صفحه 1 از 16 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 151

موضوع: آفتاب حسن : رویکردی تحلیلی به زندگانی امام حسن مجتبی (علیه السلام)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar. آفتاب حسن : رویکردی تحلیلی به زندگانی امام حسن مجتبی (علیه السلام)



    ابوالفضل هادی منش




    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    دیباچه
    پای درس انسان کامل و نیک سیرتی نشسته ایم تا رسم نیک بودن را بیاموزیم. امام مجتبی علیه السلام نوری از آفتاب نبوی و پرتوی از خورشید علوی است که بر پیشانی تاریخ بشریت می درخشد. او در خانه وحی دیده به جهان گشود ودر سایه مهر پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله وسلم و در دامان علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام پرورش یافت. در دوران زندگانی با برکتش، چون شمعی سوخت تا راه حقیقت را بر پویندگان آن بنمایاند و با گفتار و رفتارش راه و رسم زندگی را به همگان بیاموزد. او عابدترین و زاهدترین مردمان زمان خویش بود و همواره از خوف خدا می لرزید و چهره اش به سرخی می گرایید. کرم و سخاوتش زبانزد همگان بود. او در قلّه عزت بود و در برابر تهیدستان فروتنی می کرد. در جنگ ها در رکاب پدر در خط مقدم بر قلب دشمن حمله می کرد و شجاعتش بر دوست و دشمن آشکار می گشت.
    امام مجتبی علیه السلام سیاست مداری ژرف نگر و دوراندیش بود که چون بی یار و یاور گشت، سلاح صلح به دست گرفت و واقع بینانه و با تدبیر کامل، ستیز با دشمن را ادامه داد تا دغل کاری ها و نقشه های نفاق انگیز معاویه را بر همگان
    ص:4
    آشکار سازد. بردباری بود که زخم زبان ها را به جان خرید و با صبر سرخش فتنه ها را خاموش کرد.
    پژوهشگر ارجمند جناب حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل هادی منش کوشیده است گوشه هایی از زندگانی سراسر نور آن امام همام را برای شیفتگان و پویندگان راهش ارایه دهد. با سپاس از ایشان، مجموعه حاضر را به برنامه سازان پرتلاش تقدیم می کنیم.
    انّه ولیّ التوفیق
    اداره کل پژوهش
    مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما





    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    پیش گفتار
    در سال سوم هجرت، چهارمین عضو از خاندان عصمت در گستره گیتی رخ نمود و جهان را از فیض حضورش برخوردار کرد. او در برترین خانواده هستی رشد کرد و در محضر بزرگ آموزگاران بشر دانش آموخت. همواره او را در آغوش پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می یافتند که به وی مهر می ورزد و توجه به او را به دیگران سفارش می کند. هفت بهار بیش تر ندیده بود که دو سوگ بزرگ، دل مبارکش را فرسود؛ ماتم پیامبر و سوگ مادر. پس از این دو رویداد مهم، دوران خانه نشینی علی علیه السلام آغاز شد و او در این مدت و در دوره خلافت پدر نزدیک ترین دستیار و مددکار ایشان بود ؛ در جنگ ها حضور فعال داشت؛ قضاوت می کرد واز سوی علی علیه السلام به سخنرانی می پرداخت و نیز بسیاری از فعالیت های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه را هدایت می کرد.
    با شهادت حضرت علی علیه السلام امامت به او رسید و روزگار جان فرسا و دوران سخت زندگانی او آغاز شد. معاویه، دشمن سرسخت او و خاندانش تلاش گسترده ای را علیه او آغاز کرد و برای رسیدن به قدرت، از هیچ کوششی فروگذار نکرد. از این رو، میان معاویه و امام جنگ در گرفت، ولی معاویه با
    ص:6
    ترفندی مکارانه و در شرایطی سخت و پیچیده، صلح را بر امام حسن علیه السلام تحمیل کرد. امام با بردباری، برای جلوگیری از ریخته شدن خون مسلمانان، با معاویه صلح کرد و خلافت را به او واگذارد. شرط صلح این بود که معاویه، خلافت را پس از خود به امام و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم باز گرداند، ولی او با حیله گری تمام، فرزندش یزید را جانشین خود معرفی کرد. از آن جا که امام با جانشینی یزید _ که انسانی بسیار شهوت پرست و خام بود _ مخالفت جدی نشان می داد، معاویه تصمیم به قتل امام گرفت و در جنایتی هولناک، امام را به وسیله همسرش مسموم ساخت و به شهادت رساند. در مراسم دفن، امویان حتی اجازه ندادند که امام را در جوار بارگاه ملکوتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به خاک سپارند. از این رو، بنی هاشم پیکر مطهر فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را به ناچار در قبرستان بقیع به خاک سپردند. اکنون با گذشت قرن ها، آفتاب حسن در آسمان بقیع، شیفتگان حضرتش را به سوی خود می کشاند.
    این نوشتار در دو بخش سامان یافته است. بخش اول، سیری کوتاه در زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام است و در آن رویدادهای مهم زندگانی ایشان از کودکی تا ازدواج بررسی شده است. در ادامه، به ویژگی های ظاهری و اخلاقی _ رفتاری امام پرداخته شده و در فصل چهارم، فعالیت های امام پیش از امامت در چهار بعد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بررسی شده است. در فصل پنجم این بخش، شرایط و فعالیت های ایشان پس از امامت مورد بررسی قرار گرفته است. فصل هفتم، رویدادهای زمان شهادت و پس از آن را می کاود و در فصل هشتم، برخی از سخنان اخلاقی و آموزنده آن امام بزرگوار آورده شده است. در فصل پایانی این بخش نیز گلبرگی از کرامت های امام را
    ص:7
    آورده ایم.
    در بخش دوم؛ یعنی بخش همراه با برنامه سازان، به جایگاه والای امام مجتبی علیه السلام از دیدگاه های گوناگون نگریسته و پرسش هایی در زمینه زندگانی امام مجتبی مطرح کرده ایم. در پایان، آثار بیش تری در این زمینه برای مطالعه بیش تر برنامه سازان گرامی و دست اندکاران محترم رسانه معرفی شده اند.






    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بخش اول: سیری کوتاه در زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام
    اشاره
    بخش اول: سیری کوتاه در زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام
    زیر فصل ها
    فصل اول: با زلال کوثر
    فصل دوم: ویژگی های برجسته امام مجتبی علیه السلام
    فصل سوم: امام حسن علیه السلام در نگاه دیگران
    فصل چهارم: فعالیت های امام مجتبی علیه السلام پیش از امامت
    فصل پنجم: شرایط و فعالیت های سیاسی و اجتماعی دوران امامت
    فصل ششم: شرایط و فعالیت های فرهنگی
    فصل هفتم: شهادت امام مجتبی علیه السلام
    فصل هشتم: گزیده ای از سیره امام مجتبی علیه السلام
    فصل نهم: گلبرگی از کرامت های امام حسن علیه السلام
    ص:9
    فصل اول: با زلال کوثر
    اشاره
    فصل اول: با زلال کوثر
    زیر فصل ها
    شناس نامه
    ولادت
    نام گذاری
    کنیه و لقب ها
    عقیقه
    خاستگاه تربیتی امام مجتبی علیه السلام
    کودکی امام مجتبی علیه السلام
    جریان مباهله
    درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
    شهادت مادر
    نوجوانی و جوانی امام مجتبی علیه السلام
    ازدواج امام مجتبی علیه السلام
    فرزندان امام مجتبی علیه السلام
    شهادت پدر
    شناس نامه
    شناس نامه
    نام: حسن.
    کنیه: ابامحمد.
    لقب ها: سید، سبط، امین، حجت، نقی، زکی، مجتبی.
    پدر و مادر: امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام .
    ولادت: 15 رمضان المبارک سال سوم ه . ق.
    محل تولد: مدینه منوره.
    مدت عمر: 47 سال.
    زمان و مکان شهادت: 28 صفرالمظفر سال 50 ه . ق در مدینه.
    محل دفن: مدینه _ قبرستان بقیع.
    مدت امامت: 10 سال از سال 40 ه . ق تا 50 ه . ق.
    ولادت
    ولادت
    پانزده روز از ماه مهمانی خداوند گذشته بود که مدینه نور باران شد. نخستین غنچه گلستان علوی و فاطمی برشاخسار امامت شکفت و عالمی را غرق نور و سرور و شادمانی کرد. سپس مدینه در هاله ای از نور رخسار شست و پگاه سحر زیر بارش طلایی طلوع خورشید خندید و حسن علیه السلام هستی را مست حضورش ساخت. آن سال، سال سوم هجری بود.(1)
    ________________________________________
    1- علی بن عیسی بن ابی الفتح اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، دارالکتاب اسلامی، 1410ه . ق، ج 2، ص 139.
    ص:10
    نام گذاری
    نام گذاری
    نوزاد را به آغوش علی علیه السلام دادند و پرسیدند: او را چه می نامی؟ علی علیه السلام در پاسخ فرمود: من در نام گذاری بر رسول خدا پیشی نمی گیرم. آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، به خانه علی علیه السلام آمد و از چگونگی وضعیت نوزاد و مادر پرسید. سپس پیامبر قرص ماه را خجسته گرفت و تبریک گفت. سپس او را در پارچه سفیدی نهاد و پس از گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ او، رو به علی کرد و پرسید: آیا نامی بر او گذارده اید؟ امام پاسخ داد: من هرگز در نام گذاری بر شما پیشی نمی گیرم. آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «من نیز بر خدای خودم پیشی نخواهم جست».
    در این لحظه پر برکت، جبرئیل امین بر پیامبر نازل شد و فرمود: خدای بزرگ بر تو سلام می رساند و می فرماید: علی علیه السلام نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است. نام این نوزاد را به نام پسر هارون بگذار.
    پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پرسید: «نام پسر هارون چه بود؟» جبرئیل پاسخ داد: «شُبَر». فرمود: «[ولی] زبان من عربی است». جبرئیل گفت: «نامش را حسن بگذار».(1) برخی نوشته اند تا آن روز کسی از عرب چنین نامی را بر فرزند خود نگذارده بود.(2)
    کنیه و لقب ها
    کنیه و لقب ها
    ________________________________________
    1- محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 239.
    2- عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج 2، ص 10.
    ص:11
    معمولا در عرب، واژه های «اَب» یا «اُم» را به نام فرزند بزرگ تر افزوده و آن نام را کینه وی قرار می دهند، ولی در برخی موارد بدون در نظر داشتن این معنا برای کسی کنیه ای می گذاشتند. کنیه امام مجتبی علیه السلام نیز «ابومحمّد» است و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم او را به این نام می خواند، ولی امام مجتبی علیه السلام فرزندی به نام «محمد» نداشت تا به کنیه ابامحمد نامیده شود. این کنیه را پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برایشان نهادند، زیرا ایشان به سان جد بزرگوارش همگی صفات پسندیده را در خود داشت.(1) ایشان لقب های زیبایی هم چون: ولی، زکی، تقی، طیب، مجتبی، سبط اول، رشید(2) و مبارک داشتند که همگی بیانگر سرشت لطیف و جایگاه رفیع ایشان است. لقب های دیگری هم چون اول، اثیر، امیر، زاهد، برّ، حجّت و وزیر(3) را نیز برآن بزرگوار نهاده اند که در کتاب های تاریخی آمده است.







    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    کنیه و لقب ها
    کنیه و لقب ها
    ________________________________________
    1- محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 239.
    2- عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج 2، ص 10.
    ص:11
    معمولا در عرب، واژه های «اَب» یا «اُم» را به نام فرزند بزرگ تر افزوده و آن نام را کینه وی قرار می دهند، ولی در برخی موارد بدون در نظر داشتن این معنا برای کسی کنیه ای می گذاشتند. کنیه امام مجتبی علیه السلام نیز «ابومحمّد» است و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم او را به این نام می خواند، ولی امام مجتبی علیه السلام فرزندی به نام «محمد» نداشت تا به کنیه ابامحمد نامیده شود. این کنیه را پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برایشان نهادند، زیرا ایشان به سان جد بزرگوارش همگی صفات پسندیده را در خود داشت.(1) ایشان لقب های زیبایی هم چون: ولی، زکی، تقی، طیب، مجتبی، سبط اول، رشید(2) و مبارک داشتند که همگی بیانگر سرشت لطیف و جایگاه رفیع ایشان است. لقب های دیگری هم چون اول، اثیر، امیر، زاهد، برّ، حجّت و وزیر(3) را نیز برآن بزرگوار نهاده اند که در کتاب های تاریخی آمده است.






    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    عقیقه
    یکی از سنت های زیبای اسلامی، «عقیقه کردن» است. در این سنت اسلامی، برای حفظ سلامتی و دور ماندن نوزاد از آسیب های احتمالی، گوسفندی را می کشند و گوشت آن را میان مردم به صورت خام یا پخته تقسیم می کنند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روز هفتم ولادت امام مجتبی علیه السلام دستور داد تا
    ________________________________________
    1- کشف الغمه، ج 2، ص 144.
    2- بحارالانوار، ج 43، ص 237 ؛ کشف الغمه، ج 2، ص 86.
    3- مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 28.
    ص:12
    گوسفندی(1) بیاورند سپس خود ایشان گوسفند را ذبح کرده و دعای مربوط به عقیقه را خواند. امام صادق علیه السلام درباره این جریان می فرماید:
    جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم هنگامی که می خواست گوسفند را برای عموی بزرگوارم حضرت حسن بن علی علیه السلام عقیقه کند، این گونه دعا فرمود: به نام خدا! این گوسفند عقیقه حسن است. خدایا! استخوان این گوسفند را به جای استخوان او گوشتش را به جای گوشت او، خونش را به جای خون او و مویش را به جای موی او عقیقه می کنم. خدایا! این عقیقه را مایه حفظ و سلامت محمد و دودمانش قرار ده. سپس رو به حاضران کرد و فرمود: از گوشت این گوسفند هم خود بخورید و هم به دیگران بدهید و ران گوسفند را هم برای قابله فرزندم حسن علیه السلام (اسماء) بفرستید.(2)
    در این سنت پسندیده اسلامی، همه مردم به ویژه نیازمندان در شادی صاحب فرزند، سهیم می شوند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم این سنت زیبا را در برابر سنت های زشت جاهلی که هیچ سودی نداشت قرار داد و برکت و ثواب آن را جای گزین عادت های خرافی و ناپسند جاهلی کرد. از جمله این عادت های زشت جاهلی این بود که هرگاه نوزادی به دنیا می آمد، سر او را آغشته به خون می کردند، ولی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای از میان بردن این رسم جاهلی دستور فرمود تا سر امام مجتبی علیه السلام را تراشیده و با عطر خوشبو سازند و افزون بر عقیقه کردن گوسفند و تقسیم گوشت آن در میان نیازمندان، هم وزن موهای تراشیده شده
    ________________________________________
    1- در بحارالانوار، ج 43، ص 239، دو گوسفند ذکر شده است.
    2- سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 1، ص 562.
    ص:13
    سر او، نقره نیز صدقه داد(1) و به اسماء فرمود:
    ای اسماء! آغشته کردن سر نوزاد به خون، از رسوم جاهلیت است.(2)







    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    خاستگاه تربیتی امام مجتبی علیه السلام

    کانون پر مهر و محبت خانواده، بهترین پرورشگاه کودک است. کودکی که در محیطی سرشار از پاکی و صفا و به دور از آفت های اخلاقی رشد کند، بهترین تربیت را خواهد داشت. کودکان مانند گل هایی هستند که در بوستان خانواده رشد می کنند و والدین نیز به سان باغبان هایی مهربانند که طراوت این گل ها به پاکی آنان بستگی دارد. و چه زیبا خواهد بود گلی که در گلستان وحی شگفته شود و باغبانان آن، عصاره هستی محمد صلی الله علیه و آله وسلم، علی علیه السلام و فاطمه زهرا صلی الله علیه و آله وسلم باشند. چه نیکوست کودکی که از شیر پاک بزرگ بانویی هم چون زهرا علیهاالسلام نوشیده باشد و در دامان پرمهر بزرگ مردی چون علی علیه السلام پرورش یابد و بر دوش آموزگار بزرگ بشر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم راه زندگی پیموده باشد.
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم پیوسته می کوشید حسن علیه السلام را با تعالیم آشنا سازد و این راهکار را شیوه تربیتی خویش قرار داده بود تا جایی که خیلی زود نشانه های علم و درک عمیق دینی در او پدیدار شد و ویژگی های شخصیتی او از همان آغاز شکل گرفت. او در این باغ نورانی ولایت شیوه مناجات با خدا و نیایش
    ________________________________________
    1- بحارالانوار، ج 43، ص 239.
    2- ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 29.
    ص:14
    به درگاه او را آموخت و روش دستگیری از نیازمندان را فرا می گرفت. او می آموخت که چگونه دیگران را بر خود مقدم سازد. شب ها عبادت مادر را تماشا می کرد و می دید که چگونه پاهای او از عبادت های طولانی ورم می کرد و از ترس خدا در نماز شب نفس نفس می زد.(1) او زمزمه های عارفانه و عاشقانه مادر را نیمه شب به تماشا می نشست و می دید که چگونه یک یک همسایگان را دعا می کرد و تا صبح نمی خوابید و وقتی از مادر می پرسد که چرا برای خودمان دعایی نمی کنی؟ پاسخ می شنید: «اَلجار ثُمَّ الدّار؛ همسایه بر خانه مقدم است».(2)
    او در خانه ولایت آموخت که چگونه سه روز روزه بگیرد و افطار خود را که نان جوی بیش نیست به مستمند و یتیم و اسیر ببخشد.
    آموزگار حسن علیه السلام، علی علیه السلام است. همو که وقتی او را ناخرسند می یابند و علّت ناراحتی اش را می پرسند، می فرماید: «هفت روز است که مهمانی برایم نیامده است».(3) هم او که پیوسته می گفت:
    ________________________________________
    1- احمد بن فهد حلی، عده الداعی، ص 151.
    2- ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بابویه، علل الشرایع، ج 1، ص 182؛ بحارالانوار، ج 43، ص 81 .
    3- بحارالانوار، ج 41، ص 28.
    ص:15
    خداوند گناهان مؤمنی را که از صدای جویدن غذای مهمانش شادمان می شود، می آمرزد.(1)
    این زیبایی ها تنها در خانه علی علیه السلام جمع است و چنین بود که پرورش در خانه علی و آموزش در مکتب ولایت، او را به «کریم اهل بیت علیهماالسلام » شهره آفاق ساخت.





    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    کودکی امام مجتبی علیه السلام

    او کودکی زیرک و باهوش بود. هفت سال بیش تر نداشت که پای موعظه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم حاضر می شد و آن چه را می شنید به ذهن می سپرد و برای مادرش فاطمه علیهاالسلام بازگو می کرد و وقتی علی علیه السلام به خانه می آمد، فاطمه علیهاالسلام آن ها را برای علی علیه السلام باز می گفت. علی علیه السلام از او می پرسید: «این ها را از که شنیده ای؟» و فاطمه علیهاالسلام پاسخ گفت: «از فرزند تو حسن.» در پی همین ماجرا، روزی علی علیه السلام در گوشه ای از خانه پنهان شد تا ماجرا را از نزدیک ببیند. حسن علیه السلام مانند هر روز دوان دوان پیش مادر آمد تا شنیده هایش را بازگوید، ولی نتوانست مانند روزهای دیگر به خوبی کلمات وحی را ادا کند و دچار لکنت شد. فاطمه علیهاالسلام با تعجب علت را پرسید و حسن علیه السلام پاسخ داد: «تعجب مکن مادر؛زیرا بزرگی دارد به سخنان من گوش می دهد و همین سبب شده است تا نتوانم به خوبی بیان کنم.» در این لحظه علی علیه السلام بیرون آمد و کودک باهوش خود را بوسید.(2)
    ________________________________________
    1- بحارالانوار، ج 75، ص 460.
    2- ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 7.
    ص:16
    جریان مباهله
    جریان مباهله
    هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان و زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم فرزندان و زنان خود را؛ ما نفس های خود را دعوت کنیم، شما هم نفس های خود را؛ آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. ( آل عمران: 61)
    در سال نهم یا دهم(1) که پایه های حکومت اسلامی کاملاً استوار شده بود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در پی نامه نگاری های خود با سران کشورها، نامه ای نیز برای اسقف «نجران» که تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود و در منطقه مرزی میان حجاز و یمن قرار داشت، نوشت و آنان را به اسلام فرا خواند، ولی آنان از پذیرش اسلام سرباز زدند. سرانجام جبرئیل امین نازل شد و از سوی خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دستور داد تا آنان را به مباهله فراخواند. به این صورت که هر گروه عزیزترین افراد خود را به همراه آورد و در یک زمان هر گروه، دیگری را در درگاه خدا نفرین کند و از خداوند بخواهد که بر دروغگو عذاب بفرستد.
    روز موعود، مسیحیان با لباس های زینتی حاضر شدند و همگان چشم دوختند تا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را با همراهانش ببینند. حضرت در حالی که حسین علیه السلام را در آغوش داشت و دست حسن علیه السلام را گرفته بود و پشت سرش علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام می آمدند، با چهره ای مصمّم و باوقار و با گام های آرام به سوی جایگاه آمد. گویی نفس در سینه آسمان و زمین حبس شده بود. چهره متین، قامت
    ________________________________________
    1- عزالدین علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 645 .
    ص:17
    راسخ و گام های پرطنین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در دل مسیحیان چنان وحشتی به پا کرد که با نگرانی از انجام مباهله، آن را رها کردند. اسقف نجران سراسیمه جلو آمد و فریاد زد: «ما را ببخش، که خدا تو را ببخشاید!».
    با این جمله هیبت پوشالی خود را نشان داد تا شاید پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از آن ها در گذرد و نفرین نفرماید. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز از آنان درگذشت و به آنان فرمود:
    ای مسیحیان نجران! اگر با اصحاب کساء(1) مباهله می کردید، حتما خداوند بر شما آتشی فرو می فرستاد که در چشم برهم زدنی می سوختید و نابود می شدید.(2)
    و بدین ترتیب، با شرکت در این مراسم برگی زرین برکتاب عمر امام مجتبی علیه السلام در کودکی افزوده شد.
    درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
    درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
    و محمد جز پیامبر خدا نیست که پیش از او نیز پیامبرانی آمدند و رفتند. آیا هرگاه بمیرد و یا کشته شود به آیین گذشتگان خود باز می گردید؟و هر کس به آیین گذشتگان خود باز گردد، به خدا زیانی نمی رساند و خدا شاکران را پاداش خواهد داد. (آل عمران: 144)
    شنیدن این آیه های نورانی، اشک فاطمه علیهاالسلام را سرازیر می کرد.(3) مدتی بود که چهره زرد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و سخنانش از جدایی خبر می داد. آن شب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
    ________________________________________
    1- محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهماالسلام .
    2- مناقب، ج 3، ص 370؛ الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 645 .
    3- محمد بن حسن طوسی، امالی، ج 2، ص 15.
    ص:18
    همگی عزیزانش _ اصحاب کساء _ را نزد خویش خواند. حسن و حسین علیه السلام جلو آمدند و خود را روی سینه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم انداختند و گریستند. اشک پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز جاری شد. علی علیه السلام برای رعایت حال ایشان خواست تا حسین علیه السلام را از روی سینه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بردارد، ولی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مانع شد و فرمود:
    برادرم! رهایشان کن که مرا ببویند و من نیز نیک آنان را ببویم؛ زیرا آنان پس از من مظلومانه به شهادت می رسند. خدا دشمنان و قاتلان این دو را لعنت کند. علی جان! تو هم پس از من بسیار ستم می بینی. من تا روز رستاخیر، دشمن آنانی هستم که تو با آنان دشمن باشی.(1)
    سر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در آغوش عزیزترین یارش علی علیه السلام بود که مرغ روحش عرش را پیمود و در بارگاه قدس ایزد آرام گرفت. امام مجتبی علیه السلام که در آن روز، هفت سال و اندی بیش تر نداشت، با اندوه و پریشانی، پرواز ملکوتی بزرگ آموزگار هستی را به چشم دید که چگونه از او و خانواده اش جدا می شد و امام حسن علیه السلام را با آن سن کم در غمی جانکاه وا می گذاشت.
    شهادت مادر
    شهادت مادر
    دیری از درگذشت توان فرسای آخرین فرستاده خدا و بهترین مونس حسن علیه السلام، نپاییده بود و زخم هجران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بر دل او التیام نیافته بود که زخم جانسوز دیگری بر دل او، برادر، پدر و خواهرش نشست. آری مادرش نیز بار سفر بسته بود.
    ________________________________________
    1- بحارالانوار، ج 28، ص 76.
    ص:19
    بغض کودکان دوباره ترکید. زهرا علیهاالسلام مادرانه به رویشان لبخند می زد و آنان می گریستند. او خرسند از وعده دیدار پدر و کودکان غمگین از داغ هجرانی دیگر.
    فاطمه علیهاالسلام فرمود: تا بسترش را میان حجره بیندازند. لباس های پاکیزه و عطر آگین بر تن کرد و در حالی که رو به قبله بود(1)، خورشید وجودش در دنیا خاموش شد.
    حسن علیه السلام به همراه برادرش حسین علیه السلام وارد خانه شدند و از اسماء بنت عمیس سراغ مادرشان را گرفتند. اسماء برای رعایت حال آن ها پاسخ داد که مادرشان در حال استراحت است. گفتند: «نه! الآن وقت استراحت مادر نیست.» اسماء گفت: «عزیزانم، مادرتان از دنیا رفته است.»
    صدای گریه کودکان فضای خانه را آکند. داخل حجره مادر دویدند و خود را روی پیکر جراحت دیده ناتوان او انداختند. حسن علیه السلام پیوسته فریاد می زد: «مادرجان با من سخن بگو...».
    سپس برای خبر کردن پدر، به سوی مسجد دوید؛در حالی که می گریست و فریاد می زد. وقتی به مسجد مدینه _ تنها عبادتگاه علی علیه السلام و تنها رازدار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم _ رسید، گریه حسن علیه السلام سکوت مسجد را شکست و خبر شهادت مادر را به پدر داد. علی علیه السلام اندوهناک، با صدایی شکسته زیر لب زمزمه کرد:
    ای دختر پیامبر! تو تنها تسلی بخش من بودی. پس از تو از که تسلی
    ________________________________________
    1- اسدالغابه، ج 5، ص 590.
    ص:20
    بجویم.(1)
    نوجوانی و جوانی امام مجتبی علیه السلام
    نوجوانی و جوانی امام مجتبی علیه السلام
    دوره نوجوانی و جوانی امام مجتبی علیه السلام، با دوران خانه نشینی امیرالمؤمنین علیه السلام هم زمان بود. در آن دوره در روند حاکمیت جامعه اسلامی خیانت شد؛یعنی ماجرای (سقیفه) برپا گردید. علی علیه السلام با دیدن آشفتگی اوضاع، برای در امان ماندن اسلام و مسلمانان از آسیب های احتمالی (نظری و عملی) خود را از خلافت کنار کشید و بیست و پنج سال تمام در انزوا به سر برد. او در این دوران به کار در نخلستان ها، کندن چاه و آبیاری مزرعه ها روی آورد و تنها آن گاه که به دانش الهی او نیاز بود، در جریان های اجتماعی و سیاسی حضور می یافت و همواره از دور، بر اوضاع کلی جامعه اسلامی نظارت داشت تا از مسیر اصلی منحرف نشود.
    امام مجتبی علیه السلام، نیز در این سال ها، دوران پیشرفت خود را پشت سر می گذاشت. او با فرمان برداری کامل از پدر، در این سال ها به آموزش قرآن و کمک به علی علیه السلام در کارهای کشاورزی می پرداخت و هرگاه از پدر مأموریتی می یافت، آن را به بهترین شکل انجام می داد. برای نمونه، همراهی کرن ابوذر تا «ربذه». امام حسن علیه السلام از سوی امیرمؤمنان علی علیه السلام دستور یافت تا برای ادای احترام به بزرگ مبارز اسلام و مسلمان پیش کسوت حضرت اباذر، او را تا محل
    ________________________________________
    1- بحار الانوار، ج 43، صص 186 - 188.
    ص:21
    تبعیدش _ ربذه _ همراهی کند.(1) هم چنین گاه از سوی پدر مأموریت می یافت تا در جنگ هایی که در این دوران در می گرفت، حضور یابد.(2)







    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    جریان مباهله

    هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان و زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم فرزندان و زنان خود را؛ ما نفس های خود را دعوت کنیم، شما هم نفس های خود را؛ آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. ( آل عمران: 61)
    در سال نهم یا دهم(1) که پایه های حکومت اسلامی کاملاً استوار شده بود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در پی نامه نگاری های خود با سران کشورها، نامه ای نیز برای اسقف «نجران» که تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود و در منطقه مرزی میان حجاز و یمن قرار داشت، نوشت و آنان را به اسلام فرا خواند، ولی آنان از پذیرش اسلام سرباز زدند. سرانجام جبرئیل امین نازل شد و از سوی خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دستور داد تا آنان را به مباهله فراخواند. به این صورت که هر گروه عزیزترین افراد خود را به همراه آورد و در یک زمان هر گروه، دیگری را در درگاه خدا نفرین کند و از خداوند بخواهد که بر دروغگو عذاب بفرستد.
    روز موعود، مسیحیان با لباس های زینتی حاضر شدند و همگان چشم دوختند تا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را با همراهانش ببینند. حضرت در حالی که حسین علیه السلام را در آغوش داشت و دست حسن علیه السلام را گرفته بود و پشت سرش علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام می آمدند، با چهره ای مصمّم و باوقار و با گام های آرام به سوی جایگاه آمد. گویی نفس در سینه آسمان و زمین حبس شده بود. چهره متین، قامت
    ________________________________________
    1- عزالدین علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 645 .
    ص:17
    راسخ و گام های پرطنین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در دل مسیحیان چنان وحشتی به پا کرد که با نگرانی از انجام مباهله، آن را رها کردند. اسقف نجران سراسیمه جلو آمد و فریاد زد: «ما را ببخش، که خدا تو را ببخشاید!».
    با این جمله هیبت پوشالی خود را نشان داد تا شاید پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از آن ها در گذرد و نفرین نفرماید. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز از آنان درگذشت و به آنان فرمود:
    ای مسیحیان نجران! اگر با اصحاب کساء(1) مباهله می کردید، حتما خداوند بر شما آتشی فرو می فرستاد که در چشم برهم زدنی می سوختید و نابود می شدید.(2)
    و بدین ترتیب، با شرکت در این مراسم برگی زرین برکتاب عمر امام مجتبی علیه السلام در کودکی افزوده شد.





    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,725
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,145 در 2,987
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

    و محمد جز پیامبر خدا نیست که پیش از او نیز پیامبرانی آمدند و رفتند. آیا هرگاه بمیرد و یا کشته شود به آیین گذشتگان خود باز می گردید؟و هر کس به آیین گذشتگان خود باز گردد، به خدا زیانی نمی رساند و خدا شاکران را پاداش خواهد داد. (آل عمران: 144)
    شنیدن این آیه های نورانی، اشک فاطمه علیهاالسلام را سرازیر می کرد.(3) مدتی بود که چهره زرد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و سخنانش از جدایی خبر می داد. آن شب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
    ________________________________________
    1- محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهماالسلام .
    2- مناقب، ج 3، ص 370؛ الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 645 .
    3- محمد بن حسن طوسی، امالی، ج 2، ص 15.
    ص:18
    همگی عزیزانش _ اصحاب کساء _ را نزد خویش خواند. حسن و حسین علیه السلام جلو آمدند و خود را روی سینه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم انداختند و گریستند. اشک پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز جاری شد. علی علیه السلام برای رعایت حال ایشان خواست تا حسین علیه السلام را از روی سینه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بردارد، ولی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مانع شد و فرمود:
    برادرم! رهایشان کن که مرا ببویند و من نیز نیک آنان را ببویم؛ زیرا آنان پس از من مظلومانه به شهادت می رسند. خدا دشمنان و قاتلان این دو را لعنت کند. علی جان! تو هم پس از من بسیار ستم می بینی. من تا روز رستاخیر، دشمن آنانی هستم که تو با آنان دشمن باشی.(1)
    سر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در آغوش عزیزترین یارش علی علیه السلام بود که مرغ روحش عرش را پیمود و در بارگاه قدس ایزد آرام گرفت. امام مجتبی علیه السلام که در آن روز، هفت سال و اندی بیش تر نداشت، با اندوه و پریشانی، پرواز ملکوتی بزرگ آموزگار هستی را به چشم دید که چگونه از او و خانواده اش جدا می شد و امام حسن علیه السلام را با آن سن کم در غمی جانکاه وا می گذاشت.






    امضاء


صفحه 1 از 16 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi