4. امام (علیه السلام) می فرماید: أضاءت به البلاد بعد الضلاله المظلمه، و الجهاله الغالبه، و الجفوه الجافیه، و الناس یستحلون الحریم، و یستذلون الحکیم، یحیون علی فتره، و یموتون علی کفره(66)؛ جهان به وجود او روشن گشت بعد از آن که گمراهی وحشتناکی همه جا را فراگرفته بود و جهل و نادانی بر افکار چیره بود و قساوت و سنگ دلی بر دل ها مسلط گشته بود. مردم حرام را حلال می شمردند و دانشمندان را تحقیر می کردند و بدون آیین الهی و پیروی از فرستاده خدا زندگی کرده و در حال کفر و بی دینی می سپردند.
در این کلام نورانی امام (علیه السلام) به برخی از ویژگی های دوران فترت اشاره می فرماید:
1. الضلاله المظلمه؛ ویژگی این گمراهی آن است که به واسطه عدم دست رسی به هدایت های و حیانی راهی برای خروج از آن وجود ندارد.
2. والجهاله الغالبه؛ یکی دیگر از شرایط بحرانی دوران جاهلیت و زمان نبودن نبی و فرستاده الهی در میان مردم، غلبه و تسلط جهل و نادانی بر زندگی می باشد. شارح بحرانی در شرح این کلام شریف می گوید: مراد از جهالت غالبه آشنا نبودن به طریق الی الله تعالی و نداشتن روش صحیح زندگی است همان روشی که خداوند برای مردم به وسیله شریعت بیان نموده است(67).
3. والجفوه الجافیه؛ به معنای قساوت قلب و سنگ دلی است.
شارح بحرانی می گوید: مراد از الجفوه الجافیه خشونت عرب است و سنگ دلی و کشتار و خون ریزی که در میان آنها رواج داشته و این که کلمه الجفوه به الجافیه توصیف شده است که از خود آن مشتق شده برای تأکید می باشد و مقصود قساوت و سنگ دلی شدید است(68)(69).
4. والناس یستحلون الحریم؛ گمراهی، جهل و قساوت، همه عواملی است که دست به دست هم داده برای زیر پاگذاردن قواعد و قوانین و محدوده ها و بی مبالاتی نسبت به مقررات.
5. ویستذلون الحکیم (الحلیم)؛ به واسطه گمراهی شدید و غلبه جهل، قساوت و بی مبالاتی نه تنها انسان دانشمند و حکیم و یا حلیم مورد اکرام نیست بلکه چون با آن ها همرنگ نیست مورد اهانت و بی احترامی قرار می گیرد.
شارح بحرانی می گوید: آن چه از عادت رایج میان عرب تا اکنون هم ظاهر و آشکار است آن است که اشخاص عاقلی را که در بین آن ها از غارت و چپاول و خون ریزی و فتنه خودداری می کنند کوچک می پندارند و آنان را ترسو و ضعیف می شمارند(70).
6. یحیون علی فتره؛ به واسطه دست رسی نداشتن به رسول الهی و تعالیم و حیانی زندگی آنها بدون ارتباط با دین سپری می شود.
7. و یموتون علی کفره؛ و به خاطر نبودن هادی و راهنمای الهی و عدم دست رسی به تعالیم آسمانی تا آخر عمر در جهل نسبت به خداوند و شرایع دینی می مانند و در حال کفر و بی دینی رخت از جهان بر می بندند.