یا کریم آل طاها ادرکنا
اگر زبان در آورَد قلب من
نیم حسین گوید و نیمی حسن
به این همه جود و کَرَم که داری!
به حیرتم چرا حرم نداری؟
صلی الله علیک یا حسن مجتبی
❤ |
یا کریم آل طاها ادرکنا
اگر زبان در آورَد قلب من
نیم حسین گوید و نیمی حسن
به این همه جود و کَرَم که داری!
به حیرتم چرا حرم نداری؟
صلی الله علیک یا حسن مجتبی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
یا کریم آل طاها ادرکنا
تو با سکوت کردن خود، جنگ میکنی
تیغ تو را به کرب و بلا احتیاج نیست
وقتی نداشت مادر تو سنگ قبر هم
دیگر تو را به صحن و سرا احتیاج نیست
صلی الله علیک یا حسن مجتبی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
یا کریم آل طاها ادرکنا
اگر جهان حسین را عاشق است
حسین هم فقط تو را عاشق است
صلی الله علیک یا حسن مجتبی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
یا کریم آل طاها ادرکنا
شهادت مظلومانه دومین اخترتابناک آسمان امامت و ولایت
دومین نور خدای سرمد ، زاده زهرای اطهر (س)
کریم آل طاها ، آقا و مولا امام حسن مجبتی
علیه السلام بر شیعیان تسلیت باد
صلی الله علیک یا حسن مجتبی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
یا کریم آل طاها ادرکنا
مرغ شب میرود و انجمن آماده کنید
خانه را بَهر ِ عزای حسن آماده کنید
بر نیاید دگر از دست طبیبان کاری
کارم از کار گذشته کفن آماده کنید
صلی الله علیک یا حسن مجتبی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
اگر اين لحظه ها ناگه ز شورت انگبين ميشد
تمام روزها سرشار از خلد برين ميشد
به پايان ميرسيد اندوه اين گلهاي پژمرده
بهاري دست ميافشاند، زاد العارفين ميشد
پر از عطر عسل ميشد سبوي تشنۀ مادر
پدر لبخند ميزد، مملو از نور يقين ميشد
تمام باغها مثل بهشتي ميدرخشيدند
نسيمي از تبسمهاي تو عيد آفرين ميشد
از اوج آسمانها بوي تو روي زمين ميريخت
و شاعر در ميان غربتش عاشقترين ميشد
چنان پر ميزدم گرد جمال قدسي ات هر دم
که چون پروانه ها هر بال خاکسترنشين ميشد
****
فقط اي کاش در اين اشکها ميآمدي، آقا!
که پلک خیس من از روی ماهت خوشه چين ميشد..
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
در وصف ذات، صحبت ما احتیاج نیست
زیرا که در صفات خدا «احتیاج» نیست
باید به بال رفت و درآورد گیوه را
در بارگاه قرب تو پا احتیاج نیست
تو بی وسیله هم بلدی معجزه کنی
دست تو را به لطف عصا احتیاج نیست
بوی طعام سفره، خودش میکشد مرا
تا خانهی تو راهنما احتیاج نیست
خواهش نکرده اهل کرم لطف میکنند
این جا به التماس گدا احتیاج نیست
اصلاً پی معالجه ی این جگر مباش
"بیمار عشق را به دوا احتیاج نیست"
محشر برای رو شدن اعتبار توست
کی گفته است روز جزا احتیاج نیست؟
تو با سکوت کردن خود، جنگ میکنی
تیغ تو را به کرب و بلا احتیاج نیست
وقتی نداشت مادر تو سنگ قبر هم
دیگر تو را به صحن و سرا احتیاج نیست
علی اکبر لطیفیان
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
بسم الله الرحمن الرحیم
ای که تویی افضل مخلوقها
اعظمی از تمام معشوقها
تو معنی واقعی کریمی
کریمی و غریبی و رحیمی
به لوح دل تویی که شاه بیتی
رئوفی و کریم اهل بیتی
به هر زبان نام تو جاری شود
گره ز کار عالمی وا شود
اگر جهان حسین را عاشق است
حسین هم فقط تو را عاشق است
به چهره عباس کند دلبری
لیک تو داری نمک دیگری
اگر زبان در آورد قلب من
نیم حسین گوید و نیمی حسن
به این همه جود و کَرَم که داری
به حیرتم چرا حرم نداری
طلایه دار صلح و پاکی تویی
خون جگر چادر خاکی تویی
تو شاخه گل شکسته دیدی
تو باغبان دست بسته دیدی
مرد اگر دیده ز غم تر کند
راز دلش بیان به همسر کند
همسر تو نه راز دار تو بود
باعث صد گره به کار تو بود
مزار تو بسکه غریبانه است
نشان ز غربت تو در خانه است
سعید خرازی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
یا حسن(ع) یاکریم اهل بیت(ع)
تا که با آب شه جود مرا می نوشید
کائنات از غم او رخت عزا می پوشید
همره سوده ی الماس هَلاهِل شده ام
تا که مأمورِ به هم ریختن دل شده ام
گر رِسَد قطره ای از من به دل دریا ها
در ، دم از بین رود نسل همه ماهی ها
رفتم از حنجره پائین و رسیدم به جگر
قَصدَم این بود بپاشم جگرش را یکسَر
دیدم از قبل پر از خون شده و پاشیده
ولی انگار که زَهر دگری نوشیده
چِقَدَر طعنه ، شِماتَت ، اثر زخم زبان
این همه غم به دل خویش نموده است نهان
قطره قطره تن او آب چون آن شمع شده
چِقَدَر زخم زبان دور دِلَش جمع شده
گفتم ای لخته جگر از چه ز هم پاشیدی
تو مگر زَهر جفای دگری نوشیدی
جگر آمد به زبان گفت که ای زَهر جفا
صحنه ای باعث این است که پاشیده مرا
من به فرزند جگر گوشه ی زهرا جگرم
دست بی رحم لعینی که مرا زد شَرَرَم
بی هوا در بَرِ او مادر او را می زد
از روی پوشیه ناموس خدا را می زد
تو مرا آب کن ای زَهر ، که بیهوده شدم
بشنو از حنجره اش گفت که آسوده شدم
سعید خرازی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
مرد غریب شهر، کبود است پیکرت
آهسته تر شده ست نفس های آخرت
آقای من در آن وطن مادری تو
یک مرد هم نبود شود یار و یاورت؟
تنها تویی که خانه شده قتلگاه تو
تنها تویی که قاتل تو بوده همسرت
چون تکه پاره ی جگرت را به طشت دید
آهی کشید از دل و می گفت خواهرت
ای بعد مادر و پدرم سر پناه من
آورده زهر کینه ی دشمن چه بر سرت؟
گفتی: زمان مرگ تو در بین کوچه بود
روزی که بود دست تو در دست مادرت
روزی که پیش چشم تو آیینه ی رسول
افتاد روی خاک مدینه برابرت
خون می چکد ز گوشه ی لب های تو ولی
تصویر کربلاست در آن دیده ی ترت
معلوم شد فراق تو داغی عظیم بود
با سوگنامه ای که سروده برادرت
عباس با حسین چگونه کشیده اند
بیرون هزار تیر ستم را ز پیکرت
حالا تویی و آن کرم بی نهایت ات
حالا منم گدای قدیمی این درت
یک لقمه نان دهی ندهی شکر می کنیم
ما را نوشته اند بمانیم نوکرت
یک روز اگر که گنبد زردت بنا شود
می خواهم از خدا که شوم من کبوترت
شاعر:رضا رسول زاده
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)