صفحه 13 از 13 نخستنخست ... 3910111213
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 127 , از مجموع 127

موضوع: قهرمان توحید: شرح و تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم علیه‌السلام

  1. Top | #121

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    و... .
    اینها بخشی از انبوه توطئه ها بر ضد آن حضرت بود که به نتیجه نرسید. در کنار این توطئه ها پیوسته به مرگ آن حضرت دل بسته بودند و با خود می گفتند: او پادشاهی همانند سایر پادشاهان(102)است که با مرگ او تمام ادعایش فراموش خواهد شد؛ زیرا فرزند پسر ندارد تا بعد از او راهش را ادامه دهد. به همین علت او را ابتر، بلاعقب و بی دنباله می نامیدند.
    در شان نزول سوره کوثر گفته اند: یکی از سران شرک به نام عاص بن وائل پس از برخورد با پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد مسجدالحرام شد، وقتی در داخل مسجد از او سئوال شد با که صحبت می کردی؟ گفت: با این مرد ابتر(103). زمخشری با اشاره به این ماجرا می گوید: کانوا یقولون: ان محمدا صنبور اذامات مات ذکره؛ به راستی که محمد صنبور (فرد ضعیف، ذلیل، بدون اهل ودنباله، بی یار و یاور) است که یاد و نام او با مرگش می میرد(104)
    البته شکی نیست که نه تنها ملک و سلطنت با مرگ ملک و سلطان می میرد، بلکه دین، آیین و قانون نیز هر چند که کامل، عادلانه و حق باشد با مرگ آورنده آن با تهدید مواجه می شود؛ زیرا با مرور ایام حوادث، وقایع و نیازهای جدیدی پیش می آید که پاسخ گویی به آن نیازها و تطبیق آن حوادث بر خطوط کلی دین و اصول قانون از عهده هر کسی بر نمی آید.
    اگر برای دین و قانون، متولی مشخص و معینی وجود داشته باشد، در کوران حوادث و بحران های اجتماعی محفوظ می ماند خواه فرد آن مشخص شده باشد یا اینکه به بیان شرایط و معیارهای شایستگی وی اکتفا شود. ولی اگر چنین متولی (هر چند به صورت عام) معین نشده باشد و دین بدون متولی بماند، حتی از جانب هواداران و پیروان خود در معرض تهدید است و نیازی به تهدید و تهاجم از سوی بیگانگان ندارد و اگر دشمنی بیگانه نیز به آن افزوده گردد، خطر بسیار جدی تر خواهد بود.
    از این رو یکی از بحث های جدی در نظام های اجتماعی و قوانین اساسی حکومت ها، تعیین مفسر رسمی برای قانون اساسی و کیفیت تعیین جانشین برای حاکم در صورت مرگ یا کناره گیری وی است. حتی برای تعیین جانشین موقت، تا زمانی که جانشین دایم معین شود نیز، تدابیری اندیشیده اند.
    بنابراین، انتظار و تحلیل آن دشمنان قسم خورده، انتظاری طبیعی و تحلیلی مطابق با سنت های اجتماعی بوده است.
    بدین ترتیب اگر با تعیین جانشین برای پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله رهبری دینی از فرد حقیقی به عنوان و حقیقت عصمت منتقل می شد، نتایج زیر به دست می آمد:
    1-
    تمام نقشه های دشمنان نقش بر آب شده، توطئه ها و برنامه هایشان در هم می ریخت و آخرین امیدشان به یاس مبدل می گشت.
    2-
    تغییری کیفی و پیشرفتی عمودی در دین حاصل شده، سبب تکامل آن می گردید؛ زیرا دین، متولی و مفسر رسمی پیدا می کرد. کسی که با تطبیق حوادث و وقایع جدید بر خطوط کلی دین مانع تحریف آن می شد و با دفاع جانانه از آن موجبات استقامت دین در مقابل بیگانه را فراهم می کرد.
    از آنجا که این حکم، از سنخ سایر احکام نیست، نزول احکام و آیات دیگر در باقیمانده عمر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله منافاتی با کمال دین ندارد، در حالی که اگر از سنخ سایر احکام می بود، منافات می داشت.
    3-
    نعمت ولایت الهی که در ولایت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تبلور یافته بود، با جعل ولایت برای جانشینان آن حضرت به اتمام می رسید.
    4-
    در چنین شرایطی ترسیدن مسلمانان از دسیسه های دشمنان، بی جهت بود.
    5-
    اسلام، با داشتن چنین متولی هایی می توانست دین برگزیده الهی برای جامعه بشری برای همیشه تاریخ باشد.
    6-
    حسادت و حب و بغض های شخصی یکی از اصلی ترین موانع پذیرش حق است. از این جهت باید از خدا ترسید و در پذیرش یا رد چنین متولیان و جانشینانی حب و بغض های شخصی را دخالت نداد، بلکه فقط بر اساس خواسته الهی و حکم او حرکت کرد.
    بنابراین، تمام خصوصیت های شش گانه ای که در آیه مطرح شده است در تعیین جانشین برای آن حضرت وجود دارد. بدین ترتیب اگر الیوم مصداقی در تاریخ اسلام داشته باشد - که با توجه به اخبار آیه کریمه، قطعا چنین مصداقی وجود دارد - روزی جز هیجده ذی الحجه سال دهم هجری، که در آن روز پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به دستور خدای سبحان، علی علیه السلام را به جانشینی خود نصب کرد، نخواهد بود.
    نتیجه این که قراین داخلی آیه، گفتار کسانی را تایید می کند که گفته اند: آیه، مربوط به ماجرای غدیر خم و تعیین جانشینی برای آن حضرت است و برای تعیین مصداق آن نیازی به روایات نداریم.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #122

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    کیفیت نزول آیه

    برخی از علمای شیعه به اقتضای ظاهر روایات، احتمال داده اند که این بخش از آیه جدا از بقیه بخش ها نازل شده و هنگام جمع آوری قرآن در اینجا قرار داده شده است، در حالی که غالب یا همه مفسران اهل سنت می گویند: مجموع این آیه با هم نازل شده قسمت های گوناگون آن، مضمون مشترک دارد. از این رو لازم است هر دو احتمال به طور جداگانه مورد بحث و گفتگو قرار گیرد:
    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 13-06-2022 در ساعت 21:35
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #123

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    احتمال یکم

    علمای شیعه می گویند: تعدد یا وحدت آیات به تنهایی نمی تواند دلیل تعدد یا وحدت نزول باشد، یعنی همانگونه که دو آیه بودن، نشان تعدد نزول نیست، یک آیه بودن نیز دلیل وحدت نزول تمام بخش های آن نمی تواند باشد. مثلا در پایان آیه 219 سوره بقره آمده است: کذلک یبین الله لکم الایات لعلکم تتفکرون و در ابتدای آیه بعد می فرماید: (فی الدنیاو الاخره(105)). اندکی تامل، نشان می دهد که این دو آیه با هم نازل شده اند؛ زیرا از نظر ادبی، جمله (فی الدنیا و الاخره) متعلق به (تتفکرون) و ظرف تفکر است. پس باید با هم نازل شده باشند، هر چند که در دو آیه جدا از هم آمده و هرکدام شماره جداگانه ای دارد. هم چنین (و باللیل...) که در آیه 138 سوره صافات آمده، متعلق به (...لتمرون...) است که در آیه قبل آمده است(106).
    از سوی دیگر دقت در ضمیرهای آیه تطهیر که در سوره احزاب آمده، نشان می دهد که این جمله، مستقل از قبل و بعد از خودش است. چنان که مضمون و محتوای آن شهادت می دهد که مخاطبی غیر از مخاطب قبل و بعد از خود دارد(107). شان نزولی که علمای اهل سنت نیز نقل کرده اند نشان می دهد این فقره از آیه در واقعه ای خاص نازل شده است.
    در آیه محل بحث نیز مطلب از همین قرار است؛ زیرا هنگام بیان حکم خون، مردار، گوشت خوک و... می فرماید: الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا(108).
    همان طور که می دانیم معلوم شدن حکم خون و امثال آن موجب یاس دشمن و تکمیل دین نمی شود.
    شاهدش آن است که که این احکام، قبلا در دو سوره مکی - انعام، آیه 145 و نحل، آیه 115 - و نیز در آیه 173 سوره بقره، که اولین سوره مدنی است، نازل شده بود ولی عنوان یاس کفار و تکمیل دین در آنها مطرح نیست، در حالی که اگر نزول و ابلاغ این احکام دارای چنین خاصیتی باشد باید در آن سوره ها نیز (الیوم یئس...) ذکر می شد.
    بدین ترتیب (الیوم...) نمی تواند اشاره به روز نزول حکم خون، مردار و... باشد، بلکه باید اشاره به روز دیگری باشد که در آن، حادثه مهم دیگری واقع شد. از این جهت شیعه اعتقاد دارد (الیوم اکملت...) اشاره به روزی است که نبی اکرم (ص) آیه یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک(109) را امتثال کرد. امری که اگر امتثال نمی شد زحمات بیست و سه ساله آن حضرت هدر می رفت و رسالت الهی ابلاغ نمی گردید.

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #124

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نتیجه این که باید بگویم: این دو بخش، جدای از قبل و بعد خود نازل شده، لیکن هنگام جمع آوری قرآن به دستور رسول اکرم صلی الله علیه و آله یا به دستور کسانی که بعد از آن حضرت به جمع آوری قرآن پرداختند - طبق مبانی مختلف در تدوین قرآن مصون از تحریف - در اینجا قرار گرفته است. یا این که بگوییم: این دو جمله همراه قبل و بعد خود نازل شده، لیکن به روز نزول آیه، از آن جهت که ظرف نزول برخی از احکام فقهی است اشاره ای ندارد، بلکه یک جمله معترضه ای(110)است که بین این جملات قرار گرفته است.
    موید این مدعا آن است که اگر این دو جمله را حذف کنیم بقیه آیه، تام و کامل خواهد بود و خللی در معنای آن وارد نمی شود. چنان که خذف آیه تطهیر خللی در معنا ایجاد نمی کند، بلکه معنا روشن تر و ترجمه و تفسیر راحت تر خواهد شد.
    سوالی در اینجا مطرح است که همراه جوابش در بحث های آینده خواهد آمد(111).
    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 14-06-2022 در ساعت 13:33
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #125

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    احتمال دوم

    این جمله، همراه بقیه قسمت های آیه نازل شده و جدای از آنها نیست چنان که مفسران عامه بر این باورند.
    البته ظواهر نیز همین را تایید می کند؛ زیرا نظم ظاهری آیات اقتضا می کند که به همین ترتیب موجود، نازل شده باشد مگر اینکه دلیل محکمی دلالت کند که ترتیب نزول، غیر از ترتیب موجود است، ولی چنین دلیلی وجود ندارد.
    با این احتمال نیز نمی توان گفت: (الیوم) اشاره به روز نزول احکام مذکور در آیه است؛ زیرا وحدت نزول، نقشی در این جهت ندارد. همانگونه که صدر آیه 29 سوره یوسف با خطاب به حضرت یوسف علیه السلام می فرماید: (یوسف اعرض عن هذا(112)) و در ذیل آن با خطاب به همسر عزیز مصر آمده است: (واستغفری لذنبک(113)) با آن که مجموع اینها یک آیه بیشتر نیست و نامی از همسر عزیز مصر به میان نیامده، کسی ادعا نکرده که هر دو بخش آیه خطاب به یک نفر است.
    بنابراین، گرچه در محاورات و گفتگوهای عرفی، از وحدت سیاق به عنوان یک اصل و قاعده ای عقلایی نام می برند و بدان توجه و عنایت دارند؛ لیکن نمی توان گفت. یک قاعده کلی و عمومی است و همیشه می تواند دلیل یا موید باشد، به ویژه اگر قرینه داخلی یا خارجی بر خلاف آن وجود داشته باشد.
    امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: ان الایه لتنزل اولها فی شی ء و اوسطها فی شی ء و آخرها فی شی ء آخر(114)؛ گاهی اول آیه ای از قرآن درباره چیزی، وسط آن درباره چیزی دیگر و آخر آن درباره چیز سومی است.
    سرش آن است که قرآن، کتاب فنی و علمی اصطلاحی نیست تا مطالب آن به صورت ابواب و فصول جداگانه مطرح شده باشد، بلکه کتاب هدایت است و هدفش از طرح مطالب گوناگون علمی، فنی، تاریخی، ضرب المثل و...هدایت و راهنمایی انسانهاست. از این رو در کنار مهم ترین دلیل علمی موعظه می کند(115) همراه با ارائه براهین مهم فلسفی و عقلی بر توحید، نظاره کردن به زمین، آسمان، شتر و...را، که سطح متوسط از ادله توحیدی تلقی می شود، گوشزد می کند: افلا ینظرون الی الابل کیف خلقتو الی السماء کیف رفعت و الی الجبال کیف نصبت و الی الارض کیف سطحت(116)
    صاحب تفسیر المنار در این باره می گوید:
    ان القرآن لیس کتابا فنیا فیکون لکل مقصد من مقاصده باب خاص به، و انما هو کتاب هدایه و وعظ ینتقل بالانسان من شان من شوونه الی آخر، و یعود الی مباحث المقصد الواحد المره بعد المره مع التفنن فی العباره و التنویع فی البیان، حتی لا یمل تالیه و سامعه من المواظبه علی الاهتداء...(117)
    قرآن کتاب فنی نیست تا برای هر مقصدی از مقاصدش باب مخصوصی داشته باشد، بلکه کتاب هدایت و موعظه است که انسان را از مطلبی به مطلب دیگر منتقل می کند و دوباره به همان مطلب اول بر می گردد در عین حال، تفنن در عبارت و تنوع در بیان دارد به گونه ای که نه خواننده را خسته می کند و نه شنونده را از مواظبت بر هدایت پذیری ملول می سازد... .

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #126

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بخش دوم: جایگاه غدیر در روایات

    در کتب روایی شیعه و سنی روایات فراوانی درباره ماجرای غدیر نقل شده است. اشعار و ادبیات هر دو فرقه نیز به صورت گسترده ای به این حادثه مهم تاریخی پرداخته است تا جایی که کمتر موضوعی را می توان یافت که این گونه مورد اهتمام قرار گرفته باشد. عالم سخت کوش و پرتلاش شیعه، مرحوم علامه امینی(118)سعی کرد تا روایات، اشعار، اسناد و...مربوط به ماجرای غدیر خم را در غدیری گردآورد، لیکن به اقیانوسی ناپیداکرانه تبدیل شد، در حالی که آن عالم امین به هدف نهایی خود نرسید.
    این، نه غدیر، این، یم بی منتهاست - عقل نداند که کرانش کجاست در اینجا از میان انبوه روایات به ذکر چند نمونه از آن، همراه با توضیحی مختصر، بسنده می کنیم:

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  8. Top | #127

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    1- مکان نزول آیه

    امام باقر علیه السلام فرمود: آخرین فریضه ای که خدای تعالی نازل کرد، ولایت بود که پس از آن، فریضه ای را نازل نکرد. آن گاه آیه (الیوم اکملت لکم دینکم) را در منطقه کراع الغمیم نازل کرد:
    عن ابی جعفر علیه السلام قال: آخر فریضه انزلها الله تعالی الولایه ثم لم ینزل بعدها فریضه ثم نزل: الیوم اکملت لکم دینکم بکراع الغمیم فاقامها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بالجحفه فلم ینزل بعدها فریضه.
    کراع الغمیم نام یک وادی بین مکه و مدینه است که حوالی جحفه واقع شده و ماجرای غدیر در آن وادی اتفاق افتاده است.

    2- زمان نزول آیه در نگاه اهل سنت
    از ابوهریره نقل شده است که گفتی: کسی که روز هیجده ذی الحجه را روزه بگیرد، خدا ثواب شصت ماه روزه را برای او می نویسد. این همان روز غدیر خم است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دست علی بن ابیطالب را گرفت و گفت: آیا من به مومنان اولی از خودشان نیستم؟ گفتند: آری، یا رسول الله! گفت: هر کس که من مولا و سرپرست او هستم پس از من مولا و سرپرست او علی است. عمر گفت: مبارک باشد بر تو ای پسر ابو طالب که مولای من و مولای هر مسلمانی گشتی. آن گاه خدای سبحان آیه (الیوم اکملت...) را نازل کرد:
    نزلت هذه الایه (الیوم اکملت لکم دینکم) علی رسول الله صلی الله علیه و آله و هو واقف بعرفات و قد اطاف به الناس و تهدمت منار الجاهلیه و مناسکم و اضمحل الشرک و لم یطف بالبیت عریان و لم یحج معه فی ذلک العام مشرک فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم(119).
    پیش از این بیان شد که روز عرفه، ویژگی خاصی ندارد تا مایه کمال دین باشد؛ زیرا غالب این حوادث، یعنی انهدام نشانه های جاهلیت و مناسک آنان، اضمحلال شرک، ممنوعیت طواف با بدن عریان و...در سالهای قبل در ماجرای اعلام آیات اولیه سوره برائت، حادثه فتح مکه و...واقع شده بود.
    مهم ترین حادثه ای که در آن سال اتفاق افتاده و در این روایت بدان اشاره شده است، انجام مناسک حج در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود. این نیز نمی تواند مراد باشد؛ زیرا همانگونه که گفته شد: حج بدون امام معصوم و طواف دور سنگ های بی نفع و ضرر، دشمن را مایوس نمی کند(120). افزون بر این، ظاهر آیه نشان می دهد که در روز نزول آیه اکمال، کار جدیدی از ناحیه خدای سبحان صورت گرفته است، در حالی که حج باشکوه سال دهم هجرت نتیجه تلاش های چندین ساله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اصحاب او بود. آری، بر اثر معین نبودن جانشین برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هنوز دین ناقص و طمع دشمنان باقی بود.

    4- تلاشی غیر منصفانه
    عالم بزرگ اهل سنت، جلال الدین سیوطی در رابطه با ماجرای غدیر دو حدیث به شرح ذیل نقل کرده است:
    لما نصب رسول الله علیا یوم غدیر خم فنادی له بالولایه هبط جبرئیل علیه بهذه الایه الیوم اکملت لکم دینکم(121)
    وقتی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم علی بن ابیطالب را به جانشینی خود نصب کرد و به ولایت او نداد، جبرئیل با آیه (الیوم اکملت لکم دینکم) بر آن حضرت نازل شد. لما کان یوم غدیر خم و هو یوم ثمانی عشر من ذی الحجه قال النبی صلی الله علیه و آله: من کنت مولاه فعلی مولاه فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم(122).
    وقتی روز غدیر خم، یعنی هیجده ذی الحجه فرا رسید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفت: هرکس که من مولا و سرپرست او هستم پس از من مولا و سرپرست علی بن ابی طالب است. آن گاه خدای سبحان آیه (الیوم اکملت لکم دینکم) را نازل کرد.
    نویسنده درالمنثور پس از نقل این دو حدیث با ضعیف خواندن آنها تلاش غیر منصفانه ای کرده تا اعتبارشان را خدشه دار کند، ولی صرف نظر از اشتهاردی که این قبیل روایات در جوامع روایی فریقین دارد، قرینه داخلی آیه، شاهد صحت این گونه روایات است و اساسا با توجه به آنچه که در بخش اول گذشت، احتمالات دیگر، با متن آیه شریفه سازگاری ندارد.

    5- آخرین فریضه و گزارشی از نزول آیه
    امام باقر علیه السلام فرمود: خدای عز و جل پیامبرش را به ابلاغ ولایت الهی مامور گردانید. از این رو آیه (انما ولیکم الله و رسوله...را نازل و ولایت اولی الامر را واجب کرد، لیکن مردم نمی دانستند ولایت اولی الامر چیست. از این جهت به پیامبر فرمان داد که ولایت را برای مردم تفسیر کند، چنان که نماز، زکات، روزه و حج را برای آنان تفسیر کرد، لیکن انجام این دستور الهی بر آن حضرت گران آمد و نگران شد که مردم از دینشان برگردند و او را تکذیب کنند. لذا به خدای سبحان رجوع کرد که در این باره چه کند خدای عز و جل آیه (یا ایها الرسول بلغ ما انزل...) را نازل کرد. در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امر الهی را آشکار نمود و برای اعلام ولایت علی علیه السلام در روز غدیر برخاست و ندا داد: الصلاه جامعه و به مردم امر کرد که شاهدان، این پیغام را به غایبان برسانند.... .
    آن گاه امام باقر علیه السلام فرمود: واجبات الهی یکی پس از دیگری نازل می شد و ولایت، آخرین آنها بود. پس از آن آیه(الیوم اکملت...) را نازل کرد و فرمود: پس از این فریضه ای نازل نمی کنیم؛ زیرا فرایض را برای شما تکمیل کردم:
    قال جعفر الباقر علیه السلام: امر الله عز و جل رسوله بولایه علی و انزل علیه انما ولیکم الله و رسوله و الذین ءامنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه...و فرض ولایه اولی الامر فلم یدروا ما هی فامر الله محمدا صلی الله علیه و آله ان یفسر لهم الولایه کما فسرلهم الصلاه و الزکوه و الصوم و الحج فلما اتاه ذلک من الله ضاق بذلک صدر رسول الله صلی الله علیه و آله و تخوف ان یرتدوا عن دینهم و ان یکذبوه فضاق صدره و راجع ربه عز و جل فاوحی الله عز و جل الیه یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رساله و الله یعصمک من الناس...فصدع بامر الله تعالی ذکره فقام بولایه علی علیه السلام یوم غدیر خم فنادی: الصلاه جامعه و امر الناس ان یبلغ الشاهد الغائب .-...قال ابو جعفر علیه السلام - و کانت الفریضه تنزل بعد الفریضه الاخری و کانت الولایه آخر الفرائض فانزل الله عز و جل الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی - قال ابو جعفر علیه السلام: یقول الله عز و جل: لا انزل علیکم بعد هذه فریضه قد اکملت لکم الفرائض(123).
    هم چنین نقل شده است:
    پس از آن که آیه (الیوم اکملت لکم...) نازل شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفت: الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت پروردگار به رسالت من و ولایت علی بن ابی طالب پس از من. نیز گفت: هر کس که من مولا و سرپرست او هستم پس از من مولا و سرپرست او علی است. خدایا!هر کس که علی را دوست داشته باشد، دوست بدار و هر کس که او را دشمن است، دشمن باش. هر کس که او را یاری کند یاری کن و هر کس که او را رها کرد، رها کن.
    همچنین از امام باقر و امام صادق علیه السلام روایت شده است که پس از نصب علی بن ابی طالب در غدیر خم و هنگام بازگشت از حجه الوداع آیه (الیوم اکملت...) نازل شد و این آخرین فریضه ای بود که خدای تعالی نازل کرد و پس از آن فریضه ای نازل نکرد:
    ان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لما نزلت هذه الایه قال: الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمه و رضا الرب برسالتی و ولایه علی بن ابی طالب من بعدی - و قال: من کنت مولاه فعلی مولا. اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخدل من خذله. والمروی عن الامامین ابی جعفر و ابی عبدالله علیه السلام انه: انما نزل بعد ان نصب النبی صلی الله علیه و آله علیا علما للانام یوم غدیر خم بعد منصرفه عن حجه الوداع - قالا: - و هو آخر فریضه انزلها الله تعالی ثم لم ینزل بعدها فریضه(124)
    با آنکه بسیاری از احکام در قرآن کریم نیامده است(125)، در این روایت می فرماید: پس از این، فریضه ای نازل نمی کنیم؛ زیرا فرایض را برای شما تکمیل کردم.
    سرش آن است که: اولا، برخی از احکام و حکم توسط پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان شد. ثانیا، خدای سبحان پیامبر خود را مامور ابلاغ دین کرد و با تعبیر ما ءاتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا(126) او را حامل و شارح دین معرفی کرده، اطاعت از او را واجب دانسته است. بنابراین، بیان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مکمل بیان الهی است و آنچه او فرموده، چیزی جز وحی نیست. از این رو در خطبه حجه الوداع آن حضرت آمده است: هر چیزی که شما را به بهشت نزدیک و از جهنم دور می کند، امرتان کردم و از هرچه که شما را از بهشت دور و به جهنم نزدیک می سازد، نهی تان کردم(127).
    برخی دیگر از احکام به وسیله کسانی بیان شد که اولیای دین هستند و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با امثال حدیث ثقلین بر تفکیک ناپذیری آنان از دین تاکید کرد، اطاعت از آنان را واجب دانسته، بیان آنان را مکمل بیان خود شمرده است.
    بدین ترتیب خطوط کلی دین به وسیله کتاب الهی، یعنی قرآن بیان شد و خطوط فرعی و جزئی آن به کمک سنت و روایات معصومین علیه السلام تبین گردید و مجموع فرایض این گونه تکمیل شد.






    محمد صفایی
    6- مراحل ابلاغ ولایت
    از امام باقر علیه السلام نقل شده است:...سپس ولایت نازل شد و آن، در روز جمعه در عرفه بود؛ چون دین، با ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام کامل می شد. در این هنگام، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بدون اینکه چیزی بر زبان آورد، در پیش خود گفت: مردم، تازه مسلمانند و آثار جاهلیت در میانشان باقی است. اگر من این مطلب را درباره پسر عموی خود ابلاغ کنم، ممکن است هر چیزی بگوید. از این جهت دستور قطعی از جانب خدای سبحان آمد که اگر این ماموریت را ابلاغ نکنم، مرا عذاب خواهد کرد و این، زمانی بود که آیه یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رساله و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین(128) نازل شد. آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را گرفت و گفت: ای مردم! هیچ پیامبری نبود مگر آن که خدا او را عمری محدود عنایت کرد و سپس او را به سوی خود فرا خواند و او دعوت الهی را اجابت کرد. نزدیک است من نیز فرا خوانده شوم و دعوت او را اجابت کنم. من مسئول هستم و شما نیز مسئول هستید. پس چه می گویید؟ همگی جواب دادند: شهادت می دهیم که تو ابلاغ رسالت و نصیحت کردی و آنچه که بر عهده تو بود، به انجام رساندی. خداوند بهترین جزایی که به پیامبران داد، به تو عنایت کناد. پس از آن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سه بار گفت: ای گروه مسلمانان! ولی و سرپرست شما پس از من، این است. پس حاضران، این مطلب را به دیگران برسانند. آن گاه آیه (الیوم اکملت...) نازل شد:
    قال ابی جعفر الباقر علیه السلام قال: ...ثم نزلت الولایه و انما اتاه ذلک فی یوم الجمه بعرفه، انزل الله عز و جل الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و کان کمال الدین بولایه علی بن ابی طالب علیه السلام فقال عند ذلک رسول الله صلی الله علیه و آله: امتی حدیثو عهد بالجاهلیه و متی اخبرتهم بهذا فی ابن عمی یقول قائل و یقول قائل. فقلت فی نفسی من غیر ان ینطق به لسانی فانتنی عزیمه من الله عز و جل بتله اوعدنی ان لم ابلغ ان یعذبنی فنزلت یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رساله و الله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین فاخذ رسول الله صلی الله علیه و آله بید علی علیه السلام فقال: ایها الناس انه لم یکن نبی من الانبیاء ممن کان قبلی الا وقد عمره الله ثم دعاه فاجابه فاوشک ان ادعی فاجیب و انا مسئول و انتم مسئولون فماذا انتم قائلون؟ فقالوا: نشهد انک قد بلغت و نصحت و ادیت ما علیک فجزاک الله افضل جزاء المسلمین فقال: اللهم اشهد - ثلاث مرات - ثم قال صلی الله علیه و آله: یا معشر المسلمین هذا ولیکم من بعدی فلیبلغ الشاهد منکم الغائب(129).
    مرحوم علامه مجلسی می گوید: اگرچه این روایت از نظر سند ضعیف و از نظر متن مشوش است، لیکن مجموع آن هماهنگ با سایر روایات است؛ زیرا ذلک در جمله انما اتاه ذلک فی یوم الجمعه بعرفهاشاره به کلمه الولایه است که در ابتدای روایت آمده است و جمله بعد از آن، یعنی انزل الله عز و جل الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و کان کمال الدین بولایه علی بن ابی طالب علیه السلامدر محل خودش نیامده است و باید در آخر حدیث قرار گیرد(130)این اشتباه ممکن است از ناحیه راوی یا نساخ رخ داده باشد و بقیه حدیث مشکلی ندارد.
    نکته دیگر در این گونه احادیث این است که از جمله (و الله یعصمک من الناس(131) فهمیده می شود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله برای اجرای ماموریت بزرگ تبلیغ ولایت در ماجرای غدیر خم نگران و ترسناک بود چنان که در این روایت بدان اشاره شده است، لیکن این ترس یک ترس نفسانی نبود؛ زیرا ترسیدن کسی همانند پیامبر صلی الله علیه و آله که در بحرانی ترین شرایط زندگی، نظیر هجرت، جنگ احد، جنگ خندق و... هراس به خود راه نداد و در آن روز، یعنی بعد از فتح مکه و استیصال مشرکان، در اوج اقتدار و عزت بود، معنا ندارد.
    نگرانی و ترس او از سطحی نگری مردم، عدم پذیرش فرمان الهی و اتمام آن حضرت به کذب، قبیله گرایی و امثال آن بوده است. جمله حدیثو عهد بالجاهلیه و متی اخبرتهم بهذا فی ابن عمی یقول قائل و یقول قائل که در این حدیث آمده، موید این ادعاست.
    شبیه این ترس برای کلیم حق تعالی نیز پیش آمد: (فاوجس فی نفسه خیفه موسی(132)). امیر المومنین علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود: ترس موسی علیه السلام ترسی نفسانی نبود، بلکه از آن جهت نگران بود که مردم نتوانند معجزه را از سحر تمیز دهند در نتیجه جاهلان، غالب گردند و گمراهان، دولت یابند: لم یوجس موسی علیه السلام خیفه علی نفسه بل اشفق من غلبه الجهال و دول الضلال
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 13 از 13 نخستنخست ... 3910111213

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi