صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 54

موضوع: ویژه نامه تاسوعای حسین{عباس(ع) علمدار حسین(ع)}

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    کیست این کز لب دیوار من آویخته زلف
    تاک‌وش، شیشه به دست، از همه سو ریخته زلف

    کیست این راز پریشانی من، در موهاش
    تکیه‌گاه سر شوریده من، بازوهاش

    کیست این عطر غزل می‌وزد از پیرهنش
    ای صبا مرحمتی کن بشناسان به منش

    این که می‌خندد و می‌خواند و می‌رقصد و مست
    می‌رود بوی خوش پیرهنش دست به دست

    نازپرداز همه ناز فروشان زمین
    ساقی اما، ز همه تشنه‌لبان تشنه‌ترین

    نشأت افزای دل و جان خماران مستیش
    دستگیر همه خسته‌دلان بی‌ دستیش

    کیست این سروقدِ تشنه‌لبِ مشک به دوش؟
    این‌که بی ‌اوست چراغ شب مستان خاموش

    این‌که آتش لب و دریا دل و مشکین کُلَه است
    کیست این شب همه شب ماه شب چارده است؟

    گره وا کردن از آن زلف سیه، لازم نیست
    حتم دارم که به جز ماه بنی‌هاشم نیست

    "دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
    که چنان زو شده ام زار و پریشان که مپرس"

    سعید بیابانکی





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    تو بياور ز محبت ز ره عشق و ارادت
    ببرم نور دو چشمان ترم را
    پسرم را گهرم را
    مه تابان قمرم را شجر پر ثمرم را
    تا بچينم گلي از باغ وصالش
    به جهان نيست مثالش
    همه عالم به خيالش
    نرسد کس به وفايش
    به خصالش
    ببرش برده و بگرفت به دامان بنهادش
    غمي از دل بزدايش
    و بزد بوسه به لعل لب فرزند عزيزش
    به دو ابروي هلالش
    به دو چشمان عزيزش
    به دو بازوي رشيدش
    به گل روي جمالش
    و دُر اشک چو سيلاب
    روان کرده
    بناليد بزاريد بگرييد
    ....


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    بود اين مطلع ديگر
    که بياد آمده ما را
    ز کجا دشت بلا را
    آن زماني که به صحراي بلا
    از ستم قوم دغا
    از حرم آل عبا
    تا به سماء
    ناله اطفال حسينم رود
    و غيرت عباس به جوش آيد
    به صف معرکه چون شير غضبناک
    زند بر صف آن فرقه بيباک
    به آن مردم سفاک
    بر آن لشکر بيباک
    بطراري و چالاک
    که از خون لعينان دغا
    روي زمين را کند او رنگ
    بسي ميکند او جنگ
    بر آن فرقه دل سنگ
    و بيايد لب دريا
    کند از آب تمنا
    کفي از آب بگيرد ببرد نزد دهان
    تا به خيال لب عطشان حسين آيد و
    زان آب ننوشد
    بخروشد
    و برون آيد از آن آب
    لبش تشنه و بيتاب
    ببين شرم و حيا
    مهر وفا را
    ...


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    دست‌هايت کو؟
    که دل‌تنگم براي دست‌هايت...


    تمام دنيا دست‌هايت را مي‌شناسند.
    تو را همه با دست‌هايت مي‌شناسند.

    دست‌هايي که دستان خداست و از آستين رشادت
    و شهادت و مهر تو بيرون آمده.

    همان دست‌هايي که دستان پر سخاوت درياست و
    تمام آب‌هاي دنيا را شرمنده خويش کرده است.

    دست‌هاي تو را نمي‌شود ناديده گرفت؛
    چون دستان خدا فراتر از همه دست‌هاست
    . هر که با دست‌‌هاي تو بيعت کند، دستان خدا را در آغوش گرفته... .


    دست‌هايت، آيينه دستان پر پينه مردي ا‌ست که تمام هستي
    در دست ولايت اوست. مردي که ساليان سال نان بينوايان را بر دوش
    مي‌گرفت و بر در خانه‌هاي‌ شان مي‌برد و سفره‌ها‌ي‌ شان را نمک‌ گير خويش مي‌ کرد.

    تو فرزند دست‌ هاي حيدرى.
    مردي که ذوالفقار را در دست داشت، ولي هرگز دانه
    جوي را به ستم از دهان موري باز نگرفت.


    پس از دستان او که نان‌آور خاک بود، دست‌هاي تو آب‌آور زمين شدند.
    دستان تو ساقي روزگارند.

    دست‌هايت، برکت عشق را در سفره‌هاي عاشقان مي‌نهند.
    اينک نان و خرما نه، که از تو آب حيات مي‌ طلبيم، آب مراد... .

    از تو عافيت مي‌خواهيم. از دست‌هاي
    توانگرت، سعادت مي‌خواهيم اي مرد!

    کاش دست‌هاي تو تمام ابرهاي سياه ستم را از آسمان دنيا فراري دهند.
    کاش دست‌هايت به ياري انسان برخيزد و او را وارث صلح و آشتي کند.


    سودابه مهيجى







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    می نویسم ابر؛
    تا کلماتم تا آخرین روز دنیا خون گریه کنند.

    چگونه بغض هایم را نبارم؟ چگونه اشک هایم را ننویسم؟!
    نام تو را که می آورم، تمام صفحات دفترم عطر می شوند
    و قلمم از خود بی خود می شود و صلوات می فرستد.


    لب هایم بی اختیار به دو دست بریده تو سلام می کنند
    و اشک در چشمانم حلقه می زند.. ..

    خدا کند باران ببارد!
    زیر باران، بی بهانه می توان گریست.

    می دانم آرزو داری باران بگیرد.
    دست های بریده ات، مشک تکه تکه ات،
    چشم هایت که با پیشانی ات خون گریه می کنند؛

    همه چیز را می گویند بی آنکه تو لب باز کنی.
    فرات، عربی کل می کشد.


    ابرها، سنگ سوگت را به سینه می کوبند؛
    اما چشم هاشان خشکیده است.

    نخل ها مرثیه خوان تواند.
    جاده پیش پایت جان می دهد تا شرمگین خیمه ها نشود.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    عباس یعنی شمع جمع هاشمیون
    عباس یعنی ماه بین فاطمیون

    عباس یعنی شیر یعنی شیر حیدر
    عباس یعنی کربلا را میر لشکر


    عباس یعنی حیدری دیگر به پیکار
    عباس یعنی میر و سقا و علمدار

    عباس یعنی شاه بیت شعر ایثار
    عباس یعنی میر و سقا و علمدار


    عباس یعنی نور مصباح هدایت
    عباس یعنی کشته ی راه ولایت

    عباس یعنی شیرمرد از خُردسالی
    عباس یعنی زاده ی مولی الموالی


    عباس یعنی ماه شب های مدینه
    عباس یعنی آرزوهای سکینه

    عباس یعنی دست، دست حیّ داور
    عباس یعنی خون ثارالله اکبر


    عباس یعنی مظهر کل حقایق
    عباس یعنی باب حاجات خلایق

    عباس یعنی لاله ای در چشم صحرا
    عباس یعنی شعله ای در قلب دریا


    عباس یعنی لنگر فُلک ولایت
    عباس یعنی جلوه ای تا بی نهایت

    عباس یعنی عاشقی بی دست و بی سر
    عباس یعنی کشته ی صد پاره پیکر


    عباس یعنی باب، باب الله اعظم
    عباس یعنی غیرت الله مجسم



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    بالاترین معانی آب، به ظهور رسیده است.
    از اول چنین رقم خورده بود که مردی بیاید که همان
    روشنایی مصور و همان زلالیت مجسم باشد.

    امروز، دامان ام‏البنین، پر از درخشندگی نگاهی است که
    خدا را زمزمه می‏کند. امروز، ام‏البنین، نهایتی از
    فتوت را تقدیم مولا علیه‏السلام می‏کند.


    عباس، یعنی معرفی غیرتی که بی‏نظیر است با پشتوانه‏ای
    از قدرت ذوالفقار. لشکرشکنی می‏آید که شکافنده صف
    جماعت شب‏آلودگان است.

    عباس، یعنی بهترین یاور کربلا، با رایت تقوا و ولایت‏پذیری.
    دلاورمرد عرصه پیکار می‏آید تا تزلزلی به ارکان
    یلان پوشالی و طبل‏های توخالی بیفکند.


    مولود ام‏البنین است و جهان، تشنه پیام تازه‏اش؛
    پیامی که با حروف سپید حمایت و وفا آغاز می‏شود
    وبا خونی سرخ، به امضا می‏رسد.

    عباس، یعنی خط بطلان بر اندیشه ‏های
    تیره‏ای که امان‏نامه تعارفش کردند.


    هر که با مضامین معطر پیامش مأنوس شود،
    روشن محض است و می‏تواند دلش را ابوالفضلی بداند.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    تاسوعا یعنی عباسِ علی. عشقِ عباس به مولایش فقط
    حسی برادرانه نبود عشقی خدایی بود.

    تاسوعا! چه دیر می گذری!
    یارانِ عاشق تاب ندارند، کمر خمیده ی حسین را
    پس از عباس نظاره گر باشند و اشک و آه زینب را
    ببینند و فغان کودکان و طفلان را بشنوند.


    عباس عاشق ترینِ یاران، به حسین بود و عجب نیست
    که نام تاسوعا با نام او عجین است.

    امروز، از سوی دشمن برای یارانِ حسین امان نامه می آید
    و امشب حسین به یارانش می فرماید تا دیر نشده جان خود را
    برداشته و به سلامت از این دشت بیرون روید.

    اما یارانش بی صبرانه به انتظار شهادت،لحظه شماری می کنند
    و خنده ی شیرین حسین، نشانه ی رضایت اوست
    که به چنین اصحابی می بالد.

    یاران، چه مشتاق به فردا می نگرند
    و اهل خود را به صبر و اطاعت خدا می خوانند


    و دست نوازش بر سر طفلان خویش می کشند
    چرا که خوب می دانند تاسوعا مقدمه ای است
    برای عاشورا چنان که نبرد عباس مقدمه ای بود برای رزم حسین.

    تاسوعا! می بینی بچه ها چقدر مضطربند؟!

    شاید می دانند که امروز آخرین نگاه های پدران خویش را می بینند
    و درگرمای آغوش آنان طعم محبت را می چشند.

    سکینه، بارها و بارها به آغوش پدر پناه می برد
    و رقیه از دامان حسین جدا نمی شود

    و زینب چه حرف ها که از برادر نمی شنود
    و می داند که باید صبور باشد،
    چنان که مادر به او گفته بود و پدر به او سپرده بود
    و حسین بارها برایش همه چیز را تفسیر کرده بود.

    آری! تاسوعا یعنی عشق
    و عشق یعنی عباس علی.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    تا خیمه ها عباس دارد غم ندارم
    پشتم به تو گرم است ای کوه وقارم

    من رحمت الله و تو پرچم دار فضلی
    بوسیدن دستان تو شد افتخارم

    سلطانی ام در کربلا از توست عباس
    در سایه ی قد تو ، صاحب اقتدارم

    تنها تویی که سه حرم داری در عالم
    دست جدایت را به چشمانم گذارم

    تا که صدا کردی برادر یاری ام کن
    بند دلم را پاره کردی ای نگارم

    هر جا نظر کردم تو را دیدم به صحرا
    گرد تن پاشیده ی تو بی قرارم

    بوی مدینه می دهد خون لبانت
    حس می کنم مادر نشسته در کنارم

    شمشیر تیز است و عمود آهنین پهن
    آشفته در هم گیسوانت ای بهارم

    بر خیمه ها چشم طمع دارد دشمن
    جان خودت صاحب علم دلشوره دارم

    ترسم شود زینب اسیر بی حیایی
    در فکر آن طفلان در حال فرارم





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,928
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض

    روزی نه مثل روزهای دیگر





    تو روزی نیستی مثل تمام روزهای خدا که خورشید از میانِ دستانِ
    سپیده مشرق شکوفه بزند و در سرخی سینه آرامش مغرب ناپدید شود.

    تو روزی نیستی که آفتاب، نگاه هر روزه اش را به زمین بدوزد
    و بی تفاوت از سر هر بودنی عبور کند.


    تو روزی نیستی که آب، حال خودش را به دست
    رود بسپارد و تنها به رفتن فکر کند.

    تو روزی نیستی که زمان، از هر اتفاقی که می افتد،
    در آن متعجب نشود و همه لحظه هایش را به یک چشم ببیند.


    تو روزی معمولی نیستی؛ روزی هستی که روز واقعه
    را در میان گرفته ای و به پیشواز حادثه می روی.

    تو روزی هستی که عَزمت را جزم کرده ای
    تا به قله های تاریخ نزدیک شوی.


    تو روزِ ماقبل عاشورایی؛ روز تاسوعایی.

    سیدحسین ذاکرزاده




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi