بلی یک وقت حضرت صاحب علیه السلام می خواهند پیامی به شیعیانشان بدهند که آن فرد یا افراد باید قلبی آماده و ظرفیتی کامل برای آن پیام داشته باشند، آن جا موضوع فرق می کند مثل رؤیت نوّاب
ص: 299
________________________________________
1- در مقدمه کتاب «آیت الحق» مرحوم حسین غفاری بنا به گفته آیت الله تهرانی«رحمه الله علیه» از قول آیت الله قاضی یا شاگردشان مرحوم سیدهاشم حدّاد می گوید: غالب ادّعاهای رؤیت امام زمان علیه السلام در طول تاریخ به جز چند مورد محدود، امور خیالی و نفسانی بوده و حدّاکثر از قبیل مکاشفات روحیه است که صاحب آن ها، آن را امر عینی و حقیقی می پندارد و نیز فرمودند از جمله داستان های صحیح راجع به ملاقات یا رؤیت حضرت صاحب الأمر عجل الله تعالی فرجه یکی تشرّفات مرحوم سید بحر العلوم است، و یکی داستان حاجی بغدادی که در مفاتیح نیز ذکر شده و بقیه اکثراً امور توهّمی و یا به نحو مکاشفات است(کتاب آیت الحق، ص102). مؤلف محترم کتاب مهر تابان حضرت آیت الله طهرانی«رحمه الله علیه» نقل می کنند: مرحوم آیت الله حاج شیخ محمّد تقی آملی از شاگردان مرحوم قاضی از استاد خود به اصرار دستوری برای حصول تشرّف به خدمت حضرت صاحب الأمر علیه السلام می خواسته است و استاد امتناع می کردند تا بالأخره موفق می شود از مرحوم قاضی دستور العملی را جهت تشرّف خدمت صاحب الأمر بگیرد، در مسجد سهله مشغول دعا و ذکر می شود در آن حین ناگهان آن حضرت را در میانه نوری بسیار قوی می بیند که به او نزدیک می شدند و چنان ابّهت و عظمت آن نور او را می گیرد که نزدیک بوده است قبض روح شود و لذا آن حضرت را به اسماء جلالیه خدا قسم می دهد که دیگر به او نزدیک نگردند. مرحوم قاضی«رحمه الله علیه» روز بعد به این شاگرد می گویند: آقاجان! شما که آمادگی ندارید چرا اصرار بر تشرّف می ورزید. البته بعد از دو هفته در حینی که مرحوم شیخ محمّد تقی آملی مشغول ذکر بودند، حضرت بر او ظاهر شدند و مراد خود را می یابد و به شرف ملاقات می رسد.(مهر تابان، ص332 نقل از کتاب آیه الحق ص 103).
چهارگانه حضرت که رؤیت آن ها، رؤیت حسّی خودِ وجودِ مقدّس امام علیه السلام بوده است.