بو
در کشف شمیّ ، گشاینده سرّ و دریچه ای است به سوی غیب و خبر حق است و بنابراین ، راه و نشاندهنده راه است .
بو ، قلاووز است و رهبر مر تو را
می برد تا خله و کوثر مر تو را
بو ، دوای چشم باشد نورساز
شد ز بویی دیده یعقوب باز
بوی بد مر دیده را تاری کند
بوی یوسف دیده را کاری کند
4 _ واردات قلبی از نوع کشف ذوقی توجه به ظاهر ، لذت ظاهری دارد و توجه به باطن ، لذت باطنی .
اگر تمام فکر خود را صرف دنیا کنیم ، تمام فکرمان دنیوی شود :
(یعلمون ظاهراً من الحیوه الدنیا وهم عن الآخره غافلون)
و در این صورت با ظواهر و دنیا ، مشغول می شویم و آنها را هدف می گیریم و در نتیجه به باطن نمی رسیم و هر کس عاشق چیزی در این دنیا شد ، چشمش را کور و قلبش را بیمار می کند .
ولی به هر حال ، با طعامها و شرابهای دنیوی مشغول می شود .
در مرتبه و مقام کشف ذوقی ، ذائقه سالک از ذائقه این دنیایی به ذائقه آن دنیایی تبدیل می شود و با سلوک و انقطاع ، ذائقه را عوض می نماید و ذائقه اصلی را ، که مربوط به جان و واردات قلبی است ، شهود می کند .
مستی ما از شرابی دیگر است که این حلاوت جان ماست و حلاوتهای معمولی ، که مربوط به تن و نفس ماست ، موقتی است .
لازمه کشف ذوقی ، فنا و انقطاع از ما سوی الله است که همان اخلاص و عبودیت کامل است .