صفحه 35 از 36 نخستنخست ... 25313233343536 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 341 تا 350 , از مجموع 356

موضوع: جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه جلد 5

  1. Top | #341

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اما سخن جاحظ كه مى گويد ميانگين كارها اين است كه اسلام ابوبكر و ديگران را با هم قرار بدهيم ، با اين سخن برهان و حجت خويش را در مورد پيشوايى ابوبكر و امامت او باطل كرده است ، زيرا جاحظ نخست به سبقت اسلام ابوبكر استدلال كرده است و اينك از آن برگشته است .
    ابوجعفر اسكافى مى گويد: بايد به آنان گفته شود: ما را نيازى به اثبات پيشى گرفتن على عليه السلام به مسلمان شدن نيست ، زيرا شما خود در اين موضوع با ما متفق هستيد كه او پيش از همه مردم مسلمان شده است و اين ادعاى شما كه او مسلمان شده ، ولى طفل بوده است ادعايى است كه حجتى ندارد و قابل قبول نيست .
    و اگر بگوييد: اين ادعاى شما هم كه او مسلمان شده و بالغ بوده است حجتى ندارد و قابل قبول نيست ، در پاسخ شما مى گوييم : اسلام على كه به عقيده و حكم خودتان ثابت شده است و حال آنكه اگر در آن حال كودك بوده باشد، در حقيقت غيرمسلمان بوده است ، زيرا نام ايمان و اسلام و كفر و طاعت و معصيت مخصوص بالغان است و بر كودكان و ديوانگان اطلاق نمى شود و اينك كه هم ما و هم شما نام مسلمان را بر او اطلاق مى كنيم ، اصل اين است كه اين اطلاق ، اطلاق حقيقى است ، وانگهى چگونه ممكن است اطلاق حقيقى نباشد و حال آنكه پيامبر (ص ) به او فرموده است : تو نخستين كسى كه به من ايمان آورده است و نخستين كسى كه مرا تصديق كرده است و به فاطمه هم فرموده است : من تو را به كسى كه اسلامش از همگان قديمى تر است تزويج كردم .
    و اگر بگويند: پيامبر (ص ) على را از جهت عرض و نه از جهت تكليف به اسلام فرا خوانده است ، مى گوييم : در اين صورت شما را در اصل فرا خواندن رسول خدا على را با ما موافقيد و حكم دعوت و فرا خواندن ، حكم و امر و تكليف است و سپس مى گوييد: اين كار عرضى است و قائم به وجود غير است ، بنابراين بايد براى دعوت على به اسلام دليل و حجتى داشته باشيد.
    اگر بگوييد: پيامبر (ص ) على را از باب تعليم و تاءديب به اسلام فرا خوانده است ، همانگونه نه كه نظير اين موضوع در مورد اطفال عمل مى شود و مورد اعتماد است ، مى گوييم : اين موضوع در صورتى صحيح است كه اسلام كاملا در خانواده على (ع ) جايگزين شده بود و على در خانه يى كه بر آن اسلام حاكم بود متولد مى شد و پرورش مى يافت ، ولى در شهر و محيطى كه شرك و كفر بر آن حاكم است چنين چيزى واقع نمى شود، خاصه به هنگامى كه اسلام معروف و شناخته شده ميان آنان نبوده است و بر اين بايد افزود كه سنت و روش پيامبر (ص )، دعوت كودكان مشركان به اسلام و تفرقه انداختن ميان آنان و پدرانشان ، پيش از آنكه به حد بلوغ برسند نبوده است .


    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #342

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    وانگهى شاءن طفل اين است كه از افراد خانواده و پدر خويش پيروى مى كند و بر حالتى كه در محل ولادت و رشد و پرورش او حاكم است گرايش دارد و منزلت و موقعيت پيامبر (ص ) هم در آن هنگام همراه با سختى و گرفتارى و تنهايى بوده است و اين امور را كسى نمى پذيرد و گام در آن نمى نهد مگر اينكه اسلام در نظرش با حجت و برهان ثابت شده باشد و يقين همراه با شناخت و علم در دل او جايگزين شده باشد.
    و اگر بگويند: على عليه السلام با پيامبر (ص ) انس و الفت داشته است و از راه مساعدت و كمك كردن به پيامبر با آيين ايشان موافقت كرده است ، مى گوييم : هر چند كه على (ع ) با پيامبر (ص ) پيش از پدر و مادر و برادران و برادران و عموها و خويشاوندش الفت داشت ، ولى اين الفت او را از آنچه بر آن پرورش يافته بود بيرون نكرده بود، كه اسلام به آن مرحله نرسيده بود كه هر صبح و شام نامش را بشنود و به گوش او بخورد، زيرا اسلام عبارت است از خلع شريك و تبرى از هر كس به خداوند شرك مى ورزد و چنين چيزى در اعتقاد طفل جمع نمى شود.

    امضاء

  4. Top | #343

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    و شگفت تر از اين سخن عباس بن عبدالمطلب بن عفيف بن قيس كندى است كه مى گويد: ما منتظريم ببينيم شيخ چه مى كند! هنگامى كه عباس و حمزه منتظر تصميم و راءى ابوطالب مى مانند، چگونه ممكن است پسرش با او مخالفت كند و اقليت را بر اكثريت و خوارى و زبونى را بر عزت و خوف را بر امنيت ، بدون شناخت و علم ترجيح دهد و برگزيند.
    اما اين گفتار جاحظ كه مى گويد: عمر اميرالمومنين على را به هگامى كه اسلام آورده است ، كسانى كه از همه كمتر گفته اند پنج سال دانسته اند و كسانى كه از همه بيشتر گفته اند نه سال دانسته اند. نخستين پاسخى كه به او داده مى شود اين است كه اخبارى كه در مورد سن على عليه السلام ، به هنگام كه مسلمان شده است ، رسيده است بر پنج نوع است كه بيان مى داريم .

    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 17-02-2024 در ساعت 20:34
    امضاء

  5. Top | #344

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    دسته نخست كسانى هستند كه گفته اند: على عليه السلام در پانزده سالگى مسلمان شده است . اين مورد را براى ما، احمد بن سعيد اسدى ، از اسحاق بن بشر قرشى ، از اوزاعى ، از زمرة بن حبيب ، از شداد بن اوس ، نقل كرد كه مى گفته است : از خباب بن ارت
    (367) در مورد اسلام على پرسيدم گفت : در پانزده سالگى مسلمان شد و من خود او را ديدم كه پيش از همگان ، در حالى كه در بلوغ خود استوار بود، با پيامبر (ص ) نماز مى گزارد. همچنين عبدالرزاق ، از معمر، از قناده ، از حسن ، نقل مى كند كه مى گفته است : نخستين كس ‍ كه مسلمان شد على بن ابى طالب در سن پانزده سالگى بود.
    دسته دوم كسانى هستند كه گفته اند على در سن چهارده سالگى مسلمان شده است . اين موضوع را ابوقتاده حرانى ، از ابوحازم اعرج ، از حذيفة بن اليمان ، نقل مى كند كه مى گفته است : در حالى كه ما سنگ مى پرستيديم و باده نوشى مى كرديم ، على از نوجوانان چهارده ساله بود كه شب و روز در خدمت پيامبر ايستاده بود و نماز مى گزارد و در آن هنگام قريش پيامبر (ص ) را دشنام مى دادند و نسبت به او سفلگى مى كردند و هيچكس جز على (ع ) از او دفاع نمى كرد. همچنين ابن ابى شيبة ، از جرير بن عبدالحميد نقل مى كند كه مى گفته است : على در چهارده سالگى مسلمان شده است .
    دسته سوم كسانى هستند كه گفته اند على (ع ) در يازده سالگى مسلمان شده است . اين موضوع را اسماعيل بن عبدالله رق ، از محمد بن عمر، از عبدالله بن سمعان ، از جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن على باقر عليهم السلام ، نقل مى كند كه على عليه السلام هنگام مسلمان شدن يازده ساله بوده است . همچنين عبدالله بن زياد مدنى از محمد بن على باقر (ع ) نقل مى كند كه فرموده است : نخستين كس به خدا ايمان آورد على بن ابى طالب در سن يازده سالگى بود و در بيست و چهار سالگى به مدينه هجرت كرد.
    دسته چهارم كسانى هستند كه گفته اند آن حضرت در ده سالگى مسلمان شده است . اين موضوع را نوح بن دراج ، از محمد بن اسحاق نقل مى كند كه مى گفته است : نخستين نرينه كه ايمان آورد و نبوت پيامبر را تصديق كرد على بن ابى طالب عليه السلام بود كه ده سال داشت و پس از او زيد بن حارثه و سپس ابوبكر مسلمان شدند و آن گونه كه به ما خبر رسيده است ، از ابوبكر در آن هنگام سى و شش ساله بوده است .
    دسته پنجم افرادى هستند كه مى گويند على (ع ) در نه سالگى مسلمان شده است . اين موضوع را حسن بن عنبسة وراق ، از سليم آزاد كرده شعبى ، از شعبى ، روايت مى كند كه مى گفته است : نخستين كس از مردان كه مسلمان شد على بن ابى طالب در نه سالگى بود و به هنگام رحلت رسول خدا (ص ) بيست و نه سال داشت .

    امضاء

  6. Top | #345

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    شيخ ما ابوجعفر اسكافى مى گويد: اين اخبار را اينچنين كه مى بينى يا جاحظ مى دانسته است يا قصد ستيز داشته است .
    اما اين سخن او كه مى گويد: قياس بر اين است كه حد وسط و ميانگين روايات را بگيريم و بگوييم على در هفت سالگى مسلمان شده است ، نوعى زورگويى است ، و مثل اين است كه مردى بگويد از مرد ديگرى ده درهم طلبكارم . آن مرد منكر شود و بگويد فقط چهار درهم طلبكار است . بگوييم : سزاوار است و قياس بر اين است كه ميانگين آن را بگيريم و بگوييم هفت درهم بدهكار است . وانگهى بر مبناى پيشنهاد خود جاحظ بايد در مورد ابوبكر كه گروهى او را كافر و گروهى او را امام عادل شمرده اند بگوييم ميانگين اين اقوال را مى گيريم و اين همان منزلت بين المنزلتين است و در نتيجه تبهكار ستمگرى بوده است و همينگونه در همه موارد اختلاف .

    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 28-02-2024 در ساعت 18:21
    امضاء

  7. Top | #346

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اما اين سخن جاحظ كه مى گويد: حق و باطل در مورد سن على به هنگام مسلمان شدن او بدينگونه شناخته مى شود كه سالهاى خلافت خود على و عثمان و عمر و ابوبكر و هجرت و مدت اقامت پيامبر (ص ) را پس از مبعوث شدن در مكه حساب كنيم ، بايد به او گفته شود: اگر روايات در اين مورد همگى متفق بودند، براى اين سخن راهى وجود داشت ، ولى مردم در اين روايات به صورتهاى مختلف و گوناگون سخن گفته اند. گفته شده است : پيامبر (ص ) پس از بعثت در مكه پانزده سال درنگ فرموده اند، و اين مدت را ابن عباس روايت كرده است . و گفته شده است : سيزده سال درنگ فرموده اند، كه اين را هم ابن عباس روايت كرده است ، و بيشتر مردم همين مدت را روايت كرده اند، و گفته شده است : ده سال درنگ فرموده است ، كه اين را عروة بن زبير نقل كرده است ، و گفته حسن بصرى و سعيد بن مسيب هم همين گونه است .
    (368) و در مورد سن رسول خدا به هنگام رحلت نيز اختلاف است .
    قومى گفته اند: شصت و پنج سال بوده است ، و قومى گفته اند: شصت و سه سال ، و شصت سال هم گفته شده است . همچنين در مورد سن على عليه السلام هم به هنگام رحلت اختلاف است شصت و هفت و شصت و پنج و شصت و سه و پنجاه و نه گفته شده است .

    امضاء

  8. Top | #347

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    با اين همه اختلاف اقوال ، تحقيق اين موضوع چگونه ممكن است و آنچه واجب است پذيرفتن سخن ايشان است كه على قبل از همه اسلام آورده است ، و مسلمان جز بر بالغ اطلاق نمى شود، همانگونه كه اسم كافر جز بر بالغ اطلاق نمى شود. علاوه بر آنكه افراد يازده ساله يعنى مردان مناطق گرمسير و حجازبالغند و فرزند از آنان پديد مى آيد. آنچنان كه راويان روايت كرده اند كه عمروبن عاص از پسرش عبدالله فقط دوازده سال بزرگتر بوده است كه در اين صورت لازم است در كمتر از يازده سالگى هم بالغ شده باشد. همچنين روايت شده است كه محمد بن على بن عبدالله بن عباس ، از پدرش على بن عبدالله يازده سال كوچكتر بوده است . وانگهى در اين صورت لازم است جاحظ عبدالله بن عباس را به هنگام رحلت حضرت پيامبر (ص ) مسلمان حقيقى و مطيع نسبت به اسلام و پاداش داده شده از سوى خداوند نداند كه او در آن هنگام ده ساله بوده است . اين موضوع را هشيم ، از سعيد بن جبير، از ابن عباس ، نقل مى كند كه مى گفته است : پيامبر (ص ) رحلت فرمود و من ده ساله بودم .


    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 11-03-2024 در ساعت 15:47
    امضاء

  9. Top | #348

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    جاحظ مى گويد: اگر بگويند شايد على در هفت يا هشت سالگى به مرحله يى از هوش و زيركى و خردمندى و حدس زدن درست و كشف كردن سرانجام كارها رسيده است كه به يارى آن شناخت آنچه را كه بر شخص بالغ واجب و اقرار به آن جايز بوده است داشته است ، به آنان پاسخ داده مى شود كه ما طبق ظواهر احوال و آنچه كه طبايع كودكان را بر آن سرشته است قضاوت مى كنيم و نمى توانيم با استناد به شايد و ممكن است بسنده كنيم و ما نمى دانيم . شايد همان گونه كه مى گوييد داراى فضيلت زيركى بوده است و شايد هم در آن داراى كاستى بوده است .
    جاحظ مى گويد: اين سخن در صورتى درست است كه على عليه السلام در عالم غيب در هفت و هشت سالگى اسلامى چون اسلام افراد بالغ آورده باشد و گرنه حكم ظاهرى در اينگونه موارد اين است كه او و امثال او كه مسلمان مى شوند، به سبب تربيت مربى و تلقين قيم و زحمت و پرورش پرورش دهندگان است .

    امضاء

  10. Top | #349

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اما در وادى تحقيق چنين ادعايى كه كودكى در هفت هشت سالگى اسلام شخص بالغ دارد جايز نيست ، كه اگر على در هفت يا هشت سالگى مسلمان شده باشد بايد چگونگى تفاوت ميان پيامبران و كاهنان و فرستادگان و جادوگران و تفاوت ميان پيامبر و منجم را بداند. و بايد حيله گرى افراد زرنگ را از موضع حجت باز شناسد، و بايد درست بداند كه اشخاص مدعى نبوت چگونه امور را بر اشخاص ‍ عاقل مشتبه مى سازند و عقلهاى تاريك را به كژى مى كشانند. وانگهى به طور درست بشناسد كه ممكن چيست و ممتنع كدام است و چه چيزى به صورت اتفاق و چه چيزى با اسباب پديد مى آيد و ميزان كاربرد قواى مختلف و حيله گرى و فريب سازى و مكر را بشناسد و بداند چه چيزهايى است كه احتمال داده نمى شود جز خداوند سبحان آنها را آفريده باشد و بداند چه چيزها در حكمت خداوند جايز است و چه چيزها جايز نيست و چگونه بايد خود را از هوس و خدعه حفظ كند. و بودن على عليه السلام بر اين حال با توجه به كمى سن و نوباوگى و كمى تجربه و ممارست به آن خرق عادت است و غيرممكن ، زيرا تركيب خلقت افراد عادى چنين نيست و معمولا كسى به شناخت پيامبر و تميزدادن آن از كسى كه به دروغ ادعاى پيامبرى مى كند نمى رسد، مگر اينكه همه اين علوم و معارفى را كه شمرديم بداند و اسبابى را كه برشمرديم آماده داشته باشد. و اگر على عليه السلام داراى چنين صفت و خاصيت در آن سن و سال بوده باشد بايد حجتى براى عامه مردم و يكى از معجزات نبوت باشد و خداوند او را به چنين چيز عجيبى مخصوص ‍ نمى فرمايد مگر اينكه بخواهد به وجود او احتجاج فرمايد و او را برهانى براى قطع بهانه شاهد و غايب قرار دهد. و اگر خداوند متعال خود در قرآن تصريح نمى فرمود كه حكمت را در كودكى به يحيى بن زكريا عطا فرموده و عيسى را در گهواره به سخن گفتن واداشته است ، حكم در مورد آنان هم همچون حكم درباره پيامبران ديگر و افراد بشر بود، و چون قرآن در اين باره در مورد على عليه السلام چيزى نفرموده است و خبرى هم كه حجت قاطع و برهان قائم باشد نرسيده است ، معلوم است كه ما درباره طبيعت او همانگونه حكم مى كنيم كه براى طبيعت دو عمويش حمزه و عباس ، و حال آنكه آن دو به معدن خير از او نزديكتر بودند، يا همچون طبيعت جعفر و عقيل كه همگى از مردان بزرگ و سران خويشاوندان او بوده اند. و اگر كسى در مورد برادرش جعفر يا عموهايش حمزه و عباس ‍ هم چنين حكمى كند در مورد آنان هم همين اعتراض را مطرح مى سازيم .

    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 14-03-2024 در ساعت 18:22
    امضاء

  11. Top | #350

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,892
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شيخ ما ابوجعفر اسكافى ، كه خدايش رحمت كناد، پاسخ مى دهد و مى گويد: اين سخنان و اعتراضهاى جاحظ همگى مبنى بر اين است كه على عليه السلام در هفت يا هشت سالگى مسلمان شده باشد و حال آنكه ما به صورت روشن گفتيم كه او در پانزده يا چهارده سالگى و در حالى كه بالغ بوده است مسلمان شده است ، و بر فرض كه بر ادعاى دشمنان تسليم شويم و روايت مشهور آنان را كه بيشتر بر آن عقيده اند بپذيريم ، كه على عليه السلام در ده سالگى مسلمان شده است ، باز هم آنچه كه جاحظ گفته است لازم نخواهد بود، زيرا طفل ده ساله عقلش جمع و جور است و از مبادى معارف و علوم چندان آگاه است كه به بسيارى از امور عقلى پى مى برد و هر گاه كودك مميز باشد در مورد عقليات مكلف است ، هر چند كه مكلف بودن او به امور شرعيات متوقف بر حد و نهايت زمانى خاصى است . بنابراين موضوع عجيبى نيست كه على عليه السلام در ده سالگى در مورد معجزه و شناخت آن عاقل باشد و همان او را به اقرار نبوت پيامبر (ص ) واداشته است و مسلمان نشده است آن هم اسلام كسى كه عارف به آن است نه اسلام مقلد و پيرو.


    وانگهى اگر آن چيزها كه جاحظ به رشته كشيده و بر شمرده است و گفته است مسلمان بايد فرق ميان سحر و نجوم و نبوت و آنچه را در حكمت جايز و غيرجايز است و آنچه را كه جز خداوند كسى آنرا پديد نياورده است و فرق ميان آن و چيزى را كه اشخاص ‍ باقدرت مى توانند آنرا پديد آورند بشناسد و خدعه و فريب و نيرنگ سازى و اشتباه اندازى را تشخيص دهد و فقط در آن صورت اسلام او صحيح است ، مورد قبول باشد، بايد گفت : بنابراين نه اسلام ابوبكر و عمر درست است و نه افراد ديگرى غير از آن دو، زيرا تكليفى هم كه در اين مورد بر عهده آنها بوده است ، شناخت اجمالى مبادى علوم و معارف است ، نه دقايق و پيچيدگى آنها.
    وانگهى اسلام هرگز نيازمند آن نيست كه مسلمان با مردان جنگ كرده و فاتح شده باشد و همه امور را آزموده و با دشمنان و مدعيان مناظره و ستيز كرده باشد، بلكه اسلام نيازمند صحت غريزه و كمال نسبى عقل و سلامت فطرت شخص مسلمان است . مگر نمى بينى اگر كودكى در خانه يى پرورش يابد كه با مردان و دشمنان و مدعيان مباحثه و ستيزى نكرده باشد و عقل او به نسبت در حد كمال باشد و علوم بديهى را كسب كرده و براى او محرز نكرده باشد نسبت به امور عقلى مكلف است !

    امضاء

صفحه 35 از 36 نخستنخست ... 25313233343536 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi