صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 31

موضوع: قرآن و تربیت اجتماعی کودک

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دوم: «جامعه پذیری»
    مفهوم شناسی
    الف) جامعه پذیری در لغت
    جامعه پذیری از نظر لغوی به معنای انطباق با جامعه و آشناسازی با جامعه است. اگرچه در فارسی مفاهیم جامعه پذیری و اجتماعی شدن معادل یکدیگر به کار می روند لکن از نظر هربرت بلومر اجتماعی شدن به معنی ذوب شدن و یکی شدن و جا افتادن در جامعه کلان است و تنها بعد از جامعه پذیری است که فرایند اجتماعی شدن می تواند رخ دهد.(1)
    ب) جامعه پذیری در اصطلاح
    در جامعه شناسی این مفهوم به فرایندی اطلاق می شود که به موجب آن افراد ویژگی هایی را که شایسته عضویت آن ها در جامعه است را کسب می کنند.
    ص:26
    ________________________________________
    1- (1) حسین ابوالحسن تنهایی، درآمدی بر مکاتب و نظریه های جامعه شناسی، ص 474.
    به عبارت دیگر جامعه پذیری نوعی فرایند کنش متقابل اجتماعی است که در خلال آن فرد هنجارها، ارزش ها و دیگر عناصر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی موجود در گروه یا محیط پیرامون خود را فرا گرفته، درونی کرده و آن را با شخصیت خود یگانه می سازد.
    در مورد ماهیت این فرایند نیز، اختلافاتی وجود دارد. برخی آنرا نوعی فرایند یادگیری می دانند که از طریق آن افراد می آموزند که در شرایط معین چگونه باید رفتار کنند و هر نقشی یا منزلت اجتماعی چه توقعات و انتظاراتی با خود می آورد. گروهی هم جامعه پذیری را عبارت از آموزش می دانند که در ضمن آن هنجارها و ارزش های جا افتاده از طریق دادن پاداش و کیفر برای انواع گوناگون رفتارها، آموزش داده می شوند.(1)
    منظور از اجتماعی شدن یا جامعه پذیری ( socializ ation ) آن است که یک انسان از بدو تولدش چگونه با جامعه و فرهنگ (ارزش ها و هنجارهای آن) انطباق می یابد.(2)
    فرایندی است که به انسان، راه های زندگی کردن در جامعه را می آموزد، شخصیت می دهد و ظرفیت های او را در جهت انجام وظایف فردی و به عنوان عضو جامعه توسعه می بخشد.(3)
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیشینه

    سابقه تاریخی اصطلاح جامعه پذیری به سال 1828 می رسد، ولی در ایالات متحده آمریکا نخستین بار این واژه در حدود سال 1895 توسط جورج زیمل گئورک ( Georg Simmel: 1858-1918 ) به کار گرفته شد.(4)
    بعدها آنتونی گیدنز و برجیس به آن بال و پر بیشتری دادند و با انتشار دو مقاله در فوریه 1938 در مجله آمریکایی جامعه شناسی این اصطلاح در جامعه شناسی رواج چشمگیری یافت.(5) و اینها در حالی است که جامعه شناسی در جهان در سال 1837 توسط آگوست کنت، فیلسوف فرانسوی ابداع شد. در ایران نیز توسط غلامحسین صدیقی (تولد: 1284
    ص:27
    ________________________________________
    1- (1) همان.
    2- (2) فرامرز رفیع پور، آناتومی جامعه، ص 350.
    3- (3) بروس کوین، درآمدی بر جامعه شناسی، مترجم محسن ثلاثی، ص 80.
    4- (4) . رونالد چیکولت، نظریه های سیاست مقایسه ای، مترجم وحید بزرگی و علی رضا طیب، ص 355.
    5- (5) مهرداد هرمز، زمینه های جامعه شناسی سیاسی: جامعه پذیری سیاسی، ص 9.
    هجری شمسی) در سال 1317 هجری شمسی بنیان نهاده شد. صدیقی که مدرک دکترای خود را در فلسفه و علوم اجتماعی از دانشگاه پاریس اخذ کرده بود، پس از بازگشت به ایران در دانشسرای عالی دانشگاه تهران به تدریس جامعه شناسی و تاریخ فلسفه پرداخت.
    تلاش های اصلی صدیقی «اشاعه و کاربردی نمودن شناخت علمی پدیده های اجتماعی و بسترسازی و برپایی ساختارهای سازمانی مناسب برای توسعه علوم اجتماعی» بود.(1)
    سوم: «تربیت اجتماعی»
    مفهوم شناسی
    الف) تربیت اجتماعی در لغت
    تربیت اجتماعی که مرکب از دو واژه تربیت و اجتماع می باشد، در لغت به معنای رشد و نمو دادن ابعاد اجتماعی است و چون در مورد انسان به کار می رود، مراد شکوفا کردن استعدادهای مدنی و جمعی آدمیان است.(2)
    ب) تربیت اجتماعی در اصطلاح
    در اصطلاح «مقصود از تربیت اجتماعی، پرورش جنبه یا جنبه هایی از شخصیت آدمی است که مربوط به زندگی او در میان جامعه است تا از این طریق، به بهترین شکل، حقوق، وظایف و مسیولیت های خود را نسبت به دیگر هم نوعان، هم مسلکان و خود بشناسد وآگاهانه و با عشق برای عمل به آن وظایف و مسئولیت ها قیام کند.»(3)
    پیشینه
    در مورد تربیت اجتماعی، غالباً کتاب های تربیتی به صورت خلاصه و شاخه فرعی، به آن پرداخته اند:
    اسلام و تربیت کودکان، احمد بهشتی، ویراست: سعید بهشتی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1390.
    ص:28
    ________________________________________
    1- (1) انجمن جامعه شناسی ایران، یادی از غلامحسین صدیقی بنیانگذار جامعه شناسی ایران، بهار 1381، دوره چهارم، ش 1، ص 161-163.
    2- (2) محمدعلی حاجی ده آبادی، درآمدی به نظام تربیتی اسلام، ص 115.
    3- (3) همان.
    نگاهی به اصول و راهبردهای تربیت کودک با تأملی برآیات و روایات، حسنعلی بختیار نصرآبادی، دانشگاه اصفهان، 1388 و... ولی به زبان عربی کتاب مستقلی نگارش یافته: التربیه الإجتماعیه فی الإسلام، عبدالرحمن نحلاوی، دمشق، دارالفکر، 1433 ق.
    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دیدگاه ها
    اشاره
    مفهوم تربیت اجتماعی، درگرو داشتن تصویری روشن از مفهوم اجتماعی بودن است. بر حسب این که چه ماهیت یا چه ویژگی هایی برای اجتماعی بودن لحاظ کنیم، اصول و شیوه های تربیت اجتماعی خاصی خواهیم داشت، به عبارت دیگر، هرگونه اصول و شیوه های تربیت اجتماعی، مبتنی و مسبوق بر پیش فرض های معینی در باب ماهیت اجتماعی بودن است، بنابراین به بررسی مسأله فطری یا غیر فطری بودن اجتماعی بودن انسان می پردازیم.(1)
    سه دیدگاه فردگرایان، جامعه گرایان و دیدگاه اسلام در مورد اهمیت و اولویت فرد یا جامعه، نقش اساسی در مفهوم تربیت اجتماعی ایفا می کند.
    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    دیدگاه جامعه گرا
    دو نظریه عمده در این دیدگاه از تربیت اجتماعی وجود دارد که به تبیین آن می پردازیم:
    نظریه (الف): همنوایی فرد با ارزش های اجتماعی
    معتقد است که «اجتماعی شدن به معنای همسازی و همنوایی فرد با ارزش ها و هنجارها و نگرش های گروهی و اجتماعی است.» یا به مفهوم دیگر، «اجتماعی شدن فراگردی است که بواسطه آن فرد مهارت های لازم اجتماعی را برای مشارکت مؤثر و فعال در زندگی گروهی و اجتماعی کسب می کند.»(2)
    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نظریه (ب): رشد فرد در روابط اجتماعی
    «پرورش اجتماعی یعنی نضج فرد در روابط اجتماعی، به گونه ای که بتواند با افراد جامعه ی خود، هماهنگ و سازگار باشد»(3) به عبارت دیگر «رشد اجتماعی تعیین کننده میزان سازگاری و موفقیت فرد در تعامل با گروه های گوناگون و سبب مقبولیت و محبوبیت اوست(4)».
    ص:29
    ________________________________________
    1- (1) مرتضی حاج بابایی، خلاصه مقالات پنجمین مجمع علمی جایگاه تربیت، ص 34.
    2- (2) علی علاقه بند، جامعه شناسی آموزش و پرورش، ص 106.
    3- (3) فاروق داوودپور، خلاصه مقالات پنجمین مجمع علمی جایگاه تربیت، ص 51.
    4- (4) عبدالله شفیع آبادی، خلاصه مقالات پنجمین مجمع علمی جایگاه تربیت، ص 76؛ یاسر ملکی، بررسی مبانی و اصول تربیت اجتماعی از منظر قرآن و روایات، پایان نامه کارشناسی ارشد، ص 73.
    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    دیدگاه فردگرا
    تربیت اجتماعی از این دیدگاه عبارتست از: «مهیا کردن علمی و عملی کودک برای آنکه بتواند دیگران را هر چه بهتر، مفیدتر و سنجیده تر به کنترل درآورد.»(1)
    با توجه به تعاریف ذکر شده، پنج عنصر در تربیت اجتماعی وجود دارد:
    1 - خود 2 - ارتباط 3 - دیگران 4 - ارزش ها 5 - هدف.
    نقد و تحلیل دیدگاه ها
    - تحلیل نظریه (الف) در دیدگاه اول
    در این نظریه فرد اجتماعی کسی است که به طور مناسب به محرکهای محیط اجتماعی پاسخ می گوید. بنابراین اجتماعی کردن در آن، فرآیندی است که به طور یکجانبه از سوی والدین یا مربیان به سوی کودک است. نمونه بارز این نظر را می توان در دیدگاههای رفتارگرایانه سراغ گرفت.
    این مفهوم از اجتماعی بودن، از سه عنصر اول به عنصر «دیگری» توجه کرده است و به خود فرد، درک واحساسات او توجهی ندارد و یک تصویر مکانیستی از اجتماعی بودن یا اجتماعی کردن را به نمایش می گذارد. مسلماً صرف حضور در جمع به معنای اجتماعی بودن نیست، بنابراین اگر عنصر «خود» و «ارتباط» را به این دیدگاه اضافه نماییم، عدم کفایت آن مشخص می شود. همچنین اگر عنصر «ارتباط متقابل» را وارد این نظر کنیم، دیگر تربیت اجتماعی، جریانی یک سویه نخواهد بود، دیگران به عنوان محرک باشند و فرد به عنوان پاسخ دهنده.(2)
    در واقع اجتماعی شدن، یک سیستم دو جانبه ارتباطی میان فرد و جامعه است به همین جهت، هم تأثیرات فرهنگی و هم الگوهای رشد فرد باید به طور همزمان مدنظر قرار داده شود.(3)
    ص:30
    ________________________________________
    1- (1) خسرو باقری، مقاله سه مغالطه ی رایج در مفهوم اجتماعی بودن، (چاپ نشده) ص 10؛ یاسر ملکی، بررسی مبانی و اصول تربیت اجتماعی از منظر قرآن و روایات، پایان نامه کارشناسی ارشد، ص 73.
    2- (2) همان.
    3- (3) جی کارتلج، جی اف میلبرن، آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان، مترجم محمد حسین نظری نژاد، ص 13.
    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    - تحلیل نظریه (ب) در دیدگاه اول
    در این نظریه به عنصر «ارتباط» تکیه می شود و به وجود نظر اول، وجود درک یا احساس ویژه نسبت به دیگران، شرطی لازم در تربیت اجتماعی است. از این نظر، اجتماعی بودن یعنی ارتباط برقرار کردن.(1)
    اشکال این دیدگاه این است که ارتباط با دیگری، تمام حقیقت آدمی را در برنمی گیرد و فرد در حالت «بی ارتباط بودن» به دیگری نیز قابل تصور است. به عبارتی شرط هویت فردی برای مفهوم اجتماعی بودن ضروری است و در واقع، ارتباط میان کسانی برقرار می شود که به نحوی از هم متمایزند و دارای تفاوتهای فردی هستند؛ بنابراین باید به «تنهایی» نیز در تربیت اجتماعی توجه کرد، و در حین این که باید غنای ارتباط اجتماعی را هر چه بیشتر فراهم آورد، نباید آن را به صرف داشتن ارتباط، محدود کرد.(2)
    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    - جمع بندی
    با توجه به دو نظریه جامعه گرا، می توان گفت: در تربیت اجتماعی، ضمن توجه به این مسئله که آموزش مهارت های اجتماعی بخشی از مسئله اجتماعی شدن است، باید علاوه بر فراهم آوردن یادگیری مهارت های اجتماعی - رفتاری درک و احساس مناسب و مطلوب نسبت به دیگری را نیز در فرد فراهم آورد و از طرفی ضمن اینکه ارتباط اجتماعی باید به غنی ترین شکل ممکن فراهم آید، بایستی فرد را برای انس با تنهایی نیز مهیا ساخت.
    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    - تحلیل و نقد دیدگاه دوم
    اجتماعی بودن یا شدن به شکلی کاملاً فردگرایانه در این دیدگاه تبیین می شود و متضمن نوعی سلطه بر دیگران است و به عنصر «خود» بسیار اهمیت می دهد. در اینجا، تبیین ارتباط اجتماعی با دیگران با توسل به قدرت انتزاع فکری فرد و توان او برای طرح ریزی جهت نیل به اهداف خود انجام می پذیرد و کنترل دیگری را در پی دارد.
    به نظر می رسد اشکال این دیدگاه آن است که به سبب عمده شدن عنصر «خود» در مفهوم اجتماعی کردن یا بودن، «دیگری» و «ارتباط» با او صرفا در قالبی ابزارانگارانه لحاظ
    ص:31
    ________________________________________
    1- (1) خسرو باقری، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ص 27.
    2- (2) یاسر ملکی، بررسی مبانی و اصول تربیت اجتماعی از منظر قرآن و روایات، پایان نامه کارشناسی ارشد، ص 75-77.
    شده است و ارتباط با دیگران، رابطه وسیله - هدف است. درصورتی که علاوه بر رابطه وسیله - هدف در ارتباطات، گاهی ارتباط جهت فهم دیگری، محفوظ شدن از هم صحبتی با دیگری و یا رؤیت حق در آیینه وجود دیگری نیز هست.
    با توجه به این مطالب، فرد باید علاوه بر دیدن دیگران به منزله وسیله، که در مواردی گریزناپذیر است، مهیای آن شود که دیگران را به منزله هدف نیز بنگرد که ارتباط با آنان، به خودی خود مطلوب و ارزشمند است.(1)
    تربیت اجتماعی در اسلام
    بررسی مفهوم تربیت اجتماعی، وابسته به داشتن تصویری روشن از مفهوم اجتماعی بودن و فطری و یا غیر فطری بودن اجتماع انسانی است؛ لذا این نکته را یادآور می شویم که غالب دانشمندان اسلامی، انسان را فطرتاً اجتماعی دانسته و اجتماعی بودن انسان را به خاطر دلایلی چون جبر اجتماعی و یا حسابگری و یا توافق و... نمی دانند.
    برخی دانشمندان اسلامی معتقدند که انسان در ذاتش گرایش به زیستن با جمع را در خود دارد.
    «هر فرد انسانی فطرتاً اجتماعی است و این خصیصه ی اجتماعی، به کمک دو نیروی علم و اراده به تدریج به حد کمال می رسد».(2)
    لازم به ذکر است که نظر اسلام به نظر فردگرایان و جمع گرایان شبیه نیست، بلکه اسلام معتقد است انسان و زندگی اجتماعی وی هر دو مهم اند. به عنوان نمونه از میان متفکران اسلامی استاد مطهری رحمه الله به نظر سومی راجع به اصالت فرد و جامعه اشاره نموده و می نویسد:
    «اسلام هم فرد را و هم جامعه را اصیل می داند. چون وجود افراد را حل شده در جامعه نمی داند، اصالت الفردی است و از آن جهت که نوع ترکیب افراد را از نظر مسائل روحی و فکری و عاطفی، از نوع ترکیب شیمیایی می داند که به واسطه آن افراد در جامعه هویت جدید می یابند، اصاله الجمعی است».(3)
    ص:32
    ________________________________________
    1- (1) همان، ص 77-79.
    2- (2) سید محمدحسین طباطبایی، روابط اجتماعی در اسلام، به کوشش سید هادی خسروشاهی، ترجمه محمدجواد حجتی کرمانی، ص 5.
    3- (3) مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ج 2، ص 339.
    اسلام معتقد به یک روح جمعی حاکم بر جامعه می باشد و معتقد است که این روح جمعی، سرنوشت آن جامعه را رقم می زند.
    حضرت علی علیه السلام می فرماید:
    «ای مردم! همانا آن چیزی که عموم را در خود گرد می آورد و وحدت می بخشد و سرنوشت مشترک به آنها می دهد، خشنودی و خشم است».(1)
    یعنی رضایت و عدم رضایت مردم بر کاری، موجب ساختن سرنوشت آن فرد و جامعه می باشد و در عین حال نشانگر این نکته است که هم فرد و هم جمع دارای اهمیت بوده و دارای اثر بر همدیگر می باشند و این نظری است کاملاً متفاوت با دو دیدگاه فردگرایان و جمع گرایان.
    بر همین اساس نیز نوع تربیت اجتماعی دین اسلام، تفاوت های اساسی و جدی با مکاتب فلسفی و جامعه شناختی دارد. به عبارتی دیگر در تربیت اجتماعی اسلامی هم به سرنوشت، تدبیر و آینده فرد بها داده می شود و هم به تربیت و آینده اجتماعِ بشر.(2)
    این مطلب روشن است که قرآن برای «امت» حیثیت خاص، مسئولیت، هدف، اعمال، مرگ و زندگی قائل است و حتی در رستاخیز نامه اعمال جمعی (در کنار نامه اعمال فردی) ارائه می شود و هر ملتی را با رهبر خویش فرا می خوانند.
    (إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً واحِدَهً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ)؛3 «براستی که این (روش پیامبران) آیین شماست، در حالی که آیین یگانه ای است و من پروردگار شما هستم پس [مرا] پرستش کنید».
    (وَ لِکُلِّ أُمَّهٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَهً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ)؛4 «و برای هر امّتی، سرآمد (عمر معیّن) است و هنگامی که سرآمد (عمر) آنان فرا رسد، هیچ ساعتی تأخیر نمی کنند، و پیشی نمی گیرند».
    ص:33
    ________________________________________
    1- (1) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 30.
    2- (2) محمدعلی افخمی اردکانی، مقاله: «تبیین مبانی و اصول تربیت اجتماعی در نهج البلاغه»، مجله تربیت اسلامی، ش 4، 1386 ش، ص 12-15.
    آموزه ها و پیام های آیه
    1. قانون مرگ و زندگی مخصوص افراد نیست بلکه ملت ها و تمدن ها هم مرگ دارند.
    2. مرگ ملت ها عوامل خاص خود را دارد و غالباً عواملی هم چون انحراف از مسیر حق و عدالت، روی آوردن به ستم، غرق شدن در دریای شهوات، فرو رفتن در امواج تجمّل پرستی و تن پروری زمینه مرگ ملت ها را فراهم می سازد؛ چرا که این عوامل سبب نابودی سرمایه های ملت ها و تمدن ها می شود.
    3. این آیه از طرفی هشدار برای ملت های ستم پیشه و مستکبر و طاغوتی است که سرانجام مرگشان فرا می رسد و تمدنشان فنا می شود پس مغرور نشوند؛ از طرف دیگر، بیدار باشی است برای مؤمنان که از امکانات موجود حیات ملت و تمدن خود استفاده ی صحیح کنند و مأیوس نباشند که ملت های مستکبر فناشدنی هستند.(1)
    (وَ لِکُلِّ أُمَّهٍ جَعَلْنا مَنْسَکاً لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلی ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَهِ الْأَنْعامِ فَإِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ)؛2 «و برای هر امّتی مراسم عبادی قربانی قرار دادیم، تا نام خدا را (به هنگام قربانی) بر دام های زبان بسته که به آنان روزی داده، ببرند، و معبود شما معبودی یگانه است پس فقط تسلیم (فرمان) او شوید، و فروتنان را مژده ده».
    (وَ تَری کُلَّ أُمَّهٍ جاثِیَهً کُلُّ أُمَّهٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)؛3 «و هر امّتی را به زانو نشسته می بینی، هر امتی به سوی نامه (اعمال) ش فراخوانده می شود (و به آنها گفته می شود:) امروز آنچه را همواره انجام می دادید جزا داده می شوید».
    (یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتِیلاً)؛4 «(یاد کن) روزی را که هر (گروهی از) مردم را با پیشوایشان فرا می خوانیم و هر کس نامه (عمل) ش به دست راستش داده شود، پس آنان نامه (اعمال) شان را (با شادی) می خوانند و کم ترین ستمی نخواهند شد».
    ص:34
    ________________________________________
    1- (1) محمدعلی رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ج 7، ص 83 و 84.
    آموزه ها و پیام های آیه
    1. مقصود از «امام» معنای وسیع آن است که شامل پیامبران، امامان، کتاب های آسمانی، دانشمندان و همه ی پیشوایان حق و باطل می شود.
    و از این روست که برخی احادیث اهل بیت علیهم السلام این آیه را اشاره به رهبری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامت حضرت علی و ائمه بعدی دانسته اند.(1)
    محمد بن یعقوب: عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن الحسن بن محبوب، عن عبد الله بن غالب، عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قال: «لما نزلت هذه الآیه یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ قال المسلمون: یا رسول الله، ألست إمام الناس کلهم أجمعین؟ - قال - فقال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: أنا رسول الله إلی الناس أجمعین، و لکن سیکون من بعدی أئمه علی الناس من الله من أهل بیتی، یقومون فی الناس فیکذبون، و یظلمهم أئمه الکفر و الضلال و أشیاعهم، فمن والاهم و اتبعهم و صدقهم فهو منی و معی و سیلقانی، ألا و من ظلمهم و کذبهم فلیس منی و لا معی، و أنا منه بریء».(2)
    البته این گونه احادیث مصداق های «امام» را بیان کرده اند، ولی همان طور که در برخی احادیث اشاره شده، مفهوم آیه وسیع است و شامل همه ی امامان حق و باطل و حتی کتاب های آسمانی و سنت پیامبران می شود.
    2. در این آیه به نقش مهم رهبری در دنیا و بازتاب آن در آخرت اشاره شده است؛ یعنی پیوند رهبری و امامت با پیروان آنان چنان محکم است که در جهان دیگر نیز این پیوند منعکس می شود و مردم به نام امامان و رهبران خویش خوانده می شوند و به دنبال رهبر خود راهی بهشت یا دوزخ می گردند.
    3. وجود امام در هر عصری و برای هر مردمی لازم است؛ زیرا اگر در رستاخیز همه ی مردم با امام خویش فراخوانده می شوند لازم است که هر ملتی در هر عصری امامی داشته باشد که از او پیروی کند.
    ص:35
    ________________________________________
    1- (1) تفسیر قرآن مهر، ج 12، ص 126 و 127.
    2- (2) هاشم بحرانی، البرهان فی التفسیر القرآن، ج 3، ص 551؛ محمد بن اسحاق کلینی، الکافی، ج 1، ص 215؛ محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج 2، ص 304.
    4. مقصود از «اعمی» در این آیه، کوریِ چشمِ سر نیست، بلکه نابینایی خرد انسان و نداشتن بصیرت و کوردلی است.
    یعنی کسی که پرده های جهل، غرور، تعصّب، لجاجت و شهوت بر چشم دل و عقل او پرده افکنده است، توان دیدن حقایق را ندارد و نشانه های خدا را در طبیعت درون فطرت خود نمی بیند و از واقعیت های تاریخ بشریت عبرت نمی آموزد.
    آری؛ چه بسیارند افرادی که چشم سر دارند اما کوردل هستند و چه بسیارند افرادی که چشم سر ندارند ولی روشن دل هستند و حقایق هستی را درک می کنند.(1)
    چهارم: «کودک»
    مفهوم شناسی
    انسان بعد از به دنیا آمدن ابتدا در دوران شیر خوارگی قرار دارد که یک مرحله ی بیولوژیک است و تنها در این دوره رشد جسمی کودک اهمیت ویژه ای پیدا می کند، سپس باید دورانی را بگذراند که به آن دوران طفولیت می گویند، و بعد از آن دوران کودکی شروع می شود که این دوره فرآیندی اجتماعی و تابع شرایط فرهنگی هر اجتماع خاص است، اینکه چگونه به کودکان نگاه می شود و کودک از نظر فرهنگی - اجتماعی چه معنایی دارد، و یا آنکه اساساً کودکی و فرهنگ کودکان وجود دارد و یا خیر، و همینطور چگونگی فرهنگ پذیری کودکان، همه مسائلی است که در ارتباط میان فرهنگ و انسان شناسی، اجتماع و جامعه شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. فرهنگ های مختلف بر سر فراهم ساختن زمینه های رشد فهم و شعور انسان، در طی دوران رشد و گذر از مرحله کودکی به دوران جوانی با یکدیگر متفاوت می باشند. فرهنگ هایی شرایط رشد فردی را فراهم می کنند اما در برخی از فرهنگ ها مانع رشد قدرت درک و فهم انسانی هستند.
    دوران کودکی می تواند به عنوان یک دوره زندگی که در طول آن یک موجود انسانی به عنوان یک کودک و همراه با خصوصیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دوره تعریف شود.(2)
    ص:36
    ________________________________________
    1- (1) تفسیر قرآن مهر، ج 12، ص 127.
    2- (2) ناهید عبدلی، انسان شناسی دوران کودکی، سایت انسان شناسی و فرهنگ، 1389 ش.
    کودک از دیدگاه قرآن
    آغاز دوره کودکی، از دیدگاه قرآن (حج/ 5 و مؤمنون/ 14) زمان انعقاد نطفه است. قرآن کریم در سوره های (نور/ 59؛ کهف/ 82؛ حج/ 5؛ نساء/ 6؛ انعام/ 152؛ یوسف/ 22؛ اسراء/ 24؛ احقاف/ 15؛ نمل/ 66) به سه معیار پایان کودکی اشاره دارد که عبارتند از: بلوغ الحلم، بلوغ النکاح، بلوغ أشد. با توجه به این معیارها می توان گفت که قرآن کریم سن مشخصی را به عنوان سن بلوغ ذکر نکرده، اما در امر بلوغ هم به رشد جسمی و هم به رشد روحی و عقلانی توجه داشته و مسأله بلوغ در قرآن با تعبیرات گوناگونی آمده است. علما و فقهای اسلامی، دوره های مرتبط با کودکی را به سه دوره تقسیم کرده اند: از ولادت تا هفت سالگی، از هفت سالگی تا ظهور بلوغ، از سن بلوغ به بعد.(1) رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در این رابطه، هفت سال اول را «سیادت کودک» هفت سال دوم را، «تعلیم پذیری، اطاعت و فرمان برداری» و هفت سال سوم را دوران «نظرخواهی و مشورت» می دانند.(2)
    روان شناسان نیز دوره های تربیت را شامل دوره اول کودکی از تولد تا 6 سالگی و دوره دوم کودکی از 6 سالگی تا 12 سالگی و دوره نوجوانی از 12 تا 18 سالگی می دانند.
    در این پژوهش، منظور از کودک، دوره ی اول و دوره ی دوم کودکی، از تولد تا 14 سالگی را شامل می شود. این سنین از نظر تقسیم بندی اسلامی، دوره سیادت و بخشی از دوره تعلیم پذیری و از نظر روان شناسان دوره اول و دوم کودکی را در بر می گیرد.(3)
    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,800
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تربیت اجتماعی در اسلام

    بررسی مفهوم تربیت اجتماعی، وابسته به داشتن تصویری روشن از مفهوم اجتماعی بودن و فطری و یا غیر فطری بودن اجتماع انسانی است؛ لذا این نکته را یادآور می شویم که غالب دانشمندان اسلامی، انسان را فطرتاً اجتماعی دانسته و اجتماعی بودن انسان را به خاطر دلایلی چون جبر اجتماعی و یا حسابگری و یا توافق و... نمی دانند.
    برخی دانشمندان اسلامی معتقدند که انسان در ذاتش گرایش به زیستن با جمع را در خود دارد.
    «هر فرد انسانی فطرتاً اجتماعی است و این خصیصه ی اجتماعی، به کمک دو نیروی علم و اراده به تدریج به حد کمال می رسد».(2)
    لازم به ذکر است که نظر اسلام به نظر فردگرایان و جمع گرایان شبیه نیست، بلکه اسلام معتقد است انسان و زندگی اجتماعی وی هر دو مهم اند. به عنوان نمونه از میان متفکران اسلامی استاد مطهری رحمه الله به نظر سومی راجع به اصالت فرد و جامعه اشاره نموده و می نویسد:
    «اسلام هم فرد را و هم جامعه را اصیل می داند. چون وجود افراد را حل شده در جامعه نمی داند، اصالت الفردی است و از آن جهت که نوع ترکیب افراد را از نظر مسائل روحی و فکری و عاطفی، از نوع ترکیب شیمیایی می داند که به واسطه آن افراد در جامعه هویت جدید می یابند، اصاله الجمعی است».(3)
    ص:32
    ________________________________________
    1- (1) همان، ص 77-79.
    2- (2) سید محمدحسین طباطبایی، روابط اجتماعی در اسلام، به کوشش سید هادی خسروشاهی، ترجمه محمدجواد حجتی کرمانی، ص 5.
    3- (3) مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ج 2، ص 339.
    اسلام معتقد به یک روح جمعی حاکم بر جامعه می باشد و معتقد است که این روح جمعی، سرنوشت آن جامعه را رقم می زند.
    امضاء


صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi