صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 46 , از مجموع 46

موضوع: ویژه نامه عید سعید قربان{ مکتب عشق و بندگی}

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    عید ابراهیم

    و چنین خطاب آسمانی بر منی طنین افکند:
    ای ابراهیم! رها ساز اسماعیلت را تا صله ‏ی عطا در دامن وفای تو نهم ... .


    «منی» مسلخ عشق است؛ سرزمین طاعت و بندگی و «قربان»، تجسم
    سر تسلیم به فرمان دوست نهادن؛ بی‏هیچ چون و چرا.


    مگر نه این‏که هر که گفت عاشق است و معشوق، جان شیرین
    از او طلب کند، بی‏درنگ دریغ نخواهد کرد؟

    خلیل هم سر به فرمان حبیب، از جان شیرین ترش را، همه‏ ی
    تعلقات و دلخوشی‏هایش به این پهنه‏ ی خاکی را در طبق
    اخلاص، قربانی پیشگاه محبوب یکتایش می‏کند.


    هنوز هم شنیده می‏شود صدای ملایک، که مبهوت، چشم به زمین دوخته ‏اند.
    یا رب! چه می‏شود ابراهیم را؟


    این خنجر تیز، حنجره‏ی اسماعیل، نور دیدگانش
    را خواهد درید! اسماعیل، یگانه فرزند دلبندش!


    و این بار ابراهیم عاشقی است که زنجیرهای تعلق را از پای
    روح بلندش، باز کرد و بذر تردید را از خاک دل برچید.

    صبورانه، از دل، رشته‏ ی مهر پدری را گسست و
    دشنه‏ای تیز در دست، مهیای قربانی شد؛ بازگرداندن امانتی که
    روزگاری نه چندان دور، به وی عطا گردیده بود.


    «قربان» عید ابراهیم است و ابراهیمی شدن، دل از بند
    تعلقات بریدن و به دوست ملحق شدن. «قربان»، عید عاشقان است
    و عید قلب‏هایی که خلوتگه محبوب یکتاست.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    چه میعادگاه خلوت و زیبایی!
    اسماعیل، در دست های اراده ابراهیم.

    سر اسماعیل، در آغوش پدر و نگاه اسماعیل
    نه به چشم های پدر، که به آن سوی ابرها و آسمان ها و
    خدایی که چند لحظه بعدتر را بهتر از همه می دانست.


    آن روز، نه گلوی اسماعیل بریده شد و نه ابراهیم
    پدری را بر بندگی ترجیح داد.


    تنها رضایت و سرسپردگی به «او» بود که بیداد می کرد
    پس به رسم نمایش سرفرازی و قبولی، گوسفندی ذبح شد.


    از آن روز بزرگ و باشکوه تاکنون، جشن میعاد اسماعیل
    و ابراهیم با فرمان پروردگار، هر سال و هر قربان، تکرار می شود

    که جشن دلدادگی و شیدایی است و در دل ایمان مومنان دوست
    آذین پرنشاط قرب و دیدار، بسته می شود.

    مبارک باد!


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    چه میعادگاه خلوت و زیبایی!
    اسماعیل، در دست های اراده ابراهیم.

    سر اسماعیل، در آغوش پدر و نگاه اسماعیل
    نه به چشم های پدر، که به آن سوی ابرها و آسمان ها و
    خدایی که چند لحظه بعدتر را بهتر از همه می دانست.



    آن روز، نه گلوی اسماعیل بریده شد و نه ابراهیم
    پدری را بر بندگی ترجیح داد.


    تنها رضایت و سرسپردگی به «او» بود که بیداد می کرد
    پس به رسم نمایش سرفرازی و قبولی، گوسفندی ذبح شد.



    از آن روز بزرگ و باشکوه تاکنون، جشن میعاد اسماعیل
    و ابراهیم با فرمان پروردگار، هر سال و هر قربان، تکرار می شود

    که جشن دلدادگی و شیدایی است و در دل ایمان مومنان دوست
    آذین پرنشاط قرب و دیدار، بسته می شود.

    مبارک باد!


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    آزمون عشق اسماعیل (ع)

    به سوی عاشقی عزیمت کردی؛با بال‏هایی که هنوز جوانی می‏کرد
    با چشم‏هایی که گسترده می‏شد به روی دشت‏ها
    و ابراهیم را به شوق می ‏آورد.

    از تبار قله‏ های بلندِ فرزندان یعقوب،
    نازل شدی و دامان تشنه خاک‏ها تو را در کام
    گرفت و به شوق کشاند.


    تو اما بی‏قراری می‏کردی؛ مگر نه این که از جای دیگر بودی؟!
    مهر بی‏کرانه پدر در پیشگاه خدایت، دست به کار آزمون
    تو شد و تو به میعادی بی‏ وقفه با دلدار تن سپردی آن روز.

    امامت، ردای فاخری بود که در انتهای سفر طولانی
    ابراهیم، انتظارش می‏کشید؛


    اما تقدیر چنین بود که این ردای باشکوه، با دست‏های تو
    بر شانه ‏های پدر بنشیند، در اوج یک گزینش دشوار
    میان خواستن تو و اطاعت پروردگار تو.

    ناله ‏ها و دردها از تو می‏گریختند به وقت لغزش خنجرِ بُرّان
    در زیر گلویت، از آن رو که عزمِ عظیمِ تسلیم
    و رضای تو، می ‏ترساندشان.


    پس این بار، تو پشتیبان ابراهیم شدی و دست‏های او را
    جان دادی برای بریدن.
    فرشته‏ های ناظر ماجرا، لب می‏گزیدند پنهان:
    «سرانجام چه خواهد شد؟»

    نفس در سینه ‏های حبس شده بود، نه صدایی بود
    و نه سکوتی، سراسر، انتظار بود و هول.


    از آن روز بزرگ و باشکوه تاکنون، جشن میعاد اسماعیل
    و ابراهیم با فرمان پروردگار، هر سال و هر قربان، تکرار
    می‏شود که جشن دلدادگی و شیدایی است

    و در دل ایمان مومنان دوست، آذین پرنشاط قرب
    و دیدار، بسته می‏شود. مبارک باد!




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    عید قربان پاک ترین عیدها است. عید سر سپردگی و بندگی ست.
    عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است.
    عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است.


    عید قربان، عید ذبح میوه دل ابراهیم و ایثار سبز اسماعیل،
    عید بر آمدن انسانی نو از خویشتن خویش، عید رهیدگی از اسارت نفس،
    عید لبیک به دعوت حق بر شما مبارک.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #46

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    دل سفر کن در منا و عید قربان را ببین
    چشمه‌های نور و شور آن بیابان را ببین

    گوسفند نفس را با تیغ تقوی سر ببر
    پای تا سر جان شو و رخسار جانان را ببین

    سفره ی مهمانی خاص خدا گردیده باز
    لاله ی لبخند و اشک شوق مهمان را ببین

    دیو نفس از پا درافکن، سنگ بر شیطان بزن
    هم شکست نفس را، هم مرگ شیطان را ببین

    تیغ در دست خلیل و بند در دست ذبیح
    حنجر تسلیم بنگر، تیغ بران را ببین

    کارد تیز و دست محکم، حلق نازک‌تر ز گل
    پای تا سر چشم شو، اخلاص و ایمان را ببین


    خاک گل انداخته از اشک چشم حاجیان
    در دل تفتیده ی صحرا، گلستان را ببین

    گریه و اشک و دعا و توبه و تهلیل را
    رحمت و لطف و عطا و عفو و غفران را ببین


    آتش گرما گلستان گشته چون باغ خلیل
    در دل صحرا صفای باغ رضوان را ببین

    روی حق هرگز نگنجد در نگاه چشم سر
    چشم دل بگشا جمال حی سبحان را ببین


    خیمه ی حجاج را با پای جان یک یک بگرد
    آتش دل، سوز سینه، چشم گریان را ببین

    دل تهی از غیر کن تا بنگری دلدار را
    سر بزن در خیمه‌ها شاید ببینی یار را

    سینه مشعر، دل حرم، میدان دید ما مناست
    گر ببندی لب ز حرف غیر، هر حرفت دعاست

    غم مخور گر گم شدی یا خیمه را گم کرده‌ای
    سیر کن تا بنگری گم‌گشته ی زهرا کجاست

    لحظه‌ای آرام منشین هر که را دیدی بپرس
    یار سوی مکه رفته، یا به صحرای مناست؟

    حیف یاران در منی رفتم ندیدم روی او
    عیب از آن رخسار زیبا نیست، عیب از چشم ماست


    حاجیان جمعند دور هم به صحرای منا
    حاجی ما در بیابان در مسیر کربلاست

    حاجیان کردند دل را خوش به ذبح گوسفند
    حاجی ما ذبح طفلش پیش پیکان بلاست

    حاجیان سر می‌تراشند از پی تقصیرشان
    حاجی ما هم چهل منزل سرش برنیزه‌هاست

    حاجیان دست دعاشان بر سما گردد بلند
    حاجی ما از بدن دست علمدارش جداست


    حاجیان را هست یک قربانی آن هم گوسفند
    حاجی ما هم ذبیحش جمله تقدیم خداست

    حاجیان را از هجوم زائرین بر تن فشار
    حاجی ما سینه‌اش از سم اسبان توتیاست

    خوش بود «میثم» همیشه سوگواری بر حسین
    حاجی آن باشد که اشکش هست جاری برحسین

    استاد حاج غلامرضا سازگار





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi