسمان کنار آمد


    شبی که قابله در حیرت از نظاره ی ماه
    به سوی شخص پیمیر به افتخار آمد

    شبی که آینه ها رنگ آفتاب گرفت
    شبی که گمشده ای از دل غبار آمد

    کویر خشک و زمستانی بیابان هم
    به یمن مقدم او سبز شد ... بهار آمد

    رسیده جلوه ی جذاب سوره ی کوثر
    که روشن است به نورش نگاه پیغمبر

    بدون دیدن او آسمان نشانه نداشت
    کسی که هیچ نیازی به عطر و شانه نداشت

    کسی که باغ ِ دل آرای قلب پیغمیر
    بدون لطف خداوندی اش جوانه نداشت

    به غیر گوشه ی قلب پیامبر این زن
    در آسمان و زمین هیچ گوشه خانه نداشت

    کسی که موقع بخشش شبیه باران بود
    که غیر مظلومان با کسی میانه نداشت


    علی به غیر از او در تمام زندگی اش
    به هیچ آینه ای لطف عاشقانه نداشت

    همیشه در همه ی لحظه ها موافق اوست
    علی که عشق جهانی ست پاک عاشق اوست


    اگر چه اشک بریزد شبیه دریا نیست
    چرا که دریا اینگونه پاک و زیبا نیست

    به وقت غصه و ماتم ، به وقت شادی و شور
    همیشه هست علی ، این ستاره تنها نیست

    کسی به قدر پسر های شاخ شمشادش
    میان اهل مدینه بلند بالا نیست

    کسی که اهل بهشت است و خانه اش آنجاست
    به فکر سختی این چند روز دنیا نیست

    به قدر نور درخشان چشم هاش کسی
    لیاقتش به خدا کسب نام زهرا نیست

    زنی که دختر خورشید و همسر ماه است
    زنی که سوره ای از سوره های الله است


    چه می شد آن ساعت بال و پر نداشت اگر ؟
    از اتفاق رسیده خبر نداشت اگر ؟

    چقدر شوکت این روضه مختصر می شد
    یگانه بانوی غربت پسر نداشت اگر


    یقین که آتش ِ شرمنده آب می شد زود
    هوای پر زدن تا پدر نداشت اگر

    چقدر غصه علی را شکسته تر می کرد
    صدای گریه زینب اثر نداشت اگر


    هزار روضه ی مکشوف مانده و ماندم
    چه پیش می آمد خانه در نداشت اگر

    دل شکسته همیشه سر ِ سفر دارد
    هنوز گفتن از آن ماجرا خطر دارد

    همیشه قصه ی این خاندان شنیدنی است
    روایتی ست که تا هر زمان شنیدنی است

    که خاندان پیمبر تمام خورشیدند
    همیشه ی زمزمه ی آسمان شنیدنی ست


    چه فرق می کند این قصه را که می گوید
    حکایتی ست که از هر زبان شنیدنی است

    به افتخار کسی که هنوز در راه است
    چقدر آخر این داستان شنیدنی است

    یقین که قبل همه ذکر ، ذکر "یا زهراست"
    که از زبان امام زمان شنیدنی ست

    هنوز قصه ی این انتظار پابرجاست
    به آفتاب قسم آن قرار پابرجاست



    شاعر : علی سلیمانی




    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,747
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    جهان آفرینش را شکوهی دیگر است امشب
    زمین و آسمان از هر شبی زیباتر است امشب

    فلک آراسته بزمی ز ماه و زهره و پروین
    عطارد باده گردان، مشتری، را مشگر است امشب


    زمین گلشن، فلک روشن بشر شادان ملک خندان
    فضا خرم هوا دلکش صبا جان پرور است امشب

    بگوش دل شنو آوای مرغ شب که می ‏گوید
    شب میلاد زهرا دختر پیغمبر است امشب


    چه زهرا عصمت پاک خدا ناموس پیغمبر
    چه زهرا کز فروغش ملک هستی انور است امشب

    خدا تبریک می‏ گوید ملک تسبیح می‏ خواند
    که ختم الامرسلین را دختری مه پیکر است امشب


    چه دختر بضعه خاتم چه دختر مفخر آدم
    که میلادش بشر را سوی رحمن رهبر است امشب

    از این مهر جهان ‏آرا که تابید از سپهر دین
    دل هر ذره‏ ای تابان همچو خاور است امشب


    ببار ای بر رحمت رحمتت را بر گنه‏کاران
    که رحم رحمه للعالمین را در بر است امشب

    موید گر سیه شد از گنه طومار اعمالت
    ثنای فاطمه روشنگر این دفتر است امشب

    سیدرضا موید







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,747
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    تاج از فرق فلک برداشتن
    جاودان آن تاج بر سر داشتن

    در بهشت آرزو ، ره یافتن
    هر نفس شهدی به ساغر داشتن

    روز در انواع نعمت ها و ناز
    شب بتی چون ماه در بر داشتن

    صبح از بام جهان چون آفتاب
    روی گیتی را منور داشتن

    شامگه چون ماهِ رویا آفرین
    ناز بر افلاک اختر داشتن

    چون صبا در مزرع سبز فلک
    بال در بال کبوتر داشتن

    حشمت و جاه سلیمانی یافتن
    شوکت و فر سکندر داشتن

    تا ابد در اوج قدرت زیستن
    ملک هستی را مسخر داشتن


    بر تو ارزانی که ما را خوش تر است
    لذت یک لحظه مادر داشتن !


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,096
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,322
    مورد تشکر
    3,502 در 1,540
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    جمادى غرق شادى بود آنشب
    بشارت را منادى بود آنشب
    خدا را شهر مكه ، شهر قرآن
    به تاييد قضا شد نور باران

    حرم سر تا قدم شور و شعف بود
    شكوه راز خلقت را هدف بود
    منا و مروه اذينى دگر داشت
    خم گيسوى شب چينى دگر داشت


    كمان ركن را تيرى دگر بود
    صفا را سعى و تكبيرى دگر بود
    مقام از بى مقامى داد مى زد
    شرر بر كاخ استبداد مى زد

    شفق ، شعر طلوع فجر مى خواند
    حديث ايه هاى قدر ميخواند
    فلق معراج شب را ساز مى كرد
    گره از كار رجعت باز ميكرد

    سحر سوداگر شور و طرب بود
    طرب چشم انتظار مرگ شب بود
    قمر گيسوى خود را تاب ميداد
    قضا لوح قدر را اب ميداد


    سپيده اخم خود را باز ميكرد
    افق را سينه چاك ناز مى كرد
    موذن دم بدم تكبير ميگفت
    به ما از ايه تطهير ميگفت

    غلم بر قاف شب كوبيد خورشيد
    مى از جام فلق نوشيد خورشيد
    زمين ابستن نص علق بود
    زمان ائينه دار لطف حق بود


    وجود واجب استاد هستى
    تجلى كرد در ابعاد هستى
    خديجه تا زهستى نيست گرديد
    ز هستى نمره او بيست گرديد

    به روز بيست از ماه جمادى
    ندا برخاست از ناى منادى
    خديجه ثروت خود را فدا كرد
    فنا شد و ز فناكسب بقا كرد


    ز كارش موشكافى كرد خالق
    گذشتش را تلافى كرد خالق
    در رحمت به رويش نيز واكرد
    به او زهراى اطهر را عطا كرد

    طريقت را دليل راه آمد
    حقيقت را تجليگاه آمد
    شريعت صورت و معناست زهرا
    حقيقت قطره و درياست زهرا


    چه زهرائى كه هستى هست . مستش
    كليد هستى عالم بدستش
    چه زهرائى ، على را پاك همسر
    كه مادر هست بر شبير و شبر

    پدر او را نه ختم مرسلين است
    كه او بر خاتم خاتم نگين است
    خدا را شاهكار خلقت آمد
    كه بر اسرار هستى علت آمد


    شكوفا شد به امر وحى سرمد
    گل بى خار گلزار محمد
    به مدح او قلم درمانده گردد
    به وصفش واژه ها شرمنده گردد

    ورا ذرات عالم مى شناسند
    زادم تا به خاتم مى شناسند
    نه تنها دم زند ادم ز وصفش
    زند دم خالق اعظم ز وصفش


    شكوه رمز يا زهراست زهرا
    قرار نوح در درياست زهرا
    به زهرا تا توسل كرد آتش
    به ابراهيم حق شد سرد آتش

    چه نامش برد موسى ، موسوى شد
    كليم حق ز فيض معنوى شد
    مسيحازد چو بر دامان او دست
    گسست از فرش دل ، در عرش بنشست


    بلى صديقه كبرى است زهرا
    قرار كل ما فيهاست ، زهرا
    شفاعت در جزا پابست زهراست
    نجات ما همه در دست زهراست





    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,617 در 2,111
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    اسطورهٌ شهامت وایثار مادر است
    تاریخ ساز مکتب پیکار مادر است

    گراجتماع چو خانه بود بهر جامعه
    تهداب وسقف وپایه ودیوار مادراست

    ف
    رزند اگر که تب کند از گردش نسیم
    تا صحبدم نشسته وبیدار مادراست

    ما از وجود او ست که موجود گشته ایم
    همچون درخت میوه پر از بار مادر است


    فرقی نمیکند زن افغان که هر کجاست
    هم پاک وبانجابت وپُرکارمادراست

    صیاد اگر که میزند آتش به لانه اش
    همچون عقاب چوچه به منقار مادراست


    بیند اگر هزار رقم رنج ودرد وغم
    دریای بی کرانه اسرار مادر است

    مدیون مادر است (حبیب)در تمام عمر
    زیرا همیشه عاشق دیدار مادراست




    امضاء


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,617 در 2,111
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    امشب نشسته ام بنویسم ترانه ها
    از باغ از بهار من از مادرانه ها

    از دست پُر امیدم و تسبیح دانه ها
    از این دلی که پر زده از آشیانه ها

    شکرش میان این همه سر سروری شدیم
    مانند یازده پسرش مادری شدیم

    آیینه ای گرفته خدا در برابرش
    خورشیدی از تمامی انوار انورش

    امشب خدا نشسته خدا با پیمبرش
    امشب پدر رسیده به دیدار مادرش


    تعظیم تو به او نه که بر هست واجب است
    از این به بعد بوسه بر این دست واجب است

    تا مه کرده نام شما قیل و قال را
    پیدا نموده با تو کرامت کمال را


    گم کرده عقل پیش شکوهت خیال را
    پنهان جمال کردی پیدا جلال را

    هر چند کار توست که پیغمبری کنی
    تو آمدی که پای علی حیدری کنی


    این باغ ها معطر زهراست یا علی
    این موج موج کوثر زهراست یا علی

    آری تمام باور زهراست یا علی
    نام تو نام دیگر زهراست یا علی


    آغاز آفرینش از آغاز فاطمه است
    یعنی علی حقیقت اعجاز فاطمه است

    خورشید زیر پای تو خشت محقریست
    کار نگاه چشم شما ذره پروریست


    خاک حسینیه شدنم لطف مادریست
    خانم تمام حرف من این بیت آذریست

    "بنیانگذار مکتب غیرتدی فاطمه
    عباسَ درس معرفت اُورگدی فاطمه"


    عمریست تا به لطف تو زنجیر می شویم
    با بوی نان تازه نمک گیر می شویم

    باز از تنور روشن تو سیر می شویم
    شکرش ! کنار خانه تو پیر می شویم


    در روضه باز چایی دم کرده ی تو بود
    این لطف ، لطف دست وَرم کرده ی تو بود

    خانم میان صحن رضا نام تو بس است
    پای ضریح وقت شفا نام تو بس است

    پایین پا به جای دعا نام تو بس است
    دردی مگر برای دوا نام تو بس است

    نام تو بر لبم دم باب الجواد بود
    فیض تو بود از سر من هم زیاد بود

    آواره ایم پای شما خوش بحال ما
    مشمول هر دعای شما خوش بحال ما

    پروانه ی عزای شما خوش بحال ما
    مجنون کربلای شما خوش بحال ما


    آهی بکش که سینه ی ما کربلایی است

    تا یاد توست حال دلم مجتبایی است
    می خواست حامی مادر شود نشد


    مرهم برای زخم کبوتر شود نشد
    تا مانع هجوم ستمگر شود نشد


    ای وای من که برگ گلی ضرب شست خورد
    ضربی ز روی و ضربه ای از پشت دست خورد


    حسن لطفی




    امضاء


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,747
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    شب فرخندهٔ میلاد زهراست
    فروغ معرفت از مکه پیداست


    خدا امشب در رحمت گشوده
    غبار از دیدۀ خاتم زدوده


    ملائک در سما تسبیح گویان
    خلایق در زمین توفیق جویان


    سرور رحمة للعالمین است
    پیام آور ز حق روح الأمین است


    محمد! سِرّ حق را کس نداند
    حبیبا حق سلامت می رساند


    دو چشمت روشن از دیدار زهرا
    بهشت آیینه رخسار زهرا


    چه زهرا شاهکار آفرینش
    حیا و معرفت او را گزینش


    چه زهرا برتر از مریم مقامش
    هزاران عیسی و مریم غلامش

    چه زهرا جلوۀ جذاب هستی
    چه زهرا ترجمان حق پرستی


    چه زهرا آن که طاووس جنان است
    عروس بی مثال آسمان است


    چه زهرا از پیمبر یادگار است
    زنان را بهترین آموزگار است


    چه زهرا همسر شاه ولایت
    مدال سینۀ ختم رسالت


    چه زهرا کل هستی را دلیل است
    ارادتمند کوی جبرئیل است


    اگر یک لحظه لب هایش بخندد
    خدا درهای دوزخ را ببندد


    سید حسن حوشزاد



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,096
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,322
    مورد تشکر
    3,502 در 1,540
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    وسع کم داشته را لطف فراوان باید
    از عطش سوخته را رحمت باران باید

    تا به اوج کرم دست کریمان برسیم
    سیر در معرفت سوره ی انسان باید

    گل اگر میل به گلدان نکند میمیرد
    سر سودا زده را شوق بیابان باید

    لطف این طایفه به خون جگری وابسته ست
    شانه تا که برسد زلف پریشان باید

    مادری کن که به این مادریت محتاجیم
    کودکی گم شد اگر،گرمی دامان باید

    گرچه ما لکه ی ننگیم و مضافیم همه
    دور سجاده تو گرم طوافیم همه

    انبیایی که کرامات مکرر دارند
    چشم امید به یک جلوه ی کوثر دارند

    آسمانی شده ها در تب و تاب اینند
    کمی از خاک قدم های تو بردارند

    تا بخواهی در این خانه کنیز آوردیم
    نذر تو قوم عجم هر چه که دختر دارند

    فاطمه جلوه مولاست،علی جلوه ی او
    این دو آیینه به هم حسن برابر دارند

    ذکر تسبیح تو هر لحظه به روی لب ماست
    مست ها دائما انگیزه ی ساغر دارند

    آیه با زیر عبا رفتن تو نازل شد
    پنج تن با قدم فاطمه محور دارند

    دل به دست تو سپردیم طلا پس دادی
    باز هم بیشتر از حد گدا پس دادی

    مینویسم سر خط یا علی و یا زهرا
    قافیه ساختم از نام علی با زهرا

    آسمان روی زمین و پدر خاک علی
    حضرت کوثر ما، مادر دریا، زهرا

    سپر محکم هر غصه ی پیغمبر علی
    راحت جان علی،جوشن مولا، زهرا


    حشر اسرا و قلم،فاطر و زلزال علی
    کهف یس نبأ و واقعه طه،زهرا

    نور الانوار علی، مخزن الاسرار علی
    سر مستور شده،باطن و معنا،زهرا


    پیش عالم همه جا عالمه باید باشد
    هرکجا هست علی فاطمه باید باشد

    شأن دستی که دخیل است به کوثر بالاست
    چون که غوغای تو در وادی محشر بالاست

    سوختن،آب شدن،بی کس و بی یار شدن
    سختی عشق همینست،رهش سربالاست

    تا ز تو دور شدم گریه کنان برگشتم
    حس وابستگی طفل به مادر بالاست

    هر چه دارید به خانه،به گدا میبخشید
    خب طبیعیست شلوغی دم این در بالاست

    خطبه ی مسجد تو شهد تمام دین است
    لطف زهراست فقط،شیعه سرش گر بالاست


    همه ی زندگی ات را به امامت دادی
    از زمین خوردن تو،پرچم حیدر بالاست

    بروی شهپر جبرئیل فقط جای تو بود
    شاهد بندگی تو ورم پای تو بود

    طی شده فاطمیه،روضه به پا هست هنوز
    داغ تشییع تنت بردل ما هست هنوز

    علت خانه نشینی علی معلوم است
    رد خون،برروی مسمار بجا هست هنوز


    بچه ها بعد تو از خواب و خوراک افتادند
    بین یک شانه ز مویت،دو سه تا هست هنوز

    زینبت برد ز تو ارث زمین خوردن را
    دختری منتظر کرب و بلا هست هنوز

    میرسد نوبت آن لحظه که در روز دهم
    بدن شاه به گودال رها هست هنوز

    دور تا دور تنش پر شده از اهل زنا
    اثر تیر جدا،نیزه جدا هست هنوز


    آتش خیمه همان آتش پشت در بود
    سر بر نیزه همان زخم سر مادر بود


    شاعر : سید پوریا هاشمی



    امضاء


  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,747
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    تاج از فرق فلک برداشتن
    جاودان آن تاج بر سر داشتن

    در بهشت آرزو ، ره یافتن
    هر نفس شهدی به ساغر داشتن


    روز در انواع نعمت ها و ناز
    شب بتی چون ماه در بر داشتن

    صبح از بام جهان چون آفتاب
    روی گیتی را منور داشتن


    شامگه چون ماهِ رویا آفرین
    ناز بر افلاک اختر داشتن

    چون صبا در مزرع سبز فلک
    بال در بال کبوتر داشتن


    حشمت و جاه سلیمانی یافتن
    شوکت و فر سکندر داشتن

    تا ابد در اوج قدرت زیستن
    ملک هستی را مسخر داشتن


    بر تو ارزانی که ما را خوش تر است
    لذت یک لحظه مادر داشتن !




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,301
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,073
    مورد تشکر
    4,337 در 2,037
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    هر کجا کردی تشرف صاحب تشریف شد
    مکه شد آنجا که تو آنجا به دنیا آمدی



    قُلْ هوَ الله اَحَد ای معنی کفوأ اَحَد
    تا که باشی همسر مولا به دنیا آمدی



    تا که هجده سال هم اهل زمین دَرکَت کنند
    پس به شکل حضرت زهرا به دنیا آمدی



    بعد عمری که دلیل زندگی پوشیده بود
    آخرش ای علّت دنیا به دنیا آمدی



    با خبر بودی اگر از اتفاق کوچه ها
    پس چرا اِنسیه اَلحَورا به دنیا آمدی



    غصه ی ارباب ما را داشتی آن قَدْر که؛
    بازهم در ظهر عاشورا به دنیا آمدی



    مادرش بودی ولی یک لحظه بر بالای تل
    در حقیقت زینب کُبری به دنیا آمدی


    امضاء




صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi