دوباره در سرم شور جنون است
دوباره بر مشامم بوی خون است
فقط رمز ورود عشق بازی
حروف حا و سین و یا و نون است
❤ |
دوباره در سرم شور جنون است
دوباره بر مشامم بوی خون است
فقط رمز ورود عشق بازی
حروف حا و سین و یا و نون است
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (19-07-2023)
❤ |
افتاده بـه دل تا ز محرم بنویسم
از ماه عزا بیرق و پرچم بنویسم
با نام حسین ابن علی اشک روان اسـت
با اشک بصر از غم و ماتم بنویسم
مـن هرچه کـه دارم زِ غلامی حسین اسـت
باید کـه مـن از شاه دو عالم بنویسم
مردم هـمه گویند،طبیب اسـت اباالفضل
جانی بده از رافع دردم بنویسم
مشکی تنم را نفروشم بـه دو عالم
مـن نوکرم و نام تـو هر دم بنویسم
آن بوسه خواهر سببش شد کـه مـن امروز
از بوسه گه حضرت خاتم بنویسم
گودال بلا جای حسین ابن علی نیست
برگو کـه چگونه ز غمت دم بنویسم
آندم کـه عدو نیت تاراج زِ حرم کرد
از هجمۀ نا محرم و محرم بنویسم
وقتی کـه غمت ماتم عظمای جهان اسـت
باید زِ غمت در همه ی عمرم بنویسم
بر قلب و دلم جان رقیه تـو نظر کن
تا از فرج طالب این دم بنویسم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (19-07-2023)
❤ |
الا ای عاشقان دیگر، غم عالم نمایان شد
دگر غم ها ز داغ او، برایم سهل و آسان شد
ز چشمم اشک می ریزد، ز قلبم خون عاشورا
سبوی عین و شین و قاف، به روی دست مستان شد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (19-07-2023)
❤ |
تا خیمهی تقرّب تو پر کشیده ایم
تو نور محض و ما ز تبار سپیده ایم
آقا اگر «مَصارِعُ عُشّاق» کربلاست
در عاشقی به منزل آخر رسیده ایم
با عطر سیب پیرهنت مست می شویم
شیدائی قبیلهی عشق و عقیده ایم
دل بر شکوه جنت الاعلی نبسته ایم
وقتی بهشت را به نگاه تو دیده ایم
در بذل جان به راه تو مشتاق تر ز هم
عشق تو را به قیمت جان ها خریده ایم
لب تشنه ایم و در صف پیکار میرویم
وقتی که چشمه چشمه حقیقت چشیده ایم
کی دست میکشیم از این طوف عاشقی؟
با آنکه صد جراحت شمشیر دیده ایم
جان میدهیم و یک سر مویت نمیدهیم
در کربلا حماسهی عشق آفریده ایم
هفتاد و دو صحیفهی با خون نوشته ایم
هفتاد و دو کتیبهی در خون تپیده ایم
در جسم ما هنوز تب جانفشانی است
«هَل مِن مُعِین» بی کسی ات را شنیده ایم
خورشید نیزه ها شدی و در هوای تو
بر روی نیزه مثل ستاره دمیده ایم
یوسف رحیمی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (19-07-2023)
❤ |
یکشب رسد که شام فراقت سحر شود
خورشید عارضت، ز حرم جلوهگر شود
با طول غیبتت، نشود کم امید ما
این روزگارتلخ، زمانی به سر شود
گردد ز کعبه، بانگ «انا المهدی»ات بلند
یکدم جهان ز آمدنت با خبر شود
آیا شود که بگذرد این روزگار تلخ؟
«آری شود، ولیک، به خون جگر شود»
از گریۀ زیاد، شود اشکِ دیده کم
زین گریه، اشک دیدۀ ما بیشتر شود
روزی به بحر رحمت حق، غرق میشوم
کاین سینه پیش تیر بلایت سپر شود
آمینی از تو، کار هزاران دعا کند
دستی گشا، وگرنه دعا بی اثر شود
تا بشکنیم، فرق بتان را، خلیلوار
هر مشت ما به روز ظهورت، تبر شود
پروانهوار دور سرت گردد آسمان
خورشید بر تو پرچم فتح و ظفر شود
یک عمر با دعای فرج زنده ماندهایم
«میثم» دعاکن این شب هجران سحر شود
غلامرضا سازگار
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (19-07-2023)
❤ |
دلم مست و لبم مست و سرم مست
بخون ای دل که صبرم رفته از دست
بخون ای دل محرم اومد از راه
بخون اجر تو با عباس بی دست
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 18-07-2023 در ساعت 22:09
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (19-07-2023)
❤ |
امروز کمی هوایی اربابم
از صبح دلم گرفته و بی تابم
تقویم بیاورید ای وای حسین
شب اول است و من در خوابم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (19-07-2023)
❤ |
دوباره ماتم رسید
نغمهي کرببلا
بـه گوش عالم رسید
رخت عزا را بپوش
شال مصیبت بـه دوش
زمزمه يي سر بده
بـه عشق و جوش و خروش
گریه کنان کائنات
جمله جهان در ممات
بریده شد دست
حق کنار نهر فرات
زمان پرواز شد
مکتب حق باز شد
کلاس آزادگی
دوباره آغاز شد
خانهي دل را نما
منبر وعظ و عزا
برو بـه سمت حسین
پله بزن تا خدا
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (19-07-2023)
❤ |
روضه بی تو گل عشق عجب غم دارد
دل که شد سائل تو فخر به عالم دارد
تیره بخت آنکه دلش حب تو را کم دارد
چهره ای که سحر از یاد تو پر اشک شود
❤ |
تا خیمهی تقرّب تو پر کشیده ایم
تو نور محض و ما ز تبار سپیده ایم
آقا اگر «مَصارِعُ عُشّاق» کربلاست
در عاشقی به منزل آخر رسیده ایم
با عطر سیب پیرهنت مست می شویم
شیدائی قبیلهی عشق و عقیده ایم
دل بر شکوه جنت الاعلی نبسته ایم
وقتی بهشت را به نگاه تو دیده ایم
در بذل جان به راه تو مشتاق تر ز هم
عشق تو را به قیمت جان ها خریده ایم
لب تشنه ایم و در صف پیکار میرویم
وقتی که چشمه چشمه حقیقت چشیده ایم
کی دست میکشیم از این طوف عاشقی؟
با آنکه صد جراحت شمشیر دیده ایم
جان میدهیم و یک سر مویت نمیدهیم
در کربلا حماسهی عشق آفریده ایم
هفتاد و دو صحیفهی با خون نوشته ایم
هفتاد و دو کتیبهی در خون تپیده ایم
در جسم ما هنوز تب جانفشانی است
«هَل مِن مُعِین» بی کسی ات را شنیده ایم
خورشید نیزه ها شدی و در هوای تو
بر روی نیزه مثل ستاره دمیده ایم
یوسف رحیمی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)