4 - براى خدا باشد نه براى بازداشتن از راه خدا
ان الذين كفروا ينفقون اموالهم ليصدوا عن سبيل الله فسينفقونها ثم تكون عليهم حسرة ثم يغلبون (249)
((مردمى كه كفر مى ورزند، اموال خويش را صرف مى كنند كه راه خدا را سد نمايند، در نهايت اين عمل موجب حسرت آنان خواهد بود (پيروزى نيز به دست نياورده ) و مغلوب خواهند شد)).
5 - از مال پاكيزه و حلال باشد
انفقوا من طيبات ما كسبتم (250)
((از پاكيزه هاى آنچه به دست آورده ايد انفاق كنيد)).
6 - حد وسط رعايت شود
والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما(251)
- از صفات بندگان خدا ((كسانى كه هنگام انفاق نه اسراف و زياده روى كنند و نه كم داده سختگير باشند و بين آندو ميانه روى كنند)).
ولا تجعل يدك مغلولة الى عنقك ولا تبسطها كل البسط فتقعد ملوما محسورا ان ربك يبسط الرزق لمن يشاء و يقدرانه كان بعباده خبيرا بصيرا(252)
((دست خود را بگردن مبند، و نه به تمامى بگشاى ، تا بنشينى و مورد ملامت و دچار بى چيزى شوى . پروردگار تو روزى را بسط مى نمايد و اندازه مى دهد خدا به بندگان خود بينا و با خبر است )).
قدر و تقدير به معنى بيان اندازه و مقدار است ، در اينجا منظور از آيه آنست كه خداوند عالم هرجا كه مصلحت يك فرد اقتضاء كند به او ثروت و دارائى و امكانات فراوان مى دهد، و اگر مصلحت فردى خلاف آن را اقتضاء كند او را به همان ميزان مصلحت روزى مى دهد.
در طبيعت هيچكس بمانند مادر مهربان نيست ، مادر دانائى كه از طفل خود به مهربانى نگهدارى مى كند به او به همان اندازه خوراك مى دهد موجب ناراحتى مزاج او نشود و او را رنجور و مريض و ناراحت نسازد، اگر به او عطوفت بيشتر از اندازه نموده و بيشتر از اندازه خوراك دهد، و او را مبتلا به مرض و ناراحتى سازد در عين عطوفت به او ستم كرده است .
خدا به پيامبر خود امر مى كند، كه او نيز در انفاق ميانه رو باشد، نه از انفاق و بخشش به ديگران كوتاهى كند، و نه به كلى هر چه دارد به اين و آن داده و خود نيازمند گردد.
7 - موجب ضيق معاش عائله نشود
يسئلونك ماذا ينفقون قل العفو(253)
((از تو مى پرسند چه چيز انفاق كنند بگو عفو را)).
تفسير: برخى از مفسران عفو را به معنى مازاد مخارج ساليانه عائله گرفته اند چنانچه از حضرت باقل (عليه السلام ) روايت شده .
برخى ديگر نيز بمعنى اندازه متوسط ميان سختگيرى و اسراف دانسته اند.
8 - از چيزى انفاق كند كه دوست دارد
لن تنالواالبر حتى تنفقوا مما تحبون (254)
((به خوبى نمى رسيد، تا اينكه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد)).
فداكارى آنست كه انسان از آنچه به آن علاقه و دلبستگى دارد صرف نظر كند و با فداكارى است كه نفس انسان در برابر خدا از خود تاءثر نشان مى دهد و با اين تاءثر و اثر پذيرى از جانب خداست كه براى او كمال حاصل مى شود.
9 - منت ننهد و آزار ننمايد
يا ايها الذين امنوا لا تبطلوا صدقاتكم (255) بالمن و الاذى (256)
((اى مردمى كه ايمان داريد صدقه هاى خود را با منت گذاشتن و آزار رساندن باطل نكنيد)).
قول معروف و مغفرة خير من صدقة يتبعها اذى والله غنى حليم (257)
سخن نيكو و گذشت بهتر است از صدقه اى كه آزارى به دنبال داشته باشد، خدا غنى و حليم است .
اى مردم با ايمان صدقه هاى خود را با منت نهادن و آزار دادن باطل نسازيد)).
الذين ينفقون (258) اموالهم فى سبيل الله ثم لا يتبعون ما انفقوا منا ولا اذى لهم اجرهم عند ربهم ولا خوف عليهم ولا هم يحزنون (259)
((آنانكه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، سپس به دنبال انفاق نه منت گذاشته و نه آزار مى نمايند، پاداش خود را دريافت داشته ، ترسى متوجه آنان نبوده و غمگين نخواهند شد)).