جایگاه تأمین امنیت در جامعه اسلامی تراز کجاست؟
تأمین امنیت جامعه اسلامی و مقابله با برهم زنندگان امنیت در سیره اهلبیت (ع) جایگاه بسیار بااهمیتی دارد. در این باره وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) دولت اسلامی را در مدینه بنا نهاد و با اینکه این دولت نوپا بود و دشمنان بیرونی بسیاری داشت، ولی از امنیت مدینه و دفاع از آن بههیچوجه غافل نبود. چند غزوه رسول خدا (ص) که خود آن وجود مقدس در آن حضور دارد و فرماندهی میکند، در مقابله با برهم زنندگان امنیت مدینه و دارالاسلام است؛ چه کسانی که از بعد روانی امنیت را تهدید میکنند و چه کسانی که از نظر فیزیکی و فعالیت آشوبگرایانه اختلال در امنیت کشور اسلامی پدید میآورند.
چه نمونههای تاریخی میتوان برای آن برشمرد؟
پیامبر بزرگوار ما بر یکی از یهودیان بسیار متنفذ که دارای قلعه و قبیله بود به نام کعب بن اشرف که با سرودن اشعاری امنیت روانی جامعه را به خطر انداخته بود، چنان خشم گرفت که او را محکوم به اعدام فرمود و به قیمت به خطر انداختن جان ۵ نفر از مسلمانان، برای اعدام این فرد خبیث و اجرای حکم خدا اقدام کرد.
پیامبر بزرگوار ما همچنین در تعقیب ابوسفیانی که برای غارت و حمله به حومه مدینه و ایجاد رعب و وحشت بعد از جنگ بدر اقدام کرده بود، بهسرعت عکسالعمل نشان میدهند. نیروهای نظامی فراهم میکند و به تعقیب ابوسفیان میپردازد که یک کشاورز را کشته بود و کشتزارهای او را آتش زده بود. اگرچه حضرت به ابوسفیان دست پیدا نکرد، ولی نشان داد چقدر برای امنیت مدینه حساس است.
شرور و سارقی به نام کرز بن جابر فهری که به اطراف مدینه حمله کرده و گلههایی را غارت کرده بود، شخص رسول خدا (ص) در رأس شماری از اصحاب به تعقیب او پرداختند و تا منطقه بدر به دنبال او رفتند اگرچه به کرز بن جابر دست پیدا نکردند، ولی درس بزرگی به تمام اشرار و کسانی که قصد به هم زدن امنیت مدینه را دارند داد که حضرت اینقدر حساس است که خود به عرصه میآید و تا مسافت طولانی به تعقیب آنها میپردازد.
کرز بن جابر خود بعد از مدتی به مدینه آمد و عذرخواهی و توبه کرد و اسلام آورد و پیامبر عذر و توبه او را پذیرفت و در عداد اصحاب آن حضرت درآمد. بعداً خود او فرماندهی سریعهای را برای تعقیب اشراری دارد که به اسلام خیانت کرده بودند. ۸ نفر از قبیله بنی اورینه به مدینه آمدند، به ظاهر اعلام کردند قصد اسلام آوردن دارند، پیامبر استقبال کرد و اسلام را به آنها عرضه داشت.
حالشان با هوای مدینه سازگار نبود و بیمار شدند و حضرت آنها را به اطراف مدینه جایی که شتران زکات نگهداری میشدند فرستاد و افرادی که تحت امر پیامبر (ص) آنجا را اداره میکردند مأمور شدند اینها را پرستاری و مراقبت کنند تا حالشان بهبود پیدا کند. این افراد بعد از بهبودی، نمکدان را شکستند و افرادی را که از طرف پیغمبر به آنها رسیدگی کرده بودند را ناجوانمردانه کشتند. حتی در چشمان آنها خار فرو کردند و بعد کشتند و تعدادی از اموال بیتالمال و شترهای زکات را غارت کردند و گریختند. پیامبر (ص) کرز بن جابر فهری را با شماری به تعقیبشان فرستاد و، چون بر آنها دست پیدا کردند و به مدینه آوردند آیه نازل شد که اینها با خدا و رسول او محاربه کردند. کسانی که امنیت را به خطر انداختند و ایجاد وحشت کردند، قصاص شدند، چشم انسان کور و اعدام شدند. این مجازات سنگین وقتی انعکاس پیدا کرد دیگر احدی از افراد شرور و اخلالگران امنیت جامعه جرأت پیدا نکردند که دست به چنین اقداماتی بزنند.