❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ویژه نامه ماه مبارک رمضان *فصل عاشقی *
- ویژه نامه روزبیست و سوم ماه مبارک رمضان*...
- ویژه نامه روزبیست و ششم ماه مبارک رمضان*عطر...
- ویژه نامه روز سوم ماه مبارک رمضان❀آبشار...
- ویژه نامه روز شانزدهم ماه مبارک رمضان* بهار...
- ویژه نامه روز سیزدهم ماه مبارک رمضان {ضیافتی...
- ماه مبارک رمضان در ائینه ادبیات و سخنان زیبا
- متن متحرک ماه مبارک رمضان
- تصاویر زیبا و گرافیکی ویژه ی دعای روز هشتم...
- تصاویر متحرک ویژه دعای روز هفدهم ماه مبارک...
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
اگرچه در سحرگاهی شنیدی ناخوش احوالم
ولیکن در شب احیا فرستادی به دنبالم
"رئوف بالعباد" من بیا دستم بگیر امشب
که دیگر من نخواهم زد لگد بر بخت و اقبالم
تو دادی آب و نانم را شدم جلد یکی دیگر
زمین خوردم نفهمیدم ببین زخم پر و بالم
به مهرت آشنا هستم یقینا می شناسی ام
مرا از در مران مولا که من مهمان هر سال ام
بدا بر حال زار من ندارم چشم گریانی
نظر کن بر دلم یاحق و رحمی کن بر این حالم
ندارم راه پیش و پس مردد مانده ام حالا
به داد من برس یا رب که شیطان کرده اغفالم
شدم شرمنده ات وقتی خلوص نیتم گم شد
مرا از چشمت اندازد ریا در بطن اعمالم
میان ندبه و "جوشن" هوای جبهه ها کردم
چه شد آخر که جا ماندم ز یاران سبکبالم
حسین جانم حسین جانم نمی افتد ز لب هایم
که من خود مرثیه خوان ذبیح بین گودالم
به قدری نوحه سر دادم که مویم شد سپید آخر
قتیل روضه ی چنگ و النگوها وخلخالم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ماه رمضان يه فرصته، يا بهتر بگيم، يه شروع دوباره؛
يه شروع براي سفره هايي که به رنگ نان و خرما!
شروع شنيدن نجواي زيباي «ربنا» سرسفره هامون!
يه شروع براي شب هاي استجابت دعا!
يه شروع براي پرواز، پروازي در ملکوت!
شروعي براي قرآن به سر گرفتن و الغوث الغوث سردادن!
يه شروع دوباره براي بندگي!
اي کاش بتونيم عظمت ماه رمضان رو درک کنيم.
رسول خدا(ص) مي فرمايد: « اگر بنده خدا مي دانست که
ماه رمضان چيست، دوست مي داشت که تمام سال، رمضان باشد.»(1)
واقعاً خوشا به حال کساني که
عظمت اين ماه رو درک مي کنند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
معارفی از جزء شانزدهم قرآن کریم
مأموریت عجیب دو پیامبر
شانزدهمین قسمت از مجموعه مقالات معارفی از قرآن کریم به آیاتی از جزء شانزدهم این کتاب الهی اختصاص دارد. به مانند بحثهای پیشین این بار هم ابتدا آیاتی از این جزء مطرح و سپس به نکات و معارفی از آنها اشاراتی میکنیم.
مأموریت عجیب دو پیامبر
وَ أَمَّا الجِْدَارُ فَکاَنَ لِغُلَامَینِْ یَتِیمَینِْ فیِ الْمَدِینَةِ وَ کاَنَ تحَْتَهُ کَنزٌ لَّهُمَا وَ کاَنَ أَبُوهُمَا صَلِحًا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَن یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ یَسْتَخْرِجَا کَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ وَ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی(82- کهف)
و اما داستان دیوار که متعلق به دو پسر یتیم این شهر بود و زیر آن گنجی برای آنها وجود داشت و پدرشان مرد صالحی بود. پروردگارت میخواست وقتی که آنها بالغ شدند، آن گنج را از زیر دیوار خارج کنند. این لطفی از جانب پروردگارت بود و من این کار را از پیش خود نکردم.
این آیه، پرده از راز یکی از سه مأموریتی بر میدارد که موسی به همراه خضر علیهمالسلام و به رهبری او انجام دادند. آنها در این مأموریت، دیوار در حال تخریبی را بازسازی کردند(1) و وقتی موسی علیهالسلام از سرّ این کار سوال کرد؛ خضر علیهالسلام پاسخ داد: گنجی در زیر این دیوار نهفته که متعلق به دو بچه یتیم است. خدا اراده کرد تا زمانی که اینها بزرگ میشوند و آن را استخراج میکنند گنجشان محفوظ بماند. چون پدر آنها مرد صالحی بود ما مأمور شدیم دیوار را بازسازی کنیم تا مبادا گنج ظاهر شود و اموال این یتیمها به خطر افتد.(2)
نکته عجیب در این داستان: چون پدر این دو بچه یتیم، انسان صالحی بود خدا دو پیامبر را مأمور میکند تا از اموال فرزندان او محافظت کنند.
نکته عجیبتر اینکه: امام صادق علیهالسلام فرمود: « انه کان بینهما و بین ذلک الأب الصالح سبعة آباء»(3) آن مرد صالح، جد هفتم این دو یتیم بود.
نتیجه اینکه: کسی چند صد سال قبل میزیسته؛ چون انسان صالح و متدینی بوده است خداوند متعال به دو پیامبر خود که یکی از آنها نیز اولوالعزم است مأموریت میدهد تا از اموال دو یتیم در نسل او مراقبت کنند و این امر بسیار شگفت انگیز است
زیانکارترین انسانها چه کسانیاند؟
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالاً(103)الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُُمْ فیِ الحَْیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یحَْسَبُونَ أَنهَُّمْ یحُْسِنُونَ صُنْعًا(104- کهف)
بگو: [میخواهید] شما را از زیانکارترین مردم با خبر کنم؟ آنها کسانیاند که تمام سعی و تلاششان در زندگی دنیا به هدر رفته با این حال خیال میکنند کار خوبی انجام میدهند.
این آیه از کسانی خبر میدهد که در عمل از هر زیانکاری زیان کارترند و آنها کسانی هستند که در زندگی دنیا هم از عمل خود بهره نگرفتند؛ چون «ضلال سعی» همان خسران و بینتیجگی عمل است(4) و چون اینها علاوه بر غفلت از ضرر، آن را سود هم تلقی میکنند از این رو به زیانکار ترین افراد لقب گرفتهاند.
خسران و خسارت در کسب و کارهایی صورت میگیرد که به منظور سود انجام میشود و وقتی خسران تحقق مییابد که کاسب به غرضی که از تلاش خود داشته، نرسد؛ بلکه مقداری از سرمایه هم نابود شود و یا حداقل منفعتی عاید او نگردد در نتیجه سعیش بینتیجه شود. و این همان است که آیه شریفه آن را «ضلال سعی» خوانده است.(5)
اگر کسی ضرر کرد و فهمید ضرر کرده است به فکر چاره افتاده و سعی میکند که جبران کند؛ اما بیچاره کسی که ضرر میکند و گمان میکند که دارد سود میبرد. چنین کسی چون امیدی به بازگشت و جبرانش نیست پس در حقیقت زیانکار تر از او هم کسی پیدا نمیشود.
آنگاه در دو آیه بعد ریشه این وارونه انگاری آنها را چنین بیان میکند که: آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان کافر شدند و دیدار [قیامت و محاسبه اعمال] را به وسیله او منکر شدند و آیات من و پیامبرانم را به باد استهزاء و تمسخر گرفتند.
خدا عنایت میکند؛ اما تو هم تکانی بخور!
وَ هُزِّی إِلَیْکِ بجِِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا(25- مریم سلام الله علیها)
تکانی به این تنه نخل بده تا برایت رطب تازه فرو ریزد.
این سخن زمانی به مریم سلام الله علیها گفته میشود که او برای دنیا آوردن فرزندش از مسجد فاصله گرفته و پای تنه نخلی خشکیده نشسته است. وقتی فرزندش به دنیا میآید به او گفته میشود تو این نخل خشکیده را تکان بده به قدرت الهی این تنه، صاحب رطب تازه شده و بر تو فرو میریزد.(6)
نکته قابل توجه در این داستان
برای خدایی که نخل خشکیده را پر ثمر کرده و آن را در یک چشم بر هم زدن، صاحب رطب تازه میکند؛ بی شک ریختن آنها و در دسترس قراردادنشان نیز ممکن بود؛ اما این جریان به ما میآموزد که قرار نیست تمام امور بشر حتی برگزیدگان الهی(7) از راه امدادهای غیبی اداره شود. کمکهای ویژه و امدادهای غیبی الهی که از مسیر غیر عادی و ناشناخته نصیب برخی میشود حقیقتی است انکار ناپذیر؛ اما این بدان معنا نیست که چون خدا میتواند پس بشر بابد دست روی دست گذاشته و فقط منتظر غیب باشد.
انسان باید بداند که این عنایتها به مانند سایر اموری که از خداوند متعال صادر میشود تحت مدیریت حکمت الهی قرار دارند و هر کجا که حکمتش اقتضاء کند انسان را به امداد غیبی یاری میکند.
راه محبوب شدن در بین مردم
إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ سَیَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَانُ وُدًّا(96- مریم سلام الله علیها)
بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام میدهند، [خدای] رحمان به زودی برای آنان محبتی [در دلها] قرار خواهد داد.
کلمه «وُدّ» و «مودّت» به معنای محبت است. این آیه شریفه وعدهای زیبا از ناحیه خدای متعال است به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح میکنند که به زودی محبت آنها را در دلها قرار میدهد. همانگونه که در آیه نمایان است این بشارت را مقید به قیدی نکرده است از این رو دلیلی ندارد که ما آن را منحصر در فرد خاصی کنیم و یا آن را مربوط به بهشت یا قلوب همه مردم در دنیا و یا مقید به قیود دیگری کنیم.(8)
به عبارت دیگر آیه مطلق است و پیامش این است هر کس اهل ایمان و انجام عمل صالح باشد خداوند محبت او را در دل دیگران انداخته و او بدون اینکه قدمی در این جهت برداشته باشد محبوب دیگران میشود.در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آ له آمده است: هنگامی که خداوند کسی از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئیل میگوید من فلان کس را دوست دارم او را دوست بدار! جبرئیل هم او را دوست خواهد داشت. سپس در آسمانها ندا میدهد کهای اهل آسمان! خداوند فلان کس را دوست دارد او را دوست بدارید! که به دنبال آن، همه اهل آسمان او را دوست میدارند؛ آنگاه پذیرش این محبت در زمین نیز منعکس میشود.
و هنگامی که خداوند کسی را دشمن بدارد به جبرئیل میگوید من از او متنفرم، او را دشمن بدار! جبرئیل هم او را دشمن میدارد. سپس در میان اهل آسمانها ندا میدهد که خداوند از او متنفر است او را دشمن دارید! همه اهل آسمانها از او متنفر میشوند؛ آنگاه این تنفر در زمین نیز منعکس میشود.(9)
اصلیترین عامل سختیهای آزار دهنده
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعَا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنیِّ هُدًی فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَ لَا یَشْقَی(123)وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً وَ نحَْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ أَعْمَی(124- طه)
خداوند متعال به آدم و حوا فرمود: از بهشت به سوی زمین فرود آیید که برخی از شما دشمن برخی دیگرند. زین پس هرگاه از سوی من هدایتی به شما رسید، اگر کسی از هدایتم پیروی کند، نه گمراه میشود و نه به مشقت و رنج میافتد و اگر کسی از هدایت من که سبب یاد نمودن من در همه امور است، روی بگرداند برای او زندگی تنگ و سختی خواهد بود و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.
از این فراز شریف چند مطلب فهمیده میشود:
1. اگر کسی از هدایتگران الهی که انسان را به سوی خدا و آن کمال مطلق هدایت میکنند پیروی کند؛ نه گمراه میشود و نه به مشقت و رنج میافتد.
2. اینکه به طور مطلق فرموده «گمراه و شقی نمیشود» میرساند که هم ضلالت و شقاوت دنیایی از او نفی شده هم آخرتی.
3. به جای اینکه بفرماید «و من لم یتبع هدای؛ و هر که هدایت مرا پیروی نکند» فرمود: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی» تا به علت حکم اشاره کند و معلوم شود که علت تنگی معیشت در دنیا و کوری در روز قیامت، فراموش کردن خدا و اعراض از یاد او است.(10
4. آرامش غیر از آسایش است. آسایش راحتی تن است و آرامش راحتی جان. پیام آیه ناظر به سلب آرامش در صورت غفلت از یاد خداست؛ چون بسیارند کسانی که از یاد خدا اعراض کردهاند؛ اما غرق در ثروت و امکانات و آسایشند؛ ولی همانطور که میبینیم و آیه به آن اشاره دارد این افراد از آن آرامش روحی «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »(11) بهرهای ندارند.
5. اصولاً تنگی زندگی بیشتر به خاطر کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی است، دلیل آن هم عدم اطمینان به آینده و ترس از نابود شدن امکانات موجود و وابستگی بیش از حد به جهان ماده است؛ ولی آن کس که به خدا ایمان دارد و دل به ذات پاک او بسته، از همه این نگرانیها در امان است.(12)
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
شرح دعای روز شانزدهم توسط آیت الله مجتهدی
*دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان
«اَللّهُمَّ وَفِّقْنى فیهِ لِمُوافَقَةِ الاْبْرارِ وَجَنِّبْنى فیهِ مُرافَقَةَ الاْشْرارِ وَآوِنى فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلى دارِ الْقَرارِ بِاِلهِیَّتِکَ»
خدایا موفقم دار در این ماه به همراهى کردن با نیکان و دورم دار در آن از رفاقت با اشرار و جایم ده در آن به وسیله رحمت خود به خانه قرار و آرامش به معبودیت خود ای معبود جهانیان!
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ وَفِّقْنى فیهِ لِمُوافَقَةِ الاْبْرارِ» میگوید: خدایا کاری کن که من با افراد خوب موافقت کنم. مثلاً اگر در جایی رأیگیری است. اگر شخصی خوب است با او موافقت کنم و اگر بد است، به او رأی ندهم و در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به افراد خوب رأی بدهم. در رأیگیری نگاه کنیم ببینیم چه کسی آدم خوبی است و خدمت خدا میکند به او رأی دهم، نه به آنهایی که به ما قول پست و مقام دادهاند.
وی در ادامه به فراز بعدی دعا اشاره میکند و میگوید: «وَجَنِّبْنى فیهِ مُرافَقَةَ الاْشْرارِ» خدایا کاری کن من با بدها رفیق نشوم. جوان با الوات ـ حتی اگر پسر عمویش باشد ـ رفاقت نکند. حال چون «رحم» است، سلام و احوالپرسی کند؛ اما رفاقت نکند. نمیشود قطع «رحم» کرد اما از متدینین رفیق انتخاب کنید.
این عالم ربانی در ادامه با اشاره به یک حدیث اظهار میکند: حواریون به حضرت مسیح (ع) گفتند که ما به چه کسانی رفاقت کنیم و حضرت مسیح فرمود: با 3 نفر، اول کسی که نگاه به او تو را به یاد خدا بیندازد. دوم کسی که حرف میزند علم شما را زیاد میکند. سوم کسی که با عملش رغبت شما به آخرت را زیاد کنید.
وی ادامه داد: هر کسی انسان را یاد خدا نمیاندازد و حتی هر عالمی هم یاد خدا را زنده نمیکند. از امام صادق (ع) سؤال کردند که آیا اینکه نگاه کردن به عالم عبادت است، صحت دارد؟ و امام در پاسخ فرمودند که کلیت ندارد. نگاه کردن به صورت عالمی عبادت است که تو را به یاد خدا بیندازد.
آیتالله مجتهدی تهرانی تصریح میکند: حدیث داریم که پیش هر عالمی ننشینید مگر اینکه شما را از چند چیز به چند چیز دعوت کند؛ از شک به یقین، از ریاکاری به اخلاص، از رغبت به دنیا به زهد در دنیا.
وی تأکید میکند: با کسی نشست و برخاست کنید که دارای علم باشد و در مباحثهها چیزی به شما بیاموزد و با کسی مجالست و مباحثت کنید که دارای علم باشد و در مباحثهها چیزی به شما بیاموزد و مجالست و مباحثت با کسی که سواد ندارد بیفایده است. با کسی که علم میداند ولو اگر عمامه ندارد گفتوگو و رفاقت کنید.
این استاد بزرگ اخلاق ادامه میدهد: رفاقت با کسی که اهل عبادت و مستجاب است را سفارش میکنم. کسی که اهل نماز شب، زیارت، دعا و انجام مستحبات است.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه در شرح «وَآوِنى فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلى دارِ الْقَرارِ بِاِلهِیَّتِکَ» بیان میکند: خدایا به رحمت خودت من را در بهشت جای بده. به خدایی خودت. از خدا میخواهیم که به حق خدایی خودش، ما را در بهشت جای بده.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
خدایا! تو را سپاس که دیگر بار، عمرم به دیدار این لحظه ها نائل شد.
تو را سپاس که نفس هایم فرصت دوباره رسیدن به این هوای هستی بخش را پیدا کردند.
من باز پیراهن نیایش و توحید بر تن می کنم و به خانه تو می آیم؛
به بزم بی ریایی که سفره از کرامت و عطای بی پایان تو دارد
و تمام بزم ها و آراستگی ها را از چشمم می اندازد.
خدایا! اینک در می زنم، در را به رویم باز کن
که شتابان به فراخوان میهمانی تو آمده ام؛
با دست های فقیری که دستان ثروتمند تو را می جوید.
دستم را بگیر و مرا در کنار این مجلس انس بنشان!
خداوندا! مرا با من و با خود آشنا کن و رخصت مهرورزی دوباره ام ببخش!
ساقیانه، روبه روی من بنشین و دلبرانه، با من سخن بگو
که اینک، خروش و غلغله هستی همه از سر عشق است
و حدیث با تو پیوستن و از ساغر تو جرعه نوشیدن، ورد لب هاست.
محرمانه با تو می گویم: دوباره در خلوت هایم پدیدار شو،
دوباره در اشک های قنوتنم شعله ور باش،
دوباره تسبیح ها و ذکرهای نیمه شبم را بی وقفه پاسخ ده،
دوباره «الغوث» و «ربنای» عاجزانه ام را اجابت کن
که من سر از پا نشناخته و دوان دوان، از همه عالم گریخته ام
و به اینجا که تویی، آمده ام.
ما در خلوت به روی غیر ببستیم
از همه باز آمدیم و با تو نشستیم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
روزه بى ارزش
قال امیرالمومنین علیه السلام
«کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظما
و کم من قائم لیس له من قیامه الا السهر و العناء.»
امام على علیه السلام فرمود:
چه بسا روزهدارى که از روزهاش جز گرسنگى و تشنگى بهرهاى ندارد
و چه بسا شب زندهدارى که از نمازش جز بیخوابى و سختى سودى نمىبرد.
(نهج البلاغه، حکمت 145)
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)