فصل دوم: هم گرایی مسلمانان در باور داشت مهدویت
1. نظریه ابن خلدون و هم گرایی
اشاره
قبل از ورود به بحث لازم است نظریه ابن خلدون که مدعی است « اندیشه مهدویت ناهمخوان با نظریه همگرایی است » مورد کنکاش و امعان نظر قرار گیرد.
ابن خلدون در کتاب خود فصلی را تحت عنوان « فاطمی منتظر » باز کرده ونظریه خود را پیرامون مهدویت مطرح کرده و گفته است:
« بدان ! مشهور میان تمامی اهل اسلام در گذشته اعصار آن بوده که می باید در آخر زمان مردی از اهل بیت ظهور کند که دین را یاری نموده، عدل را ظاهر می نماید... در این باره به احادیثی احتجاج می شود که پیشوایان گفته اند، اما منکران نیز در این باره سخن رانده اند و چه بسا به اخباری دیگر، با آن مخالفت کرده اند » (3)
ص:66
________________________________________
1- تورات کتاب زبور، مزامیر 96 بند های 10 -13
2- تورات کتاب اشعیا نبی، باب 11 بند ها 1- 5
3- ابن خلدون، عبدالرحمان، تاریخ ابن خلدون، ج 1 فصل 52 ص 245
پرسش ها و اشکالاتی که از کلام ابن خلدون برداشت می شود بطور کلی در دو قسم قابل پی گیری است:
1. ضعف روایات مهدوی و عدم شایستگی برای این که مبنای اعتقادات مسلمانان قرار گیرد.
2.ناهمخوانی باور به مهدی منتظر با نظریه ای که ابن خلدون برای چگونگی پیدایش دولت ها و حکومت ها دارد که بر عصبیت و همگرایی استوار است.
اما در قسمت نخست اشکال،ابن خلدون بعد از طرح مطالبی پیرامون مهدویت به اسناد روایات مهدویت که تعداد آن ها را بیست و سه تا بر شمرده، می پردازد و بر اساس قاعده تقدم جرح بر تعدیل،همه آن ها را به غیر از چهار روایت رد می کند.