صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: اصالت مهدویت و شخصیت وجودی امام مهدی (عج) از تولد تا غیبت

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مدعیان مهدویت


    همان گونه که از عصر بودا تا زمان حاضر بسیاری بوده اند که ادعای پیغمبری و نبوت داشته اند بسیاری نیز پیدا شده اند که مدعی مهدویت گردیده اند. فی المثل از جمله کسانی که مدعی پیامبری شده اند مسیلمه در سال نهم هجرت و از اهل یمامه بود و ادعا می کرد او با پیامبر اسلام در رسالت شریک است. دیگری بیان بن سمعان بود که با ادعای الوهیت، عده ای ناآگاه را به دور خود جمع کرد و نیز از این قبیل است:سبحاح بنت حارث (در آخر عهد پیامبر اسلام) طلیحه بن خویلد اسدی (پس از رحلت حضرت رسول) محمد بن عبدالله بن مثنی، عامر بن یزید معروف به خداش، ابن منصور عجلی (معتقد به عروج حضرت علی علیه السلام بود) مغیره بن سعید (معاصر خلافت هشام بن عبدالملک) [21] .به طور کلی این موضوع چنان اهمیت
    پیدا کرد که اعتضاد السلطنه از رجال عهد قاجاریه را بر آن داشت تا به تألیفی در این مورد اقدام ورزد به نام المتبنیین یا طبقات المضلین و در آن کلیه کسانی را که ادعای پیغمبری داشته اند تا عصر خود [ صفحه 73] جمع آوری کرده است و الحق از عهده اینکار نیز به خوبی برآمده است.غرض از تمهید این مقدمه آن بود که روشن شود وقتی افرادی پیدا می شوند که ادعای پیغمبری و حتی الوهیت نمایند بی تردید مدعی امام زمان بودن و منجی بشریت شدن نیز در میان آنان یافت می شود. نام برخی از مدعیان مهدویت بدین قرار است:شریعی: نامش حسن و کنیه اش ابو محمد و از صحابه امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهماالسلام بود. وی اول کسی است که چنین ادعایی نمود.منجی خارجی مصری: وی مطلع از احکام نجومی بود و از آینده خبر می داد. در سال که خروج کرد می گفت مهدی موعود است و عنقریب مالک مصر خواهد شد. تعداد مریدانش 133 نفر بودند.محمد بن تومرت: در مغرب زمین به ادعای مهدویت خروج کرد. در برخی از تواریخ نسبت وی را چنین آورده اند، محمد بن عبدالله بن الرحمن بن هود بن خالد بن تمام بن عدنان بن صفوان بن سفیان بن جابر بن عطاء بن ریاح بن یسار بن عباس بن محمد بن الحسن بن امیر المومنین علیه السلام و الصلوهمولدش سوس: (از اقصا بلاد مغرب) بود و در ایام جوانی در عراق عرب نزد امام محمد غزالی و ابوالحسن طبرانی علم آموخت و در زهد و تقوا معروف خاص و عام شد و در علوم شرعیه و اصول فقه
    و کلام مهارت کامل پیدا کرد.






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    این بطوطه مردی مجهول النسب و الحال را نقل می کند که در بلاد شام ادعای مهدویت کرد و به پیروان خود وعده تمالک و تسخیر شهرهای شام را داد و میان آنها تقسیم کرد، او به هر یک از مریدانش برگهایی از زیتون داد و آنان را به تسخیر شهرها فرستاد و همه را به کشتن داد.محمود: مردی عالم و منسوب به طایفه نقطوی است. در سده شش پس از هجرت از پسخان از توابع گیلان ظاهر گشت. وی تمامی شرایع و مصحف انبیاء را مطابق عقیده ی خویش تأویل می کرد و خود را مهدی موعود می دانست وی گفت من [ صفحه 74] همانم که پیامبر اسلام بر ظهور او خبر داده است و اینک دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم منسوخ و نوبت دین محمود است و گفته اند:رسید نوبت زندان عاقبت محمود گذشت آن که عرب طعنه بر عجم می زدمنقول است که خواجه حافظ شیرازی نیز بر کیش محمود است و چون محمود بسیار بر ساحل رود ارس گذر داشته، حافظ فرموده:ای صباگر بگذری بر ساحل رود ارس بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس بر طبق اقوال، محمود خود را در خم تیزاب کشته است.سید اشرف الدین ابراهیم: از سادات و عباد بود. در اواسط عمر خود سفری به خراسان کرد و در همانجا ساکن شد و بر اثر کراماتی که داشت مریدانی به دور او جمع شدند و گفتند او جز مهدی آخرالزمان نیست.سید شرف در جنگی که سال 663 با مغولان کرد کشته شد.امیر تیمورتاش بن ابی چوبان: در عهد سلطان ابو
    سعید بهادر خان ظهور کرد و چون پاره ای از دشمنان خود را برانداخت نخوتی در دماغش پیدا شد و با اغوای جمعی سکه و خطبه به نام خود زد و خود را مهدی آخر زمان خواند.عباس: مردی به نام عباس از غماره که رودی است در نجد ادعای مهدی موعود کرد. گروهی به تابعیت از او برخاستند. به دستور وی بسیاری از بازارهای فارس سوخته شد. وی در راه مراجعت از فارس به دست پیروان خود کشته شد.سید فلاح: مسقط الراس او واسط و از شاگردان شیخ احمد بن فهد از اکابر صوفیه اثنا عشریه بود. در سال 828 ظهور کرد و تمامی اعراب خوزستان مانند شوشتر، دزفول و هویزه را به اطاعت از خود وادار کرد. وی با آنکه برخی از اطرافیانش او را منع می کردند اظهار می داشت مهدی موعود است و ظهور خواهد کرد. چون ادعای وی به گوش استادش (احمد بن فهد) رسید به قتل او فتوی داد. هنگام اجرای حکم، او قرآن مجید بیرون آورد و بر آن سوگند خورد و اظهار ندامت کرد. [ صفحه 75] تویزی: در سال هشتم از هجرت در دوران سلطان یوسف بن یعقوب مردی از طایفه متصوفه به نام تویزی در رباط ماسه ظاهر گشت و ادعای مهدویت کرد، اما چیزی نگذشت که مردی از طایفه بنی سکساک در خفا او را کشت.مهدی مصری: در سال 1798 میلادی مطابق با 1213 هجری که ناپلئون بناپارت در حال تصرف مصر و نواحی اطراف بود به وی خبر دادند که مهدی نامی در مصر خروج کرده و مردم را اغوا کرده و گفته است از طرف خداوند
    مأمور است تا کفار را از مصر بیرون کند.ناپلئون پس از اطلاع بر این امر فوجی را مأمور دفع او کرد. پیروان مهدی مصری در برابر توپ و تفنگ ناپلئون تاب نیاورده شکست خوردند و خود او نیز مفقودالاثر گشت. [22] .






  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مخالفان و منکران وجود مهدی

    با آنکه مسئله مهدی منتظر چنان در میان دانشمندان اهل سنت شهرت داشته، و موضوع به قدری مسلم بوده است که نمی باید جای تردید برای کسی باقی گذارد. مع الوصف جای بسی تعجب و مایه کمال تأسف است که موضوع به این روشنی را برخی از متعصبان آنها مخدوش نموده اند و کسانی مانند احمد امین و المهدی و المهدویه فی الاسلام، و سعد محمد حسن در المهدویه فی الاسلام، و فرید وجدی در دائر المعارف خود مسلم وطنطاوی در تفسیر الجواهر، و محمد عبدالله عنان در مواقف حماسمه، و غیر اینان، پس از گذشت چهارده قرن از این واقعیت، تمام مطالب کتابهای خود را نادیده گرفته، و مسئله مهدی را افسانه ای پنداشته اند که فقط شیعه معتقد به آن است!» [23] اینک به گروهی دیگر از این مخالفان می پردازیم.ابن حزم اندلسی: (متوفی 456 ه) وی از نخستین کسانی است که در این راه [ صفحه 76] پیشقدم است و در کتاب خود بنام الفصل تهمتهایی زده است که خود منشاء انحراف عقاید دیگران به ویژه معاصران اهل سنت شده است.همچنین در تألیف دیگر خود به نام جمهره انساب القریش صفحه 61 با گستاخی می نویسد: حسن عسکری آخرین امام رافضیان است و او اولاد نداشت!خطیب بغدادی: (463) در تاریخ بغداد (ج 7 ص 366) می گوید ابو محمد الحسن بن علی و دیگر ذکر از نام
    فرزند ایشان نمی آورد.ابوالفرج جوزی: (597) نیز در تألیف خود موسوم به المنتظم به فرزند امام حسن عسگری علیه السلام اشاره ای ندارد.ابن کثیر شامی: (774) در تاریخ خود البدایه و النهایه (ج 11) حتی نامی از امام حسن عسگری علیه السلام نمی برد.ابن خلدون: (808) مولف اثر معروف مقدمه، وی به طور کلی منکر همه احادیث مربوط به مهدی علیه السلام در تمامی منابع معتبر و صحیح اهل سنت است و با استدلالهای واهی آنها را مورد انتقاد قرار می دهد. البته گفتار او در این مورد با مهدی فاطمی سردودمان سلاطین فاطمی مصر که خود بدانها منتسب بوده خلط شده و مبهم به نظر می رسد زیرا در جایی دیگر عقیده دارد که شخصی به نام مهدی از اهل بیت قیام خواهد کرد.علاءالدوله سمنانی: به نقل از جامی در شواهد النبوه می گوید: محمد بن الحسن العسکری متولد شد و به مقام قطبیت رسید و سپس وفات یافت. [24] .ابن حجر هیثمی (مکی) در صواعق محرقه آنجا که از امام زمان نام می برد.می گوید وی در مدینه پنهان شد و از نظرها غائب گردید و معلوم نشد کجا رفت!کار رسوایی این عده معدود که شاید از انگشتان دست تجاوز نمی کنند به آنجا رسید که محدث بزرگ ملاعلی قاری از علمای ایشان کتابی به نام الرد علی من حکم و [ صفحه 77] قضی بان المهدی الموعود جاء و مضی تألیف کرد. [25] .شبهات دیگر: با آنکه در مسلم بودن وجود مبارک حضرت مهدی اختلافی نیست و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به ظهور شخصی که هم نام اوست در آخرالزمان تصریح کرده است. معهذا هنوز پاره ای
    نسبت به برخی از جزئیات مردد و مشکوکند. فی المثل در قول ضعیفی که از سنت نقل شد. مهدی علیه السلام را همان عیسی علیه السلام می دانند و به این حدیث استناد می ورزند که: لامهدی الا عیسی بن مریم.ابن حجر بنا به روایتی که ترمذی در سنن خود روایت کرده حضرت مهدی علیه السلام را از فرزندان امام حسن مجتبی علیه السلام می دانند.برخی به خلاف گفته پیامبر حضرت مهدی را همنام پدر پیامبر اکرم علیه السلام می دانند یعنی عبدالله.برخی فرق در گذشته که امروز دیگر اثری از آنها نیست در شخص حضرت مهدی علیه السلام شک کرده اند چنانکه فرقه ای از کیسانیه می گفتند محمد بن حنفیه، مهدی علیه السلام است و فرقه ای پسر او ابو هاشم عبدالله را.برخی از اصحاب مغیره بن سعید معتقد بودند او زنده است و در کوهی که در نزدیکی مکه است و علمیه نامیده می شود منتظر خروج است.فرقه ناووسیه، که منکر فوت حضرت صادق شده و ایشان را مهدی موعود می دانستند.اسماعیلیه خالصه، پسر امام صادق علیه السلام یعنی اسماعیل را مهدی علیه السلام دانسته و معتقد بودند زنده است.واقفیه، که حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را مهدی علیه السلام می دانستند.محمدیه، که پسر امام حضرت علی النقی علیه السلام یعنی محمد را امام قائم می دانستند.عسگریه، که امام حسن عسگری علیه السلام را غایب قائم می دانستند. [26] . [ صفحه 78]






  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مسأله سرداب


    از طعن هایی که مستقیما بر شیعه و غیرمستقیم بر مهدی علیه السلام وارد شده موضوع سرداب است که گفته شده امام زمان در آنجا غائب شده و از همانجا ظهور می کند، و مسائلی نظیر آن مانند گفتار ابن خلدون در
    مقدمه، که در بحث از اثنا عشریه می نویسد شیعیان عقیده دارند که امام دوازدهم ایشان یعنی محمد بن الحسن العسکری که او را مهدی می خوانند وارد سرداب خانه خود در رحله! و هنگامی که مادرش بازداشت شد! همانجا غائب گردید! و تاکنون منتظر او هستند.هر شب بعد از نماز مغرب اسبی را آورده جلو سرداب مزبور می ایستن، و او را به نامش صدا می زنند و از وی می خواهند که خروج کند. ابن بطوطه در رحله اش محل سرداب را در رحله و قرمانی در اخبارالدول، در بغداد می دانند، اما عالمان شیعی نظیر امینی در الغدیر و سید محمد سعید (هندی) در الامام الثانی عشر می گویند داستان سرداب زشت ترین و نارواترین تهمتی است که به شیعیان زده شده است. در این مورد باید گفت آن قسمت از خانه امام عسگری که حضرت مهدی را پس از وفات پدرش در آنجا دیده اند و الناصر لدین الله خلیفه عباسی نیز آن را تعمیر نمود برای شیعیان قابل احترام است و اگر این قسمت حالت سرداب مانندی داشته خود سرداب برای شیعیان امتیازی ندارد بلکه به جهت بخشی از خانه ای است که متعلق به امام حسن عسکری علیه السلام است. [27] سخن را با بیانی از امام باقر علیه السلام به اتمام می رسانیم: «شنیدیم ابوجعفر امام باقر علیه السلام می فرمود: هر پرچمی که پیش از قیام قائم برافراشته شود صاحبش طاغوت است.» [28] .



    پاورقی
    [1] کلیات خمسه نظامی، ص 9.
    [2] خورشید مغرب، ص 19.
    [3] همان، ص 18.
    [4] دانشمندان عامه و مهدی موعود، ص 40.
    [5] نجم الثاقب، ص 28-48.
    [6] نور، 55.
    [7] هود، 86.
    [8] قصص، 5.
    [9] انبیاء، 105.
    [10] ترجمه یوم الخلاص، (روزگار رهایی)
    ص 14.
    [11] انجیل لوقا، فصل 12، بندهای 35 و 36.
    [12] تورات، اشعیانبی، فصل 11 بندهای 10 -1.
    [13] عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزبور 37، بندهای 12-9 و 18-17.
    [14] جاماسب نامه، ص 121.
    [15] اوپانیشاد، ص 737.
    [16] ترجمه یوم الخلاص، ص 13-14.
    [17] دایره المعارف فارسی، ج 1 ص 609.
    [18] خورشید مغرب، ص 214-193.
    [19] ترجمه یوم الخلاص، ص 251.
    [20] ترجمه یوم الخلاص، ص 257-258.
    [21] مدعیان نبوت و مهدویت، ص 52-105.
    [22] همان مأخذ، ص 222-279.
    [23] دانشمندان عامه و مهدی موعود، ص 22-31.
    [24] النجم الثاقب، ص 134.
    [25] دانشمندان عامه و مهدی موعود، ص 32-36.
    [26] النجم الثاقب، ص 102-115 (یادآور می شود مولف کتاب به کلیه اشکالات پاسخ داده است.)
    [27] کتاب غیبت، ص 122.
    [28] کتاب غیبت، ص 122.







  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    پاورقی

    [1] کلیات خمسه نظامی، ص 9.
    [2] خورشید مغرب، ص 19.
    [3] همان، ص 18.
    [4] دانشمندان عامه و مهدی موعود، ص 40.
    [5] نجم الثاقب، ص 28-48.
    [6] نور، 55.
    [7] هود، 86.
    [8] قصص، 5.
    [9] انبیاء، 105.
    [10] ترجمه یوم الخلاص، (روزگار رهایی)
    ص 14.
    [11] انجیل لوقا، فصل 12، بندهای 35 و 36.
    [12] تورات، اشعیانبی، فصل 11 بندهای 10 -1.
    [13] عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزبور 37، بندهای 12-9 و 18-17.
    [14] جاماسب نامه، ص 121.
    [15] اوپانیشاد، ص 737.
    [16] ترجمه یوم الخلاص، ص 13-14.
    [17] دایره المعارف فارسی، ج 1 ص 609.
    [18] خورشید مغرب، ص 214-193.
    [19] ترجمه یوم الخلاص، ص 251.
    [20] ترجمه یوم الخلاص، ص 257-258.
    [21] مدعیان نبوت و مهدویت، ص 52-105.
    [22] همان مأخذ، ص 222-279.
    [23] دانشمندان عامه و مهدی موعود، ص 22-31.
    [24] النجم الثاقب، ص 134.
    [25] دانشمندان عامه و مهدی موعود، ص 32-36.
    [26] النجم الثاقب، ص 102-115 (یادآور می شود مولف کتاب به کلیه اشکالات پاسخ داده است.)
    [27] کتاب غیبت، ص 122.
    [28] کتاب غیبت، ص 122.






صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi