صفحه 3 از 12 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 118

موضوع: مشرب مهر، روشهای تربیت در نهج البلاغه

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیروی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و اوصیای آن حضرت بهترین روش در تربیت است، زیرا سیرت آنان نیکوترین سیرت برای زندگی و همراهی با آنان رساننده به بهترین منزل آخرت است. امام علی (علیه السلام) بدین جهت فرا خوانده و فرموده است:
    انظروا أهل بیت نبیکم، فالزموا سمتهم، و اتبعوا أثرهم، فلن یخرجوکم من هدی، و لن یعیدوکم فی ردی، فان لبدوا فالبدوا، و ان نهضوا فانهضوا. و لا تسبقوهم فتضلوا، و لا تتأخروا عنهم فتهلکوا.(51)
    به خاندان پیامبرتان بنگرید، و بدان سو که می روند بروید؛ و پی آنان را بگیرید، که هرگز شما را از راه رستگاری بیرون نخواهند کرد و به هلاکتتان باز نخواهند آورد. اگر ایستادند بایستید، و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید، و از آنان پس نمانید که تباه می گردید.
    نقش الگوهای کامل در تربیت، نشان دادن راه رستگاری و سعادت حقیقی است، زیرا آنان دین را چنانکه باید دانسته اند و به کار گرفته اند و فهم درست دین و جامعیت آن و هندسه صحیح آن در اندیشه و راه رسم آنان جلوه دارد.
    هم عیش العلم، و موت الجهل، یخبرکم حلمهم عن علمهم، و ظاهرهم عن باطنهم، و صمتهم عن حکم منطقهم. لا یخالفون الحق و لا یختلفون فیه. و هم دعائم الاسلام، و ولائج الاعتصام. بهم عاد الحق الی نصابه، و انزاح الباطل عن مقامه، و انقطع لسانه عن منبته. عقلوا الدین عقل و عایة و دعایة، لا عقل سماع و روایة. فان رواة العلم کثیر، و رعاته قلیل.(52)
    آنان دانش را زنده کننده اند، و نادانی را میراننده. بردباری شان شما را از دانش آنان خبر دهد، و برون آنان از نهان و خاموش بودنشان از حکمت بیان. نه با حق ستیزند و نه در آن خلاف دارند. ستونهای دیننده و پناهگاهها که مردمان را نگاه می دارند. حق به آنان به جای خود باز گردید، و باطل از آنجا که بود رانده شد و زبانش از بن بریده شد. دین را چنانکه باید، دانستند و فرا گرفتند و به کار بستند، نه که تنها آن را شنفتند و به دیگران گفتند که راویان دانش بسیارند، لیکن پاسداران آن اندک به شمارند.
    هم موضع سره، و لجأ أمره، و عیبة علمه، و موئل حکمه، و کهوف کتبه، و جبال دینه، بهم أقام انحناء ظهره، و أذهب ارتعاد فرائصه... لا یقاس بال محمد - صلی الله علیه و اله و سلم - من هذه الأمة أحد، و لا یسوی بهم من جرت نعمتهم علیه أبدا: هم أساس الدین، و عماد الیقین. الیهم یفی ء الغالی، و بهم یلحق التالی. و لهم خصائص حق الولایة، و فیهم الوصیة و الوراثة.(53)
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    راز پیامبر بدانها سپرده است، و هر که آنان را پناه گیرد به حق راه برده است. مخزن علم پیامبرند و احکام شریعت او را بیانگرند. قرآن و سنت نزد آنان در امان. چون کوه افراشته، دین را نگهبان، پشت اسلام بدآنها راست و ثابت و پابرجاست... از این امت کسی را با خاندان رسالت همپایه نتوان پنداشت، و هرگز نمی توان پرورده نعمت ایشان را در رتبت آنان داشت که آل محمد (صلی الله علیه وآله) پایه دین و ستون یقینند. هر که از حد در گذرد به آنان باز گردد و آن که وامانده، بدیشان پیوندد. حق ولایت خاص ایشان است و میراث پیامبر مخصوص آنان.
    ألا ان مثل آل محمد - صلی الله علیه و اله و سلم - کمثل نجوم السماء: اذا خوی نجم، طلع نجم، فکأنکم قد تکاملت من الله فیکم الصنائع، و أراکم ما کنتم تأملون.(54)
    همانا، مثل آل محمد (صلی الله علیه وآله) به ستارگان آسمان نماید: اگر ستاره ای فرو شد، ستاره دیگر بر آید. گویی خدا نیکویی خود را در حق شما به کمال رسانده و آنچه را آرزو دارید به شما نمایانده.
    امضاء


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    توجه به الگوهای کامل باعث می شود که انسان هدف تربیت و در نتیجه راه تربیت را فراموش نکند و پیوسته در راه اتصاف به صفات و کمالات آنان گام بردارد. امیر مؤمنان (علیه السلام) با بیان ویژگیها و صفات انسانهای نمونه و تربیت شدگان مدرسه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) این راه را تبیین می کند:
    عباد الله، ان من أحب عباد الله الیه عبدا أعانه الله علی نفسه، فاستشعر الحزن، و تجلبب الخوف؛ فزهر مصابح الهدی فی قلبه، و أعد القری لیومه النازل به، فقرب علی نفسه البعید، و هون الشدید. نظر فأبصر، و ذکر فاستکثر، و ارتوی من عذب فرات سهلت له موارده، فشرب نهلا، و سلک سبیلا جددا. قد خلع سرابیل الشهوات، و تخلی من الهموم، الا هما واحدا انفرد به، فخرج من صفة العمی، و مشارکة أهل الهوی، و صار من مفاتیح أبواب الهدی، و مغالیق أبواب الردی. قد أبصر طریقه، و سلک سبیله، و عرف مناره، و قطع غماره، و استمسک من العری بأوثقها، و من الجبال بأمتنها، فهو من الیقین علی مثل ضوء الشمس، قد نصب نفسه لله - سبحانه - فی أرفع الأمور، من اصدار کل وارد علیه، و تصییر کل فرع الی أصله. مصباح ظلمات، کشاف عشوات، مفتاح مبهمات، دفاع معظلات، دلیل فلوات، یقول فیفهم، و یسکت فیسلم. قد أخلص لله فاستخلصه، فهو من معادن دینه، و أوتاد أرضه. قد ألزم نفسه العدل، فکان أول عدله نفی الهوی عن نفسه، یصف الحق و یعمل به، لا یدع للخیر غایة الا أمها، و لا مظنة الا قصدها، قد أمکن الکتاب من زمامه، فهو قائده و امامه، یحل حیث حل ثقله، و ینزل حیث کان منزله.(55)
    امضاء


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بندگان خدا! همانا محبوبترین بنده نزد خدا، بنده ای است که خدا او را در پیکار نفس یار است، بنده ای که از درون، اندوهش شعار است، و از بورن ترسان و بیقرار است. چراغ هدایت در دلش روشن است و برگ روز مرگش - که آمدنی است - معین. مرگ دورنما را به خود نزدیک ساخته، و ترک لذت نفس را که سخت است، آسان شمرده؛ و دل از هوس پرداخته. دیده، و نیک نظر کرده. به یاد خدا بوده، و کار بیشتر کرده. از آبی که شیرین است و خوشگوار، و آبشخور آن نرم و هموار، به یک بار سیر نوشیده و در پیمودن راه راست کوشیده. جامه آرزوهای دنیایی برون کرده؛ و دل از همه چیز پرداخته، و به یک چیز روی آورده. از کوردلان به شمار نه؛ و پیروان هوا را شریک و یار نه. کلید درهای بسته است، و دشواریها را از پیش بردارد. راهنمای گمراهان است و در بیابان نادانی شان فرو نگذارد. اگر سخن گوید، شنونده را نیک بیاگاهاند؛ و اگر خاموش باشد، خواهد تا از گزند ایمن ماند. بی ریا طاعت خدا را گزید، و خدایش خاص خود گردانید. پس او گوهرهای دین را کان است، و کوهی است که زمین بدو از لغزش در امان است. داد را بر خود گماشته، و نخستین نشانه آن اینکه هوا و هوس را از دل برداشته. حق را ستاید و کار بندد، و کار نیکی نیست که ناکرده گذاشته، و در جایی گمان فایدتی نبرده جز که به رسیدن بدان همت گماشته. خود را در اختیار کتاب خدا نهاده، و آن را راهبر و پیشوای خود قرار داده. هر جا گوید بار گشاید و هر جا فرمان دهد فرود آید.
    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نقش الگوها در ساماندهی رفتار مردمان چنان است که می توان صلاح و فساد جوامع را به شدت متأثر از آن دانست و بی گمان انحراف الگوها موجب انحراف در جامعه می شود. امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در ادامه سخن خویش در معرفی الگوهای حقیقی، از عالم نمایانی سخن می راند که راه رستگاری را نشناخته و مایه گمراهی اند، و بهره ای از معرفت حقیقی نبرده و منحرف کننده مردمانند، و در حیوانیت به سر برده و تباه کننده انسانیت انسانهایند. آن حضرت عالم نمایان را چنین معرفی کرده است:
    و آخر قد تسمی عالما و لیس به، فاقتبس جهائل من جهال، و أضالیل من ضلال، و نصب للناس أشراکا من حبائل غرور، و قول زور؛ قد حمل الکتاب علی آرائه، و عطف الحق علی أهوائه، یؤمن الناس من العظائم، و یهون کبیر الجرائم، یقول: أقف عند الشبهات، و فیها وقع؛ و یقول: أعتزل البدع، و بینها اضطجع؛ فالصورة صورة انسان، و القلب قلب حیوان؛ لا یعرف باب الهدی فیتبعه، و لا باب العمی فیصد عنه. و ذلک میت الأحیاء!(56)
    و دیگری که دانشمندان دانند، و بهره ای از دانش نبرده، ترهاتی(57) چند از نادانان، و مایه های جهلی از گمراهان به دست آورده، دامهایی از فریب و دروغ گسترده. کتاب خدا را به رأی خویش تفسیر کند، و حق را چنان که دلخواه اوست تعبیر کند. مردم را از بلاهای سخت آسوده خاطر نماید و گناهان بزرگ را آسان شمارد. در کارهای شبهه ناک افتاده است و گوید: چون شبهه ای باشد باز ایستم. در بدعتها آرمیده است و گوید: اهل بدعت نیستم. صورت او صورت انسان است، و قلب او قلب حیوان. نه راه رستگاری را می شناسد تا در آن راه رود، و نه راه گمراهی را تا از آن باز گردد. چنین کس، مرده ای است میان زندگان.
    امضاء


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آن گاه امام (علیه السلام) مردمان را به سوی الگوهای راستین و نمونه های برین فرا می خواند و می فرماید:
    فأین تذهبون؟ و أنی تؤفکون! و الأعلام فائمة، و الایات واضحة، و المنار منصوبة؛ فأین یتاه بکم! و کیف تعمهون و بینکم عترة نبیکم! و هم أزمة الحق، و أعلام الدین، و ألسنة الصدق! فأنزلوهم بأحسن منازل القرآن، و ردوهم ورود الهیم العطاش.(58)
    پس کجا می روید؟ و کی باز می گردید؟ که علامتها برپاست، و دلیلها هویداست، و نشانه ها برجاست. گمراهی تا کجا؟ سرگشتگی تا کی و چرا؟ خاندان پیامبرتان میان شماست که زمامداران حق و یقینند، و پیشوایان دینند. با ذکر جمیل و گفتار راست قرینند. پس همچون قرآن، نیک حرمت آنان را در دل بدارید. و چون شتران تشنه که به آبشخور روند، به آنان روی آرید.
    آنان راهبران حقیقی به کمالات انسانی و شکوفا کنندگان گوهر آدمی اند و آن که خواهان رسیدن به نهایت کمال است جز به دوستی و مهر دلخوشان، دل نمی سپارد، و به سوی تاریکیها نمی رود که خورشیدها عیان است و قابل دستیابی، و اقبال حقیقی را از کسانی باید جست که به اقبال حقیقی دست یافته اند؛ به بیان ملای رومی:
    گر اناری می خری خندان بخر - تا دهد خنده ز دانه او خبر
    ای مبارک خنده اش کو از دهان - می نماید دل چو در از درج(59) جان
    نامبارک خنده آن لاله بود - کز دهان او سیاهی دل نمود
    نار خندان باغ را خندان کند - صحبت مردانت از مردان کند
    گر تو سنگ صخره و مرمر شوی - چون به صاحبدل رسی گوهر شوی
    مهر پاکان در میان جان نشان - دل مده الا به مهر دلخوشان
    کوی نومیدی مرو، اومیدهاست - سوی تاریکی مرو، خورشیدهاست
    دل تو را در کوی اهل دل کشد - تن تو را در حبس آب و گل کشد
    هین غذای دل بده از همدلی - رو بجو اقبال را از مقبلی(60)
    روی آوردن به الگوهای واجد کمالات حقیقی راهی است نیکو برای اتصاف به آن کمالات؛ و روی آوردن به الگوهای نامناسب و بی بهره از کمالات حقیقی موجب گمگشتگی و سرخوردگی و نیز در پی فروریختن آن الگوها موجب شکست شدید روحی و آسیبهای سخت تربیتی است. الگوی مناسب همانند کشتی ای است سالم که کشتی نشینان را در دریای پر تلاطم زندگی به سلامت به مقصد می رساند و الگوی نامناسب همانند کشتی ای است ناسالم که در دریای حوادث می شکند و غرق می شود و کشتی نشینان را نیز با خود به قعر تباهی می برد، چنانکه امیر مؤمنان (علیه السلام) فرموده است:
    زلة العالم کانکسار السفینة، تغرق و تغرق معها غیرها.(61)
    لغزش عالم همچون شکسته شدن کشتی است که غرق می شود و گروهی را نیز با خود غرق می سازد.
    بنابراین با توجه به نقش الگوها باید در انتخاب الگو با معیارهایی روشن و معقول عمل نمود تا راه به مقصد برد.
    أیها الناس، شقوا أمواج الفتن بسفن النجاة.(62)
    ای مردم! از گردابهای بلا با کشتیهای نجات برون شوید.
    و آن حضرت درباره تباهی الگوها و تباه شدن پیروان آنها فرموده است:
    زلة العالم تفسد العوالم.(63)
    لغزش عالم، عالمها را به تباهی می کشاند.
    امضاء

  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    روی آوردن به الگوهای واجد کمالات حقیقی راهی است نیکو برای اتصاف به آن کمالات؛ و روی آوردن به الگوهای نامناسب و بی بهره از کمالات حقیقی موجب گمگشتگی و سرخوردگی و نیز در پی فروریختن آن الگوها موجب شکست شدید روحی و آسیبهای سخت تربیتی است. الگوی مناسب همانند کشتی ای است سالم که کشتی نشینان را در دریای پر تلاطم زندگی به سلامت به مقصد می رساند و الگوی نامناسب همانند کشتی ای است ناسالم که در دریای حوادث می شکند و غرق می شود و کشتی نشینان را نیز با خود به قعر تباهی می برد، چنانکه امیر مؤمنان (علیه السلام) فرموده است:
    زلة العالم کانکسار السفینة، تغرق و تغرق معها غیرها.(61)
    لغزش عالم همچون شکسته شدن کشتی است که غرق می شود و گروهی را نیز با خود غرق می سازد.
    بنابراین با توجه به نقش الگوها باید در انتخاب الگو با معیارهایی روشن و معقول عمل نمود تا راه به مقصد برد.
    أیها الناس، شقوا أمواج الفتن بسفن النجاة.(62)
    ای مردم! از گردابهای بلا با کشتیهای نجات برون شوید.
    و آن حضرت درباره تباهی الگوها و تباه شدن پیروان آنها فرموده است:
    زلة العالم تفسد العوالم.(63)
    لغزش عالم، عالمها را به تباهی می کشاند.
    امضاء

  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مسؤلیت الگوها

    با توجه به نقش خطیر الگوها، مسئولیت آنان نیز مسئولیتی خطیر است. هر کس می تواند در مرتبه خود، الگو و نمونه ای شایسته برای دیگران باشد و بالطبع این امر زمانی سامانی درست می یابد که الگوها به مسئولیت خطیر خود واقف باشند.(64) امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در این باره همگان را هشدار داده و فرموده است:
    من نصب نفسه للناس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره.(65)
    آن که خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خویش بپردازد.
    الگوها زمانی می توانند رسالت خود را به درستی انجام دهند که نسبت به مسئولیت خود حساسیت لازم را داشته باشند. امیر مؤمنان علی (علیه السلام) مسئولیت الگو بودن در منصب زمامداری مردمان را در همه وجوه خطیر می دانست و تأکید داشت که زمامداران در نهایت سادگی زندگی و سلوک کنند، چنانکه می فرمود:
    ان الله تعالی فرض علی أئمة العدل أن یقدروا أنفسهم بضعفة الناس کیلا یتبیغ بالفقیر فقره.(66)
    خدای متعال بر پیشوایان دادگر واجب کرده است که خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندی، تنگدست را پریشان و نگران نسازد.
    آن حضرت درباره مسئولیت زمامداران با توجه به جایگاهشان و نقش الگویی شان فرموده است:
    ان الله جعلنی اماما لخلقه، ففرض علی التقدیر فی نفسی و مطعمی و مشربی و ملبسی کضعفاء الناس، کی یقتدی الفقیر بفقری، و لا یطغی الغنی بغناه.(67)
    همانا خداوند مرا پیشوای خلقش قرار داده و بر من واجب کرده است که درباره خودم (در زندگی شخصی و رفتارم) و خوراک و نوشاک و پوشاکم مانند مردم ناتوان عمل کنم، تا اینکه فقیر به سیره فقیرانه من تأسی کند و ثروتمند به وسیله ثروتش سرکشی و طغیان نکند.
    امضاء

  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امام علی (علیه السلام) از این منظر سخت پاسدار ساده زیستی بود و درباره خود می فرمود:
    أأقنع من نفسی بأن یقال: هذا أمیرالمومنین، و لا أشارکهم فی مکاره الدهر، أو أکون أسوة لهم فی جشوبة العیش!(68)
    آیا بدین بسنده کنم که مرا امیر مؤمنان گویند و در ناخوشایندیهای روزگار شریک آنان نباشم؟ یا در سختیهای زندگی برایشان نمونه نباشم؟
    امیر مؤمنان (علیه السلام) عثمان بن حنیف - استاندار بصره - را به خاطر حضور در مجلسی اشرافی سرزنش نمود و او را متوجه جایگاه خود در اداره مردمان نمود و بدو یاد آور شد که پیشوای او چگونه زندگی و سلوک می کند و اگر چه نمی تواند مانند علی (علیه السلام) زیست نماید، اما در جهت مخالف پیشوای خویش حرکت نکند و در سمت و سوی وی زندگی و سلوک کند:
    أما بعد، یا ابن حنیف: فقد بلغنی أن رجلا من فتیة أهل البصرة دعاک الی مادبة، فأسرعت الیها، تستطاب لک الألوان و تنقل الیک الجفان. و ما ظننت أنک تجیب الی طعام قوم، فائلهم مجفو، و غنیهم مدعو. فانظر الی ما تقضمه من هذا المقضم، فما اشتبه علیک علمه فالفظه، و ما أیقنت بطیب وجوهه فنل منه. ألا و ان لکل مأموم اماما، یقتدی به و یستضی ء بنور علمه؛ ألا و ان أمامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه، و من طعمه بقرصیه ألا و انکم لا تقدرون علی ذلک، و لکن أعینونی بورع واجتهاد، و عفة و سداد.(69)
    اما بعد، ای پسر حنیف! به من گزارش داده اند که مردی از جوانان بصره تو را به خوان میهمانی اش دعوت کرده است و تو بدانجا شتافته ای. خوردنیهای نیکو برایت آورده اند و پی در پی کاسه ها پیشت نهاده اند. گمان نمی کردم تو میهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندشان به جفا رانده است وبی نیازشان دعوت شده. به آنچه می خوری بنگر (آیا حلال است یا حرام؟) آن گاه آنچه حلال بودنش برای تو مشتبه بود، از دهان بینداز و آنچه را یقین به پاکیزگی و حلال بودنش داری تناول کن.
    امضاء

  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    تربیت عملی

    ساختمان وجودی انسان به گونه ای است که تأثیر رفتار بر او بسیار بیشتر از تأثیر گفتار است و چنانچه گفتاری مطابق عمل و کردار باشد، مطلوب فطرت آدمی است و اگر جز این باشد مایه ناخواهی فطرت و سبب انزجار است. بنابراین، تربیت عملی با ارائه الگوهای عینی راهی مطلوب برای آدمی است، چنانکه امیر مؤمنان علی (علیه السلام) فرموده است:
    من نصب نفسه للناس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره، ولیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه؛ و معلم نفسه و مؤدبها أحق بالاجلال من معلم الناس و مؤدبهم.(70)
    آن که خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خویش بپردازد؛ و پیش از آن که به گفتار تعلیم فرماید باید به کردار ادب نماید، و آن که خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایسته تر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.
    امضاء

صفحه 3 از 12 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi