لازمه نظام اَحسن الهی
نظام اَحسن، یعنی نظامی که حکیمی قادر آن را ایجاد کند و لذا هیچ نیازی را در آن نظام بی جواب نمی گذارد و تمام ابعاد مسئله را از قبل در نظر گرفته است. مثلاً بنده ممکن است به سلولزهای این درخت علم داشته
ص: 208
باشم، امّا تمام جوانب آن را نمی توانم بشناسم، نهایتاً از نظر تجربی می توانم بگویم که آرایش اتمی آن حلقوی است، امّا چرا آن سلولزها در این جا به این شکل درآمده و این نوع آرایش اتمی چه نقشی در تعامل با سایر بافت ها می تواند داشته باشد، این ها دیگر حدّ فهم من نیست. امّا خالق علیمِ حکیم، تمام جوانب مخلوق را در نظر خواهد گرفت. پس چون خدا علیمِ حکیم است، حتماً عالَمی را که خلق می کند در همه ابعادش اَحسن است.
شما با تعمق و تفکر به خوبی به این نکته می رسید که خدای عالم، خدای حکیمِ مطلق و قادر و توانا است، پس آنچه را انجام می دهد اولاً؛ بهترین نوع تحقق است، ثانیاً؛ چون او قادر است و هیچ مانعی در مقابل اراده اش نیست، و توان انجامش را دارد، پس آنچه از طرف خدا صادر و ایجاد شود حتماً اَحسن است. حال عنایت بفرمایید؛ این نظام اَحسن چه لوازم و مقتضیاتی دارد؟ لازمه نظام اَحسن این است که آرمان های بزرگی که زمین ظرفیت تحقق آن ها را در خود دارد، در آن محقق بشود، وگرنه آن نظام، نظام اَحسن نخواهد بود. حال با توجه به این که نظام عالم، نظام اَحسن است، مسلّم بر روی زمین عمیق ترین و سرّی ترین حقایق آرمانی به صحنه می آید. به عبارت دیگر در نظام اَحسن، حتماً زمینه ظهور عالی ترین فکر و عالی ترین انسان و عالی ترین نحوه اداره جامعه، برنامه ریزی شده است. و آن عبارت است از جامعه ای که در آن؛ هم عدالتِ همه جانبه حاکم باشد، و هم علم و حکمت به بهترین نحو در بین انسان ها مطرح گردد، هم زمینه ارتباط انسان ها با خدای مطلق به عالی ترین شکل آن
ص: 209
تأمین شود. حال برای تحقق چنین شرایطی باید اوّلاً؛ امامِ معصوم حیّ و حاضر موجود باشد، ثانیاً؛ حاکمیت و تدبیر جامعه در اختیار او باشد، ثالثاً؛ کامل ترین دین، یعنی اسلام هم از طرف خداوند به بشر رسیده باشد.
ظرفیت زمین و عالی ترین آرمان
در نظام اَحسن که توسط قادری حکیم ایجاد شده است، حتماً زمین ظرفیتی برای عالی ترین آرمان ها دارد و لذا انتظاری که شیعه می گوید، یک انتظار خیالاتی نیست، بلکه یک سخن دقیق و عمیق و منطقی است. اگر جامعه ای فقط همین قدر با ما هماهنگ باشد و عقل خود را تا این جا رشد داده باشد که خالق هستی؛ خالقی است که عین وجود است و چون عین وجود است، عین کمال است، و در نتیجه تمام کمالات را دارد. از جمله کمالات؛ حکمت است، پس خالقِ عالَم، حکیم است، و در نتیجه نظامی که ایجاد می کند، نظام اَحسن است.(1)
این نظام اَحسن باید ظرفیت چند خصوصیت را داشته باشد. یکی این که عالی ترین انسان بتواند در آن حاکم شود، دیگر این که امکان تحقق عالی ترین جامعه در آن باشد، سوم این که عالی ترین تفکر هم بتواند در آن مطرح بشود. این ها را خداوند با حکیم بودن خود به ما متذکر می شود و به عبارت دیگر این ها را به ما پیشنهاد کرده است. مثل نماز که خدا به ما پیشنهاد کرده است. یعنی
ص: 210
________________________________________
1- برای بررسی بیشتر این موضوع که چرا خالق هستی کمال مطلق و در نتیجه حکیم مطلق است، می توانید به «برهان صدیقین» در کتاب «از برهان تا عرفان» رجوع فرمایید.
بهترین نحوه بودن و هماهنگ شدن با نظام اَحسن، این است که انسانِ مختار اوّلاً؛ خداوند را نیایش کند، ثانیاً؛ به زیباترین نحو نیایش کند.
خداوند برای این که ما با نظام اَحسن هماهنگ شویم، اسلام را به ما پیشنهاد کرده است. خداوند مردبودن یا زن بودن را به ما پیشنهاد نکرده است چون این مربوط به تکوین ماست. امّا در نظام اَحسن، اسلامی شدن، عالی ترین تفکر را دنبال کردن، عالی ترین جامعه را دنبال کردن، عالی ترین نحوه حیات را دنبال کردن و امثال این ها را به ما پیشنهاد کرده است، برای همین می فرماید: «لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا»(1) خداوند هیچ چیزی را بر انسان پیشنهاد نمی کند، مگر آن که جان او ظرفیت آن را داشته باشد و زمینه پذیرش آن را در جانش قرار داده باشد. ولی در ادامه می فرماید: «لَهَا مَا کَسَبَتْ وَ عَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ» هرکس هر طور که می خواهد، خودش مختار است که آن را بپذیرد یا نپذیرد، ولی اگر به دین خدا پشت کرد و چیز دیگری را پذیرفت، وَبال آنچه پذیرفته است بر دوش خودش می باشد، «وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ» بعد باید مکافاتش را تحمل کند. اوّلش فرمود: «لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا» یعنی؛ ما چیزی فوق طاقت او به او پیشنهاد نکردیم و به زور هم به او تحمیل نکردیم، می تواند کافر بشود و یا دین خدا را بپذیرد، ولی نظام اَحسن الهی نسبت به نپذیرفتن عالی ترین پیشنهاد، بی تفاوت نیست و هرکس وَبال عمل بد خود را با خود می برد و لازمه کفرش را باید بپذیرد.
ص: 211
________________________________________
1- سوره بقره، آیه286.
ممکن است کسی بگوید این که خودش یک نوع زور است، نه! این زور نیست، در عالمی که خدای حکیم ایجاد کرده است، یک نظام مندی دقیقی وجود دارد، که از جواب لوازم انتخاب انسان ها گریزی نیست و طبیعی است که بشریت باید در ازاء پذیرفتن یا نپذیرفتن پیشنهاد خدا، انتظار جواب مناسب را داشته باشد.
پس خداوند آن نظامِ آرمانی را که در زمین باید مستقر شود، به بشر پیشنهاد می کند، حالا اگر بشر آن را بطلبد و انتظار تحققش را بکشد، محقق می شود. خداوند به جهان ظرفیت تحقق آن نظام آرمانی را داده است و آن را نیز به بشر پیشنهاد کرده است، حالا بشر اگر بخواهد و در جهت تحقق آن تلاش کند، نظام اَحسن الهی را به فعلیت می آورد، مثل نمازی که به شما پیشنهاد می شود. لازمه نظام اَحسن آن است که اوّلاً؛ انسانْ مختار باشد و نه مجبور، ثانیاً؛ بهترین نیایش را به او پیشنهاد کنند، تا اگر خواست بتواند آن را انجام دهد، ولی این طور نیست که اگر به خاطر مختار بودنش به پیشنهاد خدا پشت کرد، خداوند و نظام الهی نسبت به این پشت کردن بی تفاوت باشند و لازمه این پشت کردن را با او همراه نکنند. در همین راستا خداوند به انسانِ مختار زیباترین و آرمانی ترین شکل زندگی را پیشنهاد می کند و به چگونگی تحقق آن آگاهش می نماید تا آن را بطلبد، حال اگر آن را دنبال کرد و در تحقق آن کوشید، درهای رحمت واسعه الهی به سوی او باز می شود و نظام اَحسن در تمام ابعاد به فعلیت می رسد، ولی اگر آن را طلب نکند، این طور نیست که گرفتار لوازم پشت کردن به پیشنهاد خدا نشود. لذا خود حضرت بقیه الله در جواب
ص: 212
نامه اسحاق بن یعقوب می فرمایند: «... وَ اَکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَج، فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ»(1) دعا جهت تعجیل فرج را زیاد کنید که همین موجب فرج شما خواهد شد. چون اوّلاً؛ متوجه آن پیشنهاد آرمانی خداوند شده اید، ثانیاً؛ در طلب آن تلاش می کنید، چون می دانید نظام اَحسن ظرفیت تحقق آن را دارد.