❤ |
موضوعات تصادفی این انجمن:
- سخنان علی علیه السلام از نهج البلاغه
- عوامل سقوط حکومتها در قرآن و نهج البلاغه
- نکند حقشون یادمون برود!
- جوانه زندگی و زندگی جوان« شرح نامه 31 نهج...
- درآمدی بر سیاست و حکومت در نهج البلاغه
- قضا و قدر در نهج البلاغه
- تجلّی ولایت در نامه ای به معاویه
- لجبازی تا چه حد؟!
- چگونه امیرالمؤمنین را یاری کنیم ؟
- ارکان اسلام در نهج البلاغه
❤ |
بابُ المختار مِنْ حِكم اءمير المؤ منين عليه السلام و مواعظِه
متن :
بابُ المختار مِنْ حِكم اءمير المؤ منين عليه السلام و مواعظِه وَ يَدْخُل فِي ذلِكَ المختارُ مِن اءجوبه مسائله وَ الْكلامُ القَصير الخارجُ فِي
ترجمه :
باب گزيده
سخنان حكمت آميز و اندرزهاى اميرالمؤ منين عليه السلام و در اين گزيده است پاسخ پرسشهايى كه از آن حضرت شده و نيز سخنان كوتاه او درباره مطالبى كه منظور نظرش بوده است .
❤ |
حكمت شماره : 1
قَالَ ع :
كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ، وَ لاَ ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.
ترجمه حكمت شماره : 1
على (ع ) فرمود: به هنگام بروز فتنه چون اشتر دو ساله باش كه نه پشتى استوار دارد كه بر آن سوار توان شد و نه پستانى شيرده ، كه از آن شير توان دوشيد.
❤ |
حكمت شماره : 2
وَ قَالَ ع :
اءَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ اءَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ.
ترجمه حكمت شماره : 2
و فرمود (ع ): آنكه طمع را شعار خود سازد، خود را خوار ساخته و هر كه پريشانحالى خويش با ديگران در ميان نهد، تن به ذلت داده است و مكسى كه زبانش بر او فرمان راند، بى ارج شود.
❤ |
حكمت شماره : 3
وَ قَالَ ع :
الْبُخْلُ عَارٌ، وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ، وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ، وَ الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ
ترجمه حكمت شماره : 3
و فرمود (ع ): بخل ، ننگ است و ترس ، نقص است و تنگدستى ، زبان زيرك را از بيان حجتش بر بندد و بينوا در شهر خود غريب است و ناتوانى ، آفت است و شكيبايى ، دليرى است و زهد، توانگرى است و پارسايى ، چونان سپر است .
❤ |
حكمت شماره : 4
وَ قَالَ ع :
نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى وَ الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ.
ترجمه حكمت شماره : 4
و فرمود (ع ): بهترين همنشين خشنودى است از خواست خداوند و دانش ، ميراثى است گرانمايه و آداب ، زيورهايى نو به نو و انديشه ، آينه اى صافى است .
❤ |
حكمت شماره : 5
وَ قَالَ ع :
صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ، وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ، وَ الاِحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوبِ.
وَ رُوِيَ اءَنَّهُ عَلَيهِ السَّلامُ قَالَ :
فِي الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى اءَيْضا:
الْمَسْاءَلَةُ خَبْءُ الْعُيُوبِ.
ترجمه حكمت شماره : 5
و فرمود (ع ):
سينه عاقل صندوقچه راز اوست و خوشرويى دام دوستى است و برد بارى ، گورگاه زشتيها.
و نيز روايت شده كه آن حضرت در بيان اين معنى فرموده است كه :
آشتى جويى ، سرپوش عيبهاست .
❤ |
حكمت شماره : 6
وَ قَالَ ع :
مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُ عَلَيْهِ، وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ، وَ اءَعْمَالُ الْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ اءَعْيُنِهِمْ فِي آجَالِهِمْ.
ترجمه حكمت شماره : 6
و فرمود (ع ):
هر كه از خود خشنود بود، خشم گيرندگانش بسيارند و صدقه دارويى است شفا بخش و اعمال بندگان در اين جهان ، مقابل چشم آنهاست در آن جهان .
❤ |
حكمت شماره : 7
وَ قَالَ ع :
اءعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ؛ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ، وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ، وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ!
ترجمه حكمت شماره : 7
و فرمود (ع ):
از اين انسان در شگفت شويد، به قطعه اى پيه مى بيند و به پاره گوشتى سخن مى گويد و به تكه استخوانى مى شنود و از شكافى نفس مى كشد.
❤ |
حكمت شماره : 8
وَ قَالَ ع :
إِذَا اءَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى قَوْمٍ اءَعَارَتْهُمْ مَحَاسِنَ غَيْرِهِمْ وَ إِذَا اءَدْبَرَتْ عَنْهُمْ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ اَنْفُسِهِمْ.
ترجمه حكمت شماره : 8
و فرمود (ع ):
وقتى كه دنيا به قومى روى آورد، خوبيهاى ديگران را به آنها عاريت دهد و چون پشت كند، خوبيهايشان را از ايشان بستاند.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)