حسن ظن عجيب آية اللّه بروجردى به خدا
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
در اوايل مرجعيت آية اللّه العظمى بروجردى رحمة اللّه مقدارى وجوه به حوزه علميه قم مى رسيد، و آية اللّه العظمى بروجردى ، به طلاب حوزه شهريه مختصرى مى داد. در سال دوم يا سوم اقامت ايشان ، چند نفر از علماى برجسته دريافتند كه وجوه به مقدار شهريه آن ماه نرسيده است ، و آقاى بروجردى نمى تواند شهريه آن ماه را بپردازد.
چند نفر از آن علماى بزرگ از جمله آنها امام خمينى رحمة اللّه كه در آن عصر با عنوان ((حاج آقا روح اللّه )) خوانده مى شد، نامه محرمانه اى براى آقاى فلسفى (خطيب توانا و مشهور) فرستادند كه در قسمتى از آن نامه چنين نوشته شده بود:
آقايان حاج علينقى كاشانى ، خسروشاهى و حاج حسين آقا شالچى و بعضى ديگر را به منزلتان دعوت كنيد، و به آنها بگوييد حوزه در معرض خطر است ، مبلغى به عنوان وام بدهيد، تا آقاى بروجردى شهريه اين ماه را بدهد، بعد كم كم وجوهات مى رسد و وام شما پرداخت مى گردد.
آقاى فلسفى مى نويسد: چون موضوع مربوط به آية اللّه بروجردى بود، فكر كردم بهتر است خود ايشان را ببينم و بپرسم آيا اجازه مى دهند، چنين اقدامى كنم . به قم رفتم و به محضرش رسيدم و ماجرا را عرض كردم ، ايشان با كمال صراحت و متانت فرمود:
خداوند هرگز مرا از عنايت خود، محروم نفرموده است ، من به خدا حسن ظن بسيار دارم ، اين مطلب مالى را با آنها در ميان گذاشتن و مطالبه كمك كردن ، با حسن ظنى كه من به خدا دارم سازگار نيست ، اگر پولى از وجوه رسيد كه به طلاب مى دهم و گرنه از كسى تقاضا نمى كنم .
عرض كردم : ((به عنوان قرض از آنها بگيريم نه رايگان )) فرمود:
((خير، من به خدا حسن ظن دارم )).
فرداى آن روز خدمت ايشان براى خداحافظى رفتم ، در آنجا حاج احمد خادمى و ديگران گفتند: ديروز عصر وجه قابل ملاحظه اى از كويت رسيد و پرداخت شهريه طلاب شروع شده است ، به محضر آية اللّه بروجردى رفتم و عرض كردم بحمداللّه خداوند يارى نمود، فرمود:((آرى ! يارى فرمود و باز يارى مى فرمايد.))
آرى ارتباط آقاى بروجردى با ذات پاك خداوند اين گونه قوى و تنگاتنگ بود، و بر حسب روايات و به تعبير خودشان ، حسن ظنى به ذات اقدس الهى داشت .(34)