توضيح مستضعف كسى است كه به ضعف و ناتوانى كشيده شده ، و مستكبر كسى است كه جوياى كبر و برترى بر ديگران باشد.
فلما جاءهم نذير مازادهم الا نفورا، استكبارا فى الارض ومكر السيى ولا يحيق المكر السيى الا باءهله (١٢٢٣) ((آنگاه كه ترساننده اى از عذاب خدا (يعنى پيامبر بزرگوار) براى آنها آمد. (به جاى پذيرفتن گفتار او) بيشتر از حق دور شدند، زيرا در زمين استكبار نمودند، حيله و بدانديشى جز بصاحبانش فرود نمى آيد)).
نوع سوم : خود بزرگ بينى و اعجاب به نفس است . (حتى بدون ايذا و آزار و بدون تجاوز به حقوق ديگران)).
اين حالت در انسان مذموم است ، اگر چه تواءم با تجاوز به حقوق ديگران و يا تحقير و اهانت آنان نباشد زيرا اولا: اين حالت در انسان ناشى از عدم توجه به رابطه بين خالق و مخلوق است .
با تحليل اين رابطه انسان در مى يابد كه مخلوق هيچ از خود ندارد و هر چه خير و نيكوئى و عظمت در او باشد مستند به خدا است .
پيامبر اكرم چنانچه از عائشه همسر آن حضرت نقل شده در دل شبى كه نيمه شعبان بود چنان خويشتن را به حالت سجده بر زمين افكنده بود كه عائشه پنداشت جامه اى بر زمين افتاده ، مى گويد:((الهى سجد لك سوادى : پروردگارا سياهى من به تو سجده كرده)).
آن حضرت با آنكه اشرف و اكمل مخلوقات است در برابر خدا، خود را سياهى و سايه مى نامد و خويشتن را مانند سايه كه در برابر خداى هيچ است مى شمارد (١٢٢٤) .
و ثانيا: ظواهر را نبايد مقياس برترى دانست ، شايد ديگرى پيش خدا امتيازى دارد كه از آن بى اطلاعيم .