صفحه 2 از 15 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 149

موضوع: اسيران و جانبازان کربلا{ویژه نامه دهه دوم و سوم ماه محرم}

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    2 ـ 1 ـ بى حرمتى به امام سجاد (ع )


    تـمـام افراد اجتماع به خصوص شخصيت هاى مهّم آن ، به اعتبار موقعيت ومنزلتى كه دارند مورد احترام مى باشند. امام سجاد (ع )، فرزند رسول خدا و امام مسلمين است و بايد بى نهايت تمجيد و تـكـريـم شود. ولى عمربن سعد هنگام حركت اسيران كربلا به كوفه نه تنها ايشان را احترام نـكرد بلكه براى توهين و آزار او را به شترى نحيف و لاغر سوار كرد. امام سجاد (ع ) از شدّت ضـعـف توان نشستن را نداشت . اين موضوع را به عمربن سعد اطلاع دادند. وى گفت : پاهايش را زير شكم ببنديد و سپس كاروان را حركت دهيد.(63)





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    2
    ـ در كوفه


    كـوفـه ، مـركز حكومت امام على (ع ) بود. هنوز صداى على (ع ) در ميان گوش مردم اين شهر طنين انداز و مدّت زيادى نيز از حكومت آن بزرگوار نگذشته بود.
    كوفه همان شهرى است كه مردمش حسين (ع ) را دعوت كردند و وقتى سرنيزه هاى ستم به سوى آنها نشانه رفت آن حضرت را تنها گذاشته به كنج خانه هاى خود پناه بردند.
    اكـنـون امـام سـجـاد (ع )، بـانوان و پرده نشينان وحى و نبوت را به صورت اسير و سوار بر شتران بى جهاز وارد همان كوفه كرده اند.
    حذلم بن بشير(64) مى گويد: در سال 61 ه‍ .ق هنگام آمدن على بن حسين (ع ) و همراهانش بـه كوفه ، من هم وارد اين شهر شدم . سپاهيان يزيد اطراق ايشان را گرفته ، مردم نيز براى تـمـاشـاى آنـان از مـنـازل خـود، خارج شده بودند. زنان كوفه از مشاهده ى آن منظره به گريه آمـدنـد و نـاله و شـيـون سـر دادنـد. عـلى بـن حـسـيـن (ع ) كـه از رنـج بـيـمـارى لاغـر و دسـتانش باغل جامعه به گردنش بسته شده بود با صداى ضعيفى مى گفت :
    اگـر ايـن مردم به حال ما گريه و به خاطر ما نوحه سرايى مى كنند پس چه كسى [خاندان ] ما را كشته است ؟(65)


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    1 ـ 2 ـ شكوه ى امام سجّاد (ع ) از كوفيان


    مـسـلم گـچكار پس از توصيف منظره ى ورود اسيران كربلا به كوفه مى گويد:چشمم به على بـن حـسين (ع ) افتاد كه بر شتر برهنه اى سوار بود و از رگهاى گردنش خون جارى بود. او اشك مى ريخت و مى فرمود:
    يا اُمَّةَ السُّوءِ لاسَقْيا لِرَبْعِكُمْ
    يا اُمّةً لَمْ تُراعِ جَدِّنا فينا
    لو اءَنَّنا وَ رسولُاللّه يَجْمَعُنا
    يومُ القيامةِ ما كنتم تَقُولونا
    تُسَيِّرُونا على الاءَقتاب عاريةً
    كَاَنَنّا لم نُشَيِّدْ فيكم دينا
    بنى اُميّةَ ماهذا الوقوفُ على
    تلكَ المصائبِ لاتَلْبُون داعينا
    تُصَفِّقُون علينا كفَّكُمْ فَرَحا
    و اءنتم فى فِجاجِ الاءرضِ تَسْبُونا
    اءَلَيْسَ جِدّى رسولُاللّه وَيْلَكُمْ
    اءهْدَى البَريَّةِ مِنْ سُبُل المُضلّينا
    يا وَقْعةَ الطفِّ قدْ اءَوْرَثْتَنى حُزْنا
    واللّهُ يَهْتِكُ اءستار المُسِئِينا(66)
    اى امـت بـد (كـردار)! بـر خـانـه هـايـتان باران نبارد؛ اى امتى كه حرمت جدّ ما را در مورد ما رعايت نـكـرديـد! اى در روز قـيـامـت ، مـا و رسـول خـدا گـرد آيـيـم . شـمـا چـه پـاسـخـى بـه رسـول خـدا (در رابـطه با اين فاجعه ) خواهيد داد؟! ما را بر شتران عريان سوار مى كنيد و مى گردانيد! گويى ما همان كسانى نيستيم كه اساس دين را در ميان شما محكم ساختيم ! اى بنى اميّه ! از اين مصيبت ها كه بر ما وارد آمده آگاهيد ولى پاسخ خواسته هاى ما را نمى دهيد.
    از فـرط شـادى و شـعـف كف مى زنيد (كه ما اسير شده ايم )! و ما را به نقطه هاى پراكنده اى از گـسـتـره ى زمـيـن بـا حـالت اسـيـرى ، سـوق مـى دهـيـد! واى بـر شـمـا! آيـا جـدّ مـا رسـول خدا مردم دنيا را از گمراهى نجات نداد و به راه راست هدايت نكرد!؟ اى حادثه ى كربلا! مـرا انـدوهـگـيـن كـردى ، خـداونـد متعال پرده از روى كار بدكاران برخواهد داشت و آنان را رسوا خواهد كرد.
    2 ـ 2 ـ امام سجاد در قصر دارالاماره
    پس از گفتگوى عبيداللّه بن زياد با حضرت زينب (س ) و پاسخ دندان شكن عقيله ى بنى هاشم ، عـلى بن حسين (ع ) را نزد او آوردند. عبيداللّه به امام چهارم (ع ) گفت : تو كيستى ؟ فرمود: على بن الحسين (ع ). ابن زياد گفت : مگر خدا على بن الحسين (ع ) را نكشت ؟ امام سجاد (ع ) فرمود: من بـرادرى داشتم كه نامش ‍ على بود و مردم او را كشتند. ابن زياد گفت : بلكه خدا او را كشت . على بن حسين (ع ) فرمود:
    ((اللّه يَتوفّى الْاَنْفُسْ حينَ موتِها))(زمر / 42)
    ((خداوند، ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند.))
    ابن زياد خشمگين شد و گفت : تو جراءت پاسخ دادن به من را نيز دارى ؟ و هنوز توانايى باز گرداندن سخن من در تو هست ؟ او را ببريد و گردن بزنيد.
    عـمـّه اش زيـنـب نـزد آن بـزرگـوار آمـد و گفت : ((اى پسر زياد: همان مقدار كه خون ما ريخته اى برايت كافى است .)) سپس دست به گردن على بن الحسين (ع ) انداخته فرمود: به خدا سوگند دست از او بر نمى دارم كه اگر او را كشتى مرا هم با او بكشى .
    ابن زياد به آن دو نگاه كرد و گفت : شگفتا از رحم و خويشاوندى ! من اين زن را چنين مى بينم كه دوسـت دارد بـا او كـشـتـه شود او را رها كنيد. همان بيمارى كه دارد او را بس است . سپس از قصر بيرون رفت و در بالاى منبر شروع به خطابه كرد.(67)


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    3 ـ 2 ـ دفاع امام سجاد (ع ) از حضرت زينب (س )


    وقتى عبيداللّه بن زياد به حضرت زينب توهين كرد امام سحاد (ع ) برآشفت و فرمود:
    چقدر عمّه ام را هتك حرمت مى كنى و به كسانى كه او را نمى شناسند معرفى كنى ؟
    ابـن زيـاد از اين سخن خشمگين شد و فرمان داد تا گردن امام (ع ) را بزنند. ولى زينب (ع ) نزد امـام (ع ) آمـد و گـفـت : اى ابـن زيـاد مـى خـواهـى بـار ديـگـر مـرا عـزادار كـنـى ؟ در ايـن حال ابن زياد از تصميم خود منصرف شد.(68)

    4 ـ 2 ـ خطاب امام سجاد (ع ) به حضرت زينب (س )

    حـضـرت زيـنـب (س ) پـس از ايـراد خـطـبـه ى آتـشـيـن خـود در كـوفـه شـعـر ((مـاذا تـقـولون اذ قال النبى لكم ))(69) را قرائت كرد. امام سجاد (ع ) خطاب به او فرمود:
    ((يـا عـمـّتـى اُسـْكـُتـى فـفـى البـاقين من الماضين اعتبار و انتِ بحمداللّه عالمةٌ غيرمعلَّمةُ، فَهِمَةٌ غيرَمُفَهّمة .))(70)
    عـمـّه جـان ! خـامـوش بـاش ! بـاقـى ماندگان بايد از گذشتگان عبرت بگيرند. تو بحمداللّه آگـاهـى بـى آنـكه كسى به تو دانايى آموخته باشد. فهيم و باهوشى بدون اينكه چيزى به تو فهمانده باشند.

    5 ـ 2 ـ خطبه ى امام سجّاد (ع ) در كوفه (71)
    امـام سـجـاد (ع ) بـا ايـراد خطبه ى داغ و كوبنده هر چند در لباس اسارت ، عزّت خاندان پيامبر (ص ) را حفظ كرد و كمترين حرف يا عكس العمل يا موضع گيرى كه نشان دهنده ى ذلّت و خوارى آن دودمان باشد از خود نشان نداد.(72)
    امام چهارم (ع ) پس از خطبه ى حضرت زينب ، فاطمه صغرى و ام كلثوم به مردم اشاره كرد كه خـامـوش ‍ شـونـد. پـس از سـكـوت مـردم ، آن حـضـرت خـداى را سـپـاس گفت و بر پيامبرش درود فرستاد و سپس ‍ فرمود:
    اى مردم هر كس مرا مى شناسد مى شناسد و هر كس نمى شناسد، من على ، فرزند حسين ، هستم كه او را بـر سـاحـل فـرات ظالمانه و بدون هيچ گناهى كشتند. من فرزند كسى هستم كه حرمت او را شـكستند و مال و ثروتش را به غارت بردند و زن و فرزندش را اسير كردند. من فرزند كسى هستم كه مظلومانه كشته شد و همين يك افتخار ما را بس است .
    اى مردم شما را به خدا سوگند مى دهم ، بگوييد آيا مى دانيد كه شما به پدرم نامه نوشتيد و او را فريفتيد و با او عهد و پيمان بستيد او نيز در پاسخ دعوت شما آمد و آنگاه با او جنگيديد؟
    اى مـرگ بـر شـمـا! بـراى قـيـامـت خـود بـد تـوشـه اى از پيش فرستاده ايد و شما مردانى كژ انـديـشيد. آنگاه كه رسول خدا (ص ) به شما بفرمايد: شما كه خاندانم را كشتيد و حرمت مرا هتك كرديد پس ، از امت من نيستيد، با كدام چشم به او خواهيد نگريست ؟
    راوى گـويـد: همه صداها به گريه بلند شد و مردم به يكديگر مى گفتند: هلاك شديد و خود خبر نداريد!
    آنـگـاه امـام سجاد (ع ) چنين ادامه داد: خداى رحمت كند مردى را كه نصيحت مرا بپذيرد و سفارش مرا دربـاره خـدا و دربـاره رسـول او و خـانـدانـش بـه كـار بـنـدد، زيـرا كـه رسول خدا (ص ) براى ما اسوه حسنه است .
    سـپـس مـردم دسـتـه جـمـعـى گـفـتـنـد: اى فرزند رسول خدا (ص ) ما همه مطيع و فرمانبرداريم و عـهـدتـان را حـفظ مى كنيم ، شما را حمايت مى كنيم و به شما پشت نخواهيم كرد. خدايت رحمت كند، امـرتـان را بفرماييد كه ما با هر كس با تو در جنگ باشد مى جنگيم و با كسى كه تسليم شما باشد در صلحيم و هر كس را كه بر ما و شما ستم كرد قصاص مى كنيم .



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    امـام سـجـاد (ع ) فـرمـود: هـيـهـات ! هيهات ! اى مردمان فريبكار و حيله گر، ديگر به خواهش هاى دلتـان نـخـواهـيـد رسـيد. مى خواهيد با من نيز همان رفتارى را بكنيد كه پيش از اين با پدرانم كـرديـد. بـه پـروردگـارِ راقـصات (شتران را هوار در راه حج )، كه هنوز زخم ها بهبود نيافته اسـت . ديـروز پـدرم هـمـراه خـانـدانـش كـشـتـه شـد و هـنـوز داغ مـرگ رسـول خـدا (ص ) و جـدم و پـدرم و فـرزندانش را فراموش ‍ نكرده ام . رشته كارم گسسته شد. هـنـوز كام من از آن واقعه تلخ و اندوه آن درون سينه ام جارى است ، و خواسته من اين است كه ((نه با ما باشيد و نه بر عليه ما.
    آن گاه اين شعر را خواند:
    لا غَرْوَ اِنْ قُتِل الحسينُ فَشيخُهُ
    قدكان خيرا من حسينٍ وَاَكْرِما
    فلا تفرحوا يا اهل الكوفه بالذى
    اُصيِبَ حسينٌ كانَ ذلك اَعْظَما
    قتيل بِشط النَهْرنَفْسى فِداؤ ه
    جَزاءُ الَّذى اراده نارُ جَهَنّمهما(73)
    كشته شدن حسين جاى شگفتى ندارد. زيرا پدرش كه از او بهتر بود و با كرامت بود كشته شد.
    اى اهل كوفه از آنچه به حسين رسيد شادمان نباشيد زيرا مصيبت او بزرگ تر است .
    كشته ى بر ساحل فرات كه جانم فدايش باد. كيفر آن كس كه او را كشت آتش جهنّم است .
    امام سجاد (ع ) سپس فرمود:
    ((ما از شما راضى شديم سر به سر، كه نه با ما باشيد و نه بر ما. نه روزى به نفع ما و روز ديگر بر ضرر ما.))(74)
    امـام سـجـاد در خـطـابـه ى بـالا سـه مـوضـوع را در مـورد تـجـزيـه و تحليل قرار داده است :




    1 ـ برملا ساختن جنايات ضد انسانى يزيد و مزدوران او.
    2 ـ معرّفى امام حسين (ع ) و اهل بيت او به عنوان خاندان پيامبر (ص ).
    3 ـ معرّفى شهادت امام حسين (ع ) و يارانش به عنوان بزرگ ترين افتخار خاندان امام سجاد (ع ).
    شـيخ صدوق (ره ) مى نويسد: عبيداللّه بن زياد با چوب بر لب و دندان امام حسين (ع ) زد و با به زنجير بستن امام سجّاد (ع )، آن بزرگوار و ساير زنان را راهى زندان كرد.(75)



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    6 ـ 2 ـ تغذيه امام سجاد (ع ) و ساير اسرا با مائده ى آسمانى


    وقـتـى فـضـّه در كـوفـه ، گـرسـنـگـى و بـى غـذايـى اهل بيت را مشاهده كرد بر اساس وعده ى پيامبر (ص ) به او مبنى بر استجابت سه دعاى وى ، از زيـنـب اجـازه گـرفت و دو ركعت نماز خواند و از خداوند درخواست طعام نمود، در بين دعا، مائده اى آسـمـانـى نازل شد كه از آن بوى مشك و عنبر و زعفران به مشام مى رسيد. غذاى امام سجاد(ع ) و اهـل بـيـت تـا روز ورود بـه مـدينه از همين مائده ى آسمانى بود. پس از ورود به مدينه اين مائده ناپديد شد.(76)





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    3 ـ از كوفه تا شام


    مـدّت تـوقـّف اسـيران سرافراز كربلا در كوفه با تمام مصائب و مشكلات به پايان رسيد و دشمن آنها را به سمت شام حركت داد.
    اكـنـون بـه ايـن پـرسـش پـاسـخ خواهيم داد كه آيا سر مبارك امام حسين (عليه السلام ) و ساير شـهـيـدان نـيـز بـا امـام سـجـاد (ع ) و هـمـراهـان بـود يـا ايـن سـرهـا قبل از حركت آنان به شام فرستاده شد؟
    شـيـخ مـفـيـد (ره ) مـعـتـقد است عبيداللّه بن زياد ابتدا سر مبارك امام حسين (ع ) را به سوى يزيد فـرسـتـاد و پـس از آن غـل و زنـجير به گردن على بن الحسين (ع ) نهاد و با مُجْفِربن ثعلبه عـائذى و شـمـربـن ذى الجـوشـن اسيران خاندان عصمت و طهارت را روانه ى شام كرد. تا به آن گـروهـى رسـيـدنـد كـه سـر امـام را برده بودند.
    (77) ولى سيّدبن طاووس مى نويسد: يـزيـدبـن عبيداللّه بن زياد دستور داد كه سر امام حسين (ع ) و سرهاى ياران آن حضرت را همراه زنان و كودكان شام بفرستد.(78)










    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 11-09-2021 در ساعت 13:47
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    1 ـ 3 ـ امام سجاد (ع ) در راه شام

    امام باقر (ع ) از پدر بزرگوارش پرسيد: يزيد چگونه شما را به سوى شام برد؟امام (ع ) پاسخ داد: مرا بر شترى لنگ و برهنه و زنان را پشت سر من بر روى استرهاى برهنه و بدون پـالان سـوار كردند. سر مقدس ‍ پدرم حسين (ع ) هم بالاى نيزه مقابلم بود و دشمن با نيزه ما را مـحـاصـره كـرده بـود و هـرگاه يكى از ما مى گريست با نيزه بر سر او مى زدند تا آنكه وارد شام شديم .
    (79)









    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    2 ـ 3 ـ منزلگاههاى كوفه تا شام


    اگـرچـه به قول شيخ مفيد (ره )، امام سجاد (ع ) در راه كوفه تا شام با كسى سخن نگفته است ؛
    (80) ولى در بـرخى از مقاتل ، ابياتى وجود دارد كه انشاء آن را در توقّفگاهاى بين راه به امام سجاد (ع ) نسبت داده اند. اين منزل ها و اشعارى كه در آن خوانده شده عبارت است از:
    الف ـ دعوات :
    (81)
    هـنـگـامـى كـه دشـمـن مـى خـواسـت كـاروان اهـل بيت (ع ) را از ((دعوات )) حركت دهد، على بن الحسين (ع ) گريست و اين شعر را خواند:
    لَيْتَ شعرى هَلْ عاقِلٌ فى الدياجى
    باتَ من فُجْعَةِ الزمانِ نياجى
    انا نَجْلُ الامام ما بالَ حَقّى
    ضائعٌ بَيْنَ عُصْبَة الاَعْلاج
    (82)
    ((اى كاش مى دانسستم شخص خردمندى هست كه در ظلمت ها بيتوته كند و از سختى هاى زمان زمزمه نمايد؛ من فرزند امام هستم ، چرا بين اين گروه كفّار حقّ من ضايع شده است .))







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    ب ـ سيبور:

    وقـتـى قـافـله ى آزادگـان و اسـيران كربلا به ((سيبور)) رسيدند امام سجّاد (ع ) اين اشعار را قرائت كرد:
    سادَ العلوج فما تَرْضى بذا العربِ
    و صار يقدم راءس الاءمّةَ الذَّنْب
    يا لَلرِّجالِ و ما ياءتى الزمان به
    من العجيب الذى ما مثله عجب
    آل الرسول على الاَقْتاب عارية
    و آل مروان تسرى تحتهم نجب
    (83)
    افراد پست ، مهترى يافتند و دُم ، از سر پيشى گرفت . عرب بدين رضا نمى دهد!
    داد از اين شگفتى هاى بى مانند كه روزگار پيش مى آورد!
    خاندان پيامبر، برهنه بر پشت اشتران و خاندن مروان سوار بر اسبهاى گران بها!








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 2 از 15 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi