نوا به معنى آواز، آهنگ ، نغمه است و ناى فارسى نى است .
دراين مقام حضرتش فرمود: هر چه كه داشتيم از آن شبها داشتيم و اگر اين چند صباح رياضت نبود كه در روايت آمده است ((من اخلص الله اربعين صباحا ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه )) اين مقدار هم نمى شد.
و همينطور هم هست ((قدر اين باده ندانى بخدا تا نچشى )).
براى رسيدن به اين حقيقت لازم است در وهله اولى انسان از پندار عوام در آيد و سپس در محضر استاد زانو بزند و علوم و معارف در جان او بذر افشانى بشود و كدها و مفاتيح را بدست آورد و معنى توحيد صمدى به حقيقت براى او يافت بوشد و به حقيقت معناى صمديت حق تعالى برسد (كه امام سجاد فرمود: چون خداوند مى دانست كه در آخر الزمان اقوام متعمق پيدا مى شوند، سوره توحيد و شش آيه اول سوره الحديد را نازل فرمود كه جناب صدر المتالهين مى گويد من وقتى به اين روايت برخورد نمودم اشك شوق از چشمان من جارى شد چون مى بيند كه امام اين حرف را براى امثال ملاصدرا زده است ) تا دردش گل كند و آن كه را درد نيست درمان نيست .
ولى متاسفانه اكثرى وضع توحيدشان به صورت همان بنا و بنا و ((البعرة تدل على البعير)) كه حضرت بمقدار فهم آن اعرابى باديه نشين بيان فرموده است مى باشد ولى حقيقت ((لم اعبد ربا لم اره )) برايشان پياده نشد است كه اين براى دهن آن امام الموحدين عليه السلام و شاگردان مكتب آن حضرت است كه مى گويند.
گر بشكافند سرا پاى من
جز تو نيابند در اعضاى من