صفحه 3 از 23 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 222

موضوع: حایگاه و معنی واسه فیض

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    یگانگی عالم کبیر با عالم صغیر
    چنانچه ملاحظه می فرمایید امر الهی در عصر ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه ظاهر می شود و انسان ها در آن شرایط به حیات طیّب می رسند. حال در شرایطی که حیات طیّب جریان یابد، آرمان های انسان ها متعالی خواهد بود و افراد جامعه بر اساس آرمان های قدسی با یکدیگر رابطه دارند و امنیت واقعی که در آن روح ها و قلب ها نسبت به همدیگر هیچ دغدغه ای نداشته
    ص: 56
    ________________________________________
    1- «تفسیر صافی»، ج2 ص444، ذیل آیه مذکور - «المیزان»، ج2، ص229.
    باشند، در آن شرایط رخ می نماید، و عدالت در آن شرایط تجلیات فعل ولیّ خداست و انسان ها اعمال و افکار خود را با حرکات و سکنات آن حضرت تنظیم می کنند و به تعادل واقعی می رسند. دوره پُر شدن ظلم و جور در همه جا، دوره ای است که تناسبات استکبار در همه روابط بین انسان ها حاکم است، اعم از حقوق زنان و سیاست و اقتصاد و علم و همه چیز. حال در مقابل این دوره، دوره ظهور ولیّ الله اعظم عجل الله تعالی فرجه است که همه اعمال و روابط با محوریت وجود ولیّ الله علیه السلام جریان دارد و این عین عدالت است. امنیت در حیات طیّبه، امنیت از خطراتِ بسیار مهم تر از خطرات جسمانی است و نور ولایت ولیّ الله علیه السلام همه آن خطرات را نفی می کند، چراکه خطر اصلی، سیل و زلزله نیست، خطر اصلی شیطان است که نفی آن از طریق دولت اَمن ولیّ الله علیه السلام که حول محور کلمه توحید می گردد، عملی می شود.
    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اگر جوانان ما متوجه چنین آینده ای از زندگی باشند، هرگز به وعده های خیالی که فرهنگ مدرنیته ارائه می دهد دل خوش نمی کنند. چون ما زندگی مقدس با مهدی علیه السلام را از آرمان های نسل جوان خود زدوده ایم، آن ها گرفتار تمنیّات دروغین شده اند، و در انتظار زندگی وَهمی، همه عمر خود را چون فرو رفتن آبی در شنزار نابود می کنند، چون در تمنّای هدف مقدسی قرار ندارند. هر جریانی که ما را به عدالت مهدی علیه السلام و به معنویتی که مهدی عجل الله تعالی فرجه برای ما می آورد، هدایت نکند و ما را مشغول دنیا کند، دشمن ماست و ما را به سوی ناکجاآباد دعوت می کند که امروزه تجسّم عینی اش غرب است، غربی که به گفته هایدگر، همه
    ص: 57
    امکانات خود را به فعلیت رسانده و دیگر چیزی در قوّه ندارد، و پایان تاریخ غرب فرا رسیده است و لذا غرب دیگر آینده ندارد، یعنی غرب همه موانع شکوفایی خود را از جلوی راهش برداشته و نهایتش این است که شما می بینید. در حالی که اسلام آینده اش مهدی علیه السلام است، که پس از رفع موانع شکوفایی اش، آینده ای بسیار عظیم و حقیقی است. زیرا در آن حالت، عالم کبیر و عالم صغیر یگانه شده اند، و وقتی عالم صغیر یعنی انسان کامل، بر عالم کبیر احاطه پیدا کند، روح بر جسد احاطه کامل یافته است و کمال عالم به نحوه کامل محقق شده است و این آینده، آینده حتمی عالَم است تا خلقت خداوند به بلوغ خود برسد و اوامر و نواهی الهی به نحو کامل در آن جریان یابد و لذا هر حاکمیتی که در جهت آن حاکمیتِ کل قدم برندارد، دشمن ماست. با اعتقاد به مهدویت است که افق هر کس معلوم می شود و هر کس در هر زمان می تواند در بهترین جایگاه تاریخی خود زندگی کند و اگر چشم دل بشر از افق حقیقی تاریخ به جای دیگر دوخته شود، بشریت سرگردان خواهد شد.
    امضاء



  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    انحراف از انتظار حقیقی
    فرهنگ مهدویت، یعنی این که معتقد باشی باید ولایت امام معصوم در همه ابعاد زندگی بشر حاکم باشد، حال که امام معصوم علیه السلام غایب است، لااقل زمینه حاکمیت او را باید فراهم کنیم، حاکمیت فرهنگ ائمه و قرآن در زمان غیبت از طریق ولایت فقیه ممکن است. به اسم منتظرِ امام بودن نمی شود بنشینیم و نظام سیاسی کفر جهانی را بر سرنوشت خود بپذیریم. صورت منطقی دادن به فرهنگ غرب یک فریب کاری بزرگ است، وقتی تاریخ غرب به پایان رسیده، یعنی همه چیز آن به پایان رسیده است، اعم از فلسفه و تکنولوژی و تعلیم و تربیت، دیگر چگونه می توان برای ادامه راه خود به برنامه های فرهنگ مدرنیته امیدوار بود؟ انجمن حجتیه ای ها آنقدر که در زمان حاکمیت شاه، شاه را قبول داشتند، در زمان حاکمیت امام خمینی«رحمه الله علیه»، ایشان را به عنوان حاکم نظام اسلامی قبول نداشتند، زیرا در عین ظاهر اسلامی، ملاک ارزشیابی هرچیز را ملاک های فرهنگ مدرنیته قرار داده بودند.
    در روایت داریم آن هایی که قبل از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه زمینه ساز ظهور آن حضرت به حساب می آیند، آنچنان از نظر جسمی و روحی آماده برای مبارزه هستند که چون پاره های آهن می باشند. حالا یک عده ای بیایند بگویند ما منتظر امام زمانیم، ولی تمام نظام ستم را قبله خود قرار دهند، این معلوم است که انحراف از انتظار و از معارف مهدویت است.
    بنای ما در این بحث این بود که به طور خلاصه شمایی از معارف مهدویت را در زوایای گوناگون طرح کنیم که افق بحث باز شود و در
    ص: 60
    سلسله مباحث بعدی راحت تر جلو برویم. اگر همّت بفرمایید و مطالب را با حوصله پیگیری کنید، مطمئن باشید خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه کمک می کنند و در شخصیت شما روحیه ای به دست می آید که در مبارزه با ظلمات دنیای امروز، چه از جهت جسمی و چه از جهت فکری واقعاً همان می شود که در روایت فرمود: یاران آن حضرت مثل پاره های آهن اند، با داشتن معارف عالیه، قلبشان را هیچ چیز نمی لرزاند. پیغمبر صلی الله علیه و آله به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: آخرالزمان فرزندان ما بدون این که ما را دیده باشند می آیند و با تمام وجود از دین ما حمایت می کنند، چون یاران حضرت معنی فرهنگ مهدویت را در جهان سراسر ظلمت فهمیده اند. لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد آن ها فرمودند: «اولئِکَ حِزبُ الله، اَلا اِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُون».(1)
    توجه به سنّت خداوند که در شرایط بلوغ زمین، چه بزرگی هایی به صحنه می آید، خود به خود ما را در جنبه مثبت تاریخ وارد می کند و در ساختن آن شریک می کند، و لذا از ظلمت آخرالزمان بری خواهیم شد و برای آینده ای بزرگ زندگی خواهیم کرد. اوّلین کاری که به عهده ماست و بنده در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» تا حدّی بر آن تأکید کردم و در این بحث هم باب آن را باز نمودم، امام شناسی است و تا این مسئله به خوبی روشن نشود، توجه به حضور امام معصوم در آینده تاریخ برایمان یک آرزوی خیالی و یک تمنّای غیرواقعی جلوه می کند. همچنان که در ابتدای بحث عرض شد؛ وقتی جایگاه امام و امامت در هستی شناخته شد،
    ص: 61
    ________________________________________
    1- به کتاب «سیمای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه در قرآن» ص 43 رجوع فرمایید.
    خود به خود چشم دل به سوی امام زمان عجل الله تعالی فرجه که نور چشم همه پیامبران علیهم السلام و از جمله ائمه علیهم السلام است، باز می شود و خود حضرت به شدت کمک می کند، إن شاء الله.
    «اللهمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فِی دَولَهٍ کَرِیمَهٍ تُعِزُّ بِهَاالاسْلامَ وَ اَهْلَهُ وَ تُذِلُُّ بِهَاالنِّفاقَ وَ اَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعاهِ اِلَی طاعَتِکَ وَ الْقَادَهِ اِلی سَبیلِکَ»(1)
    خدایا! ما طالب دولت کریمه ای هستیم که در آن، اسلام و مسلمین عزیز شوند و نفاق و منافقین ذلیل گردند و ما در آن دولت در طاعت تو و در طاعت رهبران به راه تو باشیم.
    باید غفلت نکنیم خود این دعا و امثال آن ظرفیت فرد و جامعه را برای اظهار لطف الهی آماده می کند.
    لازمه انتظار هر چیزی، معرفت به آن چیز است و هرچه مُنتَظَر عظیم تر باشد، و معرفت به آن دقیق تر، لذا انتظار آن شدیدتر و واقعی تر است.
    «والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته»
    ص: 62
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، اعمال ماه رمضان، دعای افتتاح. «کافی»، ج3، ص424.
    تأثیر نظر امام عصر عجل الله تعالی فرجه در اصلاح انسان
    اشاره
    ص: 63
    ص: 64
    امضاء



  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بسم الله الرحمن الرحیم
    ﴿اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّهَاللهِ فِی اَرْضِهِ. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ اللهِ فِی خَلْقِهِ﴾
    ﴿اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نوُرَاللهِ الَّذی یَهْتَدیِ بِهِ الْمُهْتَدوُنَ وَ یُفَرَّجُ عَنِ الْمُؤْمِنینَ...﴾(1)
    سلام بر تو ای حجّت خدا در زمین
    سلام بر تو ای دیدبان الهی در بین خلق
    سلام بر تو ای نور خدایی که هدایت طلبان به وسیله آن نور، هدایت می یابند و به کمک آن نور، برای مؤمنین فرج حاصل می شود...
    سلام بر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه که وسیله هدایت الهی در سراسر زمین است و هیچ هدایت خواهی را تنها نمی گذارد.
    تولد قطب دایره امکان، بقیه الله الاعظم، واسطه فیض، ولایت کلیّه، مقام ظهور اسماء کلیّه الهیّه، حضرت امام زمان را تبریک عرض می کنم. یکی از شب های قدر، شب پانزده شعبان است و یکی از اعمال شب های قدر مذاکره علمی است. شب قدر مثل نور است که شدت و ضعف دارد. درست است که نورها به یک نور کلی وصل می شود ولی به خودیِ خود شدت و ضعف دارد. یکی از زمان های نورانی عالَم، شب های قدر است و لذا متکثّربودن شب قدر بدین معنی است که انسان از شب نیمه شعبان آمادگی خود را شروع کند تا شب بیست وسوم ماه مبارک رمضان بتواند همه نورانیّت شب قدر را نصیب جان خود کند و در شب بیست و هفتم
    ص: 65
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه در روز جمعه.
    ماه رمضان آن را به انتها برساند. و إن شاء الله به کمک چنین شب هایی بتوانیم در احوال عبادی وبندگی خود و اُنس با حق، به کمالاتی دست یابیم.
    امضاء



  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مقام واسطه فیض
    دربحث هایی که در رابطه با مقام حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه داشته ایم(1) و شاید اساسی ترین نکته در شناخت امام زمان علیه السلام باشد، مسئله واسطه فیض بودن امام زمان علیه السلام است و لذا در دعای ندبه عرض می کنیم: «اَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الاَرْضِ وَالسَّماءِ» کجاست آن وجود مقدسی که سبب اتصال بین زمین و آسمان است و آسمان و زمین به واسطه او به همدیگر متصل اند. یعنی او واسطه است تا انسان های زمینی آسمانی شوند.
    مقام واسطه فیض یعنی مقامی که عامل ظهور حقایق عالم اعلی بر جان انسان ها است. حضور انسان کامل یعنی حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه در هستی، به عنوان واسطه فیض هستی، مثل نحوه حضور جان در بدن است. نفس یا «منِ» شما در«بدنِ»تان علاوه بر این که عامل حیات شماست، در همه جای بدن شما حاضر است، و نیز دارای تعیّن خاص است، یعنی موجب شده که شما به عنوان یک شخص خاص معلوم باشید و نه به عنوان یک معنی کلی. حضور همه جایی امام، حضوری نیست که موجب غیبتی در جایی بشود. به عنوان مثال یک صندلی این جا که هست بقیه جاها نیست، یعنی تعیّنی دارد که به جهت آن تعیّن، بودنِ آن در جایی، آن را از بودن در
    ص: 66
    ________________________________________
    1- 2- به کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» رجوع شود.
    جاهای دیگر باز می دارد و لذا انجام کاری آن را از انجام کار دیگری باز می دارد. حضور و ظهور حضرت مثل حضور و ظهور نفس در بدن است، چون او انسانُ الْکُلّ یا انسان کامل است و مقام جامعیت همه اسماء الهی است و لذا تمام مراتب مادون هستی در نزد او و در قبضه وجود او و مستغرقِ در اوست. حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: «نَحْنُ السَّبَبُ بَینَکُمْ وَ بَینَ اللهu»(1) یعنی؛ ماییم سبب و طریق بین شما و خدایu. یا در دعای عدیله اظهار می داری: «بِبَقائِه بَقِیَتِ الدُّنْیا و بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَری، و بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الارْضُ و السَّماءُ».(2) یعنی؛ به بقای او دنیا باقی است و به دست او مخلوقات رزق می گیرند و به وجود او زمین و آسمان ثابت و پای برجایند. که البته فهم درست واسطه فیض بودن آن مقام، فهم حساس و دقیقی است.
    امضاء



  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    عمده مشکلات ما در امام شناسی، مثل مشکلات ما در خداشناسی است، همان طورکه در ابتدای امر می خواهیم یک کیفیت محدود از خدا را بشناسیم و به همان قانع شویم، و همین موجب محرومیّت ما از شناخت خدای واقعی می شود، عین این مشکل را در رابطه با امام شناسی داریم که یک تصورمحدودی از حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه داریم، در حدی که مقام عظمای واسطه فیض او را درحدّ بدن آن حضرت محدود می کنیم و از آن همه معارفی که می توانیم در این رابطه به دست آوریم خود را محروم می نماییم، البته امام علیه السلام بدن دارند ولی مقام امام محدود به بدن نیست، حتی فوق ملائکه است.
    ص: 67
    ________________________________________
    1- بحارالانوار، ج 23، ص 101.
    2- مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
    نحوه حضور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه
    نحوه حضور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه(1)
    پیامبرخدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «لَوْ بَقِیتِ الاَرْضُ بِغَیْرِ اِمامٍ لَساخَت»(2) یعنی اگر امام زمانی در عالم نبود، زمین نابود می شد. دو نوع نگاه ممکن است در شناخت امام علیه السلام مشکل داشته باشند. یک نگاه، نگاهی است که امام علیه السلام را در حد آدم عادی و محدود به یک بدن می داند که عملاً این نگاه بخواهد و نخواهد منکر روایت فوق می شود. چون این روایت؛ امام علیه السلام را عامل بقای زمین می داند و لذا باید فوق زمین و بدن باشد. و یک نگاه هم، نگاهی است که امام علیه السلام را طوری می بیند که دیگر یک انسان نیست، بلکه یک مَلَک است، این هم مقام جامعیت امام را نفهمیده است. وقتی می گوییم امام علیه السلام واسطه فیض است یعنی ملائکه مقرّب هم مادون امام علیه السلام هستند.
    امضاء



  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    حال باید دقت کنید که نحوه حضور ملائکه مقرّب مثل میکائیل و جبرائیل واسرافیل و عزرائیل علیهم السلام در هستی چگونه است. وقتی حضرت جبرائیل علیه السلام برای پیامبر صلی الله علیه و آله ظهور می کند به تعبیر خود پیامبر صلی الله علیه و آله، جبرائیل علیه السلام تمام افق را پر کرده است یعنی جبرائیل علیه السلام علاوه بر این که یک حضور بیرونی دارد، جان و درون پیامبر صلی الله علیه و آله را هم از وَحی پر کرده و تمام قلب پیامبر صلی الله علیه و آله را سرشار از معنا نموده است. قلب حضرت از نحوه حضور جبرائیل علیه السلام آنچنان در شعف قرار می گیرد که تمام معارف عالیه عالم بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله جاری می شود. حالا وقتی می گوییم امام زمان علیه السلام
    ص: 68
    ________________________________________
    1- به بحث نحوه حضور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه از کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» رجوع شود.
    2- «کافی»، ج 1، ص179، باب ان الارض لا تخلو من حجه، ح10.
    فوق جبرائیل و میکائیل است باید قدری در نحوه حضور امام زمان علیه السلام فکر کرد، این چه نحوه حضوری است که از جبرائیل و میکائیل«علیهما السّلام» هم بالاتر است. حالا در نظر بگیرید که آن مقام با آن همه وسعت، امام ما و شماست.
    امضاء



  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تصرّف در ابعاد غیبی انسان ها

    درصدر اسلام شخصی آمد و گفت این چه پیامبری است که سوار الاغ می شود؟ کسی که پیامبر صلی الله علیه و آله را در حدی بداند که نباید سوار الاغ بشود عملاً انتظار دارد پیامبرخدا صلی الله علیه و آله یک آدم ثروتمندی باشد، پس در واقع این آدم اصلاً دنبال پیامبر خدا نیست، دنبال یک آدم ثروتمند است. پیامبرِ من و شما پیامبری است که فرمود: «کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمُ بَیْنَ المَاءِ وَ الطّینِ»(1) یعنی من پیامبر بودم در حالی که آدم هنوز در آب و گل بود. پس طبق این روایت مرتبه وجودی حضرت محمد صلی الله علیه و آله فوق حضور حضرت آدم علیه السلام در هستی است و از طرفی معلوم است که حقیقت جان پیامبر صلی الله علیه و آله، دارای مقام پیامبری است، دست و پای پیامبر صلی الله علیه و آله که پیامبر نیست. البته وقتی روحی نورانی در صحنه بدنی ظاهر بشود، بدنش هم به جهت متأثّر
    ص: 69
    ________________________________________
    1- پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنِی مِنْ نُورٍ وَ خَلَقَ ذَلِکَ النُّورَ قَبْلَ آدَمَ بِأَلْفَیْ أَلْفِ سَنَهٍ»، خداوند مرا از نور آفرید و این نور را دوهزارسال قبل از آدم خلق کرد. و یا می فرمایند: «آدَمُ وَ مَنْ دُونَهُ تَحْتَ لِوَائِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ»، آدم و همه آنچه غیر آدم است، همه و همه در روز قیامت زیر پرچم من هستند. و نیز می فرماید: «کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمُ علیه السلام مَنْخُولٌ فِی طِینَتِه«ِ من پیامبر بودم و آدم علیه السلام هنوز در حالت خاک بود. بحارالانوار، ج 16، ص 402.
    بودن از آن روح، ارزشمند می شود، اما این قداست بدن هم به اعتبار آن جانِ نورانی است. این جا هم وقتی می گوییم امام زمان علیه السلام واسطه فیض است باید ما عمق مطلب را متوجه بشویم و بالا برویم، نه این که مطلب را پایین بیاوریم و آن را از حقیقت ساقط کنیم. اگر نحوه حضور ملائکه مقرب را در هستی بشناسیم، نحوه حضور حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه و نحوه تصرف آن حضرت را در ابعاد غیبی انسان تا حدی خواهیم فهمید، چون بیش از آن که ظهور بیرونی حضرت حجت علیه السلام مطرح باشد، حضور غیبیِ فعّال حضرت در تمام هستی مطرح است. مردمی که هنوز اسیر کمیّت ها و صورت ها هستند جسم وصورت امام زمان علیه السلام را به رسمیت می شناسند ولی امام زمانِ حی حاضرِ واسطه فیض در هستی را نمی فهمند.
    امضاء



  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مافوق فهم صورت گِرا
    حضرت موسی علیه السلام با مردمی روبه رو شد که گفتند: اگر تو خدایی داری، برای خدایت یک شکل و شمایلی درست کن تا ما اورا بپرستیم.(1) این نوع تقاضا، از پیامبر خدا نشان می دهد مردمی که در شناخت خدا اسیر صورت ها هستند، نمی توانند پیامبر و امام زمانشان را هم بفهمند. به همین جهت به ما دستور داده اند در زمان غیبت امام زمان علیه السلام بگوییم:
    «اَللّّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِف نَبِیِّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ
    ص: 70
    ________________________________________
    1- «وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَآئِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَی قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَی أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ یَا مُوسَی اجْعَل لَّنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَهٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (سوره اعراف،آیه 138).
    حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فِاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی»(1)
    خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا! رسولت را به من بشناسان که اگر رسولت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت. خدایا! حجّتت را به من بشناسان که اگر حجتت را نشناسم، در دین خود به گمراهی می افتم.
    پس معلوم است برای پیامبر شناسی و امام شناسی یک نحوه ارتباط و یک نحوه شعور مثل شعور خداشناسی نیاز داریم، که در این فراز از دعا تقاضا می کنی خدایا! اگر تو را نشناسم، پیامبر و امام خود را نخواهم شناخت. گفت:
    گوش
    سر بفروش و دیگر گوش خر
    گوش
    سر را در نیابد این سخن
    امضاء



  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیامبرشناسی یک شعور مافوق فهم صورت گرا می خواهد. آدم های عادی وقتی کتابی از یک نفر می خوانند، با این که شخصیت حقیقی نویسنده همین فکرش است که در کتاب با آن روبه رو هستند، می پرسند
    ص: 71
    ________________________________________
    1- «کافی»، ج1، ص 337، باب فی الغیبه، ح5؛ عَنْ زُرَارَهَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ علیه السلام یَقُولُ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَیْبَهً قَبْلَ أَنْ یَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ؟ قَالَ یَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَهُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِی یُشَکُّ فِی وِلَادَتِهِ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَاتَ أَبُوهُ بِلَا خَلَفٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ حَمْلٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ إِنَّهُ وُلِدَ قَبْلَ مَوْتِ أَبِیهِ بِسَنَتَیْنِ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ غَیْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ أَنْ یَمْتَحِنَ الشِّیعَهَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ یَا زُرَارَهُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ الزَّمَانَ أَیَّ شَیْ ءٍ أَعْمَلُ قَالَ یَا زُرَارَهُ إِذَا أَدْرَکْتَ هَذَا الزَّمَانَ فَادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی».
    نویسنده چه شکل و قیافه ای دارد؟! یعنی این ها نمی توانند شخصیت حقیقی نویسنده را که افکار اوست، بشناسند و بپذیرند. این ها هنوز اسیر شکل ها و صورت ها و قیافه ها هستند تا شکل او را نبینند قانع نیستند که او را می شناسند.
    اول باید در امام زمان شناسی و توسل به مقام عظمای حضرت، نگاه خودمان را درست کنیم. این که روایت می فرماید: اگر چهل روز با نیت خالص عبادت کنی، امام علیه السلام را می بینی، یعنی چهل روز خودمان را عوض کنیم و نگاهمان را به سوی معنویت جهت دهیم، زیرا امام که غایب نیست، ما غایبیم. به همین جهت هم وقتی ما تغییر رتبه دادیم، امام علیه السلام را می یابیم. به چه نحوی؟ نحوه هایش فرق می کند.
    هیچ کس نیست که روح آماده داشته باشد و بی امام بشود. پس این نکته را التفات بفرمایید که بیش از آن که دنبال تصرف بیرونی امام علیه السلام باشیم، تصرف درونی امام علیه السلام را تقاضا کنیم. بیش از آن که دنبال صورت امام علیه السلام باشیم، دنبال حقیقت امام باشیم. خودمان را عوض کنیم تا نحوه حضور حضرت برایمان روشن شود.
    امضاء



صفحه 3 از 23 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi