صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 25 , از مجموع 25

موضوع: اشعار ولادت با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,749
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    هيچ کس زيباتر از تو يوسف زهرا نديد
    دلبر کنعان تو را بهر تماشا برگزيد

    حاتم از احسان به شهرت آمد و يوسف ز حُسن
    حُسن و احسان را کسي جز پيش تو يکجا نديد


    خاک پايي از گدايان تو را حاتم گرفت
    زين سبب احسان او را عالم و آدم شنيد

    سايه اي از سايه ات افتاد بر آئينه اي
    خطي از آن سايه نقش يوسف کنعان کشيد

    چون گِل پاک تو را دست خدايي مي سرشت
    ذرّه اي از خاک تو افتاد و حُسن آمد پديد

    يوسف آل عبايي فاطمه سر مست تو
    چهره اي زيباتر از رويت خدا کي آفريد


    ميهمانان زليخا دست خود بُبريده اند
    هر که رخسار تو را ديد از هر دو عالم دل بريد

    تا برون آيي ز خانه پشت در صف بسته اند
    يک مدينه بر خريدت با همه هستي رسيد


    منهم از خيل خريداران تو هستم ولي
    دست خالي آمدم بر درگهت با صد اُميد

    تو همان وجه خدايي و کريم اهل بيت
    قامت هستي براي سجده بر پايت خميد


    جود و ايثار و سخاوت ريزه خواران توأند
    عشق را ديدم که مستانه به سويت مي دويد

    شاعر : علی اکبر رشیدی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,749
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    ای ماه آسمانیِ ماه خدا! حسن
    خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن

    روز نخست نقش جمال تو را کشید
    نقاش حسن با قلم ابتدا حسن


    از شرم آفتاب رخت خفت آفتاب
    در پشت کوه‌ها و پس ابرها حسن

    ترسم از این که عقل، خدا خوانَدَت به جهل
    از بس که دیده در تو جمال خدا حسن


    از کائنات نغمۀ آمین شود بلند
    دست تو تا بلند شود بر دعا حسن

    افکنده گل صحیفۀ حسنت چو باغ گل
    از بوسه‌های پشت هم مصطفا حسن


    روح نبی، روان علی، قلب فاطمه
    گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن

    از صد هزار فیض مسیحا نکوتر است
    دردی که با دعای تو گردد دوا حسن


    باب تو باب حاجت ارباب حاجت است
    ای عالمی به کوی تو حاجت روا حسن

    جسم مسیح نه که روان مسیح هم
    می‌گیرد از تبسم گرمت شفا، حسن


    گر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهد
    بهر نجات خلق کند اکتفا حسن

    گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی
    از بس که داده بوسه دهان تو را حسن


    یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب
    یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن

    وقتی که جای دست خدا می‌شوی سوار
    حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن


    باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش
    تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن

    باید نبی زیارت حُسن تو را کند
    در لاله‌زار وحی به صبح و مسا حسن

    زوار توست جان و رواقت بهشت دل
    بالله بوَد مدینۀ تو قلبها حسن

    گنجد چگونه عرش به یک گوشۀ بقیع؟
    ای گوشه‌ای ز خاک تو عرش عُلا حسن


    روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟
    جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن

    صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه
    صبر تو داد دین خدا را بقا حسن


    از بامداد اول خلقت تو بوده‌ای
    بنیانگذار نهضت کرب و بلا حسن

    آل نبی تمام کریمند و تو شدی
    مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن

    خلقند میهمان و تویی میزبان خلق
    ملک وجود آمده مهمان سرا حسن

    عمری اگر که بند ز بندم جدا کنند
    حاشا که لحظه‌ای ز تو گردم جدا حسن


    وهابیان به زائر تو راه بسته‌اند
    سد می‌کشند دور مزار تو، یا حسن

    بیچاره‌های کوردل پست، غافلند
    دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن

    دشمن چو دید خُلق خوشت را به خنده گفت:
    غیر از تو کیست صاحب خلق خدا؟ حسن

    سوگند می‌خورم به خدا نیست ناامید
    هر کس که آورد به تو روی رجا حسن


    دست بریدۀ پسر کوچکت بس است
    در حشر بر نجات همه ماسوا، حسن

    هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو
    دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن



    شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,301
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,073
    مورد تشکر
    4,337 در 2,037
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ما را غلام کوی حسن آفریده اند
    مبهوت و مات روی حسن آفریده اند

    ما را پیاله نوش شرابش رقم زدند
    مست از خم و سبوی حسن آفریده اند

    خورشید را به این همه نقش و نگارها
    از طلعت نکوی حسن آفریده اند


    روشن ز نور روی مهش گشته روزها
    شب را اسیر موی حسن آفریده اند


    آری ز مقدمش همه جا بوی گل گرفت
    گل را ز رنگ و بوی حسن آفریده اند


    از انبیاء و اولیا همه را صف به صف ببین
    مدهوش خلق و خوی حسن آفریده اند

    میل نگاه هر چه گدایان شهر را
    ولله سمت و سوی حسن آفریده اند

    امضاء




  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,749
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    نیمه ماه رسید و قمری می آید
    خبر آمد که مبارک سحری می آید


    ماه در لاک خودش رفت و نیامد بیرون

    تا شنید از خود او ماه تری می آید

    رفت خورشید پی کار خودش تا گفتند:
    صبح خورشید ز سمت دگری می آید


    حاتم از فرط نداری به گدایی افتاد

    تا شنید از همه بخشنده تری می آید

    ای کرم زاده، کرم پیشه، کریم بن کریم

    ای علی زاده ی از ریشه کریم بن کریم


    ای حسن نام و حسن خلق و حسن جلوه حسن
    کرده الطاف تو یک عمر به من جلوه حسن

    همه را با کرم ات مست گدایی کردی

    عبد بودی و خدا خواست خدایی کردی


    لطف تو آمد و دلهای ولایی را برد
    کرم ات آبروی حاتم طایی را برد

    آنقدر جود نمودی که دلم بی تاب است
    هر کجا اسم شما هست گدایی باب است


    دو سه باری همه زندگی ات بخشیدی

    دشمن ات را تو به بخشندگی ات بخشیدی

    تو در اوجی و به پایین نظرها داری
    تو عزیزی و به مسکین نظرها داری


    به همه از کرم و لطف شما خیر رسید
    کرم ات، هم به محبان تو، هم غیر رسید

    سفره انداختی و این همه مهمان داری

    تو خودت معجره ای، آیۀ قرآن داری


    یک جهان عبد و گداهای پریشان داری
    فکر کردم نکند ملک سلیمان داری!

    مثل موسایی و اعجاز عصایت جاری است
    نه نگفتی به کسی، دست عطایت جاری است


    چه کسی مثل تو اعجاز مسیحا دارد؟
    چه کسی مثل تو یک مادر زهرا دارد؟

    چه کسی مثل تو باباش ولی الله است؟
    هر که شد منکر آقاییِ تو گمراه است


    ای کریمان همه در پیش عطایت بی چیز
    ای کرامت ز وجود حسناتت لبریز

    به جهانی همه دم لطف و عطای تو رسید
    چه کسی در کرم و جود به پای تو رسید؟

    اسم تان آمد و گل های زمین وا شده اند
    پیش پاهای شما جن و ملک پا شده اند

    ای که در طایفۀ جود، کریم ات خواندند
    مثل بسم الله رحمن رحیم ات خواندند


    پای این سفره نشاندید و بفرما گفتید
    باز انعام رساندید و بفرما گفتید

    سر این سفره به والله نشستن دارد
    روی ارباب خداییش که دیدن دارد


    پسر شاه شدن شاه شدن هم دارد
    پسر ماه شدن ماه شدن هم دارد

    ای کریم از تو ما هر چه بگویید رسید
    دل من از تو به سر منشاء توحید رسید


    مهدی صفی یاری




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,749
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    زیر پایش خدا غزل می ریخت
    غزلی را که از ازل می ریخت

    آن امامی که تا سحر امشب
    روی لبهای من غزل می ریخت

    شب شعر مرا چه شیرین کرد
    بین هر واژه ای عسل می ریخت

    آن که در جیب کودکان یتیم
    قمر و زهره و ذحل می ریخت

    آن کریمی که در پیاله دهر
    هرچه میریخت لم یزل می ریخت

    از همان کوچه ای که رد می شد
    حسن یوسف در آن محل می ریخت

    تیغ خصمش ولی به وقت نبرد
    رنگ از چهره اجل می ریخت

    شتر سرخ را به خون غلطاند
    لرزه بر لشگرجمل می ریخت

    آن امامی که روز عاشورا
    از لب قاسمش عسل می ریخت
    ...



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi