فداكاريهائى كه به خاطر مصالح بزرگ انجام مى شود.
با در نظر گرفتن مطالبى كه ما در تفسير آيه ولاتلقوا.. از مدارك اسلامى نقل كرديم روشن مى شود كه اصولا مقصود خداوند چيزى است كه با داستان انتخاب راهى كه به هلاكت و مرگ منجر شود هيچ گونه ارتباطى ندارد، اما اكنون (با استفاده از راه دوم ) مى خواهيم ببينيم كه اگر فرضا منظور از آيه فوق اين باشد كه عمل و راهى كه پايان آن مرگ است نبايد انتخاب گردد آيا ابن دستور در هر صورت و در تمام شرائط است يا آنكه ممكن است عواملى پيش آيد كه تن دادن به مرگ و استقبال از حوادث نه تنها عملى جايز بلكه لازم و حتمى باشد؟ ترديدى نيست كه از دست دادن جان و استقبال از مرگ در تمام شرائط ناروا نيست بلكه در موارد خاصى كه دست يافتن به مصالحى بزرگ و هدفهائى عالى ضرورت آن را ايجاب مى كند موضوعى است كه نه تنها در اسلام جايز و گاهى هم واجب شمرده شد بلكه از نظر تمام مكتب ها و ملت هاى جهان بدون استثناء لازم و حتمى است .