صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 55

موضوع: آخرین خورشید پیدا **نگرشی کوتاه بر زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام **

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    2- 17. علی بن اوتاش که خود دشمنی سختی با خاندان رسول الله صلی الله علیه و آله و سختگیری فراوان در حق آل ابوطالب علیه السلام داشت، از طرف حکومت هم تحت فشار بود که با ابومحمد علیه السلام چنین و چنان رفتار کن، با اینهمه هنوز تنها یک روز در نزد او گذرانده بود که تحت تأثیر عظمت و رفتار انسان ساز او قرار گرفت و در مقابل او چهره ی تواضع بر خاک نهاد و از آن پس جز به دیده ی تکریم و احترام به او نمی نگریست. و زمانی که او را ترک کرد بیناترین مردم نسبت به حق او بود و همیشه از او به نیکویی سخن می گفت. ارشاد صفحه ی 322 - اعلام الوری صفحه ی 359.
    زندانبان مشهوری که به مناسبت های مختلف ذکری از او در روایات مربوط به امام حسن عسکری علیه السلام شده است مردی منحرف به نام صالح بن وصیف است که زندان او زندان خشیش نامیده می شد. (1) . آخرین زندان آن حضرت، زندانی بود که علی بن جرین زندانبان آن بوده است. (2) . د) گماشتن افراد لاابالی و فاسد برای دخول در بیت آن بزرگوار و استخدام شدن در مسئولیت های مربوطه: چنانکه در روایتی که یحیی قشیری آن را نقل نموده است می خوانیم: حضرت ابومحمد عسکری علیه السلام وکیلی را استخدام کرده بود. وکیل در منزل حضرت، حجره ای را به خود اختصاص داده و خدمتکار سفیدپوستی را به خدمت گرفته بود. چندی نگذشته بود که مراوده ای بین او و خادم برقرار شد و از او خواست که برایش آبجو بیاورد و به هر حیله ای که بود آبجو را به خورد خادم داد. و در حالت مستی با او رابطه ی نامشروع برقرار کرد، در حالیکه بین او و ابومحمد علیه السلام سه در بسته وجود داشت که قبلا همگی را قفل زده بود. وکیل خود اعتراف کرد که من به هوش بودم شنیدم و دیدم که درهای قفل شده یکی یکی باز می شوند و ناگهان ابومحمد علیه السلام را
    ص:21
    ________________________________________
    1- 18. اعلام الوری، صفحه ی 354.
    2- 19. مهج الدعوات، صفحه ی 343.
    مشاهده نمودم که آمده و بر در حجره ایستاده و می فرماید: آی شما! از خدا بترسید. صبح که شد آن حضرت امر کرد خادم را بفروشند و مرا از منزل بیرون کنند. (1) . نمونه ی دیگری از روایات که نشان دهنده ی نفوذ وجود چنین اشخاص پست و فرومایه ای در بین ملازمان بیت حضرت و خدام و اهل منزل اوست، مربوط به زمان غسل و دفن امام علی النقی علیه السلام می باشد: ابوهاشم جعفری نقل کرده است زمانی که حضرت ابوالحسن امام هادی علیه السلام دعوت حق را اجابت کرد، فرزندش حضرت ابومحمد علیه السلام به کار
    سل دادن و سایر امور در تجهیز او مشغول گشت. در همین حال بعضی از خادمان منزل به سرعت، هر چه را که می توانستند از جامه ها و درهمها و سایر اشیاء بر جای مانده از آن بزرگوار، برداشته و پنهان نمودند.




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    حضرت ابومحمد علیه السلام پس از فراغت از تجهیز پدر، به محل استراحت خود بازگشت و نشست. سپس آن خادمان را فراخواند و فرمود: اگر آنچه را از شما می طلبم تصدیق کرده و انجام دادید از عقوبت من در امانید. و اگر بر انکار آن اصرار ورزیدید، خود هر چیزی را که هر کدام از شما برداشته است نشان می دهم و شما را بر آنچه کرده اید و از جانب من استحقاق آن را دارید عقوبت می نمایم. سپس رو به یکی از آنان نمود و او را به اسم صدا کرد و فرمود:
    ص:22
    ________________________________________
    1- 20. مناقب آل ابی طالب، جلد 4، صفحه ی 433 - کافی، جلد 2، صفحه ی 444 و 445.
    فلانی تو فلان چیز را برداشته ای. و سپس رو به دیگری کرد و فرمود: و تو ای فلانی، فلان چیز را برداشته ای. و همینطور همگی را مورد خطاب قرار داد. و آنها تصدیق کردند و به ناچار آنچه را که برده بودند بازگرداندند. (1) . ه-) وادار کردن به کارهایی تحقیرآمیز در جهت کاستن از اهمیت و ابهت و هیبت امام علیه السلام: نمونه ی روشنی که به خوبی نشان دهنده ی روحیه ی استکباری ملوک بنی عباس و کارگزاران آنان در برابر امام عسکری علیه السلام می تواند باشد؛ جریانی است که احمد بن حارث قزوینی آن را نقل کرده است. او می گوید: من همراه با پدرم در سامراء زندگی می کردم و او تیمار کننده ی چهارپایان در نزد امام ابومحمد علیه السلام بود. زمانی در نزد مستعین خلیفه ی وقت قاطری بود که از حیث بزرگی و خوبی مانند نداشت، لکن سرکشی آغاز کرده و کسی را توانایی بارکردن و یا لجام زدن بر آن حیوان نبود تا جائیکه همه ی مهار کنندگان سامراء را آوردند، اما هیچیک نتوانست برای رام کردن و سوار شدن بر آن چاره ای بیابد. بعضی از ندیمان خلیفه گفتند: چرا در پی حسن ابن الرضا نمی فرستی تا بیاید، یا رامش کند و بر آن بنشیند و یا ضربه ای بخورد و کشته شود؟ مستعین از این پیشنهاد خوشش آمد و به دنبال ابومحمد علیه السلام فرستاد و پدرم نیز با او رفت. وقتی که ابومحمد علیه السلام وارد منزل گشت
    ص:23
    ________________________________________
    1- 21. بحارالانوار، جلد 50، صفحه ی 259، به نقل از خرائج.
    نگاهی به قاطر که در سرای آن ایستاده بود نمود و دستش را بر کتف آن نهاد. قاطر چموش، بدون هیچ حرکتی، آرام و رام ماند و تمام بدنش عرق کرد. سپس بسوی مستعین رفت و او به حضرت خوشامد گفت و دستور داد: این قاطر را لجام بزن. حضرت رو به پدرم کرد و فرمود: او را لجام بزن. مستعین مخالفت کرد و خطاب به آنحضرت گفت: تو ای ابومحمد، تو آن را لجام بزن! حضرت برخاست و عبای خویش را برداشت و قاطر را لجام زد و دوباره برگشت و نشست. مستعین دیگرباره گفت: ای ابومحمد زین بر آن بگذار. حضرت به پدرم فرمود: زین بر آن بگذار. مستعین مخالفت کرد و گفت: تو ای ابومحمد، تو زین بر پشت آن بگذار! امام علیه السلام دوباره برخاست و زین را برداشته و بر پشت قاطر نهاد و بازگشت. هنوز امام علیه السلام ننشسته بود که مستعین آمرانه گفت: سوار آن می شوی؟




    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    حضرت پذیرفت و بدون آنکه قاطر کمترین مقاومتی کند بر پشت آن سوار گشت و آن را در صحن منزل دوانید، و سپس به نیکوترین روش سوارکاری آن را به رفتن واداشت، و قاطر به بهترین وجهی راه رفت. سپس پیاده شد و بازگشت. مستعین - با لحنی استهزاء آمیز -
    ص:24
    گفت: امیرالمؤمنین تو را به این سواری واداشت. (1) . علامه مجلسی با تأکید بر اینکه این واقعه ظاهرا باید در زمان امامت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام اتفاق افتاده باشد نام خلیفه ی عباسی را اشتباه می شمارد و معتز را صحیح می داند. (2) . آنچه مسلم است روش اهانت آمیز خلیفه ی عباسی در وادار کردن حضرت به کارهایی است که خود آن بزرگوار آنها را به مسئول مباشر آن، ارجاع می دادند. و) اقدام به قتل: گروهی از راویان معاصر حضرت عسکری علیه السلام نقل کرده اند که در ایام معتمد عباسی آن بزرگوار را به شخصی که به عنوان نحریر و استاد، مشهور بود تحویل دادند و او در سختگیری و آزار امام علیه السلام اصرار می ورزید. همسر نحریر به او گفت: از خدا بترس. تو نمی دانی چه کسی در منزل توست؟! و و سپس مواردی از عبادت و طاعت و درستکاری مولا را برایش نقل کرد و گفت: من نسبت به آنچه با او می کنی بر تو می ترسم. - او که از شنیدن مناقب و فضایل امام به خشم آمده بود فریاد زد. - به خدا سوگند او را بین درندگان وحشی می اندازم، و همان زمان پیش معتمد رفت و از او برای تصمیمی که گرفته بود اجازه خواست و او
    ص:25
    ________________________________________
    1- 22. مناقب آل ابی طالب، جلد 4، صفحه ی 438 - ارشاد مفید، صفحه ی 321.
    2- 23. پاورقی بحارالانوار، جلد 50، صفحه ی 266، به نقل از مرآه العقول.
    هم اجازه داد. نحریر بازگشت و حضرت را به جایگاهی که شیران درنده نگهداری می شدند برد و پیش آنان انداخت. و هیچکس شک نداشت که شیران در اولین لحظات، او را دریده و خواهند خورد. روایت شده است که یحیی بن قتیبه بعد از سه روز به همراه استاد نحریر به آن محل آمدند و به آن جایگاه نگاه کردند، پس او را در حالی یافتند که نماز می خواند و شیران در اطراف او حلقه زده بودند. استاد با غضب به جایگاه وارد گشت و شیران او را پاره پاره کرده و خوردند.




    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    یحیی با شگفتی برگشت و به همراه خویشانش بر معتمد وارد شد. پس خود معتمد برخاست و بر امام عسکری علیه السلام وارد گشت و اظهار فروتنی کرد و از آن حضرت درخواست کرد که برایش دعا کنند. (1) . از آنچه در چندین روایت مذکور آمده علاوه بر بعد اعجاز و کرامت آشکاری که از ناحیه ی آنحضرت پدیدار می شد و چه بسا می توانست مایه ی عبرت و آگاهی کوردلان و مخالفان باشد بیش از هر چیز میزان مظلومیت آن بزرگوار در برابر برخوردهای معاندانه و کینه جویانه ی عباسیان، قابل درک است و در نگاهی دیگر میزان محبوبیت مردمی و تأثیرات اجتماعی آن بزرگوار می تواند مورد دقت قرار گیرد که علیرغم آن همه فشار و مراقبت و تلاش در جدا نگهداشتن امام علیه السلام از مردم، باز هم دلها مشتاقانه بسوی او گرایش می یافتند و جایگاه مقدس رهبری او روز به روز از قدرت و صلابت بیشتری برخوردا
    ص:26
    ________________________________________
    1- 24. ارشاد مفید، صفحه ی 324 - مناقب، جلد 4، صفحه ی 430 - کافی، جلد 2، صفحه ی 448.
    می شد و در مقابل این همه اشتیاق و گرایش قلبی بود که عباسیان به آن همه ترفندهای خبیثانه دست می زدند، و از هیچ اقدام ناجوانمردانه ای خودداری نمی کردند. و همین است سر حرکت رسوای عباسیان در خراب کردن مزار سید و سالار شهیدان ابی عبدالله الحسین علیه السلام که در دوران پرنشیب و فراز زندگانی مولا امام حسن عسکری علیه السلام، با بی شرمی تمام گروهی از یهود را به تخریب مراقد مطهره ی شهیدان کربلا واداشتند. (1) . آری اگر احساسات پاک مردم نسبت به این خاندان و آستان مطهرشان نمی بود و اگر اقبال روز افزون امت به معصومین علیهم السلام و رهبری آنان آشکار نمی شد، دلیلی برای این همه جسارت و گستاخی از ناحیه ی عباسیان و سایر همانندانشان در تاریخ باقی نمی ماند. چنانکه در تاریخ معاصر نیز اگر خوف استکبار و دست نشاندگان و مزدورانشان از آیین حرکت آفرین ولایت نمی بود، و اگر از بیداری و آگاهی امت اسلامی نسبت به حقانیت و افضلیت تفکر شیعی نمی هراسیدند، و اگر قبول امامت و رهبری اهلبیت علیهم السلام توسط مظلومان و مستضعفان جهان را عاملی برای سقوط کاخهای ظلم و جور و استحمار خویش نمی دیدند؛ هرگز اینقدر با اندیشه ی ولایت و سلوک شیعی مبارزه نمی کردند و به خرابی آثار اهلبیت در بقیع و اطراف حرم رسول الله صلی الله علیه و آله، و بلکه در هر کجای دنیا، دست نمی زدند و نسبت به نشر احادیث امامان بزرگوار شیعه و پخش کتب علمای
    ص:27
    ________________________________________
    1- 25. پاورقی بحارالانوار، جلد 50، صفحه ی 160 به نقل از مقاتل الطالبین، ابوالفرج.
    شیعه در دنیای اسلام و کشورهای به اصطلاح اسلامی، حساسیت نشان نمی دادند.




    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ایجاد تردید در امامت

    فتنه آفرینان و دسیسه پردازان دستگاه حکومت عباسی در پی تضعیف پایه های امامت اهلبیت علیهم السلام و برای خدشه دار کردن ایمان و باور مردم تحت ستم و کاستن ارادت و محبت آنان به امامان معصوم علیهم السلام، از هیچ تلاشی فروگذار نمی کردند. در همین راستا تبلیغات وسیع و دامنه داری را برای ایجاد انحراف، در مسیر مشخص شده ی امامت آغاز کرده و می کوشیدند تا علیرغم وجود صدها بلکه هزاران روایت وارده از ناحیه ی پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان پیشین سلام الله علیهم، در تصریح به امامت امام حسن عسکری علیه السلام پس از امام هادی علیه السلام، ایمان مردم را نسبت به امامت ایشان متزلزل کرده، در صفوف شیعه پراکندگی و چند دستگی ایجاد کنند. در بررسی تاریخ زندگانی امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام به شواهد متعددی در این باره بر می خوریم. - بطور مثال در روایتی که شخصی به نام «حلبی» راوی آن است می خوانیم: آن زمان که با عده ای از یاران در محله ی عسکر چشم انتظار خروج مولایمان ابومحمد علیه السلام بودیم، در کنار خویش جوانی ناآشنا دیدم. از او پرسیدم: از کجا می آیی؟
    ص:28
    گفت: از مدینه. گفتم: اینجا چه می کنی؟ گفت: مردم در مدینه در امر امامت ابی محمد علیه السلام اختلاف پیدا کرده اند. من آمده ام تا خودم او را ببینم و کلامی از او بشنوم و نشانه ای از او مشاهده کنم تا قلبم آرام گیرد. پرسیدم: از کدام طایفه ای؟ گفت: از نسل ابوذر غفاری و از فرزندان او هستم. در همین هنگام ناگهان ابومحمد علیه السلام به همراه خادم خویش از منزل خارج شد و زمانی که به نزدیکی و در برابر ما قرار گرفت، به جوان که در کنارم ایستاده بود نگاهی کرد و فرمود: آیا تو غفاری هستی؟ گفت: آری. فرمود: مادرت حمدویه چه می کند؟ جواب داد: حالش نیکو است. آن حضرت رد شد و من از جوان پرسیدم: آیا قبلا او را دیده و با چهره اش آشنا بودی؟! گفت: نه. پرسیدم: آیا همین مقدار تو را کفایت می کند؟ و در اینکه تردید تو را نسبت به امامت او زائل سازد مفید خواهد بود؟ گفت: حتی کمتر از این نیز کفایت می کرد و مفید بود. (1) .
    ص:29
    ________________________________________
    1- 26. کشف الغمه، جلد 3، صفحه ی 310 - مختار خرائج، صفحه ی 214.




    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    - روایت دیگری در همین مورد به نقل از علی بن محمد بن الحسن در کتاب «دلایل حمیری» آمده است: جماعتی از شیعیان اهواز به سامراء آمده بودند و من همراه آنان بودم. از منزل بیرون آمدیم تا مگر بتوانیم ابومحمد علیه السلام را ببینیم. در آن روز خلیفه به همراه ابومحمد علیه السلام برای دیدار حاکم بصره می رفت و ما امام علیه السلام را به همراه او دیدیم و سپس بین دو دیوار سامراء نشستیم و چشم انتظار بازگشت او ماندیم. در بازگشت، زمانی که به مقابل ما رسید و نزدیک ما شد ایستاد و دستش را دراز کرد و کلاه و دستاری را که بر سر مبارکش بود برداشت و آن را در یک دست گرفت و دست دیگرش را بر سر مبارک خود کشید و در چهره ی مردی که با ما بود تبسم فرمود. مرد بلافاصله گفت: گواهی می دهم که تو حجت خدا و برگزیده ی او هستی. گفتیم: ای مرد تو را چه می شود؟! گفت: من در امامت او تردید پیدا کرده بودم. پس با خویشتن گفتم: اگر بازگشت و کلاه و دستارش را از سر برداشت قائل به امامت او خواهم شد. (1) . روایاتی از این قبیل بدون شک نشان دهنده ی وجود تبلیغات انحرافی خاصی است که در جای جای بلاد اسلامی از مدینه گرفته تا اهواز و شام، به انگیزه ی ایجاد خلل در اعتقاد مردم نسبت به امامت آن بزرگوار، صورت می گرفت. وگرنه چه لزومی داشت که صدها فرسنگ راه،
    ص:30
    ________________________________________
    1- 27. کشف الغمه، جلد 3، صفحه ی 305 - 306 - مختار خرائج، صفحه ی 215.
    در آن شرایط دشوار، توسط مردمانی از دیارهای دور، طی شود تا با دیداری و با دیدن کرامت و معجزه ای، شکها به یقین تبدیل شوند.




    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    رقیب یا یاور؟
    یکی از برادران امام حسن عسکری علیه السلام که نامش محمد و کنیه اش ابوجعفر بود، از چنان تقوی و ایمانی برخوردار بود و چنان دانش گسترده و اخلاق والایی داشت که همگان را به تحسین و اعجاب وا می داشت و احترام همه ی شیعیان را بر می انگیخت. سیاست بازان کینه ورز دربار عباسی، از این همه محبوبیت و موقعیت استثنایی ابوجعفر، به عنوان سلاحی علیه کیان ولایت و امامت، استفاده کرده و با استفاده از اینکه ابوجعفر فرزند بزرگتر امام هادی علیه السلام به شمار می آمد تبلیغاتی وسیع را بطور پنهانی، در بین شیعیان، مبنی بر امامت بی چون و چرای او، به عنوان یازدهمین امام آنان سازماندهی کردند. باشد تا تصریحات پیامبر صلی الله علیه و آله و بقیه ی اهلبیت علیهم السلام، تحت الشعاع قرار گیرد و امامت امام حسن عسکری علیه السلام خدشه دار گردد. بسیار بودند کسانی که واقعا امر بر آنان مشتبه گردیده و هر بار که ابوجعفر را می دیدند سخن از امامت او به میان می آوردند و حتی در حضور امام هادی علیه السلام به او اشاره می کردند و می گفتند: درست است که پس از شما صاحب و امام ما اوست؟ و امام هادی علیه السلام با نوعی نگرانی تصریح می فرمود: «نه، صاحب و رهبر شما پس از من فرزندم حسن است.» (1) .




    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    این امر تا آنجا قوت گرفته بود که شخصی مانند احمد بن عیسی علوی از فرزندان و نوادگان امام صادق علیه السلام روایت می کند که بر ابوالحسن امام هادی علیه السلام در منطقه ی «صریا» وارد شده و سلام کردم. در همین حال که من و سایر حاضران در خدمت امام علیه السلام بودیم. ابوجعفر و ابومحمد علیه السلام با هم وارد شدند. همگی برخاسته و بسوی ابوجعفر رفتیم تا بر او سلام کنیم و تحیت گوییم. امام هادی علیه السلام فرمود: «این مولا و امام شما نیست، بر شما باد که به امام و صاحب امر خویش سلام کنید، و در همین حال به ابومحمد علیه السلام اشاره نمود.» (2) . شاید با توجه به چنین وضعیتی است که امام هادی علیه السلام در جواب یکی از اصحاب خود به نام «علی بن عمرو عطار» که گمان می کند ابوجعفر امام پس از اوست، احتیاط می فرماید و جواب را موکول به وقتی دیگر می نماید. و وقتی ابوجعفر فوت می کند نامه ای برایش می فرستد و در آن می نگارد: «بعد از من فرزند بزرگتر من صاحب این امر است.» و پس از فوت ابوجعفر، فرزند بزرگتر آن حضرت، همان ابومحمد علیه السلام بود. (3) .
    ص:32
    ________________________________________
    1- 28. ارشاد مفید، صفحه ی 315 - اعلام الوری، صفحه ی 350 - کافی، جلد 2، صفحه ی 113.
    2- 29. غیبت شیخ طوسی، صفحه ی 130.
    3- 30. اعلام الوری صفحه ی 351 - مناقب آل ابی طالب جلد 4 صفحه ی 422 و 423.




    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    رفع مشکل نه بداء


    در اینجا بی مناسبت نیست که بررسی مختصری نسبت به پاره ای روایات داشته باشیم که در همین مورد نقل شده و اشاره به حصول «بداء» در امر امامت امام عسکری علیه السلام دارد. شخصی به نام «شاهویه» می گوید: من از امام هادی علیه السلام روایاتی درباره ی فرزندش ابوجعفر شنیده بودم و زمانی که ابوجعفر فوت کرد بسیار نگران شدم و متحیر و سرگردان ماندم و ندانستم چه کنم. نامه ای از امام هادی دریافت کردم که در آن آمده بود: «امام شما بعد از من فرزندم ابومحمد است و هر چه به آن نیازمندید در نزد اوست. خداوند هر چه را بخواهد مقدم دارد و هر چه را بخواهد به تأخیر می اندازد» و سپس استناد به آیه ی قرآن فرموده بود: «اگر آیه ای را نسخ کنیم بهتر از آن یا مثل آن را خواهیم آورد.» (1) . و نیز جماعتی از بنی هاشم نقل کرده اند که در روز فوت ابوجعفر، در منزل امام هادی علیه السلام حاضر گشتند در حالی که در صحن حیاط فرشی گسترده و امام علیه السلام بر آن نشسته و غیر از مردم عادی و دوستانش، حدود صد و پنجاه نفر از آل ابوطالب و قریش و بنی عباس، گرداگردش جمع شده بودند. اینان در این روایت آورده اند که: در همین لحظات حسن بن علی علیهماالسلام با گریبانی چاک زده و با حالتی زار وارد مجلس شده و از جانب راست پدر بسوی او رفت، در حالی
    ص:33
    ________________________________________
    1- 31. غیبت شیخ طوسی، صفحه ی 131 - ارشاد شیخ مفید، صفحه ی 317 - کافی، ج 2، صفحه ی 117.
    که ما او را نمی شناختیم. ساعتی گذشت تا ابوالحسن امام هادی علیه السلام برخاست و رو به او کرده فرمود: «فرزند عزیزم برای خدا شکری تازه بجاآور که خداوند امری تازه درباره ات پدید آورد.» پس حسن بن علی علیهماالسلام گریست و «انا لله» گفت و خدا را شکر کرد. از دیگران درباره ی او پرسیدیم گفته شد: این فرزند او حسن است و در آنوقت او را بیست و چند ساله حدس زدیم. آنروز بود که او را شناختیم و دانستیم که امام هادی علیه السلام، به امامت او اشاره داشت و او را جانشین خود قرار داد. (1) . برخی افراد با دیدن این روایات و نظایر آن، توهم «بداء» و تغییری در اراده ی خداوند تعالی نسبت به جانشینی امام هادی علیه السلام برای شان حاصل می شود. غافل از آنکه حکم و اراده ی الهی در امر امامت هیچ تغییری نمی پذیرد و تصریحات پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام، هرگز در مورد هیچ امامی قابل تردید نیست. با توجه به چنین اصلی است که نحوه ی برخورد راویان این گونه روایات را، باید ناشی از جو نا متعادل تبلیغاتی در دوران حکام بنی عباس دانست که از هیچ فتنه انگیزی سرباز نمی زدند. و نحوه ی برخورد امام علیه السلام را باید برخوردی حکیمانه بشمار آورد که با هر کس بر حسب ظرفیت او، و مناسب با کیفیت تفکر او سخن می گفتند، تا از گمراهی او جلوگیری شود.
    ص:34
    ________________________________________
    1- 32. کافی، جلد 2، صفحه ی 115 - اعلام الوری، صفحه ی 351.
    صفحه 35] و کلام ایشان مبنی بر لزوم شکری تازه، برای ایجاد امری تازه، از ناحیه ی خداوند را، باید به خاطر رفع مشکل عقیدتی و اجتماعی شیعه توسط خداوند دانست که با رساندن مرگ ابوجعفر مشکل بسیاری از مردم را که گمان می کردند تنها فرزند بزرگتر امام پیشین است که می تواند جانشین او گردد، از بین برده و انحصار امامت در حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را از همه ی جهات روشن و بدون مانع ساخت.




    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    برخی افراد با دیدن این روایات و نظایر آن، توهم «بداء» و تغییری در اراده ی خداوند تعالی نسبت به جانشینی امام هادی علیه السلام برای شان حاصل می شود. غافل از آنکه حکم و اراده ی الهی در امر امامت هیچ تغییری نمی پذیرد و تصریحات پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام، هرگز در مورد هیچ امامی قابل تردید نیست. با توجه به چنین اصلی است که نحوه ی برخورد راویان این گونه روایات را، باید ناشی از جو نا متعادل تبلیغاتی در دوران حکام بنی عباس دانست که از هیچ فتنه انگیزی سرباز نمی زدند. و نحوه ی برخورد امام علیه السلام را باید برخوردی حکیمانه بشمار آورد که با هر کس بر حسب ظرفیت او، و مناسب با کیفیت تفکر او سخن می گفتند، تا از گمراهی او جلوگیری شود.
    ص:34
    ________________________________________
    1- 32. کافی، جلد 2، صفحه ی 115 - اعلام الوری، صفحه ی 351.
    صفحه 35] و کلام ایشان مبنی بر لزوم شکری تازه، برای ایجاد امری تازه، از ناحیه ی خداوند را، باید به خاطر رفع مشکل عقیدتی و اجتماعی شیعه توسط خداوند دانست که با رساندن مرگ ابوجعفر مشکل بسیاری از مردم را که گمان می کردند تنها فرزند بزرگتر امام پیشین است که می تواند جانشین او گردد، از بین برده و انحصار امامت در حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را از همه ی جهات روشن و بدون مانع ساخت.




    امضاء


صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi