صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 62

موضوع: ویژه نامه اربعین حسینی { قافله عشق به مقصد رسید...}

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    من، همان صبر دیروزم

    رفتم و بازگشتم، این چهل شبانه روز بى سر و سامان را؛
    این لحظه هاى دلتنگ یتیم، این مسیر عطشناک آبله پایى
    که پاره پاره هاى تو را پشت سر داشت
    و لب هاى از نیزه روییده ات را پیش رو.

    مرا به یاد بیاور؛
    مرا که پیرتر از تمام عمر خویش،
    اینک شناختنى نیستم.

    من همان هروله آتش به دامانم که
    چهل روز پیش، در این صحرا،
    هنوز جوان بود و تمام قافله
    به جا مانده از تو را به دوش گرفت
    و ره سپار شد.

    منم؛ همان صبر از کف رفته اى
    که تمام میراث حیدرى اش را از حلقوم فاطمى
    فریاد سر داد و کاخ ظلم را زیر و زبر کرد،

    اما در خلوت تنهایى اش، سر بر کجاوه کوبید
    و لرزش شانه هایش را تنها خدا دانست.

    بعد از تو، سوختم و خطبه خواندم
    بعد از آن غروب که با فاصله هاى
    از من تا تو پر شد و انحناى ناگهان قامتم
    را رقم زد؛ پس از آن قرآن

    پاره پاره اى که زیر لگدکوب
    اسب هاى ستم از هم گسیخت،
    من ماندم و جاده هاى پیش رو... .

    من ماندم و کاروان بى تو،
    با قبیله به تاراج رفته؛
    من به سفر ناگزیر بودم.

    آه! خون همیشه جارى در رگ هاى روزگار!
    رداى ولایتت را بر شانه گرفتم
    و لواى ستم سوزى قیامت را
    بر بلنداى تاریخ برافراشتم.

    آنچه از تو در من بود، آنچه دیده بودم
    و جز من کسى ندید،
    در گوش هاى کر روزگار فریاد کردم

    و راویانه، تمام خطبه هاى از تو گفتن را سرودم
    و حنجره اى مدام شدم؛ حنجره اى کبود
    که عطش هاى هفتاد و دو پروانه را
    میراث دار بود و زخم زبان چهل روز اسارت را
    براى همه پرستوهاى قافله سپر مى شد
    و در خویش مچاله مى کرد.

    اینک به تو بازگشته ام؛ خسته از تمام هستى.
    دیگر حوصله اى به ادامه روزگار ندارم.
    آه از این کوله بار فرسوده در راه!
    آه از پر ریختنِ پروانه ها در جاده هاى
    سرد و بى شمع!

    سودابه مهیجى





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    آسمان چه خون رنگ است!
    زمین چه بى تابانه چونان گهواره کودکى گریان،
    زیر پایمان تکان مى خورد و مى لرزد!

    اینک، هنگامه اى شگرف است.
    ندیده بودیم مرغان هوایى را
    که این گونه دردمندانه در این آسمان سرخ،
    پر و بال بزنند و ناله شان به گوش همه تاریخ برسد.

    فریادى بلند از فراسوى زمان به گوش مى رسد.
    کسى انگار بر مرگ فرزند آدم مى گرید...!
    بمان تا ابد!

    نینوا! هم دردى کن با کودکانى ناآرام؛
    با زنانى که به خود مى پیچند از درد فراق؛

    با زینب علیهاالسلام ، که در این چهل روز،
    مرگ را هزار باره، با چشم خود دید و صبورى پیشه کرد

    نینوا! امانت دارى کن.
    خون مقدسى از شاهرگ هستى،
    بر خاک تو ریخته است.

    بدن مقدسى از عرشى ترین پاکان،
    بر خاک تو، زیر سم سنگى اسبان، لگدمال شده است.

    امانت دارى کن و مگذار طوفان
    فراموشى و مرگ، خاطراتت را برباید!

    نینوا! فریادت را آزاد کن؛
    بگذار همه آدمیان بدانند این، کاروان
    حسین علیه السلام است که پس از چهل روز،
    آمده است به زیارت مولا؛ آمده است
    تا شکایت خود را در گوش تو زمزمه کند.

    نینوا! از این پس تو خاک خونین
    و رمزآلودى هستى که پرچم جاودانگى را
    بر آن نصب کرده اند... بمان تا ابد!


    سیده زهرا برقعى




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    بازگشت به سجده گاه عشق


    کاروان خاطرات، بازگشته است

    از جایی که چهل روز گذشته است

    از ماتم‏های سرخ،

    از عطش‏های پرپر شده.

    این آتشیادها،

    چهل روز چون اسبان تاخته‏اند بر پیکر صبر آنان.

    بازماندگانِ حادثه تیغ و تاول،

    رسیده‏اند به نقطه‏ای از آغاز؛

    به نگاه‏های در خون شناور،

    به گلوهای بریده شده در دلِ تشنگیِ دشت.

    کاروانِ اربعین، با خطبه‏های گریه،

    از شام رسوا برگشته است

    و تصاویر جراحت،

    در سوزنده ‏ترین بیان قاب می‏شود

    و در سوزنده‏ترین بیابان.

    بغل بغل شعله ریخته می‏شود در صحرا.

    دوبیتی ‏های پرلهیب،

    سطح مصیبت‏زده دشت را گلگون‏تر می‏کند.

    اکنون چهل روز از آن سیل عطش، سپری شده است.

    قافله ‏ای زخم خورده،

    وارد سرزمین چهلمین روز می‏شود.

    اینان اربعین را با خود آورده‏اند؛

    با نقل خاطرات قطعه قطعه شده.

    دنیای ادب نیز گل و ستاره آورده است

    که به پای سربلندی‏شان بریزد.

    سلام بر استواری غیرقابل ترسیم شما!

    سلام بر آن گام ‏های شکیباتان

    که جاده‏های دراز شام را خسته کرد!

    هر سال، چشمان غم بار اربعین که می‏آید،

    اطراف ما پر می‏شود از هیئت‏های مذهبی التماس

    و دسته دسته گل‏های اشک.

    هر سال اربعین،

    از لابه‏لای واژه‏های مذاب مداحان،

    دل‏های آسمانی شما دیده می‏شود

    و علم‏های ما از هوش می‏روند.

    لباس‏های مشکی تقویم،

    بوی قتلگاه می‏گیرند.

    اربعین! به یاد روشنیِ شما شمع‏گونه می‏سوزیم

    و گریه سر می‏دهیم

    برای فاصله‏های خود و زجرهای شما.

    خوشا زندگی در این گریستن و مردن‏های پیاپی!

    خوشا گریستن برای داغ‏های زینب علیهاالسلام ،

    برای مصیبت‏های سجاد علیه‏السلام ،

    برای بی‏تابی بچه ‏های آسمان!

    سلام بر اربعین که عاشورایی دیگر

    از گریه را برای ما به راه می‏اندازد!

    من برای گریستن، به آغوشت محتاجم




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    بلاخره تمام شد

    تمام شد آن روزهای پر عطش
    آن روزهای پر هراس کودکان

    آن پدره دری ها ، آن حرمت شکنی ها
    سیلی خوردن ها ، تازیانه خوردن ها


    تحقیر شدن ، سنگ باران شدن
    روزهای غم انگیز عبور از شام

    آن روزهایی پر درد اسارت
    روزهای ایستادگی در مقابل ظلم


    روزهای خطبه خوانی زینب شکسته دل
    روزهای زخم زنجیر بر دستهای حضرت سجاد

    حالا کاروان به کربلا رسیده
    به دیار شقایقها و لاله های پرپر


    وقت است که زینب عقده گشایی کند
    وقت است که رباب با اصغرش خلوت کند

    وقت است که لیلا به وسعت آسمان اشک بریزید
    وقت است که سجاد علیه السلام با پدرش درد دل کند


    کاروان رسیده است و دیگر کسی نگران اشک هایش نیست
    دیگر نیازی نیست بغض ها را در گلو فرو خورند

    دیگر نیاز نیست که برای حفظ خون عاشورائیان
    بی صدا و پنهانی اشک بریزند


    صدای های های گریه های تمام دشت کربلا را می لرزاند
    و خون سرخ شهیدان از زمین پر بلای کربلا فوران می کند
    و اینچنین قیام سرخ حسین بر جبین تاریخ تا ابدیت حک می شود

    السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین
    و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
    و علی انصارو الاحباب الحسین


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    سلام ای نازنین آلاله های سرخ زهرایی
    که بشکفتید روی نیزه ها در اوج زیبایی

    سلام ای یوسف بی پیرهن! ای بحر لب تشنه!
    سلام ای آفتاب منخسف! ای ماه صحرایی!


    زجا بر خیز، ای اشکم نثار حنجر خشکت!
    که از بهر تو آب آورده ام با چشم دریایی

    اگر چه قامتم خم گشت از کوه فراق تو
    خدا داند شکستم پشت دشمن را به تنهایی


    سر تو قطعنامه خواند و من تکبیر می گفتم
    که بر بیدادگر طشت طلا شد طشت رسوایی

    اگر از شام می پرسی زننگ شامیان این بس
    که با سنگ جفا کردند از مهمان پذیرایی


    چنان داغ تو آبم کرده و از پا درافکنده
    که ممکن نیست جز با چشم تو زینب را تماشایی

    به لطف و رأفتت نازم که در ویران سرا یک شب
    سر پاک تو شد بر ما چراغ گردهم آیی


    خدا دادِ دل ما را ز اهل شام بستاند
    که بهر کف زدن کردند دور ما صف آرایی

    گرفتم پیکرت را چون به روی دست در مقتل
    گریبان چاک زد ازاین شکیبایی، شکیبایی


    قبول حضرتت افتد که هم چون ابر باران زا
    به یاد حلق خشکت چشم میثم گشته دریایی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #46

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    بال و پرم شکست و دلم رهسپار شد
    با یک نسیم، همسفر کوی یار شد

    این سوی مرز، حسرت و آن سوی مرز دل
    پیغام من به یار، به او واگذار شد

    با صد هزار امید، مسافر شدم ولی
    قسمت برای کرب وبلا، انتظار شد

    گفتم که می روی و مرا یاد می کنی
    شش گوشه زیر قبة، مکان قرار شد

    حالا هوای دیده، هوای بهاری است
    دل بدرقه به گریه ی بی اختیار شد








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #47

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    السلام علیک یا اهل بیت نبوة و معدن رسالة

    اربعین؛ فرصتی برای دیدارها، مجالی برای زیارت آسمانی‏ها

    طواف حاجیان داغ‏دیده بر مزار حسین

    فرصتی برای یکدله شدن، پیوستن به صاحبان فضیلت و کرامت

    آشنایی با عاشقانه ‏های هفتاد و دو پروانه.


    بابی انت و امی یا ابا عبدالله الحسین




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #48

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    شاید با خود بگویی:
    از خانه هم می‌توانم به حسین سلام دهم؛
    از خانه هم می‌توانم زیارت اربعین بخوانم.

    چرا باید سختی چند روز پیاده‌روی را به جان بخرم
    و مسیری طولانی را در گرما و سرما طی کنم تا کسی را زیارت کنم
    که همین لحظه هم در کنار من است؟

    پس بشنو سخن زینب را که به یزید فرمود:
    «به خدا که نمی‌توانی یاد و خاطره ما را محو و نابود کنی.»

    اگر من از خانه‌ام سلام دهم و تو از خانه‌ات سلام دهی؛
    دیری نمی‌پاید که داستان کربلا از یادها می‌رود.

    اما تو بدان
    پیاده روی اربعین کاری زینبی است.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #49

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    بحرطویل

    اشعار اربعین حسینی

    روضه حضرت زینب سلام الله علیها

    ***

    کاروان می رسد از راه‌، ولی آه چه دلگیر چه دلتنگ چه بی تاب

    دل سنگ شده آب ، از این ناله‌ی جانکاه زنی
    مویه کنان ، موی کنان

    خسته، پریشان، پریشان و پریشان شکسته ،
    نشسته‌ ، سر تربت سالار شهیدان

    شده مرثیه خوان غم جانان همان حضرت عطشان

    همان کعبه‌ی ایمان همان قاری قرآن ، سر نیزه‌ی خونبار

    همان یار ، همان یار ، همان کشته‌ی اعدا.

    کاروان می رسد از راه ، ولی آه نه صبری نه شکیبی
    نه مرهم نه طبیبی عجب حال غریبی

    ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی ندارند به جز
    خاطر مجروح نصیبی

    ز داغ غم این دشت بلاپوش به دلهاست لهیبی
    به هر سوی که رفتند

    نه قبری نه نشانی فقط می وزد از تربت محبوبهمان
    نفحه‌ی سیبی که کشانده ست دل اهل حرم را.


    کاروان می رسد از راهد و هرکس به کناری

    پر از شیون و زاری کنار غم یاری سر قبر و مزاری

    یکی با تب و دلواپسی و زمزمه رفته

    به دنبال مزار پسر فاطمه رفته یکی با دل مجروح

    و با کوهی از اندوه به دنبال مه علقمه رفته

    یکی کرب و بلا پیش نگاهش سراب است
    و سراب است

    دلش در تب و تاب است و این خاک
    پر از خاطره هایی ست

    که یک یک همگی عین عذاب است
    و این بانوی دلسوخته‌ی خسته رباب است

    که با دیده‌ی خونبار و عزاپوش
    خدایا به گمانش که گرفته ست

    گلش را در آغوش و با مویه و لالایی
    خود می رود از هوش:

    «گلم تاب ندارد حرم آب ندارد علی خواب ندارد»
    یکی بی پر و بی بال

    دل افسرده و بی حال که انگار گذشته ست چهل روز
    بر او مثل چهل سال و بوده ست پناه همه اطفال

    پس از این همه غربت رسیده ست به گودال
    همان جا که عزیزش همان جا که امیدش

    همان جا که جوانان رشیدش همان جا که شهیدش

    در امواج پریشان نی و دشنه و شمشیر
    در آن غربت دلگیر شده مصحف پرپر

    و رفته ست سرش بر سر نیزه و تن بی کفن او،
    سه شب در دل صحرا

    رها مانده خدایا چهل روز شکستن چهل روز
    بریدن چهل روز پی ناقه دویدن

    چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن چه بگویم؟

    چهل روز اسارت چهل روز جسارت
    چهل روز غم و غربت و غارت

    چهل روز پریشانی و حسرت چهل روز
    مصیبت چه بگویم؟

    چهل روز نه صبری نه قراری نه یک محرم
    و یاری ز دیاری به دیاری

    عجب ناقه سواری فقط بود سرت بر سر
    نی قاری زینب چه بگویم؟

    چهل روز تب و شیون و ناله ز خاکستر و
    دشنام ز هر بام حواله و از شدت اندوه

    و با خاطر مجروح جگر گوشه‌ی تو کنج خرابه
    همان آینه‌ی فاطمه جا ماند سه ساله چه بگویم؟

    چهل روز فقط شیون و داغ و غم و درد فراق
    و فراق و ... فراق و ... چه بگویم؟

    بگویم، کدامین گله ها را؟
    غم فاصله ها را؟
    تب آبله ها را؟

    و یا زخم گلوگیر ترین سلسله ها را؟
    و یا طعنه‌ی بی رحم ترین هلهله ها را؟

    و یا مرحمت دم به دم حرمله ها را؟ چهل روز صبوری
    و صبوری غم و ماتم دوری و صبوری

    و تا صبح سری کنج تنوری و صبوری نه سلامی
    نه درودی کبودی و کبودی

    عجب آتش و خاکستر و دودی و کبودی
    به آن شهر پر از کینه و ماتم

    چه ورودی و کبودی در آن بارش خونرنگ
    سر نیزه تو بودی و کبودی

    گذر از وسط کوچه‌ی سنگی یهودی و کبودی
    و در طشت طلا گرم شهودی و چه ناگاه

    چه دلتنگ غروبی ، چه چوبی عجب اوج و فرودی

    و کبودی خدایا چه کند زینب کبری!





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #50

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,755
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردم
    گلاب اشک بهر لاله هاي‌ پرپر آوردم

    زجا برخیز اي صد پاره تر از گل! تماشا کن
    کـه از جسم شهیدانت، دلی مجروح تر آوردم

    تمام یاس هایت را بـه شام از کربلا بردم
    چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم

    مسافر از برای یار سوغات آورد اما
    من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم

    گرچه سر نداری یک نگه بر سیل اشکم کن
    کـه با چشمان خود آب از برای اصغر آوردم

    تو بر من از تن بی سر خبر ده اي عزیز دل!
    کـه من برتو خبر های فراوان از سر آوردم

    چهل منزل سفر کردم بـه شهر شام و برگشتم
    خبر ازچوب و از لعل لب و طشت زر آوردم

    زاشک چشم و سوز سینه ی مجروح وخون دل
    همانا مرهمت بر زخم هاي‌ پیکر آوردم

    قد خم، موی آشفته، تن خسته، رخ نیلی
    بـه رسم هدیه میراثی بود کز مادر آوردم

    زسیل اشک دریا کرده ام چشم محبان را
    بـه آهم شعله ها از سینه ی میثم برآوردم




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

aza, emamhosien, imam hossein pbuh, karbala, moharram & safar cermony, muharram, osaraeahlebet, safar, sayyedoshohada, مقالات پیرامون اربعین, متن فارسی و عربی زیارت اربعین, مجلس عزای سیّدالشّهدا (ع), مجموعه فعالیتهای فرهنگی آیه های انتظار در ماه محرم, محرم و صفر, مراسم های عزاداری, چهل منزل عاشقی, نهضت حسینی, ویژه نامه اربعین حسینی, ویژه نامه اربعین سال 89, ویژه نامه اربعین سال 90, ویرایش برچسب ها arbaien, یک عمربود هجرتو یک اربعین نبود, گام به گام تا اربعین شهیدان, گریه بر حضرت ابا عبدالله (ع), پیامک های تسلیت اربعین حسینی, پیاده روی اربعین اعلام آمادگی برای یاری امام عصر(ع), zyenab, اباعبدالله الحسین (ع), اربعین حسینی و اسراء کربلا, اربعین در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام, اربعین در شعر شاعران, اربعین، ستون عصاره عترت, اس ام اس تسلیت فرار رسیدن اربعین, اشعار اربعین, برنامه هیئت‌های مذهبی به مناسبت اربعین, تحلیل مبنای تاریخی اربعین حسینی, تصاویر ویژه اربعین ، اربعین در قاب تصویر, حضرت زینب (س), روایت عشق و شهادت, زیارت نامه اربعین, شرحی بر زیارت اربعین, عزای اربعین حسینی, عزاداری ها

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi