و در حدیث است :
کنت کنزاً لم اُعرف فاحببت أن اُعرف ، فخلقت الخلق وتعرّفت إلیهم فعرفونی
.
گنجی نهان بودم و کس مرا نمی شناخت .
دوست داشتم که مرا بشناسند .
پس آفریدگان را بیافریدم و خود را بدانان شناسانیدم و آنان مرا شناختند .
چه خدا بخواهد خود را در غیر ذات ببیند و چه هر شاهدی بخواهد ، خدا را ببیند ، انسانِ کامل ، آینه و مظهر اوست .
بنابراین ، خداوند عشق را شرط راه قرار داده و این دلیل دیگری هم دارد که خدا می خواهد بنده را به خود برساند; یعنی او را مظهر و تجلّی خود قرار دهد و بین همه مخلوقات ، انسان است که می تواند از نقص به کمال برسد و انسان کامل صلاحیت عشق بازی با معبود و بندگی را پیدا می کند .
صبر ، یکی از مَرکبهای خوب پیمودن راه سلوک صبر و شکیبایی است .
صبر از مقامات پیامبران است; همان طور که خداوند در مورد ایوب(علیه السلام) می فرماید :
(إنّا وجدناه صابراً)
ما او را شکیبا یافتیم .