اندرزها
مردی از امام مجتبی علیه السلام در زمینه سیاست پرسید، امام فرمود:
سیاست رعایت حقوق خدا و حقوق زندگان و مردگان این مردم است. امّا حق خداوند انجام دادن واجبات و دوری کردن از حرام های الهی است. حقوق زندگان نیز این است که وظیفه خود را نسبت به مردم انجام دهی و هرگز از خدمت به جامعه خود بازنمانی و همان گونه که زمامدار با تو با صداقت رفتار می کند، تو هم با او به اخلاص رفتار کنی و چون خویشانت از راه راست بیرون رفتند، آنان را به هدایت رهنمون شوی. اما حقوق مردگان بر تو آن است که از خوبی های آنان سخن بگویی و از زشتی هایشان چشم بپوشی؛ زیرا آنان نیز خدایی دارند که به حسابشان رسیدگی می کند.(1)
مردی به امام مجتبی علیه السلام عرض کرد: من شیعه شمایم. امام در پاسخ فرمود:
ای بنده خدا، اگر در انجام واجبات و دوری از گناهان از ما پیروی کردی راست می گویی، ولی اگر این گونه نیستی با این ادعای بزرگ بر گناهان خود افزوده ای ؛ زیرا شیعه ما از مقام والایی برخوردار است که تو اهل آن نیستی. پس نگو که من پیرو شما هستم، بلکه بگو من از دوستان و هواداران شمایم و با بدخواهانتان دشمنم.(2)
مردی از امام درباره علّت ناخوشایند بودن سفر مرگ پرسید، امام فرمود:
شما خانه آخرتتان را ویران کرده اید و خانه دنیایتان را آباد ساخته اید. بنابراین، روشن است که انتقال از جای آباد به جای خراب برایتان ناخوشایند است.(3)
مردی از امام خواست که دوستش باشد. امام فرمود:
________________________________________
1- مجموعه ورّام، ج 2، ص 301.
2- مجموعه ورّام، ج 2، ص 113.
3- بحارالانوار، ج 44، ص 110.
ص:151
با سه شرط می پذیرم: اول آنکه از من تعریف نکنی؛ زیرا من خودم را بهتر از تو می شناسم؛ دوم آن که مرا دروغگو ندانی؛ زیرا دروغگو هرگز عقیده درستی ندارد؛ سوم این که در حضور من از کسی غیبت نکنی.(1)
امام سوار بر مرکبشان از کوچه های مدینه می گذشت که مردی یهودی با لباسی ژولیده و آلوده جلو آمد. وقتی شکوه امام را دید، افسار اسب ایشان را گرفت و گفت: جدت رسول خدا فرموده است دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است، ولی می بینم تو با این که مؤمنی در بهشتی و در نعمت ها و دارایی های دنیایی به سر می بری و من که کافرم در زندان محرومیت و جهنمی از گرسنگی و فقر به سر می برم.
امام با بزرگواری و لبخندی ملیح، پاسخ گفت:
اگر جایگاه ما را در جهان دیگر بینی و از وعده های خداوندی که به ما ارزانی خواهد داشت، که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و از قلب و خاطر هیچ انسانی هم نگذشته، آگاهی یابی، خواهی دید که ما در این جهان در زندانیم و اگر به آن چه خداوند به تو و دیگر کافران وعده کرده است، که عذاب های دردناک و شکنجه های سخت می باشد، آگاهی یابی، خواهی دانست که اکنون در بهشت به سر می بری و از آسایش و نعمت زیستن برخورداری.(2)
________________________________________
1- تحف العقول، ص 236.
2- حیاه امام الحسن بن علی علیه السلام، ج 1، ص 194.
ص:152