آیا اگر انسان این گونه بر احوال گذشتگان عبور نماید، به عبرت دست نمی یابد؟ و آیا باز هم دست تطاول می گشاید و گردنکشی می نماید؟
فاتعظوا عباد الله بالعبر النوافع، و اعتبروا بالای السواطع، و ازدجروا بالنذر البوالغ، و انتفعوا بالذکر و المواعظ، فکأن قد علقتکم مخالب المنیة، و انقطعت منکم علائق الأمنیة، و دهمتکم مفظعات الأمور، و السیاقة الی الورد المورود، ف (کل نفس معها سائق و شهید(164)): سائق یسوقها الی محشرها؛ و شاهد یشهد علیها بعملها.(165)
پس بندگان خدا! از عبرتهای سودمند، پند گیرید، و از نشانه های آشکار عبرت گیرید. از آنچه شما را با بیانی رسا ترسانده اند، خود را باز دارید، و از یادآوریها و موعظتها سود بردارید، که گویی چنگالهای مرگ بر شما آویخته است، و رشته های آرزویتان را از هم گسیخته، و سختیهای واپسین دم زندگی به ناگاه بر سر شما رسیده، و به آبشخوری که در آمدنگاه شماست کشیده و هر نفسی را راننده ای همراه است که او را تا به محشر وی می راند و گواهی که بر کرده او گواهی می دهد، و آنچه کرده است می داند.
امام (علیه السلام) مردمان را به دقت کردن در امور عبرت انگیز فرا خوانده است، و انسان باید امور عبرت انگیز را از سه وجه مورد دقت قرار دهد؛ از وجه علل و اسباب، از نظر حقیقت عبرت و از باب نتیجه و ثمره آن. دقت کردن در احوال و آثار و سرنوشت گذشتگان و آنچه از قضای الهی بر آنان گذشته است زمینه عبرت گرفتن را فراهم می سازد. آن گاه انسان می تواند به سوی حقیقت عبرت رود که آن، بیمی است که در درون آدمی حاصل می شود که مبادا به سرنوشت پیشینیان گرفتار آید. و سپس نتیجه و ثمره عبرت به دست می آید که آن دوری گزیدن از محرمات الهی و اجابت نمودن پروردگار و پیمودن راه صحیح در زندگی است.(166)