صفحه 10 از 14 نخستنخست ... 67891011121314 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 138

موضوع: اتحاد و همگرایی در پرتو مهدویت و مو عود گرایی

  1. Top | #91

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فصل دوم: هم گرایی مسلمانان در باور داشت مهدویت
    1. نظریه ابن خلدون و هم گرایی
    اشاره
    قبل از ورود به بحث لازم است نظریه ابن خلدون که مدعی است « اندیشه مهدویت ناهمخوان با نظریه همگرایی است » مورد کنکاش و امعان نظر قرار گیرد.
    ابن خلدون در کتاب خود فصلی را تحت عنوان « فاطمی منتظر » باز کرده ونظریه خود را پیرامون مهدویت مطرح کرده و گفته است:
    « بدان ! مشهور میان تمامی اهل اسلام در گذشته اعصار آن بوده که می باید در آخر زمان مردی از اهل بیت ظهور کند که دین را یاری نموده، عدل را ظاهر می نماید... در این باره به احادیثی احتجاج می شود که پیشوایان گفته اند، اما منکران نیز در این باره سخن رانده اند و چه بسا به اخباری دیگر، با آن مخالفت کرده اند » (3)
    ص:66
    ________________________________________
    1- تورات کتاب زبور، مزامیر 96 بند های 10 -13
    2- تورات کتاب اشعیا نبی، باب 11 بند ها 1- 5
    3- ابن خلدون، عبدالرحمان، تاریخ ابن خلدون، ج 1 فصل 52 ص 245
    پرسش ها و اشکالاتی که از کلام ابن خلدون برداشت می شود بطور کلی در دو قسم قابل پی گیری است:
    1. ضعف روایات مهدوی و عدم شایستگی برای این که مبنای اعتقادات مسلمانان قرار گیرد.
    2.ناهمخوانی باور به مهدی منتظر با نظریه ای که ابن خلدون برای چگونگی پیدایش دولت ها و حکومت ها دارد که بر عصبیت و همگرایی استوار است.
    اما در قسمت نخست اشکال،ابن خلدون بعد از طرح مطالبی پیرامون مهدویت به اسناد روایات مهدویت که تعداد آن ها را بیست و سه تا بر شمرده، می پردازد و بر اساس قاعده تقدم جرح بر تعدیل،همه آن ها را به غیر از چهار روایت رد می کند.
    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #92

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    برای پاسخ دادن به اشکال اول مواردی چند قابل ذکر است
    عملکرد دوگانه: ظاهرآ ابن خلدون برای تحقیق و بررسی اخبار و شناخت روایات صحیح و ضعیف، از آگاهی کافی برخوردار نیست، چنان که قواعد رجالی را که فقیهان و محدثان به کار می گیرند نمی داند، تا بتواند به پژوهش درباره سند روایات بپردازد. از این رو وی درباره روایات به شیوه ای قضاوت کرده که پیشتر هیچ یک از پژوهش گران محدث آن را انجام نداده اند. گذشته از این که راه های شناخته شده و ضوابطی که مورخان رعایت کرده اند ( و ابن خلدون هم جزء آنان به شمار می آید ) را در نظر نگرفته است. علاوه بر این، خود ملتزم به فراگیر بودن قاعده ای (تقدم جرج بر تعدیل در اسناد روایات ) که برای پیرایش و تنقیح روایات گفته، نیست ! روشن ترین دلیل آن است که ایشان برای اثبات نظریه ( نیاز حکومت به هم گرایی عصبیت ) خود روایت « ما بعث الله نبیآ الا فی منعه من قومه » را صحیح می داند در حالی که بنابر قاعده خود ساخته، ابن خلدون، روایت فوق ضعیف می باشد وباید رد شود.
    عدم ذکر تمامی احادیث: پس از بیان اخبار مهدویت، ابن خلدون خواننده را به این اشتباه می اندازدکه آن چه آورده تمام یا بیشتر روایاتی است که محدثان گفته اند ! وی می گوید: « همه احادیث را در حدتوان گردآوری کردیم»(1)
    ص:67
    ________________________________________
    1- ابن خلدون، عبد الرحمان، تاریخ ابن خلدون ج 1 فصل 52 ص 246
    اما وی جز بیست و هشت طریق، برای بیست و سه حدیث نیاورده است. همچنین روایاتی که در کتاب ها مورد تاکید ابن خلدون آمده است و در آن ها از نام مهدی یا از عصر ظهور سخن گفته شده، بیش از پانصد روایت با سند های گوناگون است.
    وجود روایات صحیح: ابن خلدون در پایان ذکر اخبار، اعتراف می کند که بنابر مبنای خودش، برخی از روایات صحیح است: ( این روایات چنان که دیدیم خالی از نقد نیست، مگر شمار اندکی.)(1)حتی با در نظر گرفتن قاعده ای که وی برای صحت احادیث بر آن اعتماد دارد، یعنی تقدم جرح بر تعدیل همین میزان سندهای صحیح کافی است که این اخبار را از شمار آحاد بیرون آورده و آن ها را به حد تواتر برساند.(2)
    ایراد مبنایی: قاعده ای که وی برای پژوهش و ارزیابی حدیث بدان معتقد است و می گوید: که جرح مقدم بر تعدیل است به رد بسیاری از احادیث صحیح مسلم و بجاری خواهد انجامید اما ابن خلدون این کار را خوش ندارد. از این رو کوشیده است که این چالش را چنین حل کند که بگوید: ( روایات هر دو صحیح ؛ اجماعی بوده، همین برای جبران ضعف سند برای احادیث بخاری و مسلم کافی است.(3)
    اما اگر مقصود وی آن است که هر چه اجماع مسلمانان باشد، مصمون از اشتباه است این امر به طور گسترده در باور مهدویت، به طور ویژه در برخی روایات مربوط به مهدی وجود دارد زیرا بسیاری از بزرگان و علماء اسلامی متواتر بودن اخبار مهدی را ادعا کرده اند. حتی برخی ادعا دارند تمامی مسلمانان معتقدند که این باور برخوردار از اجماع است. شاید آن چه ابن خلدون در آغاز سخنش درباره مهدی فاطمی می گوید ؛ ( مشهور میان تمامی اهل اسلام در طی اعصار گذشته... ) اشاره به این اجماع باشد. بنابراین هیچ تفاوتی میان صحیح بخاری و مسلم با اخبار مهدی از جهت اجماع وجود ندارد. اما اگر مقصود ابن خلدون این باشد که باور به مهدی و احادیثی که در این باره است از اجماع برخوردار نمی باشند، گفته می شود سخنان وی بر خلاف سخنان عالمانی است که در این باره مطلب نوشته اند اینان از کسانی که مورد اندیشه مهدویت ادعای اجماع کرده اند، یا کسانی که در مدعی اند احادیث مهدویت
    ص:68
    ________________________________________
    1- ابن خلدون، عبدالرحمان، تاریخ ابن خلدون ج 1 فصل 52 ص246
    2- العمیدی، سامر هاشم، دفاع عن الکافی، ج 9 ص 23
    3- ابن خلدون، عبدالرحمان، تاریخ ابن خلدون، ص 245
    متواتر است را نام برده اند. در این باره نزدیک به سی تن از عالمان متخصص را می توان نام برد که ذکر نام و بیان سخنان ایشان، ما را از بحث مختصر در این باره خارج می سازد.(1)
    امضاء



  4. Top | #93

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اما اشکال دوم ( عدم هم خوانی اندیشه مهدویت با نظریه هم گرایی ) و پاسخ آن
    ابن خلدون نظریه هم گرایی را پایه و اساس شکل گیری حکومت ها وتداوم آن ها می داند نظریه همگرایی ایشان همان عصبیت است که خاستگاه نژادی و قومی دارد.
    ایشان پس از بیان این مطالب، اشاره می کند که اندیشه و باور به مهدی با نظریه ای که پیشتر ارائه کرده هم خوانی ندارد، وی هنگامی که از آبادی های نخستین و دولت ها و ملک و خلافت های فراگیر سخن گفته بدین باور رسیده است که پیدایش دولت ها بر اساس نظریه عصبیت ( هم گرایی قومی ) است:
    « سخن و باور درستی که می بایست آن را بپذیری، این است که فراخوانی به دین یا حکومتی ممکن نیست مگر آن که توان و قدرت همگرایی وجود داشته باشد. تا دین یا حکومت بتواند موفق گردد و دیگران قادر باشند از آن دفاع کنند، تا خواست خداوند در این باره اجرا شود پیشتر با دلایل قطعی که به تو نشان دادیم، چنین نظریه ای را استوار کردیم »(2)
    سپس نظریه خود ساخته خود را با مساله مهدویت تطبیق داده و تشکیل حکومت جهانی توسط حضرت مهدی را بعید می شمارد:
    « عصبیت و هم گرایی قومی فاطمیون ( بلکه تمامی قریش ) در آخرالزمان و در عصر ظهور در تمامی سرزمین ها از بین رفته است و امت های دیگری وجود دارند که هم گرایی آنان برتر از هم گرایی قومی قریش است، حتی اگر بپذیریم در حجاز ( مکه، ینبع و مدینه ) هنوز مدعیان از قریش باشند... اگر ظهور مهدی درست باشد، دلیلی وجود ندارد که بتوان دعوت کند، مگر به واسطه هم گرایی و عصبیت قریش تا بدین وسیله خداوند دل هایشان را به هم پیوند زده، از مهدی پیروی کنند تا وی بتواند شوکت و
    ص:69
    ________________________________________
    1- المقدم، محمد احمد اسماعیل، المهدی و فقه اشراط الساعه ص 130
    2- ابن خلدون، عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، ص136
    قدرت لازم را به دست آورد. اما در غیر این صورت به دلایل درستی که برشمردیم... چنین کاری غیر ممکن است.»(1)
    برای این که مقصود از به کارگیری نظریه عصبیت، برای رد اندیشه مهدویت روشن شود باید اصل نظریه ابن خلدون بیان گردد.

    امضاء



  5. Top | #94

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تعریف عصبیت
    عصبیت رابطه ای اجتماعی _ روحی است که آگاهانه یا نا آگاهانه افراد معینی را به هم ربط می دهد و بر قرابت و نزدیکی مادی و معنوی استوار است. این ارتباط، مستمر است و هر گاه خطری پیش آید که افراد را به گونه ای شخصی یا گروهی تهدید کند، هم بستگی آشکار شود و پیوند محکم تر گردد.(2)
    امضاء



  6. Top | #95

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    گسترش محدوده عصبیت
    « در آغاز هم گرایی میان افراد قبیله ای به وجود می آید که دارای نسبت واحدی هستند اما گاه این محدوده تنگ، گسترش می یابد و نسبت هایی همچون دوستی و هم پیمانی با قبایل دیگر را در بر می گیرد که ارتباط نسبی با هم ندارند بدین سبب، قبایل غالبآ برای دفع این خطرها، دست به هم بستگی می زنند و پیمان دوستی می بندند.»(3)
    بی شک این نکته روشن است که هم گرایی قومی و نژادی همیشه دارای عملکرد مثبت جهت تشکیل حکومت و دوام آن نیست بلکه برخی مواقع بالعکس می شود. یعنی هم گرایی قومی عامل منفی جهت انقراض یا پای نگرفتن یک حکومت می گردد، جهت اثبات این مساله می توان به شواهد تاریخی و انبیاء پرداخت که از ناحیه ملیت و قوم خود به شدت مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند.
    در این باره شاهدیم نخستین کسانی که در پی شکست دادن رسول خدا بر آمدند، قوم و عمو زادگان پیامبر بودند، اما پیامبر بر اینان به وسیله انصار پیروز شد که پیشتر هیچ ارتباط و دوستی با رسول خدا
    ص:70
    ________________________________________
    1- همان ص 128
    2- الجابری، محمد عابد، فکر ابن خالدون العصبیه والدوله ص 245
    3- الجابری، محمد عابد، فکر ابن خالدون العصبیه والدوله ص 112
    نداشتند، حتی در آغاز کار ارتباط سببی نیز وجود نداشت.(1) قرآن از دیگر پیامبران با ما سخن می گوید که از نزدیکان و خواص خود بدترین انواع اذیت و آزار را دیدند.
    امضاء



  7. Top | #96

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    « و این قوم عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند و پیامبر او را نافرمانی نمودند و از فرمان هر ستمگر دشمن حق پیروی کردند. »(2)
    مثلآ در مورد اذیت و آزار شدن رسول خدا توسط عمویش ابولهب در سنن بیهقی چنین نقل شده است:
    « طارق بن عبدالله محاربی می گوید: روزی در محل کسب و کار بودم که دیدم رسول (ص)خدا از بازار ذی حجاز می گذشت و لباسی سرخ بر تن داشت، شنیدم فرمود:ای مردم بگویید « لا اله الا الله » تا رستگار شوید، اما مردی در پی ایشان بود که به طرف رسول خدا سنگ پرت می کرد. در نتیجه پاهای رسول خدا خونین شده بود و می گفت:ای مردم ! از سخن این شخص پیروی نکنید زیرا دروغ گو است ! پرسیدم: وی کیست که با سنگ بدو می زند ؟ گفتند: عمویش عبدالغزی ابولهب فرزند عبدالمطلب است »(3)
    امام مهدی نیز هنگام ظهور از ناحیه نژاد و قومیت خود که قریش و اعراب باشند نیز مورد بی مهری قرار گرفته و به خاطر همین حضرت با آنان به شدت برخورد می کند ؛
    امام صادق فرموده است:
    « اذا خرج القائم لم یکن بینه وبین العرب و قریش الا السیف، ما یاخذ منها الا السیف » (4)
    « هر گاه قائم قیام نمود بین او و اعراب و قریش جز شمشیر نخواهد بود و جز شمشیر از آنان نمی گیرد.»
    امضاء



  8. Top | #97

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    باز حضرت فرموده است:
    « کیف انتم لو ضرب اصحاب القائم الفساطیط فی مسجد الکوفه ثم یخرج الیهم المثال المستانف امر جدید علی العرب شدید »(5)
    ص:71
    ________________________________________
    1- شمس الدین زین الدین، شبهادت مهدوی دوران ما، ص 40
    2- هود (11) آیه 59-60
    3- بیهقی، السنن الکبری ج 6 ص 2021
    4- نعمان، محمد، کتاب الغیبه، ص 234 ج 21
    5- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52 ص 365 ج 142
    « حال شما چگونه است زمانی که یاران مهدی خیمه ها را در مسجد کوفه به پا کنند و سپس امام مهدی برای مردم برنامه ای نو بر اساس امری جدید ارائه دهد و برای اعراب سختگیر می باشد. »
    پس بنابراین نظریه ابن خلدون در هم گرایی عصبیت، نظریه جامع و کاملی نیست و نمی توان با آن نظریه یک قاعده کلی درست کرد و در صورت فقدان آن شکل گیری انقلاب و نهضت ها نیز استواری و تداوم آن ها را از بین برود.
    امضاء



  9. Top | #98

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ارتباط نظریه هم گرایی باانکار مهدویت

    چنان که پیشتر گفتیم ابن خلدون با یاری جستن از نظریه ای که برای پیدایش دولت ها گفته است در پی انکار مهدویت و نقش آن در هم گرایی است و اعتقاد دارد باور مهدویت، با نظریه او « که محکم است و بادلیل و برهان ثابت شده » ناهم خوان است. زیرا این نظریه ثابت می کند که هیچ جنبشی یا انقلابی نمی تواند پیروز شود مگر این که دارای هم گرایی باشد، هم گرایی که عامل بشری را برای انقلاب فراهم می آورد. زیرا مهمترین عامل در تقویت هم گرایی حسب و نسب است. پیوند نسبی « چنان که در توضیح نظریه گفتیم » اساس هم گرایی است. از این رو هم گرایی نیازمند منتسبان به حسب و نسب واحدی است که آماده از جان گذشتگی در راهی می باشند که رهبر هم قبیله ای ایشان به آن فرمان می دهد، اگر چنین وضعی را بر مهدی فاطمی تطبیق دهیم در خواهیم یافت هاشمیان و علویان « یعنی گروه فاطمیان که مهدی می توانددر قیامش به ایشان امید داشته باشد » قدرتشان از بین رفته و گروه شان از هم پاشیده است و منقرض شده اند. دیگر کسی از آن ها در یک جا و یک عقیده باقی نمانده اند، مگر اندکی که برای جنبش و انقلاب به کار نمی آیند و نمی توانند گروهی توانمند را تشکیل دهند که مهدی بتواند برای قیام خویش به ایشان امیدوار باشد چه رسد با این که بخواهد دولتی جهان گیر به دور از آفتی هم چون ستم و فساد ایجاد کند.(1)
    در پاسخ به اشکال ابن خلدون مطالب را چنین پی می گیریم:
    گر چه ابن خلدون به میزان تاثیر دعوت دینی برای بنیان دولت، و کارآیی ندای دینی اشاره می کند و فصل ویژه ای به این امر اختصاص داده وتو ضیح می دهد: عامل دینی، بر توان و قدرت دولت می افزاید ( همان گونه که هم گرایی قومی تاثیر گذار است ) در این مورد به دست آوردهای فتوحات اسلامی اشاره می کند. شمار پیکارگران مسلمان در جنگ یرموک، سی هزار و اندی بود در حالی که جنگ جویان رومی،
    ص:72
    ________________________________________
    1- شمس الدین زین العابدین، شبهات مهدوی دوران ما، ص 26
    چهارصد هزار نفر بودنند نیز در جنگ قادسیه، سپاهیان ایرانی حدود صد و پنجاه هزار نفر بودند اما مسلمانان سی هزار نفر بودند که این همه قدرت به خاطر هم گرایی دینی حاصل شده بود. اما نکته ای که نباید از آن غافل بود و به نو عی با نظریه هم گرایی عصبیت ابن خلدون هماهنگ است و از این طریق به نفی حکومت جهانی مهدویت می پردازد، مستقل نبودن دین و آموزه های دین در ایجاد اتحاد و وحدت است به تعبیر دیگر از نظر ابن خلدون، هم گرایی از منظر عصبیت ( هم گرایی قومی، نژادی ) دارای تاثیر مستقل است ولی دین و آموزه های آن نظیر مهدویت بطور مستقل نمی تواند هم گرایی ایجاد کند بلکه در کنار عصبیت دارای تاثیر می باشند. از این رو ابن خلدون در کتاب خویش فصلی را تحت عنوان « فی ان الدعوه الدینیه من غیر عصبیه لاتتم » (1)به این امر اختصاص داده و مهدویت را بدون عصبیت در ایجاد وحدت ناتوان قلمداد می کند.
    پس نتیجه نظریه و دلیل ابن خلدون را چنین می توان بیان کرد:
    هر نهضت و قیامی زمانی به پیروزی و هدف می رسد که عواملی بیرونی نظیر «عصبیت»، « دین » و « هم پیمانی» و... آن را پشتیبانی نماید، برخی از عوامل فوق نقش استقلالی دارند نظیر « عصبیت »و بعضی دیگر نقش تکمیلی دارند نظیر دین، یعنی « عصبیت » به تنهایی توان هم گرایی میان بنی آدم را دارد اما مقوله « دین » به تنهایی نمی تواند هم گرایی ایجاد نماید بلکه در کنار « عصبیت » دارای تاثیر هم گرایی است.
    بر این اساس وقتی که نژاد و قومیت امام مهدی که همان قریش، فاطمیون و علویان هستند، دارای جمعیت قابل توجه ای نمی باشند، پس یکی از عوامل مهم هم گرایی در مهدویت از میان رفته، اما عامل دیگر نظیر « دین» که نقش تبعی و تکمیلی را دارد نمی توان در نهضت و قیام امام مهدی (ع) نقش هم گرایی را ایفا نماید، پس می توان چنین نتیجه گرفت که نهضت امام مهدی جهت استیلاء بر جهان و تشکیل حکومت جهانی، غیر ممکن و بدور از منطق می باشد.
    در پاسخ گفته می شود:
    چنان که گفته شد، تاریخ صدر اسلام نمونه بارزی است برای رد نظریه عصبیت ابن خلدون، زیرا هم گرایی که در میان مردم صدر اسلام بود و سبب تقویت و تعمیق اسلام پویا و تازه تاسیس گردید از ناحیه انصار که از قومیت و نژاد پیامبر اکرم (ص) نبودند حاصل شد، و اسلام در مدت زمان کوتاهی، در گستره
    ص:73
    ________________________________________
    1- ابن خلدون، عبد الرحمان، تاریخ ابن خلدون
    و قلمروی وسیعی، گسترش پیدا کرد و قریش و قومیت رسول خدا نه تنها حمایت و همراهی نکردند بلکه در مقابل با کار شکنی و توطئه، در صدد امحای دین اسلام نیز بر آمدند و باز در فرآیند تاریخ اسلام پیروزی های فراوان لشگریان اسلام که با قومیت و موقعیت مختلف جغرافیایی در کنار هم جمع شده بودند، و با جان فشانی تمام به دفاع از اسلام و کیان اسلامی می پرداختند و با عده و عده قلیل بر عده و عده کثیر پیروز می شدند، همه حکایات از کار آمدی دین و آموزه های دینی در ایجاد هم گرایی و اتحاد در جامعه اسلامی دارد، پس نمی توان نظریه ابن خلدون را پیرامون هم گرایی، که عصبیت که به صورت مستقل تاثیر گذار بوده و نیز نقش دین « در هم گرایی » به صورت غیر مستقل بلکه با « عصبیت » تاثیر گذار می باشد، پذیرفت.
    امضاء



  10. Top | #99

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    2. جایگاه مهدویت و نقش آن
    اشاره
    گروه های مختلف اسلامی در اصل اعتقاد و باور به مهدویت اتفاق نظر و هماهنگی دارند اندیشه مهدویت، اندیشه ای فراگیر و فرا مذهبی است و همه گروه های اسلامی بدان اعتقاد قلبی دارند از این رو دو گروه عمده اسلامی یعنی اهل سنت و شیعه انکار امام مهدی و ظهور او را کفر و خروج از دین اسلام تلقی می نمایند. پیامبر اکرم فرموده است: « من انکر القائم من ولدی فقد انکرنی، »(1) « هر کسی که قائم از فرزندان مرا انکار کند در واقع مرا انکار کرده است.»
    باز فرموده است: « من انکر القائم من ولدی فی زمان غیبه مات میته جاهلیه » (2)« هر کس که مهدی قائم از فرزندان مرا در زمان غیبتش انکار کند به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. »
    همچنین در منابع اهل سنت آمده است که پیامبر اکرم فرموده باشند:
    « من کذب بالمهدی فقد کفر »(3) « هر کس مهدی را انکار کند به راستی کافر است »
    باز فرموده است:
    « من انکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد » (4)« هر کس ظهور مهدی را انکار کند، به آنچه بر محمد نازل شده کفر ورزیده است »
    ص:74
    ________________________________________
    1- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 51 ص 73،ج 20
    2- همان،ج21
    3- المبار الکفوری، تحفه الاحوذی، ج 6 ص 402
    4- قندوزی، ینابیع الموده ج 3 ص 295، باب 78، ج 1، فرائد السمطین، ج 2، ص 334
    روایات ذکر شده و امثال آن ها در منابع روائی و تاریخی شیعه و اهل سنت فراوان نقل شده که همه آن ها حکایت از اهمیت و خطیر بودن اندیشه مهدویت از منظر مسلمانان دارد

    امضاء



  11. Top | #100

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,335
    تشکر
    788
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    متواتر بودن روایات مهدویت

    هم چنین مهم بودن اندیشه مهدویت نزد اهل سنت و شیعه را می توان از ادعای تواتری که آز ناحیه علمای اسلامی شده برداشت کرد. این مهم در منابع مهم اسلامی آمده است.
    به عنوان مثال، حافظ ابو عبدالله گنجی شافعی در کتاب البیان گفته است:
    « تواترت الاخبار و استفاضت، بکثره رواتها عن المصطفی فی امر المهدی »(1)
    « احادیث پیامبراکرم پیرامون حضرت مهدی به دلیل راویان بسیاری که دارد به حد تواتر رسیده است. »
    ابن حجر عسقلانیدر کتاب « فتح باری » که در شرح « صحیح بخاری » نوشته است می گوید:
    «تواتر الاخبار بان المهدی من هذه الامه ان عیسی ینزل و یصلی خلفه »(2)
    « اخبار متواتر رسیده که مهدی از این امت است و عیسی از آسمان می آید و پشت سر مهدی نماز خواهد خواند.»
    ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می گوید: « اتفاق تمام فرقه های مسلمین است که دنیا و دین و تکلیف تمام نمی شود مگر با مهدی موعود »(3)
    در« اسعاف الراغبین » آمده است:
    « همانا اخبار متواتری از پیامبر اکرم رسیده است که مهدی قیام می کند و او از اهل بیت پیامبر است و زمین را پر از عدل و داد می کند. »(4)
    امضاء



صفحه 10 از 14 نخستنخست ... 67891011121314 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زیبایی، دانایی و نیکویی -- دکتر الهی قمشه ای
    توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* در انجمن فیلم
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-08-2017, 23:02
  2. هواپیمای ضد زیردریایی P-3 Orion (کابوس هولناک زیردریایی ها)
    توسط حسنعلی ابراهیمی سعید در انجمن عمليات ها
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 19-04-2016, 21:09
  3. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 14-10-2015, 12:28
  4. Root کردن چیست و چه کارایی هایی دارد ؟
    توسط رایکا در انجمن مقالات آموزش و ترفندها
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 29-03-2013, 23:00
  5. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 16:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi