صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 35

موضوع: ویژه نامه شهادت مظلومانه مسلم بن عقیل{مسلخ سرخ عاشقی}

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض ویژه نامه شهادت مظلومانه مسلم بن عقیل{مسلخ سرخ عاشقی}



    ویژه نامه شهادت مظلومانه مسلم بن عقیل

    مسلخ سرخ عاشقی





    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:24
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    عرفات است
    این سو حسین ابن ابی عبدالله ،
    آن سوی مسلم بن عقیل

    عرفات است و دعا؛ عرفات است و حسین؛
    عاشقی که جان مشتاقش، چنین به گفت‏وگوی خدا نشسته است:

    «اَلَّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَاَنّی اَراکَ...»


    روز عرفات است.
    این سو، دست‏های پراجابت حسین علیه ‏السلام است
    که آسمان را مجذوب خود ساخته است.
    این سو، حسین علیه‏ السلام است
    که اشک‏های بلورین‏ش،
    غوغا در دل عرش افکنده است.

    این سو، میهمانان زیارت بیت ‏الله ‏اند
    و عرفاتیان نیاز و نیایش.

    دیگر سوی، شهر کوفه است
    و نامردمانی عهدشکن و میهمان کُش!

    روز عرفات است. آن سوی این لحظات عارفانه،
    کوفه است و فرزند عقیل.
    تنهای تنها!

    مسلم است و لحظات شیرین فنای فی اللّه‏.
    مسلم است و دلواپسی آمدن حسین علیه‏السلام .
    مسلم است و عروج از بام دارالاماره.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:25
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    یا مسلم بن‌ عقیل


    تنهایی و غربت حضرت مسلم و آن همه بی وفایی
    تلنگری نافذی ست بر وجودم.


    حتی یک نفر ، یک نفر هم در آن کوچه و برزن همراهش نشد.
    آن شب بی قراری اش رو خوب متصور می شوم
    که فقط و فقط به یاد مرید و اهل بیتش بوده
    که برای آنان عاقبتی دردآور ، در ضمیرش تداعی می شد.

    یا آن شبی را متصور می شوم که عده ای از ظلمت آن بهره برده
    و دردانه ی خلقت و ولی زمانشان را ترک گفتند.

    و یا عصر روزی را که حضرت نگار ، نوای هَل مِن معین سر داد
    که حتی یک نفر ، یک نفر هم ...
    سخت می ترسم ،
    که در این عهد هم چنین کنیم.
    می ترسم ، می ترسم ...
    تنهایش گذاریم.
    مدعیان زمانیم که در هیبتی حق به جانب ،
    سروش انتظار سر می دهیم.

    بارخدایا ، به ما عزمی ده در این عصر که حجتت از دیده نهان است
    و یا در لحظه ی حضورش ، به تبع ظلمت و تاریکی دلمان او را رها مکنیم
    و از آن جماعتی نباشیم که بعد شنیدن نوای هَل مِن معین او دریغ کرده و پشتش نماییم.
    «الهی آمین»


    چه زیباست ...
    وفا را لحظه ای یافتم که علمدارش ندا داد :
    والله ان قطعتموایمینی
    ،انی احامی ابداً عن دینی


    اما امروز یه آزویی دارم ...بارخدایا ، چنین روزی رو عنایتی کن باشم
    به کربلا و یا در آن سرزمین عرفات که حضور حضرتش مسجل است،
    جایی نفس بزنم که اربابم نفس می کشد و جایی عرفه را زمزمه کنم
    که اربابم دعای جدش را دلربا می خواند.

    «الهی آمین»







    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:25
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    قهرمان‌ عشق‌ در چاه‌ بلا افتاده‌ است‌
    كار مسلم‌ وای‌ دست‌ اشقیا افتاده‌ است.



    اشك‌ جاری‌ بر رخش‌ شرح‌ غمی‌ پنهان‌ دهد
    گوشة‌ غربت‌ به‌ یاد كربلا افتاده‌ است‌.


    باغ‌ شد مرداب‌ و گلها نیزه‌ و شمشیر شد
    قاصد كرب‌ و بلایی‌ از نوا افتاده‌ است‌.


    سر، سر پیمان‌ گذارش‌ روی‌ دار افتاده‌ است‌
    دل‌ سر و كارش‌ به‌ خلقی‌ بی‌ وفا افتاده‌ است‌.



    آه‌ گلچینان‌ كه‌ از هر بام‌ با سنگش‌ زنند
    این‌ گل‌ طوباست‌ از شاخه‌ جدا افتاده‌ است.‌


    دست‌ مهمان‌ بستن‌ و با كام‌ عطشان‌ كشتنش
    ‌ از كجا در كوفه‌ این‌ رسم‌ خطا افتاده‌ است.


    نامه‌های‌ دعوت‌ كوفه‌ بجز نیرنگ‌ نیست‌
    بد مرامی‌، بد دلی‌ در كوفه‌ جا افتاده‌ است‌.



    كار دلهاشان‌ به‌ نیرنگ‌ و نفاق افتاده‌ است‌
    كار لبهاشان‌ به‌ لعن‌ و ناسزا افتاده‌ است‌.


    چشم‌هاشان‌ خائن‌ و آئینه‌ ناپاكی‌ است‌
    وای‌ از چشمی‌ كه‌ از شرم‌ و حیا افتاده‌ است‌.


    بگذر از كوفه‌ نبینی‌ تا به‌ روی‌ غنچه‌ها
    رد پا از پنجه‌ نا آشنا افتاده‌ است‌.




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:35
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    آیا گوش‏هایتان نمی‏شنود؟
    بیدار شوید، ای خانه‏ های گمراه!
    ای کوچه‏ های پیمان شکن! ای پنجره ‏های سنگدل!
    ای دهان‏ه ای مسموم! ای چشم‏ های کپک‏ زده!
    ای نگاه‏ های غبار گرفته و خواب آلود!

    من آمده‏ ام!
    مسلم، پسر عقیل!
    بیدار شوید، ای دیوارهای کاه‏ گلی جسارت! ای بن ‏بست‏های فراموشی!
    بیدار شوید، ای کوچه‏ های پابرهنه ‏ی تو در تو!
    ای گام‏های خسته‏ ی نامردی!

    منم، پرچم دار کربلا!
    به استقبال مرگ آمده ‏ام؛ به استقبال خنجرهای برّان!
    به استقبال وعده ‏ها، وعیدها و به استقبال نامه‏ های دروغین.

    پنجره ‏هاتان را باز کنید!
    منم، مهمانی که به دعوت شما لبیک گفتم،
    همانی که به درخواست شما آمدم. نامه ‏های بلند بالاتان را خوانده‏ ام،
    حرف‏هاتان را مو به مو از بر شدم. با کلمه ‏های مهربانتان
    خو گرفته‏ ام و با وعده ‏هاتان صمیمی شدم.

    مرا با که اشتباه گرفته‏ اید؟
    چرا پنجره ‏هاتان را باز نمی‏کنید؟ بر شما چه رفته است؟
    آیا این شما نبودید که مرا خواندید؟
    آیا این شما نبودید که پیک فرستادید؟
    آیا رسم کوفیان این است ...؟ شما را چه شده است؟
    کجاست مهربانی آن پیک‏ها؟ کجاست؟
    من صدای چکاچک شمشیرهاتان را می‏شنوم.
    منم! مسلم بن عقیل.





    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:27
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    مرحبا مسلم که هست از رفعت آن گردون جناب
    خسرو لب تشنگان را ابن عم و نایب مناب

    گر چه در ملک شهادت نیست شاهى جز حسین
    لیک شد حصن شهادت را ز مسلم فتح باب

    سعى مسلم داد بر اسلام رونق تا به حشر
    بر روان او سلام مسلمین از شیخ و شاب

    صورت او چون حسین و سیرت او چون حسن
    در مروت مصطفى و در فتوت بوتراب

    روز هیجا چون کشیدى تیغ بران از غلاف
    گفتى از ابر سیه گشتى درخشان آفتاب

    کوفیان کردند از وى دورى و نبود عجب
    روبهان را باشد اندر دل ز شیران اضطراب

    میهمان خویش را کشتند بى جرم و گناه
    باد بر آن میزبانان لعنت حق بى حساب

    داشت جاى آن که از بهر پسر عمش حسین
    با زبان حال بنویسد که اى عالى جناب

    سوى این بى آبرو مردم میا ترسم ز کین
    بر تو و بر اهل بیت مضطرت بندند آب

    زین سفر بگذر که ترسم اکبرت گردد شهید
    وز غم گیسوى او لیلا شود بى صبر و تاب

    زین سفر بگذر که ترسم دست و پاى قاسمت
    گاه دامادى شود در کربلا از خون خضاب

    زین سفر بگذر که ترسم حنجر اصغر شود
    پر ز خون از تیر اعدا چون دل زار رباب

    زین سفر بگذر که مى ترسم شوند از کین اسیر
    آل پیغمبر به دست فرقه دور از ثواب

    زین سفر بگذر که ترسم عابدینت را برند
    با غل و زنجیر نالان جانب شام خراب

    زین سفر بگذر که مى ترسم یزید دون زند
    چوب خیزران بر لب لعل تو در بزم شراب

    از جفاى کوفى و شامى مگو دیگر صغیر
    ز آتش نظم تو جان خلق عالم شد کباب

    “مصیبت نامه، صغیر اصفهانى”




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:29
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    تنها آمده بود! شهر لبریز بود،
    از هر چه نامرد، هر چه پیمان شکنی.

    دست‏های بی‏یاور او، دست‏های سبز بود
    که ریشه در بازوان آسمان داشت


    و آسمان آن روز چه قدر اندوهگین بود!
    توفانی بر گرده کوفه ریخته بود.

    کوفه امّا، مثل سنگ...
    کوفه امّا، مثل خاک... .


    نیا خورشید! این‏جا شب زده‏ها و خفاش‏ها منتظرند؛
    این‏جا شب پره‏ها کورند و تو را نمی‏بینند!

    نیا عشق! این‏جا، دیری است صدای گام علی را
    از ذهن بی‏ مقدار خودش تارانده!

    با بوی فاطمه غریب است،
    با هر چه که گفتند و می‏گویند؛

    نیا! مسلم می‏داند که این‏ها چه قومی هستند!
    مسلم می‏بیند که این‏ها از نمازی تا نمازی دیگر
    بر پیمان خود استوار نمی‏مانند.


    کاش مسلم را دیده بودی آن وقت که
    بر کنگره قصر شب رجز عشق سر می‏داد!

    آفتاب، نیا! شب با مسلم نمی‏دانی چه کرد؟
    هیچ نمانده است از آن همه حرف و دعوت،


    از آن همه تندیس‏های ریا. این‏جا
    فقط حکومت شب است... نیا خورشید!




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:29
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    «صدای مرا از کوفه می‏شنوید»





    اینک که با تو سخن می‏گویم، بر فراز دارالاماره کوفه، به
    استقبال مرگ می‏روم. ای کاش بادها صدایم را به آستان مقدست برسانند
    تا حکایت تنهایی و آوارگیِ فرستاده‏ات را برایت واگویه کنند!

    این صدای تنهایی سفیر توست که بر بام‏های جهان می‏وزد.
    منم؛ مسلم، پسر عقیل، ابن عم تو. من کوفه را چنین دیدم:


    شهری هزار چهره، فرو رفته در هوایی مسموم، گرفتار
    خدعه و نیرنگ. کوفه هنوز هم همان کوفه است که روزگار
    تنهاییِ علی را نفهمید.

    این قوم، به بی‏وفایی شهره ‏اند و در دروغ و ریا استاد.
    نخست، برای ورودت کل می‏کشند و گل نثارت می‏کنند.


    در هجوم بیعت، دست‏ها احاطه ‏ات می‏کنند و با وعده ‏هایی دروغین،
    پیمان می‏بندند و آن‏گاه، در خم کوچه‏ها، چون شبحی محو می‏شوند.

    نامه‏هایشان، سطر به سطر و کلمه به کلمه، دروغ و ریایی بیش نیست.
    عطش باغ‏های خرم کوفه، سرخی خون تو را می‏طلبد.


    میوه‏ های اینجا طعم خون می‏دهد.
    چشم‏های شب ‏پرست این قوم، به تاریکی عادت کرده است.

    آنها را چه به روشنایی نور خدا؟!
    آن چنان در ظلماتِ نادانیِ خویش محوند
    که هیچ نوری را چشم دیدنشان نیست.


    صدای مرا از دارالاماره کوفه می‏شنوی!
    مرا که فرستاده آفتابم، در کوچه‏ های کوفه، تنهایی‏ ام را حصار کشیدند
    و دستانی که هنوز بوی بیعت می‏دادند، برای کشتنم از هم سبقت می‏گیرند.

    کوفه، مادر خیانت و توطئه است.
    اینجا مردانگی خریدار ندارد، گوش‏ه ای کوفی جماعت
    صدای فرستاده‏ ا ت را نشنیده گرفتند.

    نفاق، آشنای همیشه این قوم است، خودت ماجرای تنهایی‏ ام را می‏دانی.
    تا دیروز، دوازده هزار تن، فرستاده‏ ات را چون نگینی در بر داشتند
    و امروز، مرگم را از فراز دارالاماره، کل می‏کشند.

    می‏ترسم از نیرنگ این قوم که روز و شب برایشان یکسان است.
    به کوفه اعتمادی نیست؛ هر لحظه ممکن است از پس کوچه‏ای،
    از سایه دیواری، شبحی بیرون خزد و در تاریکیِ شب، برق تیغی،
    پشتت را نشانه رود؛ این قوم، در غریب‏ کُشی خبره‏اند.

    رهایشان کن! بگذار آن‏قدر در باتلاق بی‏خیالی‏هایشان دست
    و پا بزنند تا بمیرند!

    این قوم، سزاوار حیات طیبه نیستند.
    نفس‏هایشان هوا را مسموم می‏کند.


    سایه رحمت و کرامت پسر فاطمه علیهاالسلام کجا
    و این مردم همیشه ناسپاس کجا؟!

    بگذار گوش‏هایشان از صدای سکّه‏ های اموی، کر شود!
    بگذار چوب ظلم ابن‏زیادها، سایه بیاندازد بر روزها و شب‏هایشان!

    تو به کوفه نیا، حسین جان!
    اینجا همه نقاب می‏زنند؛

    دوست و دشمن را نمی‏توان از هم شناخت.
    کاش صدایم به آستانت برسد!


    کوفه مادر خیانت‏هاست.
    هنوز در دامن این خاک «ابن ملجم»ها می‏بالند.

    صدای مرا از دارالاماره کوفه می‏شنوی؛
    به کوفه نیا، حسین جان!







    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:32
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    «ارتفاع شهادت»






    کوچه بود و ازدحام سکوت؛
    کوچه بود و مسافری غمگین؛

    با نگاهی از ستاره‏ ها لبریز، تکیه داده به دیوار تنهایی.
    مرد، خسته از نبردی سخت، با تمام غربتش اندیشید:


    وایِ من! اگر با او نیز چنین کنند، چه خواهد شد؟!
    دیروز، همه با او بودند و امروز، حتی کوچه ‏های خالی او را همراهی نمی‏کردند.

    جدایی گمان کرده بودم و لیکن نه چندان، که یک سو نهی آشنایی
    رسالت عشق بر دوش او سنگینی می‏کرد و بار امانت، تمام نگاهش
    را به آسمان دوخته بود.


    کاروان در مسیر بهار گام برمی‏داشت و عطر گل‏های سرخ، تا
    ابدیت جاری می‏شد. گویی آفتاب، تواضع کنان، در سایه‏ سار کاروان حرکت
    می‏کند و ستارگان به دنبال رصدِ تبسّمی از نگاه کودکان هستند.

    عشق، منزل به منزل می‏گشت و سالکان گم کرده را راهنمایی می‏کرد.
    حادثه‏ ای در راه بود؛ این را تمامِ پرندگان، درختان، کوه، دشت و
    دریا، می‏دانستند و اضطرابی شگرف آنها را فراگرفته بود.

    این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
    گویا طلوع می‏کند از مغرب آفتاب کآشوب در تمامیِ ذرات عالم است

    ... و این مسلم بن عقیل علیه‏السلام بود که درس شهادتِ
    عاشورایی را زودتر از دیگران فرا گرفته بود؛


    شهادت در اوج غربت و عشق، شهادت در نهایت ایمان، در
    کارزاری که گویی تنها یک مسلمان در مقابل کفر می‏جنگد.

    انبوهِ شمشیرها به غربت و تنهایی ‏اش هجوم آوردند و او مثل
    آفتاب، صفوف تیره ‏ی آنها را در هم ریخت.


    آه، ای کوفه! آه از مرامت که همیشه همسنگ با خیانت است،
    هیچ به یاد داری با حیدر کرّار علیه‏السلام چه کردی؟!

    فرومایگی ‏هایت را عجب نیست؛
    وقتی دست به سفره‏ ی رنگین یزید فرو برده باشی.


    «ابن مرجانه ‏هایت فراوان مباد»!
    که همیشه عرصه بر مردان تنگ کرده‏ ای.

    آن روز، آفتاب بود و ارتفاع شهادت؛
    شهادتی که قامت حضرت مسلم علیه‏السلام را به «سدرة المنتهی» پیوند می‏زد.


    کاش می‏شد، باز، دستی از گلوها می‏گشایید
    حجم حجم بغض‏ها را، در فضای این تراکم

    غربت اندوهتان، در چشم هستی، دیدنی نیست
    کوفه را، تا پیش رویم می‏کنم امشب تجسّم

    سیدعلی‏ اصغر موسوی




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:34
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    هنوز تنم از بوى سيب سرشار است.
    هنوز زمزمه روشن تو در جانم طنين دارد.

    لحظه وداع، چنان اشك بر افق ديدگانم شتافت كه سيماى مهربانت
    در پرده خيس چشمانم شناور ماند. وعده دادى
    كه سرانجام كارم، رستگارى همراه با شهادت است


    و آرزو كردى كه من و تو به درجه شهيدان نائل شويم.
    آن لحظه دانستم كه ديگر روى گشاده و صورت دوست‏داشتنى
    تو را نخواهم ديد و وعده ديدارمان به بهشت خدا موكول شده است.


    اما مولاى من!
    اكنون بر بالاى دارالاماره كوفه، تمام
    دل نگرانى مسلم براى توست؛


    براى تو كه نكند همراه خانواده و اهلت
    به دعوت اين نامردمان، به سمت بى‏وفايى كوفه حركت كرده باشى!


    شهادت سفیر با وفای حضرت امام حسین علیه السلام
    اولین شهید قیام امام حسین (ع) حضرت مسلم بن عقیل
    را برای شیعیان تسلیت عرض میکنم










    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-07-2022 در ساعت 19:33
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi