2. آشفتگی فرهنگی
ا
________________________________________
1- مروج الذهب، ج 2، ص 332.
ص:111
معاویه به شدّت می کوشید تا فضای سیاسی _ اجتماعی جامعه را همواره آشفته سازد؛ زیرا روش او روش پادشاهان بود؛ نه خلافت. او نخستین خلیفه ای بود که از تخت استفاده کرد. او بر کاخ خویش نگهبانان بسیار گماشته بود و هرگاه میان مردم ظاهر می شد، از مأموران نظامی استفاده می کرد. سعید بن مسیّب درباره او گفت:
خدا او را نفرین کند. او نخستین کسی بود که خلافت را مانند پادشاهی در آورد.(1)
معاویه لباس حریر می پوشید. در ظرف طلا می آشامید(2) و... . باطن کارهای او دین زدایی و اسلام ستیزی بود. مطرف، پسر مغیره بن شعبه که از مهره های کلیدی معاویه بود، می گوید: باپدرم نزد معاویه رفته بودم. در بازگشت، دیدم پدرم به سختی ناراحت است. از او پرسیدم چه شده است؟ گفت: از نزد پلیدترین انسان می آیم؛ زیرا به او گفتم حال که کارت گرفته و به آن چه می خواستی رسیده ای، دیگر عدالت و خیرخواهی پیشه ساز؛ زیرا پیر و فرتوت نیز شده ای. فرزندان هاشم را رها کن و از دشمنی با آن ها دست بردار، تا نام نیکی از تو بر جای ماند. ولی او در پاسخم گفت: هرگز! هرگز! که نامی از من باقی بماند. ابوبکر سال ها خلیفه بود و رفت. تنها می گویند ابوبکر. عمر نیز هم چنین بود، ولی محمد هر روز پنج مرتبه نامش را بر بالای مناره ها فریاد می زنند و می گویند: « اَشهَدُ انَّ مُحَمَدا رسول اللّه» با این حال، چه نامی از من برجای
________________________________________
1- تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 165.
2- شرح نهج البلاغه، ج 5، ص 130.
ص:112
می ماند؟(1)
شاخص ترین معیارهای دین ستیزی او که پس از پیمان صلح شدت بیش تری نیز گرفت، به قرار زیر است: