صفحه 3 از 14 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 133

موضوع: آیه های زندگی برای بیداری

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ١١. معاد در دنيا
    ثم بعثنكم من بعد موتكم لعلكم تشكرون
    و شما را پس از مردن زنده ساختيم شايد سپاس گزار شويد.
    بقره : ٥٦
    مى گويند:((بهترين دليل بر امكان وقوع است .))قرآن از باب اعجاز مواردى از زنده شدن مردگان را ذكر كرده است : كسانى كه پس از مردن و از بين رفتن اجسادشان زنده شده اند و مدتى نيز كم يا زياد زندگى كرده اند و برخى از آنان از چگونگى اوضاع پس از مرگ اطلاع داده و دوباره مرده اند.
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 18-10-2021 در ساعت 19:12
    امضاء





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مواردى از زنده شدن مردگان در دنيا
    ١) در آيه ٥٦ سوره بقره آمده است كه در پى لجاجت و بهانه گيرى بنى اسرائيل مبنى بر اينكه ما خدا را بايد آشكارا و با همين چشم ببينيم تا به او ايمان آوريم ، خداوند يكى از مخلوقات خود را به آنان نشان داد و آنان چون تاب ديدن او را نداشتند همگى (گروه هفتاد نفرى ) مردند. حضرت موسى (عليه السلام) از خدا تقاضا كرد كه آنان را به دنيا بازگرداند و خداوند به آنان حيات جديدى بخشيد. اين خود دليلى است بر اينكه رجعت و معاد محال نيست .
    ٢) باز در سوره بقره آيه ٧٣ در ادامه داستان گاو بنى اسرائيل آمده است كه خداوند فرمان دادفقلنا اضربوه ببعضها كذلك يحى الله الموتى و يريكم اياته لعلكم تعقلون .(پس ما دستور داديم كه پاره اى از اعضاى آن گاو را بر بدن كشته بزنند تا ببينند كه اين گونه خداوند مردگان را زنده خواهد كرد و قدرت كامله خويش را بر شما آشكار خواهد كرد.)
    ٣) پيامبرى كه صد سال مرد و سپس زنده شد. داستان اين پيامبر در آيه ٢٥٩ سوره بقره است :او كالذى مر على قريه و هى خاويه على عروشها قال انى يحيى هذه الله بعد موتها فاماته الله ماءة عام ثم بعثه ...(يا همانند كسى كه از دهكده اى گذر كرد، در حالى كه ديوارهاى آن به روى سقفها فروريخته بود. گفت به حيرتم خدا چگونه اينها را پس از مرگ زنده مى كند؟ خدا او را صد سال ميراند. سپس زنده كرد و به او گفت : چقدر درنگ كردى ؟ گفت : يك روز يا بخشى از يك روز. فرمود: نه ، بلكه صد سال . نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود. هيچ گونه تغيير نيافته است ؛ ولى به الاغ خود نگاه كن . براى اينكه تو را نشانه اى براى مردم قرار دهيم . اكنون به استخوانها نگاه كن كه چگونه آنها را بر مى داريم و به هم پيوند مى دهيم و گوشت بر آن مى پوشانيم . هنگامى كه بر او آشكار شد گفت : مى دانم خدا بر هر كارى تواناست .)
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 23-10-2021 در ساعت 17:34
    امضاء




  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ٤) مرغانى كه به فرا خواندن حضرت ابراهيم (عليه السلام) زنده شدند. داستان در آيه ٢٦٠ سوره بقره است كه در فصل معاد به آن خواهيم پرداخت .
    ٥) اصحاب كهف كه بعد از ٣٠٩ سال زنده شدند.و لبثوا فى كهفهم ثلث مائه سنين و ازدادوا تسعا (٥٦) (آنان در غارشان سيصد سال درنگ كردند و نه سال بر آن افزودند.)
    خداوند در آيات ١٣ تا ٢٦ سوره كهف داستان اصحاب كهف را بيان مى كند و در آيه ٢١ مى فرمايد:و كذلك اعثرنا ليعلموا ان وعد الله حق و ان الساعه لاريب فيها.(و اين چنين مردم را متوجه حال آنان كرديم تا بدانند كه وعده خداوند حق است و در پايان جهان و قيام قيامت شكى نيست .)
    ٦) زنده شدن مردگان به دست انسان كاملى به نام عيسى بن مريم مسيح (عليه السلام). آيات ٤٩ سوره آل عمران و ١١٠ مائده تصريح به آن دارد.
    ١٢. آن قدر گرم است بازار مكافات عمل ديده گر بينا بود هر روز روز محشر است
    و ما اصابكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير
    شورى : ٣٠
    اگر شما را مصيبتى رسد، به سبب كارهايى است كه كرده ايد؛ و خدا بسيارى از گناهان را عفو مى كند.
    ((مصيبه))از ماده((صوب))به معناى نزول و قصد؛ و((اصابه))به معناى درك ، يافتن و طلب و اراده است . و((صواب))يعنى حق و درست و آنچه حقيقت را درك كرده و((مصيبه))يعنى بليه و گرفتارى كه به انسان مى رسد، گويى كه انسان را قصد مى كند و اصل آن در تير انداختن است و بعدا در همه گرفتاريها استعمال شده است .
    قرآن بر نقش انسان در سعادت و شقاوت خود تاكيد فراوان دارد. از آن جمله در اين آيه شريفه كه مى فرمايد: مصايب شما از خود شماست ؛ و كيفر و عقوبت بيشتر نتيجه طبيعى و تكوينى عمل است كه دامن صاحبش را مى گيرد. از طرفى ، انسان به لحاظ روحى و روانى به گونه اى است كه در شكستها و مصيبتها مقصرى عير از خود را مى جويد تا گناه و گرفتارى خود را به گردن او بيندازد. اين آيه و نظير آن پاسخى به توجيهات انسان است . آيات ٥١ سوره زمر و ٣٤ نحل و ٦٢ و ٧٩ نساء و ٣١ رعد و ٣٦ روم و ٤٨ شورى نيز گوياى اين حقيقت است .
    امضاء




  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در حوزه اجتماع هم قرآن همين قاعده را حاكم مى داند؛ يعنى گاه مصايب جمعى نتيجه گناهان جمعى است :ظهر الفساد فى البر و البحر بما كسبت ايدى الناس ليذيقهم بعض الذى عملوا. (٥٧)
    تقوا و نيكوكارى و ايمان و عمل صالح هم همين گونه است ، چه در جنبه هاى فردى و چه اجتماعى . قرآن مى فرمايد:و لو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض . (٥٨)
    بر اساس اين گروه از آيات بايد گفت اينكه در آيات و روايات آمده كه دنيا دار مجازات و حساب نيست ، مفهومش اين است كه تمام حساب و كتاب و مجازات اعمال و تصفيه كامل اينجا صورت نمى گيرد و اساسا ظرف محدود دنيا گنجايش آن را ندارد و ظهور عدالت گسترده الهى جهانى ديگر را مى طلبد. اين بروز برخى از آثار اعمال را در دنيا منتفى نمى كند. قرآن كريم انسان را حاكم بر سرنوشت خود معرفى كرده است . به قول معروف ، هر چه كنى به خود كنى / گر همه نيك و بد كنى .
    امام على (عليه السلام) نيز بر اين واقعيت در گفتارشان تصريح كرده اند:((به خدا سوگند، هرگز ملتى از ناز و نعمت زندگى گرفته نشدند، مگر به كيفر گناهانشان ؛ زيرا خداوند بر بندگان خود ستم روا نمى دارد. اگر مردم به هنگام نزول بلاها و گرفته شدن نعمتها با درستى نيت در پيشگاه خدا زارى كنند و با قلبهاى پر از محبت از خداوند درخواست عفو كنند، آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت و هر گونه فسادى اصلاح خواهد شد. (٥٩) ))


    خير اية فى كتاب الله
    امام على (عليه السلام) مى فرمايند:((پيامبر فرمود: اين آيه (آيه ٣٠ سوره شورى ) بهترين آيه قرآن است ؛ آن گاه فرمودند: اى على ، هر خراشى كه از چوبى بر تن انسان وارد مى شود و هر لغزش قدمى بر اثر گناهى است كه از او سر زده است ؛ و خداوند گرامى تر از آن است كه آنچه را در دنيا عفو مى كند در قيامت در آن تجديد نظر فرمايد و عادل تر از آن است كه آنچه را در اين دنيا عقوبت مى كند در آخرت بار ديگر كيفر دهد. (٦٠) ))
    البته اين آيه و نظاير آن براى انسانهاى معمولى است . شخصيتهايى مانند اولياى خدا و ائمه هدى (عليهم السلام ) از اين آيه مستثنايند. مصيبتهايى كه در دنيا براى آنان پيش مى آيد براى ترفيع درجه يا آزمايش آنان است و آيه مربوط به آنان آيه ٢٢ سوره حديد است . (٦١)
    ١٣. سنت الهى : دادن مهلت به گناهكاران
    و لو يؤ اخذ الله الناس بما كسبوا ما ترك على ظهرها من دابه ولكن يؤ خرهم الى اجل مسمى فاذا جاء اجلهم فان الله كان بعباده بصيرا.
    فاطر: ٤٥
    و اگر خدا بخواهد مردم را به سبب كارهايى كه كرده اند بازخواست كند، بر روى زمين هيچ جنبنده اى باقى نگذارد، ولى آنها را تا زمانى معين مهلت مى دهد و چون مدتشان به سر آمد، به اعمال بندگان خويش آگاه است .
    ((يؤ اخذ))از ماده((اخذ))به معناى گرفتن است ؛ و((يؤ اخذ))از باب مفاعله يعنى گرفتن به سبب عقوبت است و معناى شدت و تاكيد هم دارد.
    ((دابه))از ماده((دبيب))به معناى آهسته راه رفتن است ؛ ولى از حيث استعمال لغوى ، هر جنبنده اى را شامل مى شود. البته گاهى به((دواب))، به خصوص حيوانات سوارى ، اطلاق مى شود.
    ((اجل))يعنى مدت معين و همچنين آخر مدت .
    ((سنت))يعنى قانون ؛ و سنت الهى آن قوانينى است كه خداوند متعال بر جهان حاكم كرده است . سنتهاى الهى دو ويژگى دارند: يكى اينكه كلى و عمومى اند، يعنى قانون اند؛ و ديگر اينكه تغييرناپذيرند.فلن تجد لسنت الله تبديلا و لن تجد لسنت الله تحويلا. (٦٢) ((تبديل))يعنى عوض ‍ كردن چيزى به طور كلى و((تحويل))يعنى دگرگونى و تغيير در آن از حيث كمى و كيفى ؛ و در سنت الهى نه تبديلى است و نه تحويلى .
    قرآن مى فرمايد: اين سنت الهى است كه به كفار و گناهكاران مهلتى براى اصلاح و تجديد نظر دهيم . اگر نبود اين مهلت و مجازاتهاى ما پى در پى نازل مى شد، ديگر زمين براى احدى جاى زندگى نبود؛ ولى خداوند بر اساس قانونش تا اجل مسمى و سرآمد معينى به آنان فرصت مى دهد. البته اين فرصت نهايتا به ضرر آنان تمام مى شود، چون خداوند بر اعمال آنان بصير و از نياتشان باخبر است و مى داند كه آنان ايمان نمى آورند:و لا يحسبن الذين كفروا انما نملى لهم خير لانفسهم انما نملى لهم ليزدادوا اثما. (٦٣) (آنان كه كافر شدند تصور نكنند كه اگر به آنان مهلت مى دهيم به سودشان است . ما به آنان مهلت مى دهيم فقط براى اينكه به گناهان خود بيفزايند.)
    آيات ٤٤ و ٤٧ و ٤٨ سوره حج و ٤٤ انبياء و ١٢٩ و ١٣٥ طه و ٤٥ تا ٤٧ نحل و ٨٤ مريم ١٦ و ١٧ فاطر و ٤٢ ابراهيم و ١١ يونس و ٤٠ و ٤١ مرسلات و ٢٤ لقمان از آيانى اند كه متذكر اين سنت الهى شده اند.
    امضاء




  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    استدراج
    ((استدراج))در دو آيه آمده است : يكى آيه ٤٤ سوره قلم و ديگر آيه ١٨٢ سوره اعراف . در سوره اعراف مى خوانيم :والذين كذبوا بايتنا سنستدرجهم من حيث لا يعلمون .
    براى((استدراج))دو معنا ذكر شده است : يكى تدريج و پله پله چيزى را گرفتن ، و ديگر پيچيدن ، كه در اين هم معناى انجام يافتن تدريجى است . پس معناى آيه اين مى شود:((آنان كه آيات ما را تكذيب كردند به تدريج از جايى كه نمى دانند گرفتار مجازاتشان خواهيم كرد.))
    همان طور كه مشاهده مى شود، در اينجا هم باز تاكيدى بر سنت الهى است كه به گناهكاران و كافران مهلت مى دهد. در آيه بعد هم مى فرمايد:((و املى لهم))، يعنى به آنان مهلت ميدهم تا مجازاتشان دردناك تر باشد، چون با مهلت من نامه اعمالشان سياه تر و هر گونه راه نجات و رهايى از عذاب من بر آنان بسته مى شود،((ان كيدى متين))(زيرا طرح و نقشه من قوى و حساب شده است .) آرى ، خداوند گناهكاران جسور و طغيانگران بى باك را بر اساس اين سنت فورا گرفتار مجازات نمى كند، بلكه درهاى نعمت خود را به سوى آنان مى گشايد تا يا متنبه شوند و يا بر غرور و غفلتشان افزوده شود. در صورت اول ، برنامه هدايت الهى عملى شده است و در صورت دوم ، عدالت و حكمت الهى محقق مى شود.
    امضاء




  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ١٤. دنيا: سراى آزمايش ؛ سنت خداوند: آزمودن انسان
    بسم الله الرحمن الرحيم
    الم احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا ءامنا و هم لا يفتنون و لقد فتنا الذين من قلبهم فليعلمن الله الذين صدقوا و ليعلمن الكذبين ام حسب الذين يعلمون السيئات ان يسبقونا سآء ما يحكمون .
    عنكبوت : ١ - ٤.
    به نام خداى بخشاينده مهربان . الف . لام . ميم . آيا مردم پنداشته اند كه چون بگويند ايمان آورديم ، رها شوند و ديگر آزمايش نشوند؟ هر آينه مردمى را كه پيش از آنان بودند آزموديم تا خدا كسانى را كه راست گفته اند معلوم دارد و دروغ گويان را متمايز گرداند. آيا آنان كه مرتكب گناه مى شوند پنداشته اند كه از ما مى گريزند؟ چه بد داورى مى كنند.
    ((لا يفتنون))و((فتنا))از((فتن))گرفت ه شده ، به معناى امتحان . در اصل لغت((فتن))گذاشتن طلا در آتش است تا خالص آن از ناخالص به خوبى آشكار شود؛ و((فتنه))آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود. امتحان و آزمايش الهى ، كه بر اصل آزادى و اختيار و اراده انسان استوار است ، از امور مهمى است كه در قرآن بر آن تاكيد و با واژه هاى((فتنه)) (٦٤) و((بلاء (٦٥) ))و((تمحيص (٦٦) ))و((تمييز (٦٧) ))و((امتحان (٦٨) ))به آن اشاره شده است .
    اعتقاد به امتحان الهى در اعمال و رفتار انسان اثر مستقيم دارد و ثمره توجه به آن صبر و استقامت و پايدارى و هوشيارى و دقت در امور و نهايتا پيروزى و موفقيت است .
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 25-10-2021 در ساعت 21:36
    امضاء




  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اركان چهار گانه آزمايش و امتحان الهى
    ١)((ممتحن))يا امتحان كننده اى كه فرد يا گروهى را امتحان مى كند كه قهرا خداوند است . و فرموده :((و لنبلونكم (٦٩) ))(ما شما را مى آزماييم .)
    ٢) آزمايش دهندگان كه به اعتبارى همه بندگان خدا جزو آن اند؛ و در كشاكش زندگى از دوران بلوغ يا تمييز تا لحظه مرگ در بوته هاى مختلف آزمايش مى شوند و برخى از آنها سربلند و پيروز و گروهى سر افكنده و شكست خورده بيرون مى آيند. عده اى نيز آزمايشهاى خاصى را از سر مى گذرانند كه سر گذشت برخى از آنها در داستانهاى قرآن آمده است . حضرت ابراهيم (٧٠) (عليه السلام) و حضرت سليمان بن داوود (٧١ ) و قوم صالح (٧٢) و سپاهيان طالوت (٧٣) و حضرت موسى (٧٤) (عليه السلام ) و مسلمانان در جنگ احزاب (٧٥) و احد (٧٦) از اين عده اند.
    ٣) ابزارهاى آزمايش الهى : قرآن ترس و گرسنگى و زيانهاى مالى و جانى و كمبود ميوه ها (٧٧) و نقصان دارايى و فرزند (٧٨) و ثروت و جان انسان (٧٩) و خوابهاى پيامبر (٨٠) و خبرهاى غيبى مانند روييدن درخت زقوم در جهنم (٨١) و عدد نگهبانان دوزخ (٨٢) و همچنين احكام الهى (٨٣) و زينتهاى زمينى (٨٤) را از ابزارهاى اساسى خدا براى آزمايش بندگانش شمرده است ؛ اما در آيه ٣٥ سوره انبياء دايره آن را بسيار وسيع كرده و فرموده :((و نبلوكم بالشر و الخير))(ما شما را با شر و خير مى آزماييم .) در اين صورت ، هر فرصت و يا تهديدى را مى توان آزمايش الهى تلقى كرد.
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 27-10-2021 در ساعت 18:27
    امضاء




  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ٤) انگيزه هاى آزمايش الهى :
    الف ) ظهور و بروز لياقتها و شايستگيهاى نهفته در افراد، بلكه امتحان خود يكى از وسايل هدايت انسانها به سوى كمال و سعادت است ، به طورى كه اگر نبود، استعدادها نهفته مى ماند و به فعليت نمى رسيد؛
    ب ) شناخت ملاك پاداش و كيفر به واسطه اعمالى كه در امتحانات الهى از بشر سر مى زند؛
    ج ) جدا سازى افراد نيك از افراد بد، كه صريح آيات ١٧٩ سوره آل عمران و ٣٧ انفال است ، براى تبيين بيشتر، مطالعه حكمت ٩٣ نهج البلاغه توصيه مى شود.
    ١٥. به آسمان و ستاره درخشان قسم كه هر نفسى را محافظى است
    بسم الله الرحمن الرحيم
    و السماء و الطارق و ما ادريك ما الطارق النجم الثاقب ان كل نفس لما عليها حافظ.
    طارق : ١ - ٤.
    به نام خداى بخشاينده مهربان . سوگند به آسمان و به آنچه در شب آيد. و تو چه دانى كه آنچه در شب آيد چيست ؟ ستاره اى است درخشنده . هيچ كس ‍ نيست مگر آنكه بر او نگهبانى است .
    ((السماء))از ماده((سمو))به معناى رفعت و بلندى است و سماء هر چيز يعنى بالاى آن .
    ((الطارق))از ماده((طرق))به معناى كوبيدن است و راه را طريق مى گويند چون رهگذران آن را با پا مى كوبند؛ و((طارق))يعنى كوبنده .
    ((النجم الثاقب)):((نجم))به معناى ستاره و((ثاقب))از ماده((ثقب))به معنى سوراخ كردن است و چون اين ستاره كه برخى گفته اند ستاره زحل است آن قدر بلند است كه گويى مى خواهد آسمان را سوراخ كند آن را نجم ثاقب گويند.
    ((حافظ)): از ماده((حفظ))به معناى نگاهدارى و مراقبت است و((حافظ))يعنى مراقب و نگهدار.((حفيظ))هم مبالغه در حافظ است .
    جمله((ان كل نفس لما عليها حافظ))جواب قسم است ؛ و((ان))نافيه و((لما))به معناى الاست ؛ و معناى آيه اين است كه هيچ نفسى نيست مگر اينكه نگهبانى بر او موكل است و منظور از موكل شدن نگهبان براى حفظ نفس اين است كه فرشتگانى اعمال خوب و بد هر كس را مى نويسند تا او بر طبق آن نوشته ها در قيامت محاسبه و جزا داده شود.
    امضاء




  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اكنون ببينيم حافظ كيست ؟
    قرآن مى فرمايد:و هو القاهر فوق عباده و يرسل عليكم حفظه حتى اذا جاء احدكم الموت توفته رسلنا و هم لا يفرطون (٨٥) (او بر بندگان خود تسلط كامل دارد و مراقبانى بر شما مى گمارد تا زمانى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما جان او را مى گيرند و آنها كوتاهى نمى كنند.)
    همچنين فرمود:و ان عليكم لحافظين كراما كاتبين يعلمون ما تفعلون (٨٦) (و بى شك نگهبانانى بر شما گمارده شده والا مقام و نويسنده اعمال نيك و بد شما كه مى دانند شما چه مى كنيد.)
    صاحب تفسير قمى نوشته منظور از((حافظين))دو فرشته گماشته بر انسان اند كه كرام اند و كاتب خوبيها و بديها.
    چرا خداوندى كه عالم به نهانهاست فرشتگانى را بر انسان موكل كرده ؟
    اين پرسش يكى از مشركان و ماديان از امام صادق (عليه السلام) است . حضرت در پاسخ فرمودند:((خداوند با اين كار فرشتگان را به بندگى گرفته و آنان را گواه بر خلق خويش قرار داده است تا بندگان به سبب همراه بودن فرشتگان با آنان بيشتر مواظب طاعت خدا باشند و از نافرمانى او بيشتر بهراسند و اجتناب كنند. چه بسا بنده اى كه قصد گناه مى كند، اما با ياد آورى حضور دو فرشته موكل بر خود گناه نمى كند و مى گويد: پروردگارم مرا مى بيند و فرشتگان مراقب من درباره اين گناه من گواهى خواهند داد. (٨٧) ))
    اين است معناى((و كان الله على كل شى ء رقيبا (٨٨) ))((ان الله كان عليكم رقيبا (٨٩) ))
    از اين رو، معصومان (عليهم السلام ) در تعاليم تربيتى خود پيوسته توصيه فرموده اند كه در همه آنان و لحظات و در همه شئون و امور خدا و مراقبت او محافظان او را در نظر بگيريد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) به ابوذر فرمودند:((احفظ الله يحفظك احفظ الله تجده امامك (٩٠) ))(خدا را مراقب باش تا خدا از تو مراقبت كند و خدا را در نظر داشته باش تا او را در برابر خود بيابى .) امام على (عليه السلام) هم فرمودند:((طوبى لمن راقب ربه و خاف ذنبه (٩١) ))(خوشا به حال كسى كه پروردگارش را در نظر داشته باشد و از گناه خويش بترسد.)
    امضاء




  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ١٦. اعمال كوچك و بزرگ انسان در نامه اى ثبت مى شود
    و كل شى ء فعلوه فى الزبر و كل صغير و كبير مستطر
    قمر: ٥٢ و ٥٣
    هر كار كه كرده اند در دفترهاست . هر كار بزرگ و كوچكى مكتوب است .
    ((الزبر))جمع((زبور))است به معناى كتاب ؛ و در اينجا منظور نامه اعمال انسانهاست .
    ((مستطر))، از ماده((سطر))، در اصل لغت به معناى صف است ، خواه انسانهايى باشند كه در يك صف ايستاده اند يا درختان يا كلماتى كه بر صفحه كاغذ در يك رديف قرار دارد كه در اينجا به معناى اخير است . قرآن مى فرمايد حتى الفاظى كه بر زبان جارى مى شود رقيبى((عتيد))، يعنى مراقبى حاضر و آماده ، آنها را ثبت مى كند:((ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد (٩٢) )).
    امام على (عليه السلام) مى فرمايند:اعلموا عباد الله ان عليكم رصدا من انفسكم و عيونا من جوارحكم و حفاظ صدق يحفظون اعمالكم عدد انفاسكم لا تستركم منهم ظلمه ليل داج و لا يكنكم منهم باب ذور تاج (٩٣) (اى بندگان خدا، بدانيد كه از شما نگاهبانى بر شما گماشته اند و ديدبانهايى از پيكرتان برگزيده و حافظان راست گويى كه اعمال شما را حفظ مى كنند و شماره نفسهاى شما را مى شمارند. نه تاريكى شب شما را از آنان مى پوشاند و نه درى محكم شما را از آنان پنهان مى سازد.)
    مردى به نام عبدالاعلى مى گويد كه امام صادق (عليه السلام) به من فرمودند:((به نظر تو مقصود از آيه انما نعد لهم عدا (٩٤) (ما براى آنها شماره مى كنيم شماره كردنى ) چيست ؟ من گفتم : شمار روزهاست حضرت فرمودند: پدرها و مادرها هم اين را شماره مى كنند. نه ، مقصود اين نيست ، بلكه مقصود شماره نفسهاست (٩٥) ))همچنين قرآن كريم مى فرمايد:و لا تعلمون من عمل الا كنا عليكم شهودا اذ تفيضون فيه (٩٦ ) (و هيچ عملى را انجام نمى دهيد، مگر اينكه ما گواه شماييم در آن هنگام كه وارد آن مى شويد.) امام صادق (عليه السلام) درباره اين عبارت فرمودند:((هر گاه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) اين آيه را مى خواند به شدت مى گريست (٩٧) ))بعد خداوند در ادامه آيه مى فرمايد:و ما يعزب عن ربك من مثقال ذره فى الارض و لا فى السماء و لا اصغر من ذلك و لا اكبر الا فى كتاب مبين(هيچ چيز در زمين و آسمان از پروردگار تو مخفى نمى ماند، حتى به اندازه سنگينى ذره اى و نه كوچك تر و نه بزرگ تر از آن نيست ، مگر اينكه در كتاب آشكار ثبت است .)
    همچنين مى فرمايد:((و لدينا كتاب ينطق بالحق (٩٨) ))(در نزد ما كتابى است كه به حق سخن مى گويد.) آيه بعد از آن و نيز آيات ٣ و ٤ سوره مبارك سبا هم به همين مطلب تصريح دارد.
    ویرایش توسط رعنا ریاحی*خادمه قرآن* : 28-10-2021 در ساعت 16:17
    امضاء




صفحه 3 از 14 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi