صفحه 2 از 38 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 371

موضوع: سلامتى تن و روان

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    عاشق و معشوق را در رستخیزدو بدو بندند و پیش آرند تیزالمرء مع من احبّ .
    هر کس با آن چیزی است که آن را دوست دارد .
    یولو أنّ رج یحبّ حجراً لحشر الله معه .
    اگر کسی ، سنگی را دوست داشته باشد ، خدا او را با همان سنگ محشور می کند .
    در حالی که در توجه به خدا می فرماید :
    ( یحبّهم ویحبّونه)
    خدا آنان را دوست می دارد و آنان [ نیز ] او
    را دوست دارند .
    اگر انسانی ، به خدا توجه کند ، و این توجه را افزون کند ، منِ اصلی و هستی اش ، شدت می گیرد; چرا که انسان از آن لحاظ که هست ، همه هستی را اشغال کرده و همه عالم از ملک تا ملکوت را دربرمی گیرد ، اما خودش را در جایی حسّ می کند که به آن توجه دارد .
    توجه به خدا چنان می تواند شدت بگیرد که انسان به جایی برسد که خدا می فرماید :
    «بنده من به جایی می رسد که من می شوم چشم او ، من می شوم گوش او و . . . . »
    و در این حال ، انسان خدا نمی شود ، بلکه خدا در انسان تجلّی پیدا می کند .
    در این توجه به خدا ، انسان به لذت و ابتهاج و انبساط حاصل از انس با خدا و اطمینان خاطر دست می یابد و سپس نفس مطمئنّه و راضیه و مرضیه .
    در حقیقت ، انسان ، هست خود را به هست خدا متصل می کند .
    البته ، این اتصال هست و محال است که قطع شود و نمی تواند قطع شود; چرا که خدا در حال تجلّی دایم و فیض دایم است ، مهم این است که ما با توجه به غیر او ، از این ارتباط غافل نشویم و این ارتباط را کم نکنیم .
    بندگی ، این قرب و اتصال را فزون می کند :
    گر در طلب منزل جانی ، جانی
    گر در طلب لقمه نانی ، نانی
    این نکته به رمز گویمت تا دانی
    هر چیز که اندر پی آنی ،
    آنی
    اساساً ارزش انسان ، در تعلّق است که دارد و حدّش ، با تعلّق معیّن می شود .
    حال اگر تعلّق او ، خداست ، الهی می شود و اگر حدّش ، مادّه و حیوانیت است ، مادّی و حیوانی می شود .
    طالب هر چیز ای یار رشید
    جز همان چیزی که می خواهد ندید
    بنابراین ، اگر به حق توجه کنیم ، حق با ما متحد و در ما جلوه گر می شود و هر چه این توجه بیشتر باشد ، تجلّی بیشتر است .
    اما در توجه به غیر حق و مشغول شدن به غیر او _ گر چه به طور موقت مشغول شویم و حتی لذت بریم _ در نهایت ، چون توجه به غیر حق ، قوت جان ما نیست و قوت تن و نفس ماست ، اقناع نمی شویم و سرخورده می شویم ، و ریشه همه نابسامانی های ما را باید در همین پی جست .
    (اَمْ تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون إنْ هُم إلاّ کالأنعام بل هم یأضلّ سبی)
    یا گمان داری که بیشترشان می شنوند یا می اندیشند؟! آنان جز مانند ستوران نیستند ، بلکه گمراه ترند .
    گر ز صندوقی به صندوقی رود
    او سمائی نیست ، صندوقی بود
    ذوق آزادی ندارد جانشان
    هست صندوق صور میدانشان
    منِ اصلی ، هر چه دریافت کند ، عین روشنی است :
    عاقلی گر خاک گیرد ، زر شود و حتی :
    جهل آید پیش او ، دانش شود .
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در منِ اصلی ، در پناه نور و حق بسر می بریم; در پناه نور و حق می بینیم; در پناه نور و حق ارتباط برقرار می کنیم; و سرانجام
    ، بینش ما ، در پناه نور و حق است و با روح و عصاره زندگی مرتبط می شویم; با معانی و باطن امور برخورد می کنیم ، نه با نمودهای سطحی و ظاهری .
    منِ اصلی ، چشمهای زاینده است در جان ما و کوثر است ، دریاست ، همه چیز است و اتصال به همه بی نهایتها .
    انسان فارغ از قالبها ، که به چیزی شدن ، چیزی بودن و چیزی داشتن نمی اندیشد ، دارای حالات و کیفیات روحی و روانی خاصی است که برای خود اوست و نمی خواهد آنها را به نمایش بگذارد و او برای خودش ، کافی است (که صاحب دل بداند آنچه حال است) و او ، چیزی عمیق و زنده و متحرک و پرمعنا در خود می یابد که متصل به همه بی نهایت هاست و او را از متعلقات خارجی ، بی نیاز می کند و در نتیجه ، او ، بیرون را متهم نمی کند ، احساس تهی بودن نمی کند; چرا که وجودش از بی نهایت پر است .
    نتیجه مهم حاکم شدن منِ اصلی این است که مثلث سازنده کمال ، عشق و ایثار در انسان به وجود می آید; چرا که من اصلی ، به هدف عالی حیات ، که بی نهایت است (=خدا) ، می اندیشد; همان که کمال مطلق است و به این کمال مطلق عشق می ورزد .
    بنابراین ، به عشق هم می رسد و در عشق ، ایثار را می آموزد ، که ایثار چیزی جز از دست دادن منِ مجازی نیست .
    البته ، نتایج ثانوی بسیاری دیگر در
    این مثلثِ کمال ، عشق و ایثار ، عاید انسان می شود; من جمله ، در توجه به کمال مطلق ، بینش صحیح پیدا می کند و در توجه به کمال مطلق ، حلاوت جان خود را _ که حلاوت اصلی است _ می یابد و سرانجام ، در حرکت به سوی کمال و با مرکب عشق ، بینش صحیح می یابد; زیرا در حرکت به سوی کمال با مرکب عشق ، زشتی و بدی نیست ، و بینش او ، اصلاح می شود (خویش را تعدیل کن ، عشق و نظر) و همه چیز را در عین زیبایی می بیند و سرانجام ، در مراتب بالای این راه ، به یقین می رسد که یقین ، خود ، در مراتب بالاتر علت و ایجاد است که عالیترین مرتبه آن ، ظهور اراده خدا در انسان است .
    (در قسمت بندگی و یقین ، اشاراتی بیشتر به این مطالب خواهیم کرد . )
    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3 _ منِ مجازی

    مقدمه

    در صفحه های قبل ، منِ اصلی را شرح دادیم و در این قسمت ، به من مجازی می پردازیم .
    لازم به ذکر است که خواسته ای منطقی تن و نفس ، که در پناه شرع و عقل و منطقند ، جایز و صحیح هستند و تأمین آنها ، خواست خداست و برای زندگی ما و برای رسیدن به منِ اصلی ، توجه به آنها ، بسیار مطلوب است .
    آنچه خواستهای غیر منطقی و غیر عقلی ، تن و نفس است ، در چارچوب منِ مجازی ، و مذموم است .
    من مجازی ، ساختمانی موهوم است که در نفس خود ساخته ایم ،
    و این ساختار ، بر اساس توهّمات و افکار مجازی ماست .
    منِ مجازی ، از یک طرف ، رابطه ذهن را با اعماق وجود ما (= منِ اصلی) ، قطع می کند و از طرفی دیگر ، مانند یک نوار است که تنها ویژگی ضبط و انعکاس دارد و آنچه می خواهد ، برای سوداگری ، پُز و نمایش می خواهد .
    همچو جوی است او نه آبی می خورد
    آب از او بر آب خواران می رسد
    آب در جو ، زان نمی گیرد قرار
    ز آنکه آن جو ، نیست تشنه و آبخوار
    وجود خود را چون جوی آب ، حمل کننده آب می کند ، اما خود از آن آب بهره نمی یابد; می خواهد ، اما برای صِرفِ داشتن ، برای پُز دادن ، و سرانجام چون ویترین عرضه شده ، و «چون بیاید مشتری ، خویش برفروخت» و اگر مشتری نیاید ، برافروخته می شود .
    واقعاً ، زیانی بزرگ است که انسان ، از درون ببرد و اسیر توهّمات بیرونی شود ، و از طرفی ، به ظرفیتها و استعدادهای درونی خود ، خیانت کند و از طرف دیگر ، خود را به یک کارخانه بدل کند که بدلی خرهایی نظیر خودش را در این سوداگری ، خواهان است .
    او ، در این وضعیت ، أدای انسانیت را درمی آورد ، در حالی که از گوهر اصلی انسانی خود غافل است; ادای محبّت را درمی آورد ، ودر حالی که از عشق حقیقی ، بی خبر است .
    این حالتِ من مجازی ، یک وضعیت می گیرد و مشکل و پوچی را برای او به وجود
    می آورد که برای این وضعیت ، رنج و عذابی شدید را نیز متحمل می شود و مشکل این جاست که هر چه را در منِ مجازی دریافت کنیم ، منِ مجازی آن را از جنس خود می کند; یعنی آن را مجازی می کند :
    «ناقص ار زر برد ، خاکستر شود . »
    و یا «جهل شد ، علمی که در ناقص رود . »
    روشنایی به مزاق منِ مجازی ، خوش نمی آید .
    او خفاش گونه است; از نور بیزار است .
    لیک اغلب هوشها در افتکار
    همچو خفاشند و ظلمت دوستدار
    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اما نتیجه این وضعیت ، بسیار مهلکتر است و آن این که مجبوریم خود را در کری و منگی و ماتی و کوری فرو بریم ، تا این سرمایه هیچ و پوچ را حفظ کنیم و پوچ را به حساب هستی واقعی بگذاریم و خواب را به حساب بیداری و ظلمت را به حساب روشنایی .
    خویشتن را کور می کردی و مات
    تا نیندیشی ز خواب و واقعات
    تا دمی از هوشیاری وارهی
    ننگ خمر و بنگ بر خود می نهی
    می گریزی از خودی در بی خودی
    یا به مستی یا به شغل ای مهتدی
    همان طور که در منِ اصلی ، مثلث سازنده کمال ، عشق و ایثار ، حاکم می شود ، در منِ مجازی مثلث مخرّب شهوات (= میلها و تعلقات) ، قیاسها (= چون و چرا ، تعبیر و تفسیر) و کینه قرار دارد .
    و این سه _ یعنی شهوات ، قیاسها و کینه ها _ به صورت سه عامل مرتبط و اصلی عمل می کنند و سیکل معیوبی را به وجود می آورند و
    زندانی معذّب برای انسان پدید می آورند و حجاب یا کلافی سردرگم ، به دور منِ اصلی می کشند و همه نابسامانی های ما را در پی دارند .
    این پدیده (من مجازی و نفسانیات) عاریتی و عارضی و بیگانه است و علت دستور به توبه نیز همین عاریتی و عارضی بودن نفسانیات است و چون «خوی بد در ذات تو عاریتی است» در نتیجه :
    آن بد عاریتی باشد که او
    آرد اقرار و شود او توبه جو
    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    1 _ شهوات
    شهوات ، همه میلها (= خواستنها و تعلقات) است که مربوط به منِ مجازی و نفسانیاتند .
    و اینها چون یک حرکت برونگرا هستند ، ذهن انسان را از منِ راستین دور می کنند ، و این ، غفلتی تأسف بار است .
    البته ، واضح است که خواستنها و تعلقاتی که در حد منطقی و شرعی برای تن و نفس ، و در چارچوب بندگی مورد نیازند ، معقول و پسندیده اند و بی توجهی به آنها مذموم است .
    منظور ما از شهوات ، زیاده خواهی هایی است که با منطق و عقل و شرع ، هماهنگی ندارند و ما را از من اصلی و هدف اعلای حیات دور می کند و خلاصه ، منظور خواسته های مجازی هستند .
    شهوات یا میلهای غیر خدایی حالت خوردن آب شور را دارند ، هر چه بیشتر بیاشامیم ، عطش ما را بیشتر می کنند; ضمن این که این شهوات ، حلاوتی موقتی دارند ، اما حلاوت جان ما نیستند ، بلکه سرمایه های موقتی و سراب مانند هستند .
    خفته باشی بر لب جو خشک لب
    میدوی سوی سراب اندر طلب
    زین حجاب این
    تشنگان کفپرست
    زاب صافی او فتاده دوردست
    ویسه و معشوق هم در جان تو است
    وین برونی ها همه آفات تو است
    در من مجازی ، به دنبال هیچ و پوچ می رویم ، و نتیجه اش معلوم است :
    لا شیئی بر لا شیئی عاشق شده است
    هیچ نی مر هیچ نی را ره زده است
    و آن وقت همه نابسامانیها شروع می شوند .
    نه ز جان یک چشم جوشان می شود
    نه بدن از سبز پوشان می شود
    نه صدای بانگ مشتاقی در او
    نه صفای جرعه آبی در او
    و در وضعیت بدی قرار می گیریم; از یک سو ، اگر خواسته های مجازی را تحقق نبخشیدیم ، احساس پوچی و ملامت و نقص و کمبود می کنیم (و خود را خلع سلاح و بدبخت می دانیم) و نتیجه این امر ، همان کینه هاست که رأس دیگر مثلث و نتیجه حاکم شدن منِ مجازی و خواسته های مجازی است .
    و از سوی دیگر اگر به خواسته های مجازی ، در منِ مجازی برسیم ، کبر و غرور و سرمستی مجازی به ما دست می دهد .
    بنابراین ، زندگی ما می شود نوسانی بین این دو ، و در حقیقت به روی دو سکه ای می افتیم که هر دو طرفش پوچ است; چرا که پای جان و منِ اصلی و هدف اعلای حیات در میان نیست .
    چون گرسنه می شوی سگ می شوی
    تند و بد پیوند و بد رگ می شوی
    چون شدی تو سیر مردار می شوی
    بی خبر بی پا چو دیوار می شوی
    پس دمی مردار و دیگر دم سگی
    چون کنی در راه شیران خوش تکی؟
    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بنابراین ، نتیجه این احوال ، یعنی
    خواسته های مجازی ، برای من مجازی مشکلات زیر خواهد بود :
    1 _ حرص : مادام که به دنبال خواسته های مجازی ، برای منِ مجازی هستیم .
    2 _ هراس : هر وقت به آن خواسته های مجازی برسیم ، هراس نگهداری آنها ما را رنج می دهد .
    3 _ غم : نگرانی از دست دادن آن خواسته های مجازی .
    نتیجه این که ، خواسته های نفس ، خواسته های مجازی است; قوتِ اصلی ما نیست ، جان ما را سیراب نمی کند و گونه ای سراب است .
    قوتِ اصلی بشر نور خدا است
    قوت حیوانی مر او را ناسزا است
    لیک از علت در این افتاد دل
    که خورد او روز و شب از آب و گل
    قوت اصلی را فراموش کرده است
    روی در قوت مرض آورده است
    نوش را بگذاشته ، سم خورده است
    قوتِ علت ، همچو چوبش کرده است
    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    2 _ قیاسها
    در این وضعیت ، چون و چرا و تعبیرها و تفسیرها و مقایسه هایی است که ابزار آن ، وهم و خیال یا فکری است که در منِ مجازی شکل گرفته; یعنی فکر مجازی .
    در این حال ، انسان در تصورات ذهنی به سر می برد و تصورات ذهنی را با صورتها و ظواهر مرتبط می کند و به چون و چرا می پردازد و بعد نتیجه گیری می کند و عجیب است که از تصورات ذهنی خود ، تصویر بیرونی می سازد ، اما نتیجه این دو پوچی ، حقیقی است و آن هم هلاکت اوست .
    برای روشن شدن مطلب ، مثالی می زنیم :
    در جنگلی ، شیری بود که خود را سلطان جنگل می پنداشت (پندار
    ، وهم ، خیال و غرور) و حیوانات جنگل را طعمه می کرد ، تا نوبت به خرگوش رسید .
    خرگوش با توسل به قیاسهای شیر ، نقشه ای کشید و به شیر گفت :
    «شیر دیگری آمده و می گوید من سلطان جنگل هستم ، با او چه کنیم؟» شیر از خرگوش پرسید :
    «آن شیر دوم کجاست؟» خرگوش گفت :
    «در فلان چاه مسکن دارد . »
    شیر و خرگوش ، بر سر چاه رفتند .
    شیر در آب نگاه کرد ، تصویر خود را دید (تصویر منِ مجازی را دید ، نه تصویر حقیقی خود را) و بر آن پرید (منِ مجازی و تصویر من مجازی که هر دو پوچ بودند) و نتیجه اش هلاکت شیر (نتیجه حقیقی از آن دو پوچی) بود که در چاه افتاد و خفه شد .
    وانگهی از خود قیاساتی کنی
    مر خیال محض را ذاتی کنی
    شیر خود را دید در چه وزغلو
    خویش را نشناخت آندم از عدو
    عکس خود را او عدوی خویش دید
    لا جرم بر خویش شمشیر کشید
    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بنابراین ، مثل حالت خواستن ، که منِ مجازی و خواسته های مجازی آن مطرحند و دنبال آن خواسته ای مجازی ، اثرات حقیقی اش ، یعنی مشکلات و رنجها به وجود می آیند ، در قیاسها نیز منِ مجازی و تصویرش ، که آن هم مجازی است ، حاصل می شود ، اما نتیجه نهایی اش ، مشکلات و رنجهای ما خواهد بود .
    البته در این جا نیز قیاسهایی که بر مبنای عقل و منطق باشند ، مطلوبند و عیبی ندارند ، بلکه منظور ما ، قیاسهایی است که اساس آنها ، نفسانیات و
    منِ مجازی است .
    خلاصه بحث این که ، در وضعیت قیاسهای مجازی و در منِ مجازی ، به حقیقت امر نرسیده ایم و در تاریکی هستیم ، در حالی که در منِ راستین ، عین علم ، عین دیدن ، عین شنیدن و عین یقین هستیم .
    آن حقیقت که بود عین عیان
    هیچ تأویلی نگنجد در میان
    جانشناسان از عددها فارغ اند
    غرقه دریای بی چوناند و چند
    جان شو و از راه جان ، جان را شناس
    یار بینش شو ، نه فرزند قیاس
    جان چه باشد با خبر از خیر و شر؟
    شاد از احسان و گریزان از ضرر؟
    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    گفتیم که در منِ راستین ، رسیدن به کمال و عشق و ایثار مطرح است .
    پس ، تأویل و تفسیر و چون و چرا مطرح نیست; چرا که در منِ راستین ، جان ما با جان جهان مرتبط است و در بحر جان ، ذهنیات مطرح نیست; حق الیقین مطرح است .
    نفس نمرود است و عقل و جان خلیل
    روح در عین است و نفس اندر دلیل
    با توجه به این که گفتیم ساختمانی که به نام منِ مجازی در خود به وجود می آوریم ، بر اساس توهمات و افکار مجازی است ، عده ای عقیده دارند که شناخت منِ مجازی معنی ندارد و هر حرکتی را در منِ مجازی ، حرکتی بی هدف می دانند و معتقدند که حرکات فکری و ذهن در چارچوب منِ مجازی ، راه به جایی نمی برند .
    منِ مجازی ، منکر حقیقت است و حجابی است روی منِ اصلی ، و خروج از این حجاب با حرکتهایی از جنس خودش ، محال است و حتی منجر به
    تقویت بیشتر من مجازی می شود .
    (خون به خون شستن محال است و محال . ) مثال آن ، کسی است که در زندان باشد (زندان منِ مجازی) ، امّا مرتباً در زندان ، معلومات خود را _ اما در چارچوب خودِ زندان _ زیاد می کند ، نه در چارچوب خروج از زندان یا خارج از زندان .
    دیده تن دائماً تن بین بود
    دیده جان جان پرفن بین بود
    هر درونی که خیال اندیش شد
    چون دلیل آری ، خیالش بیش شد
    دیده تن ، عین وهم و پندار است .
    چنین دیده ای ، نمی تواند روح و محتوای قضایا را ببیند .
    وقتی ذهن از غبار وهم و پندار پوشیده شود ، هر حرکتی ، حکم غلتیدن بیشتر در وهم و پندار بیشتر را خواهد داشت .
    وهم و خیال ، ابزار ارتباط با قشر و پوسته و ظواهرند .
    پس چه کنیم؟ هیچ کاری نیاز نیست ، بلکه :
    «تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز» همین و بس .
    فقط از خود مجازی بگذر .
    بشوی دفتر ، اگر هم رزم مائی
    حدیث عشق ، در دفتر نباشد
    ای برادر موضع ناکشته باش
    دفتر اسپید نانبشته باش
    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,577
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,886 در 2,474
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3 _ کینه ها
    پس از این که منِ مجازی ، یعنی شهوات ( = میلها و خواسته ها) و قیاسها ، وجود ما را پر کرد ، وجود ما ، چیزی جز ، سرابهایی که جان ما را سیراب نکرده اند ، نیست و لذا موجودی پرکینه و گرفته و غضبناک هستیم .
    هر چه مجازها در ما قوت می گیرند ، کینه ها نیز در ما بیشتر می شوند ، و این کینه و نفرت ، نسبت به
    خودمان ، نسبت به دیگران و نسبت به هستی ، عکس العمل طبیعی و برآیند طبیعی آن مجازهایند .
    هنگامی که حکومت منِ اصلی و در نتیجه ، رسیدن به کمال و عشق و ایثار ، وجود ما را پر نکنند و منِ اصلی در حجاب من مجازی ، قرار گیرد ، دوری از خدا ، نتیجه آن است و(أَلا بذکر الله تطمئنّ القلوب) :
    «آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش می یابد . »
    شامل حال ما نیست ، و درونی عقده دار ، خشمگین ، و مالامال از همه رذایل اخلاقی خواهیم داشت .
    امضاء


صفحه 2 از 38 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi