صفحه 2 از 13 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 126

موضوع: آیه های زندگی برای بیداری

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    7. دنيا: گذرگاه سرنوشت ، جحيم يا بهشت

    فاما من طغى و ءاثر الحيوه الدنيا فان الجحيم هى الماءوى و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فان الجنه هى الماءوى .

    نازعات : 37 - 41

    پس هر كه طغيان كرده و زندگى اين جهانى را برگزيده ، جهنم جايگاه اوست . اما هر كس كه از عظمت پروردگارش ترسيده و نفس را از هوى بازداشته ، بهشت جايگاه اوست .

    ((اثر)) از باب افعال به معناى برگزيدن و انتخاب كردن است .

    ((ماوى )) اسم مكان است از ((اوى )) (به معنى نازل شدن )، يعنى جايگاهى كه در آن مسكن مى گيرند.

    ((خاف )) از ((خوف )) است به معناى ترس از رسيدن امر مكروه مشكوكى است .

    و منظور از ((مقام ربه )) يا ايستادن انسان در پيشگاه الهى در روز رستاخيز است يا علم خداوند و مقام مراقبت و نظارت دايمى اش بر انسان است . امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند: ((هر كس بداند كه خداوند او را مى بيند و آنچه را او مى گويد او مى شنود و از اعمال خير و شر او آگاه است مرتكب عمل زشت نمى شود؛ و او كسى است كه از مقام پروردگارش ‍ خائف است و خود را از هواى نفس بازداشته است .(50)))

    در اين آيات ، خداوند فرموده است كه هر كس طغيان كند و بر خلاف نظام صحيح آفرينش حركت كند - نظامى كه در آن بايد دنيا و مافيها در خدمت هدفى عالى و باقى قرار گيرد، نه اهداف و اغراض فانى و پست - در حقيقت بر خلاف مسير حكيمانه عالم حركت كرده و تمام نيروهاى خود و طبيعت را به هدر داده است . از اين رو، دوزخ جايگاه جاودانه اوست ؛ چه اينكه دنياى بى ثبات و ناآرام و نيرنگ باز و فريبنده فرصتى براى طغيان و مكانى براى انتخاب نيست ؛ بلكه از اين جهت كه سراى آزمايش است ، معبر است نه مقر و وسيله است نه هدف - وسيله اى است براى تحصيل سرنوشت - و پلى است براى رسيدن به صراط قيامت و حضور در محضر رب العالمين و جاى خوف است و جايگاه نگرانى و احساس خطر است و امنيت ندارد و قرارگاه و استراحتگاه نيست .
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 02-10-2021 در ساعت 18:52
    امضاء





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    علاوه بر آنچه گفته شد، از اين آيات استفاده مى شود كه رابطه برخوردارى از دنيا و آخرت عكس هم است : اگر همه دنيا را برگزيند، در آخرت هيچ بهره اى ندارد و فقط خسارت و زيان است ؛ اگر از دنيا بهره برد به همان ميزان از بهره هاى آخرت او كاسته مى شود. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: ((آخرين پيامبرى كه وارد بهشت مى شود سليمان بن داود است ، زيرا به او دنيا داده شده .(51))) و نيز فرمودند: هر كه در دنيا بهره بيشترى برد اگر بهشتى باشد و بهشت رود در آنجا بهره اش كم مى شود.(52)))
    چيست دنيا سر به سر اندوه و غم چيست دنيا جمله آزار و الم
    راحت از دنيا مجو اى مرد دين زان كه الدنياء سجن المومنين
    هست اين دنياى فانى در مثال همچو مارى كان بود خوش خط و خال
    تو بدين خال برون مايل مباش يعنى از زهر درون غافل مباش
    الحذر از مكر دنيا الحذر جان من از حب دنيا درگذر(53)
    امضاء




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در هر حال بايد گفت كه خوارى و بى ارزشى دنيا در نزد خداوند و انسانهاى الهى ، يعنى اوليايش ، از مسلمات است و كلمات بزرگان دين هم نشان از اين حقيقت مهم دارد.
    رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمايند:لو ان الدنيا كانت تعدل عند الله عزوجل جناح بعوضه ما سقى الكافر و الفاجر منها شربة من ماء (٤٢) (اگر دنيا در نزد خداى عزيز و جليل به اندازه پر پشه اى ارزش ‍ داشت ، هرگز به كافر و گناهكار جرعه اى آب هم نمى نوشاند.)
    امام على (عليه السلام) نيز در خطبه ١١٣ نهج البلاغه علاوه بر اينكه به زيبايى اين حقيقت را بيان كرده اند نشانه ها و دلايل خوارى و بى ارزشى اين دنيا را تشريح فرموده اند:دارها هانت على ربها فخلط حلالها بحرامها و خيرها بشرها و حياتها بموتها و حلوها بمرها لم يصفها الله تعالى لاوليائه و لم يضن بها على اعدائه .(خانه اى است كه در نزد خدا بى مقدار است ، زيرا كه حلال آن با حرام و خوبى آن با بدى و زندگى آن با مرگ و شيرينى آن با تلخيها در آميخته است . خداوند آن را براى دوستانش انتخاب نكرد و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود.)
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 05-10-2021 در ساعت 20:53
    امضاء




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    دنيا در نگاه على (عليه السلام)

    اين دنياشناسى امير المومنين (عليه السلام) سبب شده است تا دنيا در نظرش بسيار بى مقدار و پست جلوه كند، دنيايى كه براى خود دنيا باشد، زيرا حضرتش فهميد كه خداوند اين دنيا را محبوب نداشته است و نيز محبوب نداشت . از اين رو، بارها قسم ياد كرده و فرموده است كه آرى ، من على دنيا را اين گونه كه شما مى بينيد و مى خواهيد نمى بينم و نمى خواهم ؛ اين دنياى شما كه به انواع حرام آلوده است در ديده من از استخوان خوكى كه در دست بيمارى جذامى باشد پست تر است (٤٣) دنياى شما در نزد من از آب بينى بزغاله اى بى ارزش تر است ؛ (٤٤) دنياى سما در نگاه من از برگ درختى كه در دهان ملخى است و آن را مى شكند ناچيزتر است ؛ على را به نعمت فناپذير و لذت آميخته با گناه چه كار؟ (٤٥)
    ٦. گردنه صعب العبور دنيا: گذشتن از مال و ايثار براى خدا
    فلا اقتحم العقبه و ما ادرك ما العقبه فك رقبه او اطعم فى يوم ذى مسغبه يتيما ذا مقربه او مسكينا ذا متربه
    بلد: ١١ - ١٦
    و او در آن گذرگاه سخت قدم ننهاد؛ و تو چه دانى كه گذرگاه سخت چيست ؟ آزاد كردن بنده است يا طعام دادن در روز قحطى ، خاصه به يتيمى كه خويشاوند باشد، يا به مسكينى خاك نشين .
    ((اقتحام))قرار گرفتن در وسط سختى مخوف است ؛ و نيز دخول به چيزى و گذشتن از آن با شدت و مشقت است .
    ((العقبه))به معنى گردنه و راهى در قله كوه است ؛ و((اقتحام العقبه))اشاره است به انفاقهايى كه براى انفاقكر بسيار دشوار است .((فك))يعنى جدا كردن . پس((فك رهن))يعنى خلاص كردن آن ؛ و((فك رقبه))يعنى آزاد كردن برده .
    ((مسغبه))از ماده((سغب))به معناى گرسنگى و قحطى است .
    ((مقربه))از ماده((قرب))به معناى قرابت و خويشاوندى است .
    و((متربه))از ماده((تراب))به معناى خاك نشينى از شدت فقر است .
    صاحب تفسير الميزان معتقد است كه تفسير((العقبه))به فك رقبه و اطعام در روز قحطى جنبه مثال دارد، نه انحصار، و به سبب اهميتى كه دارد و عنايت بيشترى كه خداى تعالى به آن دارد ذكر شده است .
    در هر حال عبور از اين گردنه صعب العبور و از اين راه سنگلاخ و دشوار جز با اصلاح نگاه به دنيا ممكن نيست .

    ۱
    امضاء




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نگاه صحيح به دنيا

    دنيا را براى دنيا نخواستن و دنيا را براى تحصيل آخرت و خريدارى زندگى پايدار و برتر به خدمت گرفتن نگاهى است كه با آن مى توان از اين گردنه سخت به سلامت عبور كرد.((الدنيا خلقت لغيرها و لم تخلق لنفسها (٤٦) ))(دنيا براى رسيدن به آخرت آفريده شد، نه براى رسيدن به خود.) اين گونه نگاه ، يعنى نگاه آلى نه استقلالى ، ايثار و انفاق را بر انسان آسان مى كند و او موفق مى شود تا از اين راه دشوار و گردنه سخت بگذرد. در اين نگاه ، دنيا نه تنها مذموم نيست ، بلكه ممدوح مى شود تا از اين راه دشوار و گردنه سخت بگذرد. در اين نگاه ، دنيا نه تنها مذموم نيست ، بلكه ممدوح مى شود:((همانا دنيا سراى راستى براى راست گويان و خانه تن درستى براى دنيا شناسان و خانه بى نيازى براى توشه گيران و خانه پند براى پندآموزان است . دنيا سجده گاه دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان الهى و فرودگاه وحى خدا و جايگاه تجارت دوستان خداست كه در آن رحمت خدا را به دست آورند و بهشت را سود برند. (٤٧) ))
    اما دنياى مذموم دنيايى است كه آن را براى خودش بخواهد و نگاه استقلالى به آن داشته باشند نه آلى . قطعا صاحبان اين نگاه نمى توانند از اين گردنه سخت دنيا بگذرند. براى آنان ، انفاق خسارت و زيان و كم شدن است و گذشت و ايثار بى معناست . به اين روايت امام صادق (عليه السلام) توجه بفرماييد كه حضرتش چه زيبا و رسا دنياى استقلالى مذموم را به تصوير كشيده اند:((دنيا به منزله تصويرى است كه سر آن تكبر و چشمش حرص و آزمندى و گوشش طمع و زبان و ريا و دستش شهوت و پايش خودپسندى و قلبش غفلت و رنگش فنا و حاصلش نابودى است . (٤٨) ))از اين كه قرآن در ميان همه اعمال صالح و برنامه هاى عبادى و سازنده انسان انفاق مال و ايثار دارايى را گردنه سخت دنيا معرفى كرده است ، اهميت اين كارها و محبوبيت آنها در نزد خداوند نمايان مى شود.
    امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند:((هر كس مسلمانى را غذا دهد تا سير شود از پاداش آخرت او جز پروردگار جهانيان هيچ كس خبر ندارد، نه فرشته اى و نه پيامبرى .))آن گاه اين آيه را تلاوت فرمود:((او اطعام فى يوم ذى مسغبه))
    نكته :((فى يوم ذى مسغبه))يعنى در روزى سخت . شايد اشاره به اين باشد كه بهترين عمل ، بلكه سخت ترين عمل ، انفاق در روز تنگ دستى است ؛ مانند اميرالمومنين و خانواده گرامى اش كه با اينكه قرض كرده بودند تا نانى براى افطار بخورند، آن را به مسكين و يتيم و اسير دادند:((و يطعمون الطعام على حبه .)) (٤٩)
    ٧. دنيا: گذرگاه سرنوشت ، جحيم يا بهشت
    فاما من طغى و ءاثر الحيوه الدنيا فان الجحيم هى الماءوى و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فان الجنه هى الماءوى .
    نازعات : ٣٧ - ٤١
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 08-10-2021 در ساعت 18:47
    امضاء




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پس هر كه طغيان كرده و زندگى اين جهانى را برگزيده ، جهنم جايگاه اوست . اما هر كس كه از عظمت پروردگارش ترسيده و نفس را از هوى بازداشته ، بهشت جايگاه اوست .
    ((اثر))از باب افعال به معناى برگزيدن و انتخاب كردن است .
    ((ماوى))اسم مكان است از((اوى))(به معنى نازل شدن )، يعنى جايگاهى كه در آن مسكن مى گيرند.
    ((خاف))از((خوف))است به معناى ترس از رسيدن امر مكروه مشكوكى است .
    و منظور از((مقام ربه))يا ايستادن انسان در پيشگاه الهى در روز رستاخيز است يا علم خداوند و مقام مراقبت و نظارت دايمى اش بر انسان است . امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند:((هر كس بداند كه خداوند او را مى بيند و آنچه را او مى گويد او مى شنود و از اعمال خير و شر او آگاه است مرتكب عمل زشت نمى شود؛ و او كسى است كه از مقام پروردگارش ‍ خائف است و خود را از هواى نفس بازداشته است . (٥٠) ))
    در اين آيات ، خداوند فرموده است كه هر كس طغيان كند و بر خلاف نظام صحيح آفرينش حركت كند - نظامى كه در آن بايد دنيا و مافيها در خدمت هدفى عالى و باقى قرار گيرد، نه اهداف و اغراض فانى و پست - در حقيقت بر خلاف مسير حكيمانه عالم حركت كرده و تمام نيروهاى خود و طبيعت را به هدر داده است . از اين رو، دوزخ جايگاه جاودانه اوست ؛ چه اينكه دنياى بى ثبات و ناآرام و نيرنگ باز و فريبنده فرصتى براى طغيان و مكانى براى انتخاب نيست ؛ بلكه از اين جهت كه سراى آزمايش است ، معبر است نه مقر و وسيله است نه هدف - وسيله اى است براى تحصيل سرنوشت - و پلى است براى رسيدن به صراط قيامت و حضور در محضر رب العالمين و جاى خوف است و جايگاه نگرانى و احساس خطر است و امنيت ندارد و قرارگاه و استراحتگاه نيست .
    علاوه بر آنچه گفته شد، از اين آيات استفاده مى شود كه رابطه برخوردارى از دنيا و آخرت عكس هم است : اگر همه دنيا را برگزيند، در آخرت هيچ بهره اى ندارد و فقط خسارت و زيان است ؛ اگر از دنيا بهره برد به همان ميزان از بهره هاى آخرت او كاسته مى شود. امام صادق (عليه السلام) فرمودند:((آخرين پيامبرى كه وارد بهشت مى شود سليمان بن داود است ، زيرا به او دنيا داده شده . (٥١) ))و نيز فرمودند: هر كه در دنيا بهره بيشترى برد اگر بهشتى باشد و بهشت رود در آنجا بهره اش كم مى شود. (٥٢) ))
    چيست دنيا سر به سر اندوه و غم چيست دنيا جمله آزار و الم راحت از دنيا مجو اى مرد دين زان كه الدنياء سجن المومنين هست اين دنياى فانى در مثال همچو مارى كان بود خوش خط و خال تو بدين خال برون مايل مباش يعنى از زهر درون غافل مباش الحذر از مكر دنيا الحذر جان من از حب دنيا درگذر (٥٣)
    امضاء




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ٨. ماديون : طبيعت گروهى را مى ميراند و گروهى جاى آنان را مى گيرند.
    و قالوا ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا الا الدهر و ما لهم بذلك من علم ان هم الا يظنون .
    جاثيه : ٢٤
    و گفتند: جز زندگى دنيوى ما هيچ نيست . مى ميريم و زنده مى شويم و ما را جز دهر هلاك نكند. و آنان را بدان دانشى نيست و جز در پندارى نيستند.
    ((الدهر))در اصل به معناى طول مدت عالم از اول پيدايش تا آخر انقراض ‍ آن بود، ولى بعدا به هر زمان طولانى هم((دهر))گفتند.
    قرآن مى فرمايد: مشركان و ماديون گفتند حياتى نيست ، مگر همين حيات دنيايى . پس لايزال بعضى از ما، يعنى سالخوردگان ، مى ميرند و بعضى ديگر، يعنى نسلهاى جديد و نوزادان ، جاى آنان را مى گيرند و ما را به غير دهر و روزگار كسى هلاك نمى كند. اين گذشت زمان است كه هر نويى را كهنه و هر صحيحى را فاسد و هر زنده اى را آماده مرگ مى كند. مضمون آيات ٢٩ سوره انعام و ٣٧ مومنون نيز شبيه همين آيه است . قرآن بعد از طرح سخن و ادعاى بى دليل ماديون مى فرمايد: اين سخنى بدون علم است و تنها پندارى است كه پنداشته اند؛ چون هيچ دليلى بر نفى معاد ندارد، با اينكه ادله بسيارى بر ثبوت آن هست ؛ و گر چه سخن گزاف آنان لياقت پاسخ را ندارد، خداوند پيامبر خود را ماءمور به پاسخ گويى مى كند و در دو آيه بعد مى فرمايد: بگو خدا شما را براى نخستين بار زنده كرد و بعد مى ميراند، سپس همه شما را در روز قيامتى كه هيچ شكى در آن نيست زنده مى كند.

    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 09-10-2021 در ساعت 18:36
    امضاء




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چند دليل عقلى براى معاد

    دلايل نقلى (از قرآن و روايات ) بر معاد فراوان است . همچنين معاد امرى فطرى است ؛ زيرا اولا همه انسانها عاشق بقا و ماندن اند و از مرگ و نابودى مى گريزند و ثانيا انسانها در سراسر تاريخ به معاد ايمان داشته اند و ثالثا محكمه باطنى انسانها، به نام وجدان ، به ضرورت وجود چنين دادگاهى حكم مى كند. صرف نظر از اينها، ضرورت وجود معاد دلايل عقلى نيز دارد كه برخى از آنها بدين شرح است :
    الف ) برهان حكمت : بر اساس اين برهان ، در صورتى زندگى دنيا مفهوم و معنا پيدا مى كند و مى توان آن را مخلوق خداوندى حكيم دانست كه مقدمه اى براى زندگى جاويدان جهان ديگر باشد. اينكه گروهى بيايند و مدتى زندگى كنند و برخى از آنها ظلم و جنايت كنند و برخى سر به لاك خويش فرو برند و برخى به تحصيل علم و دانش بر آيند و... و با مرگ همه چيز تمام شود مگر غير از پوچى و هيچى است ؟ آرى ، اگر مرگ نقطه پايان باشد، جهان بيهوده خواهد بود.
    ب ) برهان عدالت : بر اساس اين برهان ، پذيرش عدل خداوند مساوى است با قبول وجود معاد و رستاخيز. توضيح اينكه دقت در نظام هستى نشان مى دهد كه همه چيز آن حساب شده است و انسان هم جزئى از اين نظام است . با اختيار و آزادى اى كه خداوند به انسان داده گروهى راه گم راهى و ظلم را بر مى گزينند و گروهى مسير تكامل را طى مى كنند و ممكن نيست كه اين دو گروه در محضر عدالت الهى يكسان باشند و مكافات اين جهان هم قادر نيست عدالت را برقرار كند. از اين رو بايد پذيرفت كه براى اجراى عدالت ، وجود دادگاهى غير از اين عالم لازم و ضرورى است .
    ج ) برهان هدف : اگر بر اساس جهان بينى توحيدى بپذيريم كه آفرينش ‍ انسان هدفى داشته و اگر آن هدف را تكامل يا بندگى بدانيم ، در مى يابيم كه بدون پذيرش معاد وصول به آن هدف ممكن نخواهد بود؛ زيرا دنيا ظرفيت آن را ندارد كه انسان بتواند به تكامل حقيقى و قرب و بندگى برسد.



    امضاء




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ٩. علت انكار قيامت : فراموشى خلقت اوليه
    و ضرب لنا مثلا و نسى خلقه قال من يحى العظام و هى رميم قل يحييها الذى انشاها اول مره و هو بكل خلق عليم الذى جعل لكم من الشجر الاخضر نارا فاذا انتم منه توقدون او ليس الذى خلق السموات و الارض ‍ بقدر على ان يخلق مثلهم بلى و هو الخلّق العليم .
    يس : ٧٨ - ٨١
    در حالى كه آفرينش حود را از ياد برده است ، براى ما مثل ميزند كه چه كسى اين استخوانهاى پوسيده را زنده مى كند؟ بگو: كسى آنها را زنده مى كند كه در آغاز بيافريده است . و او به هر آفرينشى داناست . آن خدايى كه از درخت سبز برايتان آتش پديد آورد و شما از آن آتش مى افروزيد. آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است نمى تواند همانندشان را بيافريند؟ آرى ، مى تواند، كه او آفريننده اى داناست .
    ((ضرب))به معنى زدن ، در جاهاى مختلف معناى آن فرق مى كند؛ زدن با دست ، زدن چيزى به چيزى ، پايكوبى ، مثل زدن ، راه رفتن و مسافرت كردن ، حتمى شدن امرى ، روى گرداندن از معناى((ضرب))در قرآن است .
    ((مثل))به معناى مانند و دليل و صفت و عبرت و علامت و حديث است ؛ اما((مثل))به معناى مانند و نظير و شبيه آمده است .
    رايج ترين و مشهورترين شبهه كفار و مشركان درباره معاد اين است كه انسان كه هيكلى مادى به شكلى مخصوص دارد و مركب از اعضاى خاص و مجهز به نيروهاى مادى است ، بعد از مرگ و بدل شدن به خاك به كلى معدوم مى شود، پس چيزى كه از اصل نابود شده چگونه دوباره آفريده مى شود، و به قالب مخلوقى جديد در مى آيد؟
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 11-10-2021 در ساعت 19:09
    امضاء




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,163
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ١٠. منشاء همه صفات زشت : بى ايمانى به قيامت

    للذين لا يومنون بالاخره مثل السوء و لله المثل الاعلى و هو العزيز الحكيم .
    نحل : ٦٠
    صفت بد از آن كسانى است كه به قيامت ايمان نمى آورند و صفت بدتر از آن خداوند است ؛ و اوست پيروز و حكيم .
    ((سوء))مصدر((ساء، يسوء))است و به معناى بدى . و((سوء))اسم مصدر است به معناى بد.
    ((اعلى))از ماده((علو))به معناى بلندى ؛ و((عالى))و((عليا))يعنى رفيع و برتر؛ و((تعالى))فعل است از باب تفاعل و((تعالى الله))يعنى برتر و بالاتر است خدا، و((متعالى))و((عالى))يعنى رفيع المقام ؛ و((على))يعنى بسيار برتر و بسيار رفيع القدر؛ و((اعلى))هم يعنى بالاتر و برتر.
    اعراض از ياد خدا و غفلت از آيات او و نيز انكار لقاى الهى و فراموشى روز حساب موجب مى شود كه علم و آگاهى و همت و تلاش و حب و تعلقات انسان منحصر به زندگى دنيا و شئون آن گردد و چيزى جز زندگى دنيا طلب نكند و به همان راضى شود؛ و اين گم راهى و انحراف بزرگ از راه خدا و كمال انسانى است . از اين رو بايد گفت كه اعتقاد به معاد موجب قوام دين است ؛ و اگر اين اعتقاد از بين برود، امر و نهى و وعده و وعيد و نبوت و وحى همه از بين مى رود و انسان از مسير دين الهى خارج مى شود؛ و اين گونه انسان نماد همه بديها مى شود. آيات ٥ و ٦ سوره يونس و ٣ نجم گوياى اين حقيقت است .
    فى الجمله بايد گفت كه ايمان به آخرت و يقين به وقوع حساب و جزا، يگانه اصلى كه ضامن حفظ انسان از ارتكاب اعمال زشت است ؛ زيرا غير از ترس از عذاب اليم است كه ضامن حفظ انسان از ارتكاب اعمال زشت است ؛ زيرا غير از ترس از عذاب اليم و جاودانه دوزخ و مؤ اخذه شديد الهى و يقين به وقوع آن عامل مطمئن بازدارنده ديگرى براى نفس سركش و طبع انسان ، كه متمايل به زشتيها و بديهاست ، وجود ندارد. قرآن مى فرمايد:ان الذين يضلون عن سبيل الله لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب . (٥٤) (كسانى كه از راه خدا گم راه شوند عذاب شديدى به سبب فراموش كردن روز حساب دارند.) آرى ، ايمان نداشتن به آخرت و استخفاف امر حساب و جزاى الهى ريشه همه گناهان و كجيهاست ، همان طور كه ايمان به آخرت منشا همه كارهاى نيك و باعث همه خيرات و بركات و رستگارى و نيك بختى انسان است . آيات ٢٣ سوره عنكبوت و ٧٤ مومنون و ٤٥ و ٤٦ اسراء و ٢٢ نحل نيز گوياى اين حقيقت است .
    بعلاوه ، چون كسى كه مومن به آخرت نيست حب وافر و عشق قلبى خود را منحصر به دنيا و مظاهر فريبنده و درگذر آن مى كند؛ صفاتى همچون ظلم و آز و طمع و مانند آن كه منشا همه بديها و زشتيهاست در وجود او ميدان تاخت و تاز پيدا مى كند و بدتر از همه ، آرزوهاى دراز از هر طرف او را احاطه مى كند كه خود به خود به تنهايى ممكن است انسان را به هلاكت برساند.
    امام باقر (عليه السلام) فرمودند:((مثل آزمند دنيا مثل كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر دور خور مى تند راه خروج او بسته تر مى شود تا آنكه دق مرگ مى شود.)) (٥٥)
    از اين روست كه بيشتر سوره هاى مكى قرآن آكنده از يادآوريهاى مكرر معاد و زندگى پس از مرگ و خصوصا نشانه ها و علائم ترسناك رستاخيز است ؛ زيرا بهترين و تنها عاملى كه انسان بى خبر از مسئوليتها و دور از هدف و گم راه در بيابان زندگى مادى دنيا را، آن هم در محيط جاهلى عرب ، تكان مى دهد يادآورى قيامت و حوادث هولناك زندگى آينده بشر است - جاهليتى كه عقيده به عالم پس از مرگ و رستاخيز مردگان را نشانه جنون مى دانستند.
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 14-10-2021 در ساعت 20:02
    امضاء




صفحه 2 از 13 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi