صفحه 2 از 8 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 73

موضوع: امام مهدى جلوه جمال الهى

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بشارت امام از نزديک بودن ولادت مهدي موعود

    ن. ک، کمال الدين، ص 426-428 باب ماورد في ميلاد القائم، روضة الواعظين، ص 258.

    حضرت حکيمه(1) مي گويد: کنيزي به نام نرجس در خانه من بود، روزي برادرزاده ام امام حسن عسکري عليه السلام به ديدار من آمد، وبه پيش شتافت وبا چشم پُر به نرجس سلام الله عليها نگاه کرد، به آن حضرت عرض کردم: (اي آقاي من، گويي خواهان نرجس سلام الله عليها هستي، تا او را به خدمت شما بفرستم؟)

    امام حسن عليه السلام: نه اي عمّه، ولي در مورد اين خانم شگفت زده شده ام.

    حکيمه: چرا از او شگفت زده شده اي؟

    امام حسن: به زودي از اين خانم فرزند بزرگواري که در پيشگاه خداوند، ارجمند است، متولّد مي شود.که خداوند به وسيله او سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد کند.

    حکيمه: اي آقاي من، او را به خدمت شما مي فرستم.

    امام حسن: در اين مورد از پدرم اجازه بگير، اگر اجازه داد چنين کن.

    حکيمه گويد: لباسم را پوشيدم وبه خانه امام هادي عليه السلام رفتم وسلام کردم ودر محضرش نشستم، هنوز سخني نگفته بودم به من فرمود: (اي حکيمه، نرجس را نزد پسرم ابومحمّد بفرست).

    حکيمه: اي آقاي من، به همين منظور، براي طلب اجازه به محضر شما آمده بودم.

    امام هادي عليه السلام: اي مبارکه(2) خداوند متعال دوست دارد که تو را در پاداش اين پيوند شريک سازد، خير وبهره اي از اين وصلت، نصيبت شما فرمايد.

    حکيمه: درخانه امام هادي عليه السلام چندان نماندم، برخاستم وبه خانه ام بازگشتم، نرجس را زينت نمودم وزفاف امام حسن عليه السلام با نرجس را در خانه ام برقرار ساختم، آن حضرت چند روز در خانه ما بود، سپس عازم خانه پدرش امام هادي عليه السلام گرديد، من حضرت نرجس را همراه آن حضرت به خانه امام هادي عليه السلام فرستادم.

    پس از مدتي امام هادي عليه السلام از دنيا رفت، وامـام حسن عسکري عليه السلام جانشين پدر شد، من گاه وبي گاه به زيارتش مي رفتم، همان گونه که به زيارت پدرش امام هادي عليه السلاممي رفتم، روزي حضرت نرجس سلام الله عليها نزد من آمد وخم شد تا کفش مرا از پايم بيرون آورد، وبه من فرمود: (اي سرور من، کفشت را به من بده).

    به او عرض کردم: بلکه تو سرور من وخانم من هستي، سوگند به خدا، پايم را به سوي تو دراز نمي کنم که کفشم را از پايم بيرون بياوري، ونمي گذارم تو براي من خدمت کني، بلکه من تو را خدمت مي کنم ومنّت تو را به ديده مي نهم.

    حکيمه گويد: در اين هنگام امام حسن عسکري عليه السلام سخن مرا شنيد، به من فرمود: (اي عمه، خداوند بهترين پاداش را به تو بدهد). به محضر امام حسن عليه السلام رفتم وتا غروب در محضرش نشستم، در اين هنگام، حضرت نرجس را صدا زده وگفتم: لباس هايم را بياور تا بيرون روم.

    امام حسن عليه السلام فرمود: نه، اي عمّه جان، امشب در خانه ما بمان، زيرا همين امشب به زودي نوزادي که در پيشگاه خدا، بزرگوار وارجمند است، وسراسر زمين را پس از مرگ زمين، زنده مي سازد، چشم به اين جهان مي گشايد.

    حکيمه: اي آقاي من، اين فرزند از کدام مادري متوّلد مي شود؟ ومن هيچ گونه اثر حمل را از نرجس نمي بينم.

    امام حسن: اين فرزند را فقط نرجس سلام الله عليها، به دنيا مي آورد.

    حکيمه: من در اين وقت به سوي نرجس رفتم وپشت وشکم نرجس را ملاحظه کردم، هيچ گونه اثر حمل وبارداري مشاهده نکردم. به محضر امام حسن عليه السلام بازگشتم وعـرض کردم: اثري از حمـل در نـرجس سلام الله عليها نمي بينم.

    امام حسن عليه السلام لبخندي زد وآن گاه به من فرمود: هنگامي که وقت فجر فرا رسيد، آن حمل براي تو آشکار مي گردد، زيرا مَثَل نرجس سلام الله عليها همانند مَثَل مادر موسي عليه السلام است،که اثر حمل موسي عليه السلام در مادرش ظاهر نشد، وهيچ کس تا هنگام ولادتش، به آن اطلاع نيافت، زيرا به دستور فرعون شکم هاي زنان حامله را براي يافتن موسي عليه السلام مي شکافتند، ماجراي اين فرزند نيز همانند ماجراي موسي عليه السلام است.

    حکيمه گويد: به حضور نرجس رفتم، وگفتار امام حسن عليه السلام را براي او بازگو کردم، فرمود: چيزي واثري از حمل ديده نمي شود.

    آن شب را در خانه امام حسن عليه السلام ماندم، ودر محضر امام شام خوردم، وسپس در کنار حضرت نرجس سلام الله عليها خوابيدم، وهر ساعت مراقب او بودم، او خوابيده بود، حيرت زده بودم وهرچه زمان مي گذشت به حيرتم افزوده مي شد، در آن شب، بسيار به نماز ومناجات ودعا پرداختم، وقتي که در نماز شب به نماز وِترْ رسيدم، نرجس سلام الله عليها از خواب برخاست، ووضو گرفت ومشغول نماز شب شد، به فضا نگاه کردم ديدم فجر اوّل طلوع کرده است، در قلبم شکي راه يافت، که نزديک اذان صبح شده ولي از نرجس سلام الله عليها در مورد ولادت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف خبري نيست.

    ناگاه امام حسن عليه السلام در حجره صدا زد: (اي عمّه، شتاب نکن، که حادثه ولادت، نزديک شده است). در اين هنگام نرجس سلام الله عليها را مضطرب ديدم، او را در برگرفتم وبه سينه ام چسباندم، ونام اِلاهي را بر او خواندم، امام حسن عليه السلام صدا زد: (سوره قدر را بر او بخوان). متوجّه حضرت نرجس سلام الله عليها شدم وسوره (انّا اَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ..). را بر او خواندم، وبه نرجس سلام الله عليها عرض کردم: حالت چگونه است؟ فرمود: (امري که مولا وسرورم تو را به آن خبر داده، آشکار شد).، به نرجس سلام الله عليها نزديک شدم وبا توجه کامل مشغول خواندن سوره قدر که امام سفارش کرده بود شدم، شنيدم جنين هم در رحم نرجس سلام الله عليها همين سوره را همراه من تلاوت مي کند، وبه من سلام کرد. من از آنچه شنيدم، هراسناک شدم.

    امام حسن عليه السلام صدا زد: (از امر خداوند متعال تعجّب نکن، خداوند متعال، در کودکي حکمت را براي ما گويا کرد، وما را وقتي بزرگ شديم حجّت خود در زمين قرار داد). هنوز سخن امام حسن عليه السلام تمام نشده بود که نرجس سلام الله عليها از برابر چشمانم پنهان شد، او را نديدم، گويي بين من واو پرده اي آويزان گرديد. فرياد کنان به محضر امام حسن عليه السلام رفتم، به من فرمود: (اي عمّه، باز گرد، که به زودي نرجس سلام الله عليها را در مکان خود مي يابي). بازگشتم، ديدم پرده اي که بين من واو حايل شده بود، برداشته شده است، ناگاه نرجس سلام الله عليها را ديدم، ونوري که چشمانم را خيره مي کرد، در او مشاهده کردم، ناگهان کودکي را درکنار نرجس سلام الله عليها ديدم که به سجده افتاده وزانوانش را بر زمين نهاده، ودو انگشت سبّابه اش را به سوي آسمان بلند نموده وچنين مي گويد:

    (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيکَ لَه، واَنَّ جَدّي مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ، واَنَّ اَبيِ اَميِرُ الْمُؤمِنيِنَ..).

    گواهي مي دهم که معبودي جز خداي يکتا نيست، او همتا ندارد، وجدّم محمّد صلي الله عليه وآله وسلم رسول خداست، وپدرم اميرمومنان است؛ سپس نام همه امامان عليهم السلام را يک به يک به زبان آورد وبه امامت آنها گواهي داد. وقتي به خودش رسيد گفت:

    (اَللّهُمَّ اَنْجِزْ ليِ وَعْديِ، واَتْمِمْ ليِ اَمْريِ، وثَبِّتْ وَطْاتَيِ، وامْلأ الأرضَ بي عَدْلً وقِسْطاً؛

    خداوندا، وعده نصرتي را که به من داده اي به آن وفا کن، وامر خلافت وامامت مرا تمام کن، وتسلّط بر زمين وانتقام از دشمنانم را براي من ثابت واستوار گردان، وسراسر زمين را، به وسيله من پر از عدل وداد کن).
    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    درخشانترين نور

    در روايت ديگر از قول يکي از بانوان حرم امام حسن عليه السلام چنين آمده است: وقتي که امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف متولد شد نوري درخشان از او به سوي افق آسمان بالا رفت به گونه اي که صفحه آسمان را روشن ساخت، در ميان آن نور پرندگان سفيدي را ديدم که از آسمان به سوي زمين مي آمدند، وبال هاي خود را بر سر وصورت واعضاي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مي ماليدند وبه سوي آسمان باز مي گشتند.

    امام حسن عليه السلام در حالي که خنده بر لب داشت فرمود: (اين پرندگان، فرشتگاني هستند که براي تبرّک جويي به وجود اين مولود فرود آمدند ورفتند، واين فرشتگان هنگام ظهور آن حضرت، از ياران او خواهند بود).(3)

    ودر حديث ديگري آمده است که حکيمه سلام الله عليها مي گويد: امام حسن عليه السلام مرا صدا زد وفرمود: (اي عمّه پسرم را نزد من بياور).(4) وقتي که روپوش را از بدن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف برداشتم، او را ختنه کرده وناف بريده وپاک وپاکيزه يافتم، وديدم بر بازوي راستش چنين نوشته شده بود: (جاءَ الحق وزَهقَ الباطلُ، انَّ الباطِلَ کانَ زهوقاً)(5) حق آمد وباطل نابود شد، به يقين باطل نابود شدني است.

    نوزاد را به محضر امام حسن عليه السلام آوردم، وقتي که نگاه نوزاد به پدر افتاد سلام کرد، امام حسن عليه السلام او را به بغل گرفت، زبانش را به دهان نوزاد نهاد، ودست مبارک بر پشت وگوش، وبندهاي دست وپاي نوزاد کشيد، سپس خطاب به او فرمود: (اي پسرم، به قدرت خدا سخن بگو). حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف گفت:

    اعوذُ بالله منَ الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم؛ (ونُريدُ اَنْ نَمُنَّ علي الذينَ استُضْعِفُوا في الارضِ ونَجْعَلَهم اَئمةً ونجعلهم الوارثينَ؛ ونُمکِّنَ لهُم في الارضِ ونُريَ فرعون وهامانَ وجُنُودَ هما مِنْهُم مّا کانوا يَحْذَرُونَ).(6)

    وخواستيم بر کساني که در آن سرزمين فرودست شده بودند منّت نهيم وآنان را پيشوايان مردم گردانيم، وايشان را وارث زمين کنيم؛ ودر زمين قدرتشان دهيم واز طرفي به فرعون وهامان ولشکريانشان آنچه را که از جانب آن بيمناک بودند، بنمايانيم.

    آن گاه آن نوزاد بر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم وعلي اميرمؤمنان وساير امامان تا پدرش، با ذکر نام يکايک آنان درود فرستاد.

    در آن جا پرندگاني ديده مي شدند که در بالاي سر آن حضرت جمع شدند، امام حسن عليه السلام يکي از آنان را صدا زد وفرمود: (اين کودک را حمل کن وبا خود ببر، واز او محافظت کن، ودر هر چهل روز او را نزد ما بياور).(7)

    يکي از آن پرندگان نزديک آمد، وآن نوزاد را در برگرفت وبا خود به سوي آسمان برد وساير پرندگان نيز به دنبال او حرکت کردند.

    حکيمه مي گويد: شنيدم امام حسن عليه السلام فرمود: (تو را به همان کسي سپردم که مادر موسي؛ موسي را به او سپرد).(8)

    در اين هنگام نرجس سلام الله عليها گريه کرد، امام حسن عليه السلام به او فرمود: آرام باش، که شيرخوردن اين نوزاد بجز از سينه تو بر کس ديگر حرام است، به زودي به تو باز مي گردد، همان گونه که موسي عليه السلام به مادرش باز گردانده شد، واين است سخن خداوند در قرآن: (فَرَددنهُ الي اُمِّهِ کَي تَقَرَّ عَينُها ولا تَحْزَنَ)(9) ما موسي را به مادرش باز گردانديم تا چشمش روشن شود، وغمگين نباشد.

    حکيمه گويد: به امام حسن عليه السلام عرض کردم: (اين پرنده چه کسي بود؟).

    امام حسن عليه السلام در پاسخ فرمود: اين پرنده، روح القُدُس است که از طرف خدا وکيل امامان شده تا آنها را توفيق دهد وبه وسيله او در راه آموزه هاي علم وتربيت ثابت قدم شوند.

    حکيمه مي گويد: پس از آن که چهل روز گذشت، آن کودک به امام حسن عليه السلام باز گردانده شد، امام حسن عليه السلام مرا طلبيد، به محضرش رفتم، ناگاه چشمم به کودکي افتاد که در پيش روي امام حسن عليه السلام راه مي رفت، عرض کردم (مولاي من، اين کودک دو ساله شده است).

    امام حسن عليه السلام لبخندي زد وسپس فرمود: (رشد ونمو فرزندان پيامبران وامامان هرگاه امام باشند، با ساير مردم فرق دارد، کودکي از ما در يک ماه به اندازه يک سال کودکان ديگر، رشد مي کند، وکودک ما در رحم مادرش سخن مي گويد، وقرآن مي خواند، وخداوند متعال را پرستش مي کند، ودرهنگام شير خوردن، فرشتگان از آنها اطاعت مي کنند، هر صبح وشب بر او نازل مي شوند.(10)

    حکيمه گويد: هر چهل روز يک بار اين کودک را مشاهده مي کردم، تا اين که او را چند روز قبل از وفات امام حسن عليه السلام به صورت يک مرد کامل يافتم، به طوري که او را نشناختم، به امام حسن عليه السلام عرض کردم: (اين آقا کيست که به من امر مي کند در پيش رويش بنشينم؟)

    فرمود: اين پسر نرجس سلام الله عليها، وجانشين من است، من پس از مدّت اندکي از دنيا مي روم، سخن اين آقا را گوش دهيد واز او اطاعت کنيد. حکيمه مي گويد: پس از چند روزي امام حسن عليه السلام از دنيا رفت، مردم از خانه او پراکنده شدند، سوگند به خدا من هر روز صبح وشام او را مي ديدم، واز هر چه سؤال کنيد، او به من خبر مي دهد، ومن به شما خبر مي دهم. به خدا سوگند من وقتي مي خواهم از او سؤالي کنم، هنوز سؤال نکرده، جواب مرا مي دهد.(11)
    امضاء



  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سخن گفتن امام مهدي

    حکيمه مي گويد: سه روز از ولادت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف گذشت، مشتاق ديدارش شدم، به خانه امام حسن عليه السلام رفتم، تقاضاي ديدار حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را کردم، امام حسن عليه السلام فرمود: کسي که از تو به او شايسته تر است، او را با خود برده است. به خانه بازگشتم وروز هفتم ولادت او، به محضر امام حسن عليه السلام رفتم، ديدم حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در گهواره قرار گرفته وچهره او هم چون ماه شب چهاردهم مي درخشد. امام حسن عليه السلام به من فرمود: نزد پسرم بيا، نزديک رفتم، امام حسن عليه السلام زبانش را در دهان مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نهاد، سپس به او فرمود: (اي پسرم، سخن بگو!) حضرت مهدي در گهواره گفت: (اشهَدُ اَنْ لا اله الاّ اللهُ) گواهي مي دهم که معبودي جز خداي يکتا نيست.

    سپس، صلوات ودرود بر محمد صلي الله عليه وآله وسلم واميرمؤمنان عليه السلام ويکايک امامان (عليهم السلام) تا پدرش فرستاد، آنگاه چنين خواند: بسم الله الرحمن الرحيم

    (ونُريدُ اَنْ نَمُنَّ علي الذينَ استُضْعِفُوا في الارضِ..).(12)

    سپس، امام حسن عليه السلام به او فرمود: (اي پسرم، آنچه را که خداوند، بر پيامبران در سؤالاتش نازل کرده بخوان).

    حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نخست صحف آدم عليه السلام را تلاوت کرد، که به زبـان سرياني بود، سپس کتاب هاي ادريس عليه السلام، نوح عليه السلام، هـود عليه السلام، صالح عليه السلام، صحف ابـراهيم، تورات موسي، زبـور داوود، انجيل عيسي عليهم السلام، وفرقان جدّم رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را تلاوت نمود، سپس قصه هاي پيامبران ورسولان را بيان کرد.(13)

    آن گاه امام حسن عليه السلام فرمود: هنگامي که پروردگارم مهدي اين اُمت را به من عطا فرمود، دو فرشته فرستاد، آنها فرزندم را با خود به سراپرده عرش اِلاهي بردند تا اين که در پيشگاه خداوند متعال ايستادند، خداوند به مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف فرمود: (مرحبا به تو اي بنده من، ياري دين وآشکار شدن فرمان من وهدايت بندگانم به وسيله تو است، به خودم سوگند ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم وببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم،و به وسيله تو مجرمان را، عذاب کنم، اي فرشتگان اين کودک را با کمال ملاطفت، به نزد پدرش برگردانيد، وبه او از جانب من بگوييد: (اين کودک رد ضمان وسايه پر مهر ودر پناه حفظ وحرمت من است تا آن هنگام که حق به وسيله او تحقق يابد وباطل نابود شود، وهمه دين به طور خالص براي من باشد).(14)
    امضاء



  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نشانه هاي پيشاپيش حقانيت امام

    ناگفته نماند، که اين حوادث شگفت انگيز در هنگام ماجراي ولادت حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف با اين ويژگي هاي فوق العاده وقبل از آن، بلکه بسيار بيشتر از اينها چنان که در بعضي از تواريخ وروايات آمده، همانند حوادث شگفت انگيز در مورد پيامبران وامامانعليهم السلام در سرآغاز ظهور آنها، از نشانه هاي پيشاپيش حقانيّت پيامبري پيامبران، وامامتِ امامان است.

    وجود حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نسبت به ساير امامانعليهم السلام داراي امتيازات مضاعفي است، از اين رو، رخدادهاي حيرت انگيز از هنگام ولادت او، بلکه قبل از آن، بيشتر از امامان ديگر است، چرا که آن حضرت خاتم اوصيايي است که سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مي کند.

    بنابراين، همه اين وقايع شگفت انگيز در رابطه با آن حضرت، عجيب وبر خلاف انتظار نخواهد بود، که از آن به اِرهاصات(15) تعبير مي شود، ودر کتاب حق اليقين روايات ديگري نيز در ارتباط با اين حوادث شگفت انگيز نقل شده است:

    يکي از اين روايات، روايت محمد بن عثمان عمروي(16) است، که او گفت: هنگامي که حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف متولد شد، امام حسن عسکري عليه السلام فرمود به ابي عمرو پيام دهيد نزد من بيايد، پيام امام را به او رساندند، او به محضر امام حسن عليه السلام آمد، امام به او فرمود: (ده هزار(17) رِطْل نان، وبه همين مقدار گوشت، خريداري کن، وبه حساب من بين مردم تقسيم کنيد) وعلي بن هاشم مي گويد: امام حسـن عليه السلام، تعـداد بسيار گوسفند را به عنوان عقيقه براي حضـرت مهـدي عجل الله تعالي فرجه الشريف قرباني نمود.(18)
    امضاء



  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    کنيز بودن مادر بعضي از امامان

    مادران بعضي از امامان عليهم السلام از جمله حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف کنيز بود، در نتيجه آنها از فرزندان کنيز بودند، به رغم پندار بعضي، اين موضوع هيچ گونه موجب کسر شأن امامان عليهم السلام نخواهد شد، چرا که در بينش اسلام ملاک برتري به تقواست، چنان که خداوند مي فرمايد: (اِنَّ اکرمَکُمْ عِنْدَ اللهِ اَتقاکُمْ)(19) گرامي ترين شما در پيشگاه خداوند با تقواترين شما است؛ جد پيامبر ما يعني، حضرت اسماعيل عليه السلام فرزند يک کنيز بود که هاجر نام داشت. زيرا، خداوند عمل وتقوا ومعرفت وايمان انسان را، چه از زن آزاده وچه از کنيز، معيار برتري مي داند، ودر حديث از امامانعليهم السلام آمده فرمودند: (ان اللهَ لا يَنظُرُ الي صُورِکُمْ، ولکن يَنظُرُ الي قلوبِکمْ)(20) خداوند متعال به صورت هاي شما نمي نگرد، بلکه به قلب هاي شما مي نگرد.

    نتيجه اين که: اگر يک کنيز از نظر ايمان وعمل صالح باشد از زن آزاده برتر است، چنان که به همين دليل يک عبد (برده وغلام) در پيشگاه خدا برتر از يک مرد آزاد است، اين از يک سو، واز سوي ديگر اسلام وهمه اديان آسماني، طبقه بندي غير شرعي را امضا نکرده است، چرا که در بينش اسلام واديان آسماني، عرب بر عجم، جز به تقوا برتري ندارد(21) وامام صادق عليه السلام فرمود: (انساني که در نژاد با شرافت است با انساني که از نژادي پست ودرسطح پايين است، با ملاک تقوا بر يکديگر برتري مي يابند، من اصل وريشه انسان ها را از خاک مي دانم، آدم عليه السلام پدر همه انسان ها، وحوّا مادر همه بشر است، يک خدا همه را آفريده، وهمه مخلوقات، بندگان خدا هستند).(22) بنابراين، کنيز بودن مادر بعضي از امامانعليهم السلام به هيچ وجه عيبي براي آنها نخواهد بود.
    امضاء



  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آيا به زبان آوردن نام امام زمان حرام است؟

    در ميان علما وفقها اختلاف است که آيا نام گذاري وبه زبان جاري کردن نام مبارک آن حضرت جايز است يا حرام؟ چنان که قبلاً اشاره شد. مشهور بين فقها در زمان هاي اخير وعصر حاضر اين است که جايز است، زيرا حرام بودن آن را به عللي که ذکرمي شود به زمان غيبت صغرا (23) اختصاص داشت، تا اين که در عصر شيخ بهايي(24) اين موضوع به طور مشروح مطرح شد ومورد برسي قرار گرفت، وعلما کتاب هاي متعدّد در محور اين مسئله تأليف کردند، مانند: کتاب شرعية التسميه، جواز تلفّظ به نام امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف تأليف محقق داماد(25) وکتاب تحريم التّسميه، تأليف شيخ ماحوزي(26) ودر کتاب النّجم الثّاقب محدّث نوري، در اين باره بحث مفصّلي به ميان آمده است.(27)
    امضاء



  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چهره حضرت مهدي

    حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از نظر سيرت وصورت شبيه ترين انسان ها به رسول خداست، شيخ صدوق در کتاب کمال الدين روايت مي کند که جابر بن عبدالله انصاري گفت: رسول خدا فرمود: (المهديُّ مِنْ وُلدي، اِسمُـهُ اسمي، وکنيتهُ، اَشبهُ الناس بي خَلقاً وخُلقاً...). مهـدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از فرزندان من، همنام من وهم کنيه من است، او شبيه ترين انسان ها از نظر ظاهر وباطن به من است، براي او غيبتي حيرت انگيز رخ مي دهد که امت هايي در ارتباط با آن حضرت گمراه مي شوند، سپس همانند شهاب ثاقب آشکار مي گردد، وسراسر زمين را پس از آن که پر از ظلم وجور مي شود، پر از عدل وداد مي کند).(28)

    چنان که روايت شده، شکل وشمايل آن حضرت، همانند چهره رسول خداست، همان گونه که در کتاب بحارالانوار و... نقل شده است. محدّثين بر اساس اين روايات گفته اند: چهر ه حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سفيد متمايل به سرخ است، پيشاني بلند، بيني باريک، گود چشم وداراي ابرو به هم پيوسته است. نور از چهره اش به گونه اي مي درخشد که بر سياهي موي محاسن وسرش چيره مي گردد، فرق سرش وبين دو موي جمع شده که مانند الف در ميان دو واو، است، گشاده دندان است، آخر موي سرش (چون گيسو) چيده شده، بين دو شانه اش پهن وسياه چشم است، ساق پا وشکمش هم چون ساق پا وشکم جدش حضرت علي عليه السلام است، ميان بالا است، بلکه ميان قامت وچهار شانه است. سر مبارکش مدوّر، گونه هايش نرم، وبرگونه راستش خالي هم چون ريزه مشکي که بر صفحه نقره افتاده است، موي عنبر بوي بر سرش بود، داراي شکل وقيافه جذّابي است که هيچ چشمي معتدل تر از آن را نديده است.(29)

    در روايت ديگر از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل شده فرمود: (... خداوند در نسل حسين عليه السلام اماماني را قرار داده که آنها براي اجراي دستورهاي من بر مي خيزند، ووصيت مرا حفظ مي کنند، نهمين آنها قائم اهل بيت من، واحياگر امت من، است که در شمايل وشکل وقيافه وگفتار وکردار، شبيه ترين انسان ها به من است، پس از غيبت طولاني وحيرت گمراه کننده ظهور مي کند، فرمان خدا ودين اِلاهي را آشکار مي سازد، به نصرت خداوند وفرشتگان خدا، تأييد وياري مي شود، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مي نمايد).(30)
    امضاء



  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    برتري امام مهدي

    پوشيده نماند که مقام حضرت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از امامان پيشين، از امام سجّاد عليه السلام تا پدر بزرگوارش، برتر است، چنان که، از احاديث استفاده مي شود، درميان چهارده معصوم عليهم السلام، از نظر درجه برتري، نخست رسول خداست، سپس اميرمؤمنان وفاطمه زهرا سلام الله عليها وامام حسن وامام حسين عليهماالسلام وپس از اينها حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف وبعد از امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف امامان ديگر از امام سجّاد عليه السلام تا امام حسن عسکري عليه السلام مي باشند.(31)

    حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف داراي شرافت نَسَبي، در رابطه با پدران پاکش مي باشد، واز ناحيه مادر نيز، چنان که گفته شد، به شمعون الصّفا وصيّ حضرت عيسي عليه السلام مي رسد، در نتيجه، سلسله نسبش به بسياري از پيامبران واوصيا، که يکي از آنها حضرت ابراهيم خليل عليه السلام است منتهي مي گردد.

    نکته ديگر در برتري مقام حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف همان بس، که در روز ولادتش به وسيله فرشتگان به آسمان ها برده شد.(32)

    و در حديث ديگر از امام حسن عسکري عليه السلام نقل شده که: خداوند متعال حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را با اين سخنش برتري بخشيد: (مرحباً بِکَ عبيدي بکَ نُصرةُ ديني، واظهارُ اَمرِي، ومهديُّ عبادي، آليتُ انِّي بِکَ آخذٌ، وبِکَ اُعّطِي وبِکَ اغفر وبِکَ اُعَذِّبُ؛(33) مرحبا به تو اي بنده من، ياري دين وآشکار شدن فرمان من، وهدايت شدن بندگانم به وسيله تو انجام مي شود، سوگند به خودم ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم، ببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم وبه وسيله تو گنه کاران را، عذاب نمايم). چنان که قبلاً ذکر شد.

    و اين که حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آخرين اوصياي اِلاهي وحجت هاست(34) وبعد از او وصّي به اين معناي خاص نخواهد بود،(35) واو متعهد به بيعت، با هيچ يک از جبّاران نخواهد بود ودست ظلمِ هيچ ستمکار وکافر ومنافقي به او نمي رسد، چنان که به بعضي از اجدادش به خاطر مصلحت اِلاهي نرسيد.

    در حديث آمده: هنگامي که امام حسن مجتبي عليه السلام با معاويه صلح کرد، عده اي از مردم نزد آن حضرت آمده واو را در مورد بيعت با معاويه سرزنش کردند، امام حسن عليه السلام به آنها فرمود: (واي بر شما، شما نمي دانيد که من چه کار مفيدي، انجام داده ام، سوگند به خدا، آنچه انجام داده ام براي شيعيانم بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مي تابد وغروب مي کند، آيا نمي دانيد که من امام شما هستم که اطاعتم بر شما واجب است، وبه تصريح رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم يکي از دو آقاي اهل بهشتم، آيا نمي دانيد که همه ما بر عهده اش بيعت با طاغوت زمانش رخ مي دهد مگر قائم ما عجل الله تعالي فرجه الشريف که حضرت عيسي روح الله، فرزند مريم سلام الله عليها پشت سر او نماز مي خواند، خداوند متعال، محل تولدش، وشخص او را پنهان مي سازد، تا هيچ کس از جبّاران بيعت او را نطلبد. اين قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف نهمين نفر از فرزندان برادرم حسين عليه السلام، وفرزند بهترين کنيزان خواهد بود، خداوند عمرش را طولاني مي کند، تا به قدرتش او را آشکار سازد، به چهره جواني که کمتر از چهل سال دارد، تا همه بدانند که خداوند بر همه چيز توانا است).(36)

    از امتيازات حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اين است که: پس از ظهور، حضرت عيسي بن مريم عليه السلام روح وکلمه خدا (37) در نماز جماعت به او اقتدا مي کند، امام صادق عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نقل مي کند که فرمود: (... من ذرّيتي المهدي، اذا خَرَجَ نَزَلَ عيسي بنِ مريمَ لِنُصرَتهِ، فقدَّمَهَ وَصلّي خلفه؛(38) از نسل من حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است، که وقتي قيام کند، عيسي بن مريم از آسمان به زمين براي ياري او فرود آيد، وآن حضرت را پيشاپيش صفوف قرار مي دهد، ودر نماز به او اقتدا مي کند).

    واز محمّد حنفيه نقل شده که گفت: (ما خاندان، داراي شش امتياز هستيم که هيـچ کس از پيشينيان وآيندگان داراي آن نيست، محمّد صلي الله عليه وآله وسلم سرور رسولان، علي عليه السلام سرور اوصيا، ومهدي اين اُمت، که عيسي بن مريم در نماز به او اقتدا مي کند، از ماست).(39)

    ودر کتاب عيون اخبار الرّضا عليه السلام، از حضرت رضا عليه السلام نقل شده فرمود: (اذا خرج المهدي مِن ولدي نزل عيسي بن مريم فصلي خلفه؛(40) هرگاه فـرزندم مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از نسل من ظاهر شـود، عيسي عليه السلام از آسمان فرود آيد ودر پشت سر او نماز مي خواند).

    امتياز ديگر حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اين است که: هنگام ظهورش نداي عظيمي از آسمان شنيده مي شود، چنان که روايات بسيار به اين موضوع اشاره نموده اند، از جمله: از علي بن ابراهيم روايت شده که در تفسير اين آيه (واستمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ)(41) وگوش فرا ده ومنتظر چيزي باش که منادي از مکاني نزديک ندا مي دهد، فرمود: (منادي حق به نام قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف ونام پدرش ندا کند).(42)

    در روايت ديگر از امام باقر عليه السلام نقل شده فرمود: (منادي حق از آسمان به نام قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف ندا کند، همه انسان ها در مغرب ومشرق، صداي آن حضرت را مي شنوند، از هراس آن صدا، هر کسي که در خواب است بيدار مي گردد، وهرکس که ايستاده مي نشيند، وهرکس که نشسته است مي ايستد، آن گاه خداوند آنها را که، از اين ندا عبرت گرفتند وجواب مثبت دادند، مشمول رحمتش قرار دهد، صداي اول، صداي جبرئيل روح الأمين است که در ماه رمضان شب جمعه شب 23 اين ماه است). چنان که اين مطلب در کتاب غيبة النّعماني(43) نيز نقل شده، واحاديث بسيار به آن دلالت دارند.
    امضاء



  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    پى‏نوشتها:‌

    (1) خواهر امام هادي عليه السلام.

    (2) معمولاً به بانواني که شريف وپر برکتند در عرب مرسوم ومعمول است چنين بانواني را با اين لقب (مبارکه) خطاب مي کنند، (ويراستار).

    (3) کمال الدين شيخ صدوق، باب 42، ص 431. باب ماروي في ميلاد القائم عجل الله تعالي فرجه الشريف حديث7.

    (4) غيبة الطوسي، ص 239، بحار الانوار، ج 51، ص 26 باب 37 ح 1.

    (5) سوه اسراء، آيه 81.

    (6) سوره قصص، آيه 5 و6.

    (7) بحار الانوار، ج 53، ص 327.

    (8) بحار الأنوار: ج 51 ص 14، ب 1، ح 14.

    (9) سوره قصص، آيه 13.

    (10) بحار، ج 51، ص14، ب1، ح 14.

    (11) بحار، ج 51، ص14، ب1، ح 14.

    (12) سوره قصص، آيه 5.

    (13) بحار الانوار، ج 51، ص 27،ب1،ح 37.

    (14) همان، ص 27و ج42، ص 166، ب24.

    (15) ارهاصات، يعني نشانه هايي که براي حقانيّت امامت از قبل اتفاق افتاده باشد. (ويراستار).

    (16) دومين نايب خاص امام زمان ـ عج.

    (17) معادل 3276 کيلوست.

    (18) بحارالانوار، ج 51، ص5 باب1 ح9.

    (19) سوره حجرات، آيه 13.

    (20) بحار الانوار، ج 74، ص 90.

    (21) بحار الانوار، ج 73، ص 350.

    (22) بحار الانوار، ج 10، ص 170.

    (23) غيبت صغرا از سال 260 هـجري تا سال 329 حدود 70 سال بود که نُواب خاص چهارگانه امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف در اين زمان، به تناوب، واسطه بين آن حضرت و شيعيان بودند.

    (24) محمّد بن حسين عاملي متوفاي سال 1030 هـ ق.

    (25) سيد محمد باقر حسيني گرگاني معروف به محقق داماد، متوفاي سال 1040 هـ ق از فلاسفه بزرگ، و محققين فقها و مراجع عصر صفويه بود. (مترجم).

    (26) سليمان بن عبدالله ماحوزي بحراني، از علماي محقق و متبحر، صاحب تأليفات بسيار، متوفاي 1121 هـ.ق که در (دونج) يکي از روستاهاي ماحوز در مقبره ميثم بن معلي به خاک سپرده شد (فوائد الرّضويه محدث قمي، ص 205). مترجم.

    (27) مؤلف معظم قُدّس سره در موسوعة الفقه، ج 93، کتاب المحرمات، ص 198 مي نويسد: (ظاهر اين است که تلفظ به نام مبارک امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف حرام نيست، گرچه بعضي از فقها به دليل بعضي از روايات آن را حرام مي دانند، مانند: روايت صحيح ابي رئاب از امام صادق عليه السلام (وسائل الشيعه، ج 12، ص 486، حديث4 باب 33) وروايت صحيح ديگر در همين کتاب (ص 486، حديث 6) و چند روايت ديگر. ولي ظاهر اين روايت بيان گر حرمت در موارد تقيّه است، چنان که بعضي از روايات به اين مطلب دلالت دارد، و در روايت حسن عمري آمده: (توقيعي از ناحيه مقدسه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف با خطي که مي شناختم صادر شد که آن حضرت نوشته بود: کسي که نام مرا در حضور مردم ببرد، لعنت خدا بر او باد) (وسائل الشيعه، ج12، ص 486، حديث 13 باب 33) به هر حال قول به حرمت مشکل است، واحتياط در ترک نام بردن آن حضرت است).

    (28) کمال الدين، ص 286. باب مااخبر النبي عليه السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالي فرجه الشريف.

    (29) غيبة الطّوسي، ص 266.

    (30) کمال الدين، ص 257، باب 24، حديث 2. باب ماروي عن النبي صلي الله عليه وآله وسلم في النص علي القائم عجل الله تعالي فرجه الشريف وانه الثاني عشر من الأئمة عليهم السلام.

    (31) در اين باره به دو کتاب (من فقه الزهرا سلام الله عليها)، ج1، مقدمه، وافضل اُسوةٌ للنّساء) مراجعه کنيد.

    (32) کمال الدين، ص 428.

    (33) بحار الانوار، ج 51، ص 27، حديث 37، وج 52، ص 166. باب 24.

    (34) کمال الدين، ص 441، غيبة الطوسي، ص 246و 273. الصراط المستقيم، ج2 ص 210 ب 11، مصباح الکفعمه، ص 497 زيارة المهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، مصباح المتهجد: ص 328، الخرائج: ص 458.

    (35) همان مدرک، ص 44 وباب 303 و316.

    (36) کمال الدين، ص 316، باب 29 باب ما اخبر به الحسن بن علي بن ابي طالب عليه السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالي فرجه الشريف.

    (37) همان مدرک، ص 77، 250، 280، 284، 330، 331، 345 و527.

    (38) امالي شيخ صدوق، ص 219، مجلس 39، حديث 4.

    (39) خصال شيخ صدوق، ص 320.

    (40) عيون اخبار الرّضا، ج 2، ص 202.

    (41) سوره ق، آيه 41.

    (42) تفسير القمّي، ج2، ص 327.

    (43) غيبة النعماني، ص 253 و254.
    امضاء



  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دگرگوني حرکت افلاک

    هنگام ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سرعت افلاک (ستارگان وزمين) کُند وکاهش مي يابد در روايتي که از امام باقر عليه السلام نقل شده، آن حضرت فرمود: (هنگامي که قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف قيام کند به سوي کوفه حرکت مي کند، ودر کوفه هفت سال که طول هر سال آن معادل ده سال از سال هاي شماست (در مجموع هفتاد سال) سکونت نمايد، سپس آنچه را که خدا بخواهد انجام مي دهد).

    راوي گويد: به آن حضرت عرض کردم: فدايت گردم: (چگونه بر طول سال ها افزوده مي شود؟) در پاسخ فرمود: (خداوند متعال به فلک (ستاره) فرمان مي دهد که توقّف کند واز سرعت خود بکاهد، ودر نتيجه روزها وسال ها طولاني گردد).

    او مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض کردم: مردم مي گويند: (اگر فلک وستاره اي در مسير دائمي خود دگرگون شود، تباه ونابسامان مي شود).

    امام باقر عليه السلام فرمود: اين گفتار از سخنان منکران خدا است، ولي مسلمانان چنين سخني نمي گويند، وطبق اعتقادات خود نمي توانند چنين حرفي بزنند، زيرا خداوند ماه را (درماجراي شقّ القمر) براي پيامبرش دو نصف کرد(1) وقبل از آن، خورشيد، که غروب کرده بود، را براي يوشع بن نون وصي موسي، برگردانيد، واز طول روز قيامت خبر داد (کَاَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تعُدُّونَ)(2) مي باشد.

    ومطابق بعضي از روايات، در عصر عدالت ودادگري، سرعت سير فلک طولاني مي شود، با اين که در عصر ظلم وجور از سرعت سير آن کاسته مي شود، وما اين حديث را در احکام آداب وسنن نقل کرده ايم.(3)

    از ويژگي هاي ديگر آن حضرت

    وقتي که حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ظهور مي کند، مصحف اميرمؤمنان علي عليه السلام را که آن حضرت بعد از رحلت رسول خدا آن را تدوين کرده ومشتمل بر تفسير وتأويل قرآن است.

    ويژگي ديگر اين که همواره ابر بر بالاي سر آن حضرت سايه مي افکند، واز ميان آن ابر، منادي حق، با زبان فصيح وشيوا ندا مي کند، به گونه اي که همه جن وانس آن ندا را مي شنوند، منادي در آن ندا مي گويد: (اين مهدي آل محمّد صلي الله عليه وآله وسلم است، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مي کند).(4) اين ندا غير از آن نداي آسماني است که قبلاً به آن اشاره شد.

    ويژگي ديگر اين که: فرشتگان وجن وانس در لشکر آن حضرت براي ياري او حاضر مي شوند، چنان که در مورد حضرت سليمان پيامبر عليه السلام چنين بود.(5)

    ويژگي ديگر اين که حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هنگام ظهور به شکل سي يا چهل ساله ظاهر مي شود، وايام طولاني روزگار، چهره او را دگرگون نمي سازد.(6)

    در روايت ديگر آمده: اباصلت هِرَوي مي گويد: به امام رضا عليه السلام عرض کردم؛ (نشانه هاي قائم شما هنگام خروج چيست؟) در پاسخ فرمود: نشانه اش اين است که از نظر سن وسال پير است، ولي چهره جوان دارد، به طوري که هر کس او را ببيند، گمان مي کند که او چهل سال يا کمتر دارد، ونيز از نشان هاي او اين است که با گذشت روزگار، پير نمي شود تا آن هنگام که اجلش فرا رسد.(7)

    روابط محبت آميز حيوانات

    از ويژگي هاي حکومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اين است که: همان گونه که حيوانات نسبت به همديگر ترس وهراس ندارند، از انسان ها نيز، ترس وهراس نخواهند داشت، وبين آنها اُلفت ورابطه مهرانگيز برقرار است، اميرمؤمنان علي عليه السلام در يکي از سخنانشان فرمودند: (هنگامي که حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف قيام کند، آسمان باران خود را فرو مي فرستد، وزمين گياهانش را مي روياند، وهرگونه کينه وعداوت از دل هاي بندگان نسبت به همديگر برطرف مي شود، بين درّندگان وحيوانات اهلي صلح برقرار مي شود، به گونه اي که يک زن از عراق تا شام جز به سبزه زار قدم نمي نهد، وحال آن که زيورآلاتي با خود دارد در اَمان است، ودر مسير راه از گزند درندگان هيچ ترس وهراس ونگراني به خود راه نمي دهد).(8)

    به عنوان مثال: در آن زمان زمين، نمونه کوچکي از بهشت مي شود، چنان که قرآن در توصيف بهشت مي فرمايد: (ونَزَعنا ما فِي صُدُورهِمْ مِنْ غِلً)(9) وآنچه در سينه از کينه وحسد دارند ريشه کن مي کنيم؛ تا همه در صفا وصميميت با هم زندگي کنند.

    زنده شدن بعضي از مردگان

    از ويژگي هاي حکومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اين است که: بعضي از مردگان زنده مي شوند، ودر رکاب او حضور پيدا مي کنند، چنان که روايت شده، امام صادق عليه السلام به يکي از شاگردانش به نام مفضّل فرمود: (از پشت کوفه (نجف) بيست وهفت نفر با حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف ظهور مي کنند، که پانزده نفر از آنها از قوم موسي عليه السلام هستند، که به راه حق هدايت شده، وبه آن توجّه دارند، هفت نفر آنها اصحاب کهف مي باشند، وبقيّه عبارت اند از: يوشع بن نون، سلمان، ابودُجانه انصاري، مقداد ومالک اشتر، اين افراد در پيشگاه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به عنوان ياران وفرمانروايان، در خدمت آن حضرت خواهند بود).(10)

    زمين وگنج هايش

    در عصر حکومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف زمين، گنج ها وذخاير پنهان خود را که جداً بسيار است، آشکار مي سازد. باران هاي بسيار وپياپي مي بارد، ميوه ها وساير نعمت ها، فراوان مي شود، به گونه اي که حالت زمين نسبت به قبل، به طور کلي در همه ابعاد دگرگون مي شود، چنـان کـه طبق بعضي از رواياتـي که در تفسيـر اين آيه آمده: (يومَ تُبَدَّلُ الارضُ غَيرَ الاَرضِ)(11) در آن روز اين زمين به زمين ديگر مبدل مي شود، به همين مطلب تفسير شده است.

    نيروي جسماني آن حضرت

    هنگامي که حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ظهور کند، دست مرحمتش را بر سر مردم مي نهد، در پرتو آن، هرگونه کينه وحسادت از ميان مردم نابود مي شود، ودانش ها فروان مي گردد، به طوري که براساس پاره اي از احاديث، آنچه تا کنون از دانش ها براي بشر، کشف وآشکار شده، تنها دو حرف (دو بخش) از علوم است، ولي در عصر ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف بيست وپنج حرف به اضافه دو حرف ديگر که قبلاً آشکار شده، آشکار مي گردد.

    امام باقر عليه السلام از جدّش اميرمؤمنان علي عليه السلام نقل مي کند که آن حضرت بر فراز منبر فرمود: (يخرجُ رَجلٌ منْ ولدي في آخِرِ الزمان... اذا هزَّ رايتهُ اضاءَ لها ما بَينَ المشرق والمغربِ، ووَضعَ يَدَهُ علي رؤوس العبادِ، فلا يبقي مؤمنٌ الا صار قلبهُ اشدُّ من زبر الحديد؛(12) مردي از فرزندانم در آخر الزمان خارج مي شود، وقتي که پرچمش به اهتزاز درآيد وحکومتش پا برجا شود، بين مشرق ومغرب را روشن ونوراني سازد، وآن حضرت دستش را بر سر بندگان مي نهد، در آن وقت هيچ مؤمني نيست مگر اين که قلبش محکم تر از پاره آهن مي گردد). وامام باقر عليه السلام وامام صادق عليه السلام فرمودند: (اذا قام قائمنا، وضعَ يَدَهُ علي رؤوس العباد، فَجَمَعَ بها عقُو لَهُم، وکمّلت بها احلامَهم؛(13) هنگامي که قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان مي نهد، در پرتو آن خرد هاي آنها را به کمک هم گرفته، وانديشه هاي شان را کامل مي سازد).

    ويژگي ديگر اين که: نيروي فوق العاده اي در چشم ها وگوش هاي اصحاب حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به گونه اي پديدار مي شود، که در فاصله چهار فرسخي وبيشتر، امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را مي بينند، وصدايش را مي شنوند وعمر ياران آن حضـرت آن چنان طولاني شـود که امـام صادق عليه السلام فرموده: (ويعمر الرّجُلُ في ملکهِ حتي يُولَدُ الفُ وَلدٍ ذکرٍ، لا يولَدُ فيهم اُنثي؛(14) مردم درعصر حکومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف عمر هاي طولاني مي کنند، تا آن جا که داراي هزار پسر شوند، که در ميان آنها هيچ دختر متولد نشود).

    ظاهر اين عبارت اين است که تنها در ميان اين هزار نفر، يک دختر وجود ندارد، وگرنه روشن است که تولد دختر براي حفظ نظام جامعه تا قيامت استمرار دارد.

    از ديگر ويژگي هاي حکومت آن حضرت اين که: در آن عصر، بلاها، آفت ها وضعف وسستي از ياران وحاميانش برطرف مي شود، در اين مورد امام سجاد مي فرمايد: (هنگامي که قائم ما قيام کند، خداوند هرگونه بلا وآفت را از شيعيان، برطرف سازد، ودل هاي آنها را همانند پاره آهن محکم نمايد، ونيروي هر يک از آنها به اندازه نيروي چهل نفر مي شود. وآنها در آن عصر، فرمانداران وسرداران زمين خواهند شد).(15) نظير اين مطلب نيز در بيان ديگر امام صادق عليه السلام آمده است.(16)

    در آن وقت، حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف پرچم رسول خدا را به اهتزاز درآورد،(17) وزره آن حضرت را بپوشد، وخداوند ابري را در اختيارش مي گذارد، که داراي رعد وبرق است، امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف بر روي آن مي نشيند، آن گاه آن ابر آن حضرت را به راه هاي آسمان هاي هفت گانه مي برد، همچنين اين موهبت در اختيار بعضي از اصحاب آن حضرت نيز قرار مي گيرد).(18)

    آيا منظور از اَرَضين (زمين ها) در اين حديث، همين طبقه زمين وقاره هاي آن است، ويا منظور تفسيري است که امام رضا عليه السلام (درمورد ديگر) در معناي زمين ها نموده است؟ دو احتمال دارد.

    نبودن ترس وتقيه

    در عصر حکومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نه ترسي هست ونه تقيّه، چرا که آن حضرت شؤون زندگي مردم را آن چنان منظم وسامان مي دهد که مسئله خوف از سلطان ظالم يا ترس وتقيّه از دشمن منکر، وخون خوار، وجود ندارد. خداوند در اين مورد مي فرمايد:

    (وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنوا وعَمِلوُا الصالحات ليستخلفنَّهُمْ في الاَرضْ کما استخلَفَ الذينَ من قبلِهِم، وليمکنَنَّ لَهُمْ دينهم الذي ارتضي لَهُم ولَيُبَدِّلَنَّهُم مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ امناً يَعبُدُونَني لا يِشرکونَ بي شيئاً).(19)

    خداوند به کساني از شما را که ايمان آورده وکارهاي شايسته انجام داده اند، وعده مي دهد که قطعاً آنان را حکمران روي زمين خواهد کرد، همان گونه که به پيشينيان آنها، خلافت روي زمين را بخشيد، ودين وآييني را که براي آنان پسنديد، پا بر جا وريشه دار خواهد ساخت، وترسشان را به آرامش وامنيت مبدّل مي کند، آن چنان، که تنها مرا مي پسندند، وچيزي را شريک من نخواهند ساخت.

    حاکميت بر شرق وغرب

    يکي ديگر از ويژگي هاي حکومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اين است که: آن حضرت بر همه جهان از شرق وغرب، خشکي ودريا، کوه ودشت، تسلط مي يابد، چنان که امام هادي عليه السلام در مژده خود به حضرت نرجس سلام الله عليها فرمود: (مژده باد به تو، به فرزندي که بر همه دنيا از شرق وغرب حاکم ومالک مي شود).(20)

    طبق حديث ديگر، رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: (به زودي خداوند متعال سُنّتش را در وجود فرزند قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف جاري مي سازد، ودست حکومت او را بر شرق وغرب جهان مي گستراند، به طوري که هيچ راه وجايي از دشت وکوه که ذوالقرنين(21) به آنها دست يافت، باقي نمي ماند، مگر اين که بر آنها دست مي يابد، وخداوند گنج ها ومواد زمين براي او از درون زمين خارج مي سازد، وبا ترسي که بر دل هاي دشمنان مي افکند، او را ياري مي کند، پس سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مي کند).(22)

    قضاوت آن حضرت

    حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف بين مردم با علم امامت، بدون نياز به حضور شاهد يا بيّنه (دو گواه عادل) وامثال آن، داوري مي کند، همان گونه که حضرت داوود عليه السلام وحضرت سليمان، طبق آنچه را که، روايات متعدد بيانگر آن است، طبق عِلم خود، قضاوت مي کردند، در کتاب کمال الدين از امام صادق عليه السلام نقل شده که در ضمن گفتاري فرمود: (هذا المهديُّ يَقضِي داوُدَ وسليمانَ عليه السلام ولا يُريدُ عليهِ بَيِّنة؛ اين مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مانند: قضاوت حضرت داوود وحضرت سليمانعليهما السلام قضاوت مي کند، وبراي قضاوت خود بيّنه نمي طلبد).(23)

    ودر حديث ديگر فرمود: (... تا اين که خداوند متعال، قائم از خاندان رسالت را مي فرستد، ودر مورد آن دو نفر (حاکم بعد از رسول خدا) به حکم خداوند متعال، داوري مي کند، ودر اين مورد، بينه نمي طلبد).(24)

    بشارت هاي ظهور حضرت مهدي

    از پديده هاي جالب حکومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اين که: شمشير ها واسلحه هاي ديگر از آسمان براي يارانش آورده مي شود، حيوانات مطيع ياران وحاميان او مي گردند.

    امام باقر عليه السلام در اين مورد مي فرمايد: (گويي اصحاب قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف را مي نگرم که بين مشرق ومغرب را دراختيار خود گرفته اند، وهمه چيز، حتي درّندگان زمين وپرندگان هوا از آنها اطاعت مي کنند، ودر هر چيز، حتي رضايت آنها را مي طلبند، تا آن جا که زمين بر زمين ديگر جلوه گري (ومباهات) مي کند ومي گويد: امروز مردي از اصحاب قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف از روي من عبور کرده است).(25)

    دو نهر از آب وشير، در پشت کوفه (نجف اشرف) مقر حکومتش از سنگي که به پيامبر خدا موسي عليه السلام نسبت دارد، آشکار مي شوند، چنان که اين دو نهر از اين سنگ، در عصر حضرت موسي عليه السلام در بيابان تيه آشکار شد.

    روايت شده، امام باقر عليه السلام فرمود: (هنگامي که قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف در مکه قيام کند، ومي خواهد به سوي کوفه روانه شود، منادي حق ندا مي کند: (آگاه باشيد هيچ کس غذا ونوشيدني با خود بر ندارد) در اين هنگام آن سنگ منسوب به موسي عليه السلام همراه امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف حمل مي شود، همان سنگي که از آن سنگ (با زدن عصا توسط موسي) دوازده چشمه جاري شد.(26)

    حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در مسير راه مکه به کوفه، به هر منزل که مي رسد، آن سنگ را نصب مي کند، از آن، چشمه هاي مختلف مي جوشد، هر کس که گرسنه باشد، با نوشيدن آن سير مي شود، وهرکس تشنه باشد با آشاميدن آن، سيراب مي شود، وهمان توشه همراهان حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است تا به نجف اشرف در پشت کوفه مي رسند، وقتي که به آن سرزمين رسيدند آب وشير به طور دائم از آن به جريان مي افتد، هر گرسنه وتشنه از آن شير وآب، سيراب مي شوند).(27)

    پديده جالب ديگري اين که: پيامبر خدا عيسي بن مريم سلام الله عليها از آسمان، براي ياري حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به زمين فرود آيد، ودر رکاب آن حضرت، با دشمنان مي جنگد، ودر نماز، به آن حضرت اقتدا مي کند، نخستين کسي که با آن حضرت بيعت مي کند، جبرئيل عليه السلام است.

    در روايتي از اَبان بن تغلب نقل شده که امام صادق عليه السلام فرمود: (نخستين شخصي که با امام قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف بيعت مي کند، جبرئيل است، سپس جبرئيل با صداي بلند اعلام مي کند به طوري که همه خلايق صدايش را مي شنوند ومي گويد: (أتي امر الله فلا تَستعجلوهُ)(28) فرمان خدا فرار رسيده است، براي آن شتاب نکنيد).

    ودر عصر حکومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف دجّال (که يک طاغوت گردنکش خوش ظاهر، از دشمنان آل محمد صلي الله عليه وآله وسلم است)(29) واکنون وجود دارد، به فرمان حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف کشته مي شود. از بعضي از احاديث فهميده مي شود که دجّال نه از جن است ونه انسان ونه فرشته، واو از عصر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم تا زمان ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف زنده است.(30)

    امام صادق عليه السلام فرمود: (خداوند متعال چهارده هزار سال قبل از آفرينش موجودات، چهارده نور آفريد، واين انوار نخستين روح هاي ما بودند) شخصي از آن حضرت پرسيد: آن چهارده نفر کيانند ؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آنها عبارت اند از: محمد، علي، فاطمه، حسن وحسين وامامان از فرزندان حسين عليه السلام که آخرين آنها حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف است، که پس از غيبت، قيام مي کند، ودجّال را مي کشد، وسراسر زمين را از هر ظلم وجور، پاک مي نمايد).(31)

    ونيز روايت شده، هنگامي که حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف رحلت کند، در نماز بر جنازه اش، هفت تکبير گفته شود، واين از ويژگي هاي اميرمؤمنان علي عليه السلام بود. وبا ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف دولت جباران وستمگران نابود مي گردد، خدايا، در فرجش شتاب فرما، وراه خروجش را آسان گردان، وما را از ياران وحاميانش قرار بده.

    شمه اي از برکات ظهور حضرت مهدي

    با ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف خداوند در سراسر زمين آن گونه که دوست دارد، عبادت مي شود، وبه ياري اِلاهي، سراسر زمين همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد مي شود، ودين در سراسر جهان گسترده مي شود چنان که خداوند مي فرمايد: (لِيُظهِرَهُ عَلَي الدّينِ کُلِهِ)(32) تا اسلام را بر ساير آيين ها غالب گرداند).

    و در زيارتنامه امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف چنين مي خوانيم: (السلام علي المهدي الاُمم، وجامعِ الکلمَ، السلام عَلي المهدِي الذي وَعَد الله بهِ الاممَ اَنْ يَجْمعَ به الکلمَ ويلمَّ بهِ الشعثَ، ويملأ الارضَ عَدلاً وقِسطاً، ويُمکَّنَ لَهُ، وُيُنجِزَ بِهِ وَعْدَ المُؤمنين؛ سلام بر مهدي، که نجات بخش انسان هاست، وعقايد مختلف را در محور او گردآوري ويکپارچه نموده است، سلام بر مهدي اي که خداوند به امت ها وعده داده است که به وسيله او همه را در صف واحد با اعتقادات موزون به گِرد هم آورد، وبه وسيله او پراکندگي ها را سامان بخشد، وسراسر زمين را پر از عدل وداد کند، وامکانات را در اختيارش نهد، وبه وسيله او به وعده هايي که به مؤمنان داده شده وفا کند).(33)

    اخلاق وسيره رسول خدا در سيماي حضرت مهدي

    اخلاق وسيره زندگي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هنگام ظهور، همانند اخلاق جدّش رسول خداست، اما آنچه بعضي مي پندارند که باظهور آن حضرت، خون هاي بسيار ريخته مي شود وامثال آن، مطالبي است که دليلي بر آن نداريم.

    از جابر بن يزيد جُعفي نقل شده که جابر بن عبدالله انصاري گفت، رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: (المهديُّ من وُلدي، اسمُهُ اِسمي، وکنيَتُهُ کُنيتي، اَشبَهُ الناسِ بي خلقاً وخُلقاً، تکون بِهِ غيبةٌ وخيرةٌ..). مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از فرزندان من مي باشد، هم نام وهم کنيه من واز نظر جمال وکمال شبيه ترين انسان ها به من است، او داراي غيبتي طولاني است که همين موجب حيرت وسرگرداني مردم مي گردد).(34)

    ودر حديث ديگر آمده است، ابوبصير گويد: امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل کرد که فرمود: (مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از من است، وشبيه ترين انسان ها در صورت وسيرت به من مي باشد).(35)

    حديث ديگر در همين باب در کتاب آمده: وقال ابو جعفر عليه السلام: (في صاحب هذا الأمر سُنة من موسي عليه السلام وسُنة من عيسي عليه السلام وسنة من يوسف عليه السلام وسُنة من محمد صلي الله عليه وآله وسلم... وأما من محمد فالقيام بسيرته وتبيين آثاره).(36)

    در حديث امام باقر عليه السلام در شأن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آمده: (صاحب الامر عجل الله تعالي فرجه الشريف داراي سنت هايي از پيامبران است، سنتي از موسي عليه السلام، وسنتي از عيسي (عليه السلام)، وسنتي از يوسف (عليه السلام)، وسنتي از محمّد صلي الله عليه وآله وسلم... دارد، اما آن سنتي که از محمّد صلي الله عليه وآله وسلم دارد، اين است که در مسير ونور هدايت او، گام بر مي دارد، ورفتار خود را همانند سيره وشيوه او، هماهنگ مي سازد).(37)

    وامام باقر عليه السلام فرمود: (علم به کتاب خدا وسنت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم در قلب مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آن گونه روييده مي شود(38) که زراعت به بهترين شکل خود در زمين روييده مي شود). واحاديث ديگر.

    روايات بسيار پيرامون حضرت مهدي

    احاديث قدسي ورواياتي که از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم وامامان معصوم عليهم السلام درباره حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف وويژگي هاي آن حضرت به ما رسيده، بسيار است، در اين جا نظر شما را به بخشي از اين روايات، از کتاب ارزشمند کمال الدين، شيخ صدوق، جلب مي کنيم:

    حديث قدسي درباره حضرت مهدي

    در روايت آمده، رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: در شب معراج، خداوند به من خطاب کرد وچنين فرمود: (وبه تو عطا کردم اين راکه از نسل او (علي) يازده هدايت شده، آشکار کنم که همه آنها از نسل تو از ناحيه حضرت زهرا سلام الله عليها هستند، که آخرين آنها مردي است، که حضرت عيسي بن مريم سلام الله عليها پشت سر او نماز مي خواند، او سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مي کند، من به وسيله او مردم را از هلاکت نجات بخشم، به وسيله او آنها را از گمراهي به سوي هدايت آورم، به وسيله او نابينا را بينا، وبيمار را شفا دهم).

    به خداوند عرض کردم: (اي خداي من، واي سرور ومولاي من، اين موهبت در چه زماني رخ مي دهد؟)

    خداوند به من وحي کرد: (اين موضوع در عصري واقع مي شود که علم (حقيقتي) نابود، وجهل آشکار گردد، قاريان قرآن زياد، ولي عمل به آن اندک شود، کشت وکشتار زياد شود، فقيهان هدايت کننده کم، وفقهاي گمراه کننده وخائن زياد شوند وبه تعداد شاعران افزوده شود، وامت تو، قبرهاي خود را مسجد خود قرار دهند، قرآن ها را زينت نمايند، ومسجد ها آرايش شود، وجور وفساد بسيار ومنکرات آشکار، وامت تو امر، به منکر ونهي از معروف نمايند، ومردان، در امور جنسي به مردها اکتفا نموده، وزن ها به زن ها بسنده نمايند، سلاطين کافر، ودوستان وطرفداران شان فاسق وياران شان ستمگر شوند، وصاحبان انديشه وفکر آنها، راه فسق وانحراف را اختيار کنند).(39)

    ودر حديث ديگر از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل شده که فرمود: (خداوند متعال در شب معراج به من چنين خطاب کرد؛ سرت را بلندکن، سرم را به سوي آسمان بلند کردم، ناگاه نورهاي وجود علي، فاطمه، حسن، حسين، علي بن حسين، محمد بن علي، جعفر بن محمد، موسي بن جعفر، علي بن موسي، محمد بن علي، علي بن محمد، حسن بن علي ومحمد بن حسن را ديدم؛ در ميان آنها حضرت قائم (ايستاده) بود، چهره اش مانند ستاره درخشان مي درخشيد). به خداوند عرض کردم: پروردگارا اين ها کيستند؟

    خداوند فرمود: (اين ها امامان عليهم السلام هستند، واين شخصي که در ميان آنها قائم است، کسي است که حلال مرا در (سراسر جهان) حلال، وحرام مرا حرام مي کند، من به وسيله او از دشمنانم انتقام مي گيرم، وجود او مايه آرامِش دوستان من است، او دو بت لات وعُزّي را تر وتازه از قبر خارج مي کند، وآنها را مي سوزاند، که فتنه آن دو در آن روز (عصر خود) از فتنه گوساله وسامري (عصر حضرت موسي) شديدتر است).(40)

    پى‏نوشتها:‌

    (1) (... وانْشَقَّ الْقَمَرُ) سوره قمر، آيه1.

    (2) سوره حج، آيه 47، وارشاد مفيد، ج 2، ص 385؛ کشف الغمه، ج2 ص 466 باب: ذکر علامات قيام القائم عجل الله تعالي فرجه الشريف، وروضة الواعظين: ص 264، وکشف الغمه ج 1، ص 424 و526 وج2 ص 474 و484 و507 و521 و534، والصراط المستقيم، ج 2 ص 114 و116 و132 و144 و220، والخرائج والجرائح:ص 1135 و1137، وتأويـل الأيات الظاهرة: ص 53، روضة الواعظين: ص 272 والأحتجاج: ص 289، وارشاد القلـوب: ص298، واعلام الوري ص391 و427 و463، والعمده: ص430 ح 901، وغيبة الطوسي، 191، وغيبة النعماني: 57 و74، وجامع الاخبار: ص8، والفضائل: ص142، وکشف اليقين: ص 328، وکتاب سُليم بن قيس: ص 152 و154، وکفاية الأثر: ص 79 و98، ومنتخب الانوار المضيئة: ص 22 و88.

    (3) موسوعة الفقه، ج 94 - 97.

    (4) بشارة المصطفي، ص 184؛ تأويل الآيات، ص212.

    (5) الأنوار المضيئة: ص 69، وکمال الدين، ص 672 باب في نوادر الکتاب: ح 22.

    (6) کمال الدين، ص 316؛ باب 29، کشف الغمة: ج2 ص 521، الصراط المستقيم: ج 2 ص 128، الاحتجاج: ص 289 اعلام الوري: ص 427، کفاية الأثر: ص 422.

    (7) کمال الدين، ص 652 باب ما روي في علامات القائم، ح 12، والخرائج، ص 1170.

    (8) خصال، ص 626، علم اميرمؤمنان عليه السلام اصحابه في مجلس واحداربعمائة باب ما يصلح للمسلم في دينه ودنياه، وتحف العقول، ص 115 آدابه عليه السلام لأصحابه وهي اربعمائة باب للدين والدنيا.

    (9) سوره اعراف، آيه 43 وسوره حجر، آيه 47.

    (10) ارشاد شيخ مفيد، ص 386 عن ابي عبدالله؛ اعلام الوري، ص 464؛ الصّراط المستقيم، ج2، ص 454؛ بحارالانوار، ج 53، ص90و 91.

    (11) سوره ابراهيم، آيه 48.

    (12) کمال الدين شيخ صدوق، ص 653، حديث 17.

    (13) کمال الدين، ص 675 ح31 باب في نوادر الکتاب.

    (14) ارشاد شيخ مفيد؛ بحار الانوار، ج 52، ص 330. باب 27 ح 52 وص 337 ح77 روايت متن قسمتي از متن حديثي است که در بحارالانوار با اين عبارت نقل شده است عن ابي عبدالله: (ان قائمنا إذا قام اشرقت الارض بنور ربها واستغني العباد مِن ضوء الشمش، ويعمر الرجل في ملکه حتي يولد له ألف ذکر لايولد فيهم اثني، ويبني في ظهر الکوفه مسجداً له ألف باب، ويتصل بيوت الکوفه بنهر کربلاء وبالحيرة حتي يخرج الرجل يوم الجمعه علي بغلة سوقاًء يريد الجمعه فلايدرکها).

    (15) خصال شيخ صدوق، ص 541؛ ابواب الأربعين فمافوقه ح 14کمال الدين، ص 673 حديث 27؛ مشکاة الانوار، ص 79، غيبة النعماني: ص310.

    (16) اختصاص شيخ مفيد، ص 8 وانظر ايضاً الخرائج والجرائح: ص839؛ اعلام الوري، ص465؛ دلائل الامامة، ص243.

    (17) کمال الدين شيخ صدوق، ص 672، باب في نوادر الکتاب، حديث 23.

    (18) کمال الدين: ص 672، باب في نوادر الکتاب، حديث 24.

    (19) سوره نور، آيه 55.

    (20) کمال الدين، ص 423، باب ما روي في نرجس سلام الله عليها.

    (21) در اين که ذوالقرنين کيست اختلاف است، ولي آنچه مسلّم است يک حاکم قدرقدرتي بوده است که به بخش عظيمي از دنياي آن زمان حکومت مي کرد ولذا در کشور گشايي ضرب المَثَلْ شده است. وآنچه مشهور است دو نفر در تاريخ به اين نام خوانده شده اند، دومي به ذوالقرنين ثاني مشهور است که در تاريخ بيشتر به اسکندر رومي اطلاق مي شود وامّا درباره ذوالقرنين اوّل که در قرآن در سوره کهف آيه 83 از اين شخص نامي هم به ميان آمده است احتمالات زيادي داده اند که حضرت علامه طباطبايي قُدّس سرّه در ذيل همين آيه در جلد سيزدهم الميزان به طور مفصل بحث کرده است واحتمال اين که ذوالقرنين همان کوروش کبير باشد را، تقويت کرده است. (ويراستار).

    (22) کمال الدين، ص 394، حديث 4 باب ماروي من حديث ذي القرنين.

    (23) کمال الدين، ص 671، باب في نوادر کتاب حديث 19.

    (24) همان مدرک، حديث 21. نظير اين روايت، در ارشاد شيخ مفيد (ترجمه شده) ج2، ص 361 آمده است.

    (25) همان مدرک، ص 673 باب في نوادر دارالکتاب، حديث 26.

    (26) چنان که اين مطلب در آيه 160 اعراف آمده است. _ (مترجم) کمال الدين، ص 671، ح17.

    (27) کمال الدين، ص 671 باب في نوادر الکتاب ح 17.

    (28) سوره نحل، آيه 1؛ کمال الدين، ص 671، حديث 18.

    (29) در اين باره به کمال الدين، ص 527، باب 47 باب حديث الدال وما يتصل به من امرالقائم مراجعه شود.

    (30) کمال الدين، ص672، حديث 24.

    (31) کمال الدين، ص 335 و336، حديث 7. باب 33 باب ماروي عن الصادق عليه السلام من النص عن القائم عجل الله تعالي فرجه الشريف وذکر غيبة وأنه الثاني عشر من الأئمة عليهم السلام.

    (32) سوره توبه، آيه 33؛ سوره فتح ـ آيه 28؛ سوره صف، آيه 9.

    (33) بحار الانوار، ج 99، ص 101. باب7 ح2.

    (34) کمال الدين: ص 286، حديث 1 باب ما اخبر به النبي صلي الله عليه وآله وسلم من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالي فرجه الشريف.

    (35) کمل الدين، ص287، حديث4.

    (36) همان مدرک، ص329، حديث11. ومطابق بعضي از روايات؛ حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سنتي از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم دارد که شمشيراست، يعني با شمشير در راه دفاع از حق بر مي خيزد، وجنگ هايش جنبه دفاعي دارند، وجز اندکي را نمي کشد، که چنين جنگ هايي قبل از اسلام وبعد از آن، بي نظير است.

    (37) کمال الدين، ص 351، حديث 45. باب 33.

    (38) همان مدرک، ص 653، حديث 18.

    (39) کمال الدين، ص 239، باب 23، حديث 1.

    (40) همان، ص 240، باب 23، حديث 2.

    امضاء



صفحه 2 از 8 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi